کد خبر: 214812
A
دیده‌بان ایران در گفت‌وگو با کارشناسان بررسی کرد؛

افزایش قاچاق چوب بعد از اجرای طرح تنفس جنگل‌ها/ شاکله مدیریتی جنگل حذف شده است/ کاهش سن قاچاقچیان

براساس گزارش خبرنگار دیده‌بان ایران؛ در حالی در سال ۱۴۰۲، سید مجید میراحمدی، معاون امنیتی و انتظامی وقت وزارت کشور، آمار سالانه قاچاق چوب را ۳ میلیون متر مکعب اعلام کرده بود که این رقم، ۶ برابر برداشت قانونی از جنگل‌های کشور پیش از اجرای طرح تنفس در سال ۱۳۹۶ است. کارشناسان منابع طبیعی و کنشگران محیط‌زیست به‌راحتی درباره حجم قاچاق چوب اظهار نظر نمی‌کنند، اما بر این باورند که اجرای طرح تنفس، آمار قاچاق چوب را افزایش داده است و باعث از بین رفتن شاکله مدیریتی عرصه‌های جنگلی به‌ویژه جنگل‌های هیرکانی در شمال ایران طی حدود در ۸ سال گذشته شده است. همچنین در این مدت، سن قاچاقچیان چوب نیز کاهش یافته و حتی پای معتادان و مصرف‌کنندگان مواد مخدر به قاچاق چوب باز شده است.

افزایش قاچاق چوب بعد از اجرای طرح تنفس جنگل‌ها/ شاکله مدیریتی جنگل حذف شده است/ کاهش سن قاچاقچیان

دیده‌بان ایران؛ لیلا مرگن: این روزها شاهد افزایش انتشار تصاویر قاچاق چوب از جنگل‌های شمال هستیم. حتی مدافعان طرح تنفس و فعالان محیط‌زیست هم عکس‌هایی را در فضای مجازی به اشتراک می‌گذارند که نشان می‌دهد هر روز مقادیر زیادی چوب از جنگل‌های شمال کشور در حال خروج است. یک روز ادعا می‌کنند که قاچاقچیان حتی از موتورسیکلت هم برای قاچاق چوب استفاده می‌کنند و روز دیگر، کم‌خسارت‌ترین روش حمل چوب یعنی حمل با قاطر را بازگشت به روش‌های منسوخ بهره‌برداری به جنگل معرفی می‌کنند و هشدار می‌دهند که جنگل در حال تخریب است. این در حالی است که هیچ کنش قابل توجهی برای ساماندهی به وضعیت فعلی جنگل‌های کشور ندارند. 

آنچه مسلم است، این است که فشار برای برداشت از جنگل تشدید شده و حتی اجرای طرح تنفس هم نتوانسته کاری کند که جنگل کمی نفس بکشد و توان از دست رفته خود را احیا کند. در شرایطی که هر روز شاهد هشدارهای متعدد درباره قاچاق هستیم، این پرسش مطرح است که آیا انتشار این میزان گزارش درباره قاچاق چوب نگران‌کننده نیست؟ مگر قرار نبود با اجرای قانون تنفس، فشار بهره‌برداری از جنگل کم شود؟ پس چرا با گذشت هشت سال از تصویب این قانون، شاهد یورش متخلفان به جنگل‌های هیرکانی هستیم؟ 

قاچاق سالانه ۳ میلیون متر مکعب چوب

آمارهای سازمان منابع طبیعی نشان می‌دهد که روند کشفیات چوب قاچاق رو به افزایش است. مدافعان طرح تنفس، این افزایش را به توقف بهره‌برداری قانونی از جنگل‌ها نسبت می‌دهند که باعث سهولت شناسایی متخلفان می‌شد، اما آیا امکان راستی آزمایی این ادعا وجود دارد؟ 

کارشناسان و گروهی از فعالان محیط زیست براساس مشاهدات عینی، حذف شاکله مدیریتی از جنگل را عاملی برای افزایش قاچاق معرفی می‌کنند، اما به‌صراحت درباره آمارهای میزان قاچاق سخن نمی‌گویند. در مقابل، از سوی برخی مقامات دولتی آمارهایی ارائه می‌شود که عمق فاجعه قاچاق چوب جنگل‌ها را نشان می‌دهد. سال گذشته، سید مجید میراحمدی، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور در نشست مقابله با تخریب جنگل‌ها بیان کرد: «سالانه ۲ تا ۳ میلیون متر مکعب قاچاق چوب در جنگل اتفاق می‌افتد که باید با آن به جدیت برخورد شود.» 

عدد ارائه‌شده توسط این مقام مسئول، بسیار نگران‌کننده است. اگر سالانه سه میلیون متر مکعب چوب از جنگل‌های شمال ایران قاچاق شود، به این مفهوم است که حجم قاچاق به ۶ برابر میزان قانونی برداشت چوب در سال منتهی به اجرای قانون تنفس رسیده است. 

در سال ۹۶ و به دنبال اجرای قانون تنفس، برداشت قانونی ۵۰۰ هزار متر مکعب چوب از جنگل ممنوع اعلام شد و مجریان طرح‌های جنگلداری از آنجا که مدت قراردادهایشان تمام نشده بود، از سازمان منابع طبیعی شکایت کردند و موفق شدند غرامت دریافت کنند. از سوی دیگر، به دلیل توقف درآمدزایی طرح‌های جنگلداری، حقوق نیروهای حافظ جنگل نیز پرداخت نشد و در این بخش دچار ریزش نیرو شدیم. در نتیجه، ساختار حفاظتی جنگل هم دچار آسیب شد. همین وقفه، فضا را به بهترین نحو به نفع سودجویان تغییر داد تا جایی که یکم بهمن ۱۴۰۳، رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا از کشف بیش از ۲ هزار تن چوب و فرآورده‌های چوبی با ارزش تقریبی ۷۴ میلیارد تومان سه‌روزه خبر داد. 

این خبر در حالی دل هر دوست‌دار منابع طبیعی را به درد می‌‎آورد که بدانیم پلیس در راستای اجرای طرح جامع حفظ و توسعه جنگل‌ها و مبارزه با قاچاق چوب با مشارکت دستگاه‌های مختلف، تنها به مدت سه روز چنین طرحی را به صورت ضربتی اجرا کرده است و علاوه بر کشف بیش از ۲ هزار تن چوب، ۱۷۷ دستگاه انواع خودرو را که در زمینه قاچاق چوب فعالیت داشتند، توقیف کرده و ۲۴۹ فقره پرونده برای متهمان دستگیرشده، تشکیل داده است! 

حال اگر چنین طرحی هر روز در کشور اجرایی شود، وضعیت آمار قاچاق چوب چگونه خواهد بود؟ آیا قانون تنفس توانسته است به هدف اصلی خود یعنی حفاظت بیشتر از جنگل‌های شمال و تعریف طرح جایگزین منتهی شود؟ 

قاچاق چوب افزایش یافته است

خبرنگار دیده‌بان ایران در همین راستا درباره وضعیت قاچاق چوب با یکی از کنشگران محیط‌زیست گفت‌وگو کرد. جواد یعقوب‌زاده، کنشگر و فعال حوزه جنگل در پاسخ به این پرسش از افزایش میزان قاچاق چوب پس از اجرای طرح تنفس خبر داد. 

یعقوب‌زاده در توضیح بیشتر در این زمینه گفت: ابتدا این که بنده واژه طرح تنفس را به‌کار نمی‌برم و می‌گویم مساله تنفس، زیرا هیچ‌گونه طرح و برنامه‌ای به این نام وجود نداشته و هنوز هم ندارد. با مساله تنفس وضعیت جنگل بهتر نشده است، زیرا ما یک مدیریت ضعیف در عرصه جنگل را برداشته‌ایم و عملا دیگر مدیریت اجرایی و برنامه میدانی در جنگل نداریم. مسلم است که شرایط جنگل در نبود نظام مدیریت نسبت به وجود مدیریت ضعیف، بسیار بدتر خواهد شد. 

وی افزود: بخشی از منابع مالی حفاظت جنگل مانند حفاظت فیزیکی و نهال‌کاری و نهال‌داری و… از همان طرح‌های جنگلداری تامین می‌شد. در رابطه با اجرای طرح جنگلداری چندین دهه عقبه وجود داشت که البته ایرادات و اشکالات آن هم کم نبود، اما با مساله تنفس، یک خلأ در مدیریت ایجاد کردیم؛ در حالی که باید ایرادات طرح در یک روند منطقی، به صورت فرآیندی اصلاح می‌شد، نه این که به صورت شوک و حذفی وارد عمل شویم. 

یعقوب‌زاده خاطرنشان کرد: ما عموما می‌دانیم که چه نمی‌خواهیم، اما به این سوال که چه می‌خواهیم فکر نمی‌کنیم و اکنون با گذشت نزدیک به ۹ سال، هنوز نمی‌دانیم درباره مدیریت جنگل چه می‌خواهیم. 

ایجاد چالش‌های بیشتر برای جنگل با ایده تنفس

به گفته این فعال حوزه جنگل، در حال حاضر چندان چوب خشکیده و افتاده‌ای در جنگل باقی نمی‌ماند و این چوب‌ها در سال‌های اخیر و بعد از اجرای طرح تنفس، به‌دلیل کاهش نظارت‌ها، این چوب‌آلات از جنگل خارج شده است. اگر هم چوبی باقیمانده در دره یا جای دورافتاده‌ای است. تنفس تنها یک دستورالعمل روی کاغذ و موجی در فضای مجازی بود و در واقعیت میدانی، تاثیرات آن برعکس نامش است. 

وی با اشاره به نظرات برخی افراد که می‌گویند دولت باید پول حفاظت را تامین می‌کرد، یادآور شد: ما می‌دانیم که روند تخصیص منابع زمان‌بر است و باید می‌گذاشتیم طرح بماند، بعد تعیین می‌کردیم که قرار است به کدام نقطه برسیم و سپس گام‌های بعدی را بر می‌داشتیم. عدم شناخت نسبت به واقعیت‌ها در نزد مدافعین تنفس موجب بروز چالش‌های بیشتر برای جنگل هیرکانی شد. 

یعقوب‌زاده با تاکید بر این که روند توقف طرح‌های جنگلداری ناشی از فعالیت یک جریان صرفا احساسی که از شناخت میدانی جنگل بسیار کم بهره بوده و با واقعیت همخوانی نداشته است، گفت: اجرای طرح تنفس مثل این است که خانه‌ای داشته باشیم که نیازمند تعمیرات باشد، اما آن را بدون آن که امکانات و مصالح خانه جدید را مهیا کنیم، تخریب کرده‌ایم که از نو بسازیم. اکنون حتی همان سرپناه قبلی را هم نداریم. 

وی یادآور شد: در جنگل‌های ما که هزاران سال است انسان حضور دارد و هیچ نقطه‌ای نیست که جاده نداشته باشد، این که بگوییم جنگل کار خودش را می‌کند و خودش احیا می‌شود، معنی ندارد. جنگل‌های هیرکانی نیاز به یک نظام مدیریتی با مشارکت همه ذی‌نفعان را نیاز دارد و نه این که به حال خودش رها شود. 

این فعال حوزه جنگل گفت: اجرای طرح تنفس تعارض زیادی ایجاد کرده است. افرادی که در طرح‌ها قرقبان بودند عمدتا از جامعه محلی انتخاب می‌شدند که با تعطیلی طرح‌های جنگلداری، برای این افراد ایجاد ناامنی شده است. 

وی بیان کرد: آن مدینه فاضله‌ای که از طرح تنفس ترسیم شد، اگر خوب بود، چرا این همه نسبت به وضعیت جنگل اعتراض وجود دارد و حتی موافقان تنفس هم هر روز عکس قاچاق چوب می‌گذارند؟! خوب است آن عده از دوستانی که یک دهه قبل پیشرو در مساله تنفس بودند و اکنون نیز با موضوعاتی مانند شکسته و افتاده فرار رو به جلو می‌کنند، لحظه‌ای از خودشان بپرسند که من در رسیدن به وضعیت فعلی جنگل چه نقشی داشته‌ام؟ 

۴ برابر شدن پرونده‌های قاچاق در گیلان

مهرداد نیکوی، عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان نیز درباره وضعیت قاچاق چوب در گفت‌وگو با خبرنگار دیده‌بان ایران بیان کرد: همزمان با توقف طرح‌های جنگلداری و خروج مجریان طرح، سطح جنگل‌های تحت قاچاق چوب افزایش یافت. 

وی ادامه داد: تهی شدن جنگل از تجارب گذشته همراه با کمبود نیروهای حفاظتی و افزایش سطح عملیاتی آن‌ها همراه با تفویض وظایف جدید به نیروی طرح‌ها مشکل را دوچندان کرد. در کنار مشکلات فوق، این نیروها فاقد امکانات، تجهیزات و حمایت‌های قضایی لازم برای برخورد با قاچاقچیان چوب بودند. 

نیکوی گفت: افزایش مصرف چوب در کنار نیاز بازار به چوب گونه‌های پهن برگ و سود سرشار ناشی از آن ریسک قاچاق چوب را کاهش داد. همچنین عدم حمایت لازم از نیروهای حفاظتی و تعدی، ضرب و جرح متعدد آن‌ها در نقاط مختلف جنگل‌های شمال ایران همراه با حمایت‌های ضعیف قضایی موجب دلسردی و یاس در این نیروها شد. 

وی ادامه داد: شرکتی بودن، دریافت حقوق بسیار پایین و با وقفه‌های طولانی، عدم حمایت‌های لازم همراه با کاهش سلامت و ایمنی شغلی زمینه را برای فساد و برای افزایش قاچاق چوب فراهم کرد تا جایی که میزان پرونده‌های مربوط به کشف قاچاق چوب از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۴۰۲ فقط در استان گیلان حدود ۴ برابر شده است. 

عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان یادآور شد: البته این آمار هم می‌تواند مؤید افزایش قاچاق چوب از جنگل باشد و هم تاییدکننده افزایش کیفی عملکرد یگان حفاظت جنگل‌ها باشد. به نظر بنده و براساس شواهد و قرائن موجود، فرض اول منطقی‌تر به نظر می‌رسد. تجربه کشورهای مجری توقف بهره‌برداری Logging ban مانند اندونزی، کاستاریکا، غنا، سورینام، تانزانیا و… نشان داده است در صورت عدم تامین چوب مورد نیاز بازار قاچاق چوب افزایش خواهد یافت. 

پای معتادان به قاچاق چوب باز شده است

نیکوی همچنین خاطرنشان کرد: در شرایطی که مافیای قاچاق چوب در عرصه‌های مختلف جنگلی مشغول تقسیم جنگل بین خودشان هستند، پای معتادان و مصرف‌کنندگان مواد مخدر به قاچاق چوب باز شده، سن قاچاقچیان چوب کاهش یافته است و هر روز کنترل آن مشکل و مشکل‌تر می‌شود و صحبت در مورد روش‌های کنترل آن کمی دشوار است. 

نیکوی گفت: ناامنی‌های معیشتی که ناشی از فقر و بیکاری مزمن است، این مشکل را تشدید هم می‌کند. شاید برقراری امکان مشارکت جنگل نشینان و ذی نفعان در مدیریت جنگل، برخورد موثر با تمامی عوامل شبکه قاچاق، ایجاد شبکه مخبرین محلی، تهیه و اجرای طرح‌های حفاظتی در حوزه‌های جنگلی در سایه نیروی حفاظتی کارآمد، مجهز، دارای حقوق مکفی و انگیزه کافی، شناسایی قاچاقچیان سابقه‌دار هر منطقه، استمرار طرح‌های جنگلداری، ورود جنگلبانان به جنگل و ایجاد اشتغال برای مردم محلی در جنگل بتواند مشکل را اندکی کاهش دهد. 

وی تاکید کرد: جنگل‌های شمال پتانسیل ایجاد اشتغال پایدار (برای بسیاری از افرادی که امروز شاید به ناچار قاچاق چوب می‌کنند) را دارد و ضروری است تا از این پتانسیل به بهترین شیوه استفاده کرد. سهم جنگل‌نشینان در حفاظت از جنگل باید بسیار پررنگ‌تر از آن چیزی باشد که اکنون دیده می‌شود. 

عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان درباره نقش قاچاق در تخریب جنگل توضیح داد: بی‌تردید قاچاق چوب را می‌توان یکی از مهم‌ترین عوامل تخریب در جنگل‌های شمال ایران دانست. قاچاق چوب در واقع برداشت غیرقانونی چوب است، هر نوع برداشتی که به صورت غیرمجاز و با نقض قوانین و مقررات مربوطه روی می‌دهد را می‌توان قاچاق یا برداشت غیرقانی نامگذاری کرد. 

وی افزود: در این میان بازنده اصلی دولت است، زیرا از طریق ورود غیرقانونی چوب به بازار، سالیانه هزینه زیادی را متحمل می‌شود. در کنار اینکه درآمد ناشی از برداشت قانونی این چوب‌آلات را از دست داده‌اند، بلکه هزینه زیادی برای مبارزه با آن صرف می‌کنند. هزینه‌ای که می‌تواند صرف بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، زیرساخت‌ها و بهبود مدیریت منابع جنگلی و یا تامین نیازهای اولیه مصرفی مردم شود. 

در سایه طرح تنفس، نظام نظارتی جنگل فروپاشید

نیکوی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: با توجه به غیرقانونی بودن قاچاق چوب، اندازه‌گیری حجم قاچاق چوب کاری سخت است. با توجه به ماهیت مخفیانه آن و مشکلات روش شناختی که در محاسبات برآوردهای قابل قبول و قابل مقایسه وجود دارد، آمار گزارش‌شده مربوط به قاچاق چوب نامشخص است. 

وی تاکید کرد: در کشورهایی که نظارت ناقص و سیستم‌های آماری ناکارآمد وجود دارد، ارزیابی بازار قاچاق چوب بسیار دشوار است. موضوعی که تا حد زیادی در مورد ایران هم مصداق دارد و آمار متفاوتی از میزان قاچاق چوب در جنگل‌های ایران از منابع مختلف گزارش شده است. 

عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان افزود: عموما این آمار مربوط به کشفیات قاچاق چوب است و آمار دقیق حجم قاچاق چوب عموما مبهم و نامشخص است. در گذشته بیکاری و نیاز به درآمد به‌خصوص در بین جوانان، فساد اداری، طمع سودجویان، فقر جنگل‌نشینان و عدم برخورد مؤثر با عوامل قاچاق چوب از مهم‌ترین عوامل قاچاق چوب در جنگل‌های شمال ایران بود.

وی در پایان تصریح کرد: تا پیش از اجرای قانون تنفس، عمده قاچاق چوب در جنگل‌های فاقد طرح و یا فاقد مجری اتفاق می‌افتاد و به سبب وجود نظام نظارتی قوی در جنگل‌های دارای طرح همراه با حضور قرقبانان کارآزموده شاهد قاچاق کمتری در این جنگل‌ها بودیم. اما در سایه طرح تنفس، نظام نظارتی جنگل فروپاشید و جنگل‌ها از حضور قرقبانان کارآزموده و باتجربه تهی شدند. 

منبع: دیده‌بان ایران

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر