هوشمند، پژوهشگر مسائل قومی: از دوران مشروطه به بعد هرگز عملیاتی به وسعت عملیات تروریستی هفته گذشته در سیستانوبلوچستان روی نداده بود
احسان هوشمند گفت: از دوران مشروطه تا به امروز هرگز یک چنین عملیاتی در این سطح و وسعت در استان سیستان و بلوچستان رخ نداده بود. به نظر میرسد این عملیات را باید بزرگترین عملیات نظامی و تروریستی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان محسوب کرد.
![هوشمند، پژوهشگر مسائل قومی: از دوران مشروطه به بعد هرگز عملیاتی به وسعت عملیات تروریستی هفته گذشته در سیستانوبلوچستان روی نداده بود](https://cdn.didbaniran.ir/thumbnail/K4doXQlEVZQ8/fUQ4pqCksNO-W7mJ87HQnq6TSFPk9zFFcyvzdIkhy21kx29E9nmhjIv4cNprBo2zKTmMYdp5wb7AleQNFGO5UiPgCHyAF45agNmFNf1kpvSjdCnyP_jYLlXlLCY7eXiOqQ2J3sUZaYIed-GbT54ccTb8QFZ2Ugf8GN4UtmoBsyurMATIt0c3vhC0MGERSS4-NSND7we9RNs,/%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D9%86+%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF.jpg)
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ پشت پرده حملات تروریستی به چابهار، راسک و مناطق شرقی کشور چیست؟ چرا طی سالهای اخیر این نوع حملات به مناطق شرقی کشور افزایش یافته است؟رویکرد مناسب برای مقابله با این تحرکات تروریستی چیست؟ در روزهایی که توجه و تمرکز افکار عمومی ایرانیان متوجه رخدادهای مرتبط با تجاوزات اسراییل و نحوه پاسخگویی ایران به این رفتارهاست، حوادثی در استان سیستان و بلوچستان در حال وقوع است که اگر اهمیت آنها بیش از رخدادهای منطقهای نباشد به اندازه آنها دارای اهمیت است. بامداد پنجشنبه ۱۶ فروردینماه ۱۴۰۳ بود که گروهک تروریستی جیشالعدل در حمله تروریستی به یک کلانتری و ناحیه سپاه در دو شهر راسک و چابهار یورش برد. در ادامه اخبار ضد و نقیضی در خصوص کشته شدن تروریستها و تلفات طرف ایرانی منتشر شد. مقامات رسمی از جمله معاون امنیتی وزیر کشور اعلام کردند: حمله همزمان تروریستی به کلانتری ۱۱ چابهار و پایگاه دریابانی و سپاه راسک و پایگاه بسیج بخش پارود در مسیر محور راسک – ایرانشهر صورت گرفت که با مقابله نیروهای امنیتی و انتظامی با شکست مواجه شد. در چابهار هم تروریستها به مقر سپاه حمله کردند و در مواجهه با نیروهای حافظ امنیت به یکی از ساختمانهای مسکونی نفوذ کردند و تعدادی از افراد را به گروگان گرفتند. نهایتا 19 تروریست و 10 نفر از نیروهای نظامی ایران در اثر این حادثه جان خود را از دست دادند. احسان هوشمند، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل قومی تلاش میکند نوری به ابعاد پنهان گزارههایی بتاباند که زمینههای افزایش وقوع یک چنین حملاتی را بیشتر میکند. به اعتقاد این پژوهشگر، دلیل اصلی انجام این حملات، جلوگیری از تحقق توسعه در چابهار و مناطق شرقی کشور است. هوشمند همچنین نحوه عملکرد دولت در مناطق مرزی را منفعلانه و فاقد راهبردهای متوازن ارزیابی میکند.
این روزها حوادث تروریستی دامنهداری در استان سیستان و بلوچستان با محوریت چابهار در حال وقوع است. با توجه به بافت خاص منطقه و محدودیتهای رسانهای، اخبار ضد و نقیضی هم درباره آن به بیرون درز میکند. شما فضای حاکم بر منطقه را چطور میبینید؟
خوشبختانه مجموعه رسانهای اعتماد در سال گذشته به صورت مستمر مسائل سیستان و بلوچستان را تحت پوشش قرار داد، این در حالی است که اکثر رسانههای کشور به صورت ریشهای و منطقی با مسائل این استان مواجه نشدهاند. اما چرا توجه به مسائل این استان مهم است؟ نباید فراموش کرد، در سال گذشته در مجموع هم از نظر کمیت و هم از منظر کیفیت، خشونتهایی در سیستان و بلوچستان بروز کرده که طی حدود 45سال پس از پیروزی انقلاب بیسابقه بوده است. طی یک سال و نیم گذشته، وقوع چند عملیات نظامی سنگین، پر سر و صدا، پر هزینه و پرتلفات هم از نظر انسانی، روانی و سیاسی، باعث شده این تصور به وجود آید که همچنان دولت و مسوولان کشور در ارتباط با مسائل این استان فاقد ابتکار عملهای لازم و منعطف هستند. به عبارت دیگر، اگر در آذرماه سال گذشته، راسک مورد حمله قرار گرفت و درگیری موشکی بین ایران و پاکستان به بهانه ورود نیروهای جیشالعدل رخ داد، باید دید چه اتفاقی افتاده که باز هم چابهار و راسک مورد هجوم جیشالعدل قرار گرفته است؟
شما بفرمایید چرا این حوادث به صورت سلسله رخدادها در حال وقوع هستند؟
برای تحلیل شفاف رخدادها، باید در عمق حوادث سیر و غور کنیم. جیشالعدل مدعی است که در عملیات اخیر بیش از 168 نفر از نیروهای خود را برای انجام عملیات راهی ایران کرده است. این گروه تروریستی ادعا میکند گردانهای استراتژیک فداییان عدل الهی با گردانهای جان بر کف عدل و واحد اطلاعات و امنیتش را برای انجام عملیات میدانی وارد خاک ایران کرده است. 29نفر از این تعداد، عضو گردانهای عدل الهی بودهاند که 18نفر از این تعداد کشته شدهاند و 11نفر هم زنده باقی ماندهاند. بر اساس دادههای اطلاعاتی جیشالعدل، 139نفر دیگر همراه این تیم یا زنده به پایگاه خود برگشتهاند یا در ایران برای عملیاتهای بعدی باقی ماندهاند. اگر این روایت صحت داشته باشد، از نظر کمیت افراد شرکتکننده در عملیاتهای تروریستی اتفاق بیسابقهای در تاریخ معاصر ایران رخ داده است. در واقع از دوران مشروطه تا به امروز هرگز یک چنین عملیاتی در این سطح و وسعت در استان سیستان و بلوچستان رخ نداده بود. به نظر میرسد این عملیات را باید بزرگترین عملیات نظامی و تروریستی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان محسوب کرد. بنابراین رخدادهای اخیر که در استمرار عملیاتهای قبلی تروریستی نهایی شده، ابعاد و شدت عملیات بسیار گستردهتری داشتهاند. ضمن اینکه تلفات بسیاری هم به طرفین وارد شده است. حتی اگر ادعای جیشالعدل درست نباشد رخداد امنیتی اخیر نشانگر گرههای امنیتی و انتظامی در استان است.
اما چرا علیرغم اتفاقات چند ماه اخیر باز شاهد چنین اقدامات تروریستی در این منطقه بودیم؟ آیا مسوولان دولتی به وظایف خود به درستی عمل نکردهاند یا مشکلات دیگری در میان است؟خلأ کار کجاست که این گروه تروریستی باز موفق شدهاند در همان منطقه اقدام تروریستی انجام دهند؟
در هر حال این نکته بدیهی است که امنیت مردم محور نیازمند تعامل جدی با هموطنان و گفتوگو و حتی پذیرش برخی خطاها و کاستیها است. بیتوجهی به ظرفیتهای اجتماعی تشدیدکننده مساله این منطقه است.ریشسفیدان و مولویها و سرداران و روسای طوایف و متعمدین دارای ظرفیتهای قابل توجهی برای غلبه بر مسائل موجود هستند. بر اساس آمارهای رسمی ارایه شده، حدود 34 نفراز طرفین، جانشان را در این رویداد تروریستی از دست دادهاند که نشاندهنده ابعاد بزرگ اتفاقاتی است که طی 2روز در منطقه بروز کرده است. بنابراین از نظر امنیتی و نظامی، حادثه مهمی در منطقه شکل گرفته است. اما باید توجه داشت، این رخداد فقط ابعاد نظامی و امنیتی ندارد. به عبارت دیگر، مقابله با گروههای تروریستی بدون توجه به مناسبات اجتماعی آن هم در منطقهای مانند سیستان و بلوچستان، دستاورد زیادی نداشته است. این رویکرد در نقاط دیگری هم آزموده شده است. به عبارت دیگر در بخشهایی که شکافها مدیریت شده، راهکارهای لازم برای معضلات اجتماعی پیدا شده و سایر تدابیر لازم اندیشیده شده، بروز خشونت نیز به حداقل رسیده است. بر عکس در بخشهایی که شکافها به حال خود رها و معضلات اجتماعی و سیاسی، تعمدا نادیده گرفته شدهاند و برای حل و فصل آنها راهحلهای کارشناسانه تدارک دیده نشود، مساله همچنان نمایان خواهد بود، همانطور که مشکلات انباشته شده گذشته در منطقه خود را در قالب حضور گروههای تروریستی نمایان کرده است. این گزاره از این نظر دارای اهمیت است که سیستان و بلوچستان به واسطه فضای اجتماعی ویژه خود و وجود مناسبات سنتمحور، قدرت طوایف و مولویها، سرداران و سرامدان اجتماعی، واجد ویژگیهایی است که از آنها میتوان در راستای حل مسائل و معضلات منطقهای استفاده کرد.
پس از انتخابات مجلس دوازدهم بسیاری از کارشناسان به دلیل آنچه فعال شدن گسلهای قومی و قبیلهای نامیدند از دولت انتقاد کردند. به نظر میرسد، ریشه بسیاری از مشکلات در شرق کشور هم ناشی از همین نوع بیتوجهیهای اجرایی باشد. آیا دولت از ظرفیتهای استان برای حل مشکلات استفاده کرده است؟
به نظر میرسد دولت سیزدهم از این منظر به شکل حیرتانگیزی نتوانسته از ظرفیتهای بزرگ اجتماعی استفاده کند.به ویژه که در انتخابات گذشته نیز بخشی از مولویهای شاخص استان از رییسی حمایت کردند ولی در مقابل دولت آقای رییسی متوجه حساسیتهای پیچیده این منطقه با اهمیت از ایران عزیز نشد.شاید بد نباشد موضوع اینگونه مطرح شود که در تاریخ معاصر ایران در دو دوره شاهد گسترش خشونتها در سیستان و بلوچستان بودهایم. دوره اول در دولت محمود احمدینژاد و در دوره فعلی که دولت ابراهیم رییسی حاکم بوده است.
فارغ از مسائل استان سیستان و بلوچستان، تروریستها بندر چابهار را برای انجام این عملیات تروریستی انتخاب کردهاند. چرا چابهار در تیررس این حملات قرار گرفته است؟
جیش العدل در این انتخاب به دو نکته توجه کرده است: نخست) جیشالعدل رسما اعلام کرده است، هدف از اجرای این عملیات، تلاش برای ناکام گذاشتن بخشی از برنامههای طرح موسوم به توسعه سواحل مکران است. پس این گروه تروریستی صریحا میگوید نمیخواهد برنامه توسعه سواحل مکران پیشرفتی داشته باشد. چرا که این طرح به دنبال آن است که شهروندان غیر بلوچ را به سواحل بلوچستان بکشاند (از نظر جیشالعدل) تا از این طریق بافت زبانی و مذهبی چابهار را تغییر دهد. جیشالعدل مدعی است با طرح توسعه سواحل مکران و استقرار گروههای مناسبات منطقه به هم میخورد. نباید فراموش کرد پروژه توسعه سواحل مکران زیرساختهای نظامی و امنیتی خاص خود را هم خواهد داشت. پس جیشالعدل به لحاظ تئوریک اهدفی را تعریف میکند، ضمن اینکه اضافه میکند، جمهوری اسلامی برای توسعه سواحل مکران به دنبال آن است که پای چین، هندوستان و روسیه را به منطقه باز کند. حیرتانگیر اینکه این گروه تروریستی ادعا میکند که قصد ندارد به منافع سه کشور هند، چین و پاکستان آسیبی وارد سازد و به این کشورها توصیه میکند که با طناب ایران وارد چاه توسعه مکران نشوند! این میدانی است که گروه تروریستی جیشالعدل ترسیم میکند. باید دید چه راهبردی در برابر این پروژه باید در دستور کار قرار بگیرد تا راهبرد جیشالعدل محقق نشود. البته این اظهارات به هیچوجه ریشه در واقعیت ندارد و هر ایرانی حق دارد هر سکونتگاهی را در قلمروی کشور انتخاب کند. همانطور که بسیاری از اهل سنت در شهرهای تهران و سایر شهرها زندگی میکنند.
برای عبور از چالشهای پیش رو چه باید کرد؟به هر حال مشکلات منطقه، زخمی است که نهایتا باید درمان شود. برای درمان این نارساییها چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
در وهله اول باید مسائل و مشکلات برجای مانده از تنشهای 2سال اخیر در بلوچستان حل و فصل شوند. همه عاملان مربوط به درگیریهای زاهدان در سال گذشته باید به شکل روشن و بیطرفانه مجازات شوند.سپس باید ارتباطات گستردهتری با روسای طوایف، مولویها و سرداران، نخبگان و دانشگاهیان در دستور کار قرار بگیرد.موضوع سوم تقویت مشارکت نیروهای محلی (شهروندان بلوچ) در برنامههای توسعهای این منطقه است. به عبارت دیگر مدیریت بخشی از فرایندهای توسعه سواحل مکران باید با جلب مشارکتهای محلی صورت گیرد. در حالی که تا به امروز به این ضرورتها بیتوجهی شده است. ضرورت بعدی، بهرهمند شدن مردم منطقه از نتایج این پروژههای توسعهای است. برای عملیاتی شدن این پروژهها، قاعدتا به جز کارهای کارشناسی آمایش سرزمین و تدبیر مناسب برای حفظ محیط زیست و مشارکت سرمایهگذاران داخلی و خارجی، نتایج این نوع پروژهها باید خود را در سفرههای مردم نمایان کنند و عمران و رفاه و آبادانی بیشتری ایجاد شود. نهایتا تدوین یک برنامه توسعه منطقهای کارشناسی شده برای رفع فقر و شکافهای عمیق توسعهای در استانهای سیستان و بلوچستان به ویژه در بخش جنوبی و شمالی آن است که میتواند در این زمینه اثرگذار باشد. بهطورکلی با توجه به مشکلات جدی توسعهای استان سیستان و بلوچستان، این استان به صورت ویژه نیازمند برنامه توسعهای و عمرانی برای کاهش شکافهای توسعهای و نابرابریهای موجود است.
آیا چنین ارادهای در دولت و سایر نهادهای مسوول وجود دارد که برای حل ریشهای مشکلات اقدام کنند؟
اگر به این ضرورتها توجه نشود، متاسفانه در آینده باید منتظر اتفاقات ناگوار بیشتری باشیم.رخدادهایی که به هیچ عنوان به نفع مصالح ملی و عمومی کشورمان نیست.البته حل و فصل مسائل منطقهای هم از ضروریات امروز ایران است.افزایش تنشهای موجود به نفع منافع ملی ما نیست.توجه جدی به تحولات افغانستان و پاکستان را نیز نباید از نظر دور داشت.تأسیس مراکز مستقل پاکستانشناسی و افغانستانشناسی نیاز فوری کشور است.قوه قضاییه هم لازم است با اغماض و عفو و رویکرد منطبق بر مصالح کشور درباره زندانیها و احکام زندانیان این خطه برخورد کند.
منبع: اعتماد