تاکتیک قدیمی مهاجمان نیمکتنشین برای بازی کردن در دربی؛ خواب دیدم گل میزنم!
خواب دیدم گل میزنم در دهه هفتاد تاکتیکی برای بازی کردن در شهرآورد بود و مهاجمانی که ترس از نیمکت نشینی داشتند، دو روز قبل از بازی به سرمربی میگفتند خواب دیدم گل میزنم، سرمربی هم که خرافاتی، به این امید که خواب تعبیر شود، آن مهاجم را بازی میداد
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ پرسپولیس دربی سال ۸۵ را با دو گل معدنچی و اولادی در قبال تنها گل امیرحسین صادقی برد.
آن دیدار تحت تاثیر انتقال نیکبخت از استقلال به پرسپولیس و انتقال انصاریان از پرسپولیس به استقلال بود، اما مرد اولش اولادی شد که توپ را از بالای دستهای رحمتی به قعر دروازه استقلال فرستاد.
اولادی بعد از آن بازی گفته بود: دو شب قبل آن بازی خواب دیدم با پاس نیکبخت به استقلال گل میزنم، فردایش سر تمرین به معدنچی گفتم مهرزاد خواب دیدم گل میزنم، بعد هم مهرزاد با خنده و شوخی برای نیکبخت تعریف کرد که علی نیکی با خنده گفت: خوابم ندیده باشی به تو پاس گل میدم... حالا بماند که در آن بازی نیکبخت به معدنچی پاس گل داد و مهرداد گل دوم پرسپولیس را روی پاس ساها، هافبک خارجی تیم به ثمر رساند.
البته نیکبخت در دقایق پایانی یک پاس به مهرداد داد و اولادی را با رحمتی تک به تک کرد که آن توپ گل نشد
بقیه داستان را از زبان اولادی بشنوید: بعد از بازی در رختکن بماند نیکبخت گفتم هم تو پاس گل دادی، هم من گل زدم، دیدی چه خوابی دیده بودم؟ که نیکبخت به شوخی گفت: ناراحتم از دستت، پاس راه دور ساها رو گل میکنی، پاس نزدیک من رو گل نمیکنی.
پی نوشت: خواب دیدم گل میزنم در دهه هفتاد تاکتیکی برای بازی کردن در شهرآورد بود و مهاجمانی که ترس از نیمکت نشینی داشتند، دو روز قبل از بازی به سرمربی میگفتند خواب دیدم گل میزنم، سرمربی هم که خرافاتی، به این امید که خواب تعبیر شود، آن مهاجم را بازی میداد. البته این موضوع ربطی به خواب زنده یاد مهرداد اولادی نداشت، چون او سال ۸۵ ستاره پرسپولیس و مهره ثابت این تیم بود. جالب است بدانید یک بار هم مهاجم پا به سن گذاشتهای در اردوی تیم ملی، درست صبح روز بازی به سرمربی وقت تیم ملی گفت: خواب دیدم امروز بازی میکنم و ...، اما قبل از این که بگوید گل میزنم سرمربی حرفش را قطع کرد و گفت: ببین، خواب دیده باشی چهار تا گلم میزنی، باید بشینی روی نیمکت، تیم حریف سرحال و سرعتیه، تو رو بازی بدم انگار داریم با یه یار کمتر بازی میکنیم.
البته همین بازیکن در دقایق پایانی به زمین رفت و در یک ضد حمله به طور کاملا اتفاقی توپ زیر پایش افتاد و گل زد و این ماجرا نقل محافل شاگردان حشمت مهاجرانی شد. خدا غلامحسین مظلومی را بیامرزد.