کد خبر: 159056
A

اینجا سطل آشغال‌ها با آدم حرف می‌زنند

شاید در نظر نخست، «سطل آشغال» یکی از پست‌ترین اجسام هر جامعه‌ای باشد. خیابان‌ها مملو از این جسم هستند، بی‌آنکه کسی حتی نیم‌نگاهی به این ابژه اجتماعی داشته باشد.

اینجا سطل آشغال‌ها با آدم حرف می‌زنند

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ شاید در نظر نخست، «سطل آشغال» یکی از پست‌ترین اجسام هر جامعه‌ای باشد. خیابان‌ها مملو از این جسم هستند، بی‌آنکه کسی حتی نیم‌نگاهی به این ابژه اجتماعی داشته باشد.

هر سطل داستان زندگی‌اش را با روش خاص خود بازگو می‌کند. یکی از انزوای اجتماعی گله دارد، یکی در خیابان متولد شده، ازدواج کرده و می‌میرد و احتمالا در نهایت تمام‌شان از درد جامعه سخن می‌گویند. می‌توانند از زندگی روزمره خود گله‌مند باشند یا حتی به پستی خود ببالند! آن‌ها تفاوت آنچنانی با ما ندارند. گاه در مکان سرسبزی هوا می‌خورند و گاه در زندانی تا ابد می‌پوسند؛ اما وجه اشتراک عمیقی با انسان دارند و آن «جبر محیطی» است! سطل آشغال همیشه سطل آشغال است و سطل آشغال زندانی، همیشه زندانی.

در بدو ورود، ویدئوی سوختن یک «سطل آشغال» در خیابان به واسطه خشمِ عمومی جامعه، تماما هدف را عیان می‌کند.

photo_5848318188436176294_y

ققنوس زباله‌ها

روزمرگی یک سطل آشغال، تنها لحظه‌ای پشت پرده قرار می‌گیرد که بدل به ابژه‌ای در دست مردم برای اعتراض‌های اجتماعی شود.

او می‌سوزد اما این یک سوختن ساده نیست!

جواد قنبرپور، نقاش آثار گالری «سطل اشغال»، گفت: حدود سه سال و اندی از شروع نقاشی این مجموعه می‌گذرد. در طول این مدت، تمام دغدغه و سعی من مطالعه نقاشی و به چالش انداختن خودم در شناخت بیشتر زبان نقاشی بوده و هیچ عجله‌ای برای نمایش نقاشی‌هایم نداشتم و پروسه مطالعه آن، بیشترین اهمیت را برایم داشته است.

وی افزود: زمانی تصمیم به برپایی نمایش کارهایم گرفتم که از نظر خودم تغییری در نگاه و شناخت به نقاشی صورت گرفته بود و حاصل مطالعۀ این مدت آثاری بود که به نظرم قابل ارائه بودند و برایم اهمیت داشت که در معرض نظر مخاطبان قرار بگیرم و به دانسته‌هایم افزوده شود.

قنبرپور ادامه داد: سطل‌های زباله در ابتدا به عنوان یک سوژه طبیعت بی‌جان شهری برایم جالب و قابل مطالعه به نظر رسیدند؛  طبیعت بی‌جانی که این بار کنترلی در چیدمان و نور و سایه و ترکیب‌بندی آنها نداشتم.

وی در مورد چالش‌هایی که در این مدت پیش رویش قرار گرفته بود، بیان کرد: در طول این مدت دو چالش بزرگ در مواجه با آنها داشتم؛ یکی درون نقاشی و دیگری بیرون آن؛ درون نقاشی تمام سعی من این بود که بتوانم سطل‌های آشغال را طوری به زبان نقاشی در آورم که در تابلوهایم، موضوع غالب نبوده  و بیشتر بهانه‌ای باشند برای نقاشی کردن.

این هنرمند اظهار کرد: مسئله دیگر که بیرون از نقاشی وجود داشت، مواجه من با عناصر مرتبط با سطل‌های زباله بود، به واسطه دقیق شدنم به آنها برای نقاشی، عکاسی و تصویربرداری که در طول این پروسه انجام می‌دادم؛ زباله‌گردها مهمترینِ آنها بودند؛ فهمیدن اینکه سطل‌های زباله می‌توانند حوزه زیسته مهم تعداد زیادی از انسان‌های اطرافم باشند، برایم دردآور بود. دیدن مرد، زن و کودکانی که با پیدا کردن چیزهای بازیافتی درون سطل‌های زباله خوشحال می‌شدند، بسیار ناراحتم می‌کرد.

او اذعان کرد: مخاطب هدف من می‌تواند تمام افرادی باشند که به دیدن نقاشی‌هایم می‌آیند. هر کسی با تجربه زیسته خود می‌توانست با نقاشی‌های سطل آشغال ارتباطی پیدا کند.  این را در بازخورد چند روز اول، بعد از افتتاح نمایش کارهایم متوجه شدم و البته که انتظار این اندازه از توجه و تنوع نظرات را نداشتم.

photo_5848318188436176296_y

قنبرپور در ادامه گفت: در مورد مسائل فنی و تخصصی مربوط به نقاشی هم، اساتید و نقاشان و دوستانی به بازدید کارهایم آمدند که نظراتشان بسیار برایم با اهمیت بود و چیزهای زیادی آموختم.

او ادامه داد: این که چرا از بین این همه چیز که در اطرافم می‌دیدم، سطل زباله شهری برایم جذاب شده بود و با آنها ارتباط می گرفتم را دقیق نمی‌دانم؛ با گذشت زمان و با بیشتر دیدن و دقیق شدنم درباره آن‌ها، سطل‌های آشغال به مرور برایم شخصیت پیدا کرده و تمام حالت‌هایشان برایم معنادار شدند؛ طرز ایستادن، به یک طرف خم شدن، تنهایی و کنارهم بودن، حتی عدم حضورشان در جایی که باید می ‌ودند و هر حالت دیگری که به خود می‌گرفتند، همه این‌ها باعث می‌شد برایم بیش از یک طبیعت بی‌جانِ هندسی ساده باشند.

وی افزود: در جایی خوانده بودم «واقعیت اصلی برای نقاش، نفس ضربه‌های قلمو و لخته‌های رنگ است، نه تصویرها و موضوع‌هایی که بوسیله آن‌ها به پرده نمایان می‌شود». (تاریخ جانسون _ ترجمه ی پرویز مرزبان _ صفحه ۴۷۹). تمام سعی من در بوم‌های نقاشی‌ام به اندازه فهمم از زبان نقاشی همین بوده است؛ این که بصری ببینم و نه موضوعی و به قول ادوارد مانه «موضوع را دست‌آویزی کنم برای نقاشی کردن».

photo_5848318188436176297_y

قنبرپور تصریح کرد: مسئله دیگر بیرون از نقاشی، مواجه من با عناصر مرتبط با سطل‍ل‌های آشغال بود، به واسطه دقیق‌تر شدنم به آن‌ها و عکاسی و تصویربرداری که در طول پروسه انجام می‌دادم؛ زباله‌گردها مهم‌ترین آن‌ها بودند؛ آن‌ها را بیشتر از دیگران می‌دیدم. گویی تعدادشان چند برابر مردم عادی شده بود. بدتر از همه این‌ها این بود که کاری از دستم بر نمی‌آمد و تنها باید ناظر می‌بودم و درد می‌کشیدم. تنها درون نقاشی‌هایم می‌توانستم از واقعیت انتقام بگیرم؛ با حذف زباله‌ها و زباله‌گردها از سطل‌های آشغال؛ با نقاشی کردن سطل‌های زباله تمیز، بدون حضور هیچ انسان و حتی هیچ موجود زنده دیگری.»

photo_5848318188436176298_y

photo_5848318188436176299_y

نمایشگاه نقاشی‌های جواد قنبرپور با عنوان «سطل آشغال» تا 19 تیر در خانه هنرمندان ایران تمدید شده است. علاقمندان به تماشای آثار این نمایشگاه، می‌توانند همه روزه به جز شنبه‌ها، حد فاصل ساعت ۱۵ تا ۲۱ به گالری زمستان خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند.

در بخشی از استیتمنت نمایشگاه آمده است: «مردم، زباله‌گردها، رفتگران، باد و باران و... هر بار حالت سطل‌های آشغال را تغییر می‌دادند؛ آن‌ها را تخریب می‌کردند، می‌سوزاندند، قسمت‌هایی از بدنه‌شان که قابل جدا شدن بود را می‌بریدند و می‌بردند.»

photo_5848318188436176300_y

منبع: سایت دیده‌بان ایران - ملیکا قراگوزلو

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر