کد خبر: 209976
A
یادداشت؛

قائمی، عضو شورای شهر تهران: آثار اجرای طرح «من شهردارم» در بهبود شاخص‌های مدیریت شهری مشخص نیست

علی اصغر قائمی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در یادداشتی اختصاصی برای دیده‌بان ایران با عنوان «مشارکت مردم در مدیریت شهری؛ شعاری زیبا، عملکردی سخت» به نقد و بررسی اجرای طرح «من شهردارم» در شهرداری تهران پرداخت و نوشت: «هرچند امسال سومین دورۀ این طرح آغاز شده، اما در مورد دو سال گذشته که طرح «من شهردارم 1» و طرح «من شهردارم 2» اجرا شده، صرفاً به ارائۀ اطلاعات آماری اکتفا شده و تا کنون آثار آن در بهبود شاخص‌های مدیریت شهری مغفول واقع شده و هیچگاه از آن سخنی به میان نیامده است.»

قائمی، عضو شورای شهر تهران: آثار اجرای طرح «من شهردارم» در بهبود شاخص‌های مدیریت شهری مشخص نیست

به گزارش سایت دیده‌بان ایران، متن یادداشت علی اصغر قائمی، عضو شورای اسلامی شهر تهران به شرح زیر است:

الف) مقدمه:

مشارکت مردم در مدیریت شهری یکی از مفاهیم بنیادین در مدیریت شهری مدرن است که تأکید ویژه‌ای بر افزایش نقش و تأثیرگذاری شهروندان در فرآیندهای تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری، نظارت بر حسن اجرای پروژه‌ها و تحقق سیاست‌های مرتبط دارد. این مفهوم از ایده‌های حکمرانی مردم‌محور و به تعبیر امروزی مردم‌سالارانه نشأت می‌گیرد و به‌دنبال تقویت حس مالکیت و مسئولیت‌پذیری در میان شهروندان است. این مشارکت می‌تواند در سطوح مختلفی از مشارکت حداقلی (مانند دریافت نظرات عمومی) تا مشارکت حداکثری (مانند واگذاری بخشی از اختیارات به مردم) متغیر باشد. این عبارت دلپسند که معمولاً توسط مسئولان شهری به وفور در سطوح مختلف شنیده و به‌کار گرفته می‌شود در ادبیات جهانی هم جایگاه ویژۀ خود را دارد و عبارت کاملاً شناخته‌شده‌ای است، یعنی «Citizen Participation».

در دین مبین اسلام نیز به‌عنوان یک دین جامع و نظام‌مند، می‌توان به اصول و مبانی مهمی در زمینۀ مشارکت اجتماعی مردم، از جمله در حوزۀ مدیریت شهری، دست یافت. در تفکر اسلامی، انسان به‌عنوان جانشین خداوند بر روی زمین مسئولیت دارد تا در آبادانی، عدالت و رفاه جامعه مشارکت داشته باشد. این مسئولیت شامل مشارکت در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و مدیریت امور شهری نیز می‌شود.

ب) مروری بر مبانی نظری ضرورت مشارکت مردم در مدیریت شهری:

1) شورا و مشورت:

با آیۀ 38 سورۀ شوریٰ که فرموده است «وَ أَمْرُهُمْ شُورىٰ بَیْنَهُمْ» همگان آشنایی دارند. این آیه نشان‌دهندۀ اهمیت تصمیم‌گیری جمعی و دخیل کردن مردم در مسائل اجتماعی و مدیریتی است که در آن شورا به‌عنوان یک روش عملی برای مشارکت مردم در ادارۀ امور جامعه توصیه شده است. اصل مترقی یکصدم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز با تمسک به قرآن کریم و تعالیم اسلام تدوین و تصویب شده است. پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) فرموده‌اند «مٰا خٰابَ مَنِ اسْتَشٰارَ وَ لٰا نَدِمَ مَنِ اسْتَخٰارَ»[1]. یعنی کسی که مشورت کند، هرگز پشیمان نخواهد شد و کسی که از خدا خیر بخواهد، ضرر نخواهد دید.

در جای دیگری نیز فرموده‌اند «إِذٰا کٰانَ أُمَرٰاؤُکُمْ خِیٰارَکُمْ وَ أَغْنِیٰاؤُکُمْ سُمَحٰاءَکُمْ وَ أَمْرُکُمْ شُورىٰ بَینَکُمْ فَظَهْرُ أَلْأَرْضِ خَیْرٌ لَکُمْ مِنْ بَطْنِهٰا وَ ...»[2]. یعنی اگر مدیران شما بهترین شما باشند، ثروتمندان شما بخشنده باشند و کارهایتان با مشورت انجام شود، زندگی بر روی زمین برای شما بهتر از زندگی در زیر زمین (مرگ) خواهد بود. این حدیث به‌طور مستقیم به اصل شورا و اهمیت تصمیم‌گیری‌های مشارکتی در جامعه اشاره دارد.

2) عدالت اجتماعی:

عدالت یکی از اصول محوری اسلام است و بر توزیع عادلانه منابع و فرصت‌ها تأکید دارد. در مدیریت شهری نیز اسلام بر این باور است که همۀ شهروندان، فارغ از موقعیت اجتماعی، اقتصادی یا قومی، باید حق مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها را داشته باشند. عدالت، مشارکت را به‌عنوان ابزاری برای جلوگیری از تبعیض و نابرابری ترویج می‌کند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان مهم‌ترین قانون کشور و میثاق ملی، که این نظام بر اساس آن شکل گرفته، در اصول متعدّدی به عدالت اشاره کرده و اجرای آن را یکی از اساسی‌ترین وظائف دولت و مسئولان کشور بر شمرده است، مانند اصل دوم، سوم، نوزدهم، بیستم، سی‌وچهارم، یکصدوهفتم و چند اصل دیگر[3].

3) مسئولیت اجتماعی:

اسلام مسئولیت اجتماعی را به‌عنوان یک وظیفۀ دینی معرفی می‌کند. پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: «کُلُّکُم رٰاعٍ وَ کُلُّکُم مَسْئولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»[4]، یعنی همۀ شما مسئول هستید و هر یک از شما در قبال کسانی که تحت سرپرستی شما هستند، مسئولید. این حدیث نشان می‌دهد که مشارکت در امور جامعه، از جمله مدیریت شهری، وظیفه‌ای است که بر عهدۀ همۀ افراد جامعه قرار دارد. در جای دیگری نیز آن حضرت فرموده‌اند «مَنْ أَصْبَحَ وَ لَمْ یَهْتَمُّ بِأمُورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»[5]، یعنی آن که صبح کند و دغدغۀ امور مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست. امام خمینی نیز در راستای همین فرمایش پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: «آنهایی که اسلام را خلاصه می‌کنند در اینکه بخورند و بخوابند و یک نمازی بخوانند و یک روزه‌ای بگیرند و در گرفتاری این ملت، در گرفتاری این جامعه دخالت نکنند، به حسب روایت رسول اکرم، اینها مسلم نیستند[6].

4) احترام به حقوق عمومی:

اسلام تأکید می‌کند که حقوق عمومی جامعه، از جمله منابع شهری و رفاه شهروندان، باید به درستی مدیریت شود. افراد جامعه موظف هستند در تصمیم‌گیری‌هایی که به منافع عمومی و عمران و آبادانی شهر مربوط می‌شود، مشارکت کنند. در این راستا، مسئولان باید نظرات مردم را جویا شوند و تصمیمات خود را بر اساس منافع عمومی بگیرند. آیۀ شریفۀ 61 سورۀ هود را می‌توان ناظر بر همین معنا دانست که فرموده است: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیهاٰ». وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) نیز در رابطه با احترام به مردم فرموده‌اند «أَلْخَلْقُ عِیٰالُ اللهِ، فَأَحَبُّ الْخَلقِ إِلىَ اللهِ مَن نَفَعَ عِیٰالَهُ»[7]. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نیز در عهدنامۀ معروف مالک اشتر که کمتر بدان عمل می‌کنیم نیز فرموده‌اند: «وَ لْیَکُنْ نَظَرُکَ فِی عِمٰارَةِ الْأَرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِی اسْتِجْلٰابِ الْخَرٰاجِ»[8]. یعنی توجه تو به آبادانی زمین بیشتر باشد تا به جمع‌آوری مالیات. این سخن نشان می‌دهد که مدیریت منابع و تأمین رفاه عمومی باید اولویت حاکمان باشد. اصول دوم، سوم، ششم، هشتم، دوازدهم، چهاردهم، بیستم، بیست‌ودوم، پنجاه‌وهشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برخی اصول دیگر نیز بر این معنا تأکید دارند.

5) اصل تعاون:

قرآن کریم در آیۀ 2 سورۀ مائده می‌فرماید «وَ تَعاٰوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَىٰ». این آیۀ شریفه به وضوح بر همکاری و مشارکت در امور نیک تأکید دارد. لذا می‌توان گفت مدیریت شهری به‌عنوان یک وظیفۀ اجتماعی نیازمند همکاری و مشارکت همه مردم است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به تعاون به‌عنوان یک اصل اساسی برای پیشبرد عدالت اجتماعی، مشارکت عمومی و کاهش فاصله‌های طبقاتی تأکید دارد. این موضوع به‌ویژه در بخش‌های مربوط به اصول اقتصادی و حقوق اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. اصول سوم، چهل‌وسوم، چهل‌وچهارم، چهل‌وششم و چهل‌وهشتم به صراحت به این مسئله پرداخته‌اند، چرا که از طریق همکاری عمومی و تعاونی‌ها، می‌توان به عدالت اجتماعی، رفع فقر و محرومیت، مشارکت عمومی در اقتصاد و خودکفایی ملی، دست یافت. این اصول راهنمای سیاست‌گذاری‌های کلان در جمهوری اسلامی ایران است.

6) مبارزه با فساد:

اسلام به شدت با فساد و سوء استفاده از قدرت مخالف است. مشارکت شهروندان در مدیریت شهری می‌تواند به شفافیت بیشتر کمک کند که عملاً نتیجۀ آن جلوگیری از فساد است. حضور مردم در نظارت بر امور و ارائۀ نظرات می‌تواند ضمانتی برای سلامت مدیریت شهری باشد. خداوند متعال در آیۀ شریفۀ 56 سورۀ اعراف فرموده است «وَ لٰا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلٰاحِهٰا» و در آیۀ شریفۀ 77 سورۀ قصص نیز فرموده است «إِنَّ اللهَ لٰا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ».

7) لزوم بهره‌گیری از همۀ تخصص‌ها:

اسلام بر استفاده از تخصص و دانش تأکید دارد. در مدیریت شهری، مشارکت متخصصان و شهروندانی که دانش و تجربه مرتبط دارند، یک ضرورت است. این اصل به تضمین تصمیم‌گیری‌های بهتر و علمی‌تر کمک می‌کند. خداوند متعال در آیۀ شریفۀ 43 سورۀ نحل فرموده است «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لٰا تَعْلَمُونَ». اهل ذکر به افراد دانا، آگاه و متخصص در دانش‌های مختلف اشاره دارد. در آیۀ 9 سورۀ زمر نیز فرموده است «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لٰا یَعْلَمُونَ». حضرت علی(ع) نیز در این زمینه فرموده‌اند «لٰا ظَهِیرَ کَالْمُشَاوَرَةِ»[9] یعنی هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست.

8) رعایت حق‌الناس:

در اسلام حق‌الناس جایگاه ویژه‌ای دارد و هرگونه تصمیم یا عملی که بر زندگی مردم تأثیر بگذارد، باید با مشورت و رضایت آن‌ها صورت گیرد. مشارکت شهروندان در مدیریت شهری یکی از مصادیق بارز رعایت حق‌الناس است. رعایت حق‌الناس در حفظ حقوق و اموال عمومی، در مدیریت شهری، در مسئولیت‌های اجتماعی، در عدالت در قضاوت و حفظ امانت‌های عمومی مطرح است و یکی از ارکان اصلی شیوۀ مدیریت اسلامی است. در همین رابطه حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فرموده‌اند: «أِتَّقُوا اللهَ فِی حُقُوقِ عِبٰادِهِ فَإِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ، حَتّىٰ عَنِ الْبِقٰاعِ وَ الْبَهٰائِمِ»[10]. یعنی در حق بندگان خدا، از خدا بترسید که شما مسئولید حتی در برابر زمین و حیوانات. لذا هر تصمیمی که بر مردم تأثیر بگذارد، باید با در نظر گرفتن حقوق آنان انجام شود.

9) حق نقد و نظارت بر حاکمان و مدیران جامعه:

پیامبر اسلام(ص) به اهمیت نظارت مردم بر حاکمان و مدیران جامعه و مشارکت در هدایت آن‌ها نیز اشاره کرده‌اند. ایشان فرموده‌اند «أَفْضَلُ الْجَهٰادِ کلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطٰانٍ جٰائِرٍ»[11]. یعنی برترین جهاد، گفتن سخن حق در برابر حاکم ظالم است. این حدیث نشان‌دهندۀ این است که مردم باید در برابر تصمیمات نادرست مسئولان ایستادگی کنند و به‌عنوان ناظرانی فعال در جامعه، نقش خود را ایفا کنند. حضرت علی(ع) در خطبۀ 216 نهج‌البلاغه، به صراحت حق مردم در نظارت بر عملکرد حاکمان را اینگونه بیان می‌فرمایند: «فَلٰا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشْورَةٍ بِعَدْلٍ، فَإِنّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَ لٰا أٰمَنُ ذٰلِکَ مِنْ فِعْلِی، إِلّٰا أَنْ یَکْفِیَ اللهُ مِنْ نَفْسی مٰا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنّی»[12] یعنی از گفتن سخن حق یا مشورت عادلانه باز نایستید، زیرا من خود را فراتر از خطا نمی‌دانم و از اشتباه در کارهایم در امان نیستم، مگر آنکه خداوند مرا حفظ کند. این بیان نشان می‌دهد که حاکمان نیز باید پذیرای نقد و مشورت مردم باشند.

10) رفتار مشفقانۀ مسئولان با مردم:

حضرت علی(ع) در نامه‌ای به مالک اشتر، هنگام انتصاب او به فرمانروائی مصر به لزوم رعایت حقوق مردم و عدالت در حکمرانی تأکید فرموده‌اند که حاکم باید به نظرات و نیازهای مردم توجه داشته باشد و با آنان با لطف و محبت رفتار کند: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضٰارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفٰانِ: إِمّٰا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ، وَ إِمّٰا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ»[13]. یعنی «دل خود را نسبت به مردم آکنده از رحمت و محبت و لطف کن، و چون حیوانی درنده مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری، زیرا مردم یا برادر دینی تو هستند یا همانند تو در آفرینش‌اند.» این کلام حضرت تأکید می‌کند که مسئولان باید با مهربانی و توجه به حقوق مردم، آنان را در مدیریت امور دخیل کنند.

اسلام با تأکید بر اصولی مانند شورا، عدالت، تعاون و مسئولیت اجتماعی، مشارکت شهروندان در مدیریت شهری را امری ضروری و ارزشمند می‌داند. این مشارکت نه تنها ضامن اجرای عدالت و پیشرفت اجتماعی است، بلکه ابزاری برای جلوگیری از فساد و تقویت روحیه همکاری در جامعه به‌شمار می‌رود.

احادیث و روایات پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیشوایان دینی نشان‌دهندۀ این است که مشارکت اجتماعی و شورا، اصولی بنیادین در مدیریت اسلامی هستند. این تعالیم تأکید دارند که مردم باید در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی، سیاسی و شهری نقش داشته باشند و حقوق آن‌ها رعایت شود.

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) به‌عنوان نماد عدالت، حکمرانی و مسئولیت‌پذیری، بیانات فراوانی در مورد مشارکت مردم در امور اجتماعی، شورا، رعایت حقوق شهروندان و عدالت در مدیریت دارند. سخنان ایشان در نهج‌البلاغه و دیگر منابع روایی اسلام، الگوی بی‌بدیلی برای مشارکت مردمی و مدیریت شهری ارائه می‌کند. ایشان در سخنان و اقدامات خود همواره بر مشارکت مردم، رعایت عدالت، شفافیت در حکمرانی و اهمیت مشورت تأکید داشتند. از نگاه ایشان، مردم نه تنها ناظران و مشارکت‌کنندگان اصلی در ادارۀ امور جامعه هستند، بلکه حضور و نظرات آن‌ها شرط مشروعیت و موفقیت حاکمان است.

علامه سید محمدحسین طباطبائی(ره)، از متفکران برجستۀ معاصر، در آثار خود به اهمیت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری پرداخته است[14]. بر اساس نظریات ایشان، مشارکت مردم در ادارۀ امور جامعه نه تنها مجاز، بلکه وظیفه‌ای شرعی و الهی است. علامۀ طباطبائی معتقد است که شهروندان نسبت به یکدیگر حق ولایت دارند، به این معنا که هر فرد در قبال جامعه و مدیریت آن مسئولیت دارد و باید در تصمیم‌گیری‌ها و اجرای امور شهری نقش فعال ایفا کند[15]. ایشان در تفسیر المیزان، به مفهوم «استخدام» اشاره می‌کند که به معنای بهره‌گیری متقابل انسان‌ها از توانائی‌ها و امکانات یکدیگر است. این مفهوم نشان‌دهندۀ نیاز انسان به زندگی اجتماعی و همکاری در امور مشترک است. بر این اساس، مشارکت در مدیریت شهری به‌عنوان یکی از مصادیق این همکاری متقابل، ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. همچنین، ایشان بر اهمیت شورا و مشورت در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی تأکید دارند. ایشان با استناد به آیات قرآن کریم، مشورت را یکی از اصول اساسی در مدیریت جامعه می‌دانند و بر لزوم بهره‌گیری از نظرات و دیدگاه‌های مختلف در ادارۀ امور تأکید می‌کنند. به‌طور کلی، از دیدگاه علامۀ طباطبائی، مشارکت شهروندان در مدیریت شهری نه تنها حق، بلکه وظیفه‌ای است که بر عهدۀ هر فرد قرار دارد. این مشارکت به بهبود کیفیت زندگی شهری، تقویت همبستگی اجتماعی و تحقق عدالت در جامعه نیز منجر می‌شود.

حضرت امام خمینی(ره) به‌عنوان بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، همواره بر اهمیت مشارکت مردم در ادارۀ امور کشور، به‌ویژه در مدیریت شهری، تأکید داشتند. در بیانات امام خمینی(ره)، شوراها به‌عنوان نماد مشارکت مردمی در مدیریت شهری معرفی شده‌اند. ایشان بر این باور بودند که شوراها باید با همکاری و همفکری مردم، در پیشبرد سریع برنامه‌های توسعۀ شهری نقش‌آفرینی کنند. ایشان معتقد بودند که حضور فعال مردم در تصمیم‌گیری‌ها و اجرای سیاست‌ها، ضامن تحقق عدالت اجتماعی و پیشرفت جامعه است و بر لزوم احساس مسئولیت مردم و مسئولین شهری در قبال مسائل و مشکلات شهر تأکید داشتند و معتقد بودند که تا زمانی که این احساس مسئولیت نباشد، تحقق شهر اسلامی و مدیریت شهری اسلامی امکان‌پذیر نیست. به‌طور کلی، از دیدگاه ایشان، مشارکت مردم در مدیریت شهری نه تنها یک حق، بلکه یک وظیفۀ دینی و اجتماعی است که به بهبود کیفیت زندگی شهری، تقویت همبستگی اجتماعی و تحقق عدالت در جامعه منجر می‌شود. نکات مورد نظر ایشان در این زمینه بسیار متعدد است که در ادامه و به اختصار به چند نمونه از فرمایشات ایشان در این زمینه اشاره می‌شود:

  • این شوراها باید همه جا باشد و هر جایی خودش اداره کند خودش را. این، هم برای ملت خوب است، هم برای دولت خوب است[16].
  • حق ادارۀ امور داخلی و محلی و رفع هرگونه تبعیض فرهنگی و اقتصادی و سیاسی، متعلق به تمام قشرهای ملت است[17].
  • اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد[18].

همچنین مجموعۀ دیدگاه‌های امام خمینی(ره) در این زمینه، در کتاب «مدیریت شهری از دیدگاه امام خمینی»، توسط مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار ایشان گردآوری شده و در دسترس است.

مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، همواره بر اهمیت مشارکت مردم در مدیریت شهری و امور اجتماعی تأکید داشته‌اند. ایشان معتقدند که حضور فعال شهروندان در تصمیم‌گیری‌ها و اجرای برنامه‌های شهری، نه تنها به بهبود کیفیت زندگی منجر می‌شود، بلکه زمینه‌ساز توسعۀ پایدار و عدالت اجتماعی است. ایشان در پیام نوروزی سال ۱۴۰۳، شعار سال را «جهش تولید با مشارکت مردم» اعلام کردند و تأکید کردند که برای دستیابی به جهش تولید، باید اقتصاد را مردمی کرد و موانع حضور مردم در عرصۀ تولید را برطرف نمود. این بیان نشان‌دهندۀ اهمیت نقش مردم در پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی کشور است.

همچنین، در بیانات دیگری، بر لزوم استفاده از ظرفیت‌های مردمی در مدیریت شهری تأکید کرده و مشارکت مردم را عاملی برای افزایش کارآمدی و اثربخشی برنامه‌های شهری دانسته‌اند. ایشان معتقدند که با بهره‌گیری از نظرات و توانمندی‌های شهروندان، می‌توان به توسعۀ متوازن و پایدار در شهرها دست یافت. به‌طور کلی، از دیدگاه مقام معظم رهبری، مشارکت مردم در مدیریت شهری نه تنها یک حق، بلکه یک وظیفه است که به بهبود کیفیت زندگی، تقویت همبستگی اجتماعی و تحقق عدالت در جامعه منجر می‌شود. ایشان دیدگاه‌هایی بسیار مترقی در مشارکت مردم در ادارۀ امور دارند که ذیلاً به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌شود:

  • این را مکرّر عرض کرده‌ایم که مشارکت مردم برای نظام جمهوری اسلامی پشتوانه است، مایۀ آبرو است، مایۀ سربلندی است[19]....
  • از ظرفیّت مردمی هم برای نظارت عمومی استفاده کنند. در گوشه و کنار کشور مواردی هست که فساد هست، ویژه‌خواری هست که ممکن است از چشم مسئولین ذی‌ربط دور مانده باشد، پنهان مانده باشد؛ اینها را مردم مشاهده می‌کنند، می‌بینند، از ظرفیّت مردم در این زمینه هم استفاده بشود[20]....
  • اصل ایجاد شوراهای اسلامی شهر و روستا در قانون اساسی، نشان‌دهندۀ اهتمام نظام جمهوری اسلامی ایران به مجموعۀ متنوع فکرها، مشورت‌ها و دیدگاه‌ها در ادارۀ امور کشور است و این موضوع، نقطۀ مقابل نظام‌های ارتجاعی و استبدادی است[21]....

در نگاه متداول و رایج بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا نیز مبانی نظری مشارکت شهروندان[22] که ریشه در علوم اجتماعی، علوم سیاسی، مدیریت عمومی و برنامه‌ریزی شهری دارد، به مجموعه‌ای از اصول، تئوری‌ها و چارچوب‌های علمی اشاره دارد که مشارکت فعال مردم در فرآیندهای تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و مدیریت عمومی را به‌عنوان یک حق دموکراتیک، وظیفۀ اجتماعی و ابزار حکمرانی خوب تبیین می‌کند و از طریق شفافیت، عدالت اجتماعی، توانمندسازی، سرمایۀ اجتماعی و توسعۀ پایدار به افزایش کارآمدی، مشروعیت و انسجام اجتماعی در جوامع منجر می‌شود و جنبه‌های مختلف علمی شامل مدیریت عمومی، برنامه‌ریزی شهری، علوم اجتماعی و نظریه‌های سیاسی را در بر می‌گیرد[23]. این مبانی نشان می‌دهند که مشارکت شهروندان در مدیریت شهری نه تنها یک حق مردم‌سالارانه است، بلکه ابزاری کارآمد برای تقویت حکمرانی خوب، توسعۀ پایدار و افزایش سرمایۀ اجتماعی محسوب می‌شود. منشاء نکات مورد اشاره، ریشه در مبانی فلسفی و نظری مشارکت شهروندان، تئوری‌های مدیریت عمومی و حکمرانی، تئوری‌های برنامه‌ریزی شهری و طراحی شهری، مبانی جامعه‌شناختی و روان‌شناختی و تئوری‌های سیاسی و مشارکت دموکراتیک دارد.

ج) آثار مشارکت شهروندان:

ضرورت مشارکت شهروندان از دیدگاه‌های مختلف، مختصراً ارائه شد و طبیعتاً این مشارکت، بنیادهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مدیریت شهرها را تقویت کرده و ابعاد گسترده‌ای از توسعۀ پایدار را پوشش می‌دهد. بدیهی است که اگر به مشارکت شهروندان در مدیریت شهری به درستی توجه شود، آثار بسیار مفیدی خواهد داشت که در ادامه به اهم آن‌ها اشاره می‌شود:

  • بهبود تصمیم‌گیری‌ها: مشارکت مردم در ثبت اطلاعات محل سکونت یا اطلاعات محدودۀ محل کار و بیان نیازهای واقعی شهروندان، تصمیم‌گیری‌ها را به واقعیت‌های اجتماعی نزدیک‌تر می‌کند.
  • تقویت اعتماد عمومی: مشارکت شفاف باعث افزایش اعتماد شهروندان به نهادهای حکومتی و کاهش تنش‌ها می‌شود.
  • کارآمدی بیشتر: با مشارکت مردم می‌توان هزینه‌ها و زمان لازم برای اجرای پروژه‌ها را کاهش داد، زیرا شهروندان حس مالکیت بیشتری بر طرح‌ها خواهند داشت.
  • پایداری اجتماعی: پروژه‌هایی که بر مبنای سیاست‌های مشارکتی با مردم انجام می‌شوند، معمولاً دوام بیشتری دارند و با مقاومت کمتری مواجه می‌شوند.
  • افزایش شفافیت و پاسخ‌گوئی: زمانی که شهروندان در فرآیندهای تصمیم‌گیری مشارکت داشته باشند، نهادهای شهری ملزم به ارائۀ توضیحات دربارۀ تصمیمات و اقدامات خود می‌شوند. این روند باعث شفافیت بیشتر در عملکردها و پاسخ‌گوئی نهادهای دارای مسئولیت می‌شود.
  • تقویت حس تعلق و همبستگی اجتماعی: مشارکت فعال شهروندان در تصمیمات شهری به آن‌ها حس مالکیت و مسئولیت می‌دهد. این امر باعث افزایش تعلق به شهر و تقویت همبستگی اجتماعی می‌شود و افراد را به هم نزدیک‌تر می‌کند.
  • تقویت نوآوری و ایده‌پردازی: شهروندان می‌توانند با ارائۀ ایده‌های خلاقانه، راه‌حل‌های جدیدی برای چالش‌های شهری پیشنهاد دهند. تنوع دیدگاه‌ها و مشارکت افراد از طبقات و زمینه‌های مختلف، منجر به نوآوری در مدیریت شهری می‌شود.
  • کاهش نارضایتی و تعارضات اجتماعی: وقتی مردم احساس کنند که صدایشان شنیده می‌شود و در تصمیم‌گیری‌ها نقش دارند، احتمال بروز نارضایتی‌ها و تعارضات اجتماعی کاهش می‌یابد. این مشارکت منجر به ایجاد حس عدالت در بین اقشار مختلف جامعه می‌شود.
  • بهبود استفاده از منابع شهری: مشارکت مردم می‌تواند به استفادۀ بهینه از منابع شهری کمک کند. به‌عنوان مثال، در پروژه‌های مربوط به محیط‌زیست یا انرژی، مشارکت مردم باعث می‌شود منابع طبیعی به‌طور مسئولانه‌تری مصرف شوند.
  • آموزش و توانمندسازی شهروندان: فرآیند مشارکت، شهروندان را با مفاهیم برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و مدیریت آشنا می‌کند. این تجربه به شهروندان کمک می‌کند تا به مرور زمان توانمندتر شوند و در سایر ابعاد اجتماعی نیز تأثیرگذار باشند.
  • افزایش سرعت و اثربخشی اجرای پروژه‌ها: وقتی شهروندان در یک پروژه دخیل باشند، احتمال همکاری و حمایت آن‌ها در اجرای پروژه بیشتر است. این تعامل باعث کاهش مقاومت‌ها و افزایش اثربخشی و سرعت اجرای پروژه‌های شهری می‌شود.
  • پیشبرد توسعۀ پایدار: مشارکت شهروندان به تصمیم‌گیری‌هایی منجر می‌شود که بیشتر بر اصول توسعۀ پایدار تأکید دارند. این فرآیند نیازهای نسل‌های حاضر را برآورده می‌کند، بدون اینکه توان نسل‌های آینده برای تأمین نیازهایشان به خطر بیفتد.
  • تقویت و توسعۀ سرمایۀ اجتماعی: مشارکت مردم در فعالیت‌های عمومی و اجتماعی، اعتماد میان شهروندان و نهادهای مدیریت شهری را افزایش می‌دهد. این اعتماد، سرمایۀ اجتماعی شهر را افزایش داده و امکان همکاری‌های بهتر را فراهم می‌کند.
  • پیشگیری از حاشیه‌نشینی اجتماعی: با گنجاندن همۀ گروه‌های جامعه در فرآیندهای تصمیم‌گیری، حاشیه‌نشینی گروه‌های آسیب‌پذیر و اقلیت‌ها کاهش می‌یابد. این موضوع تضمین می‌کند که صدای همۀ اقشار جامعه شنیده شود و نیازهای آن‌ها در نظر گرفته شود.
  • کاهش نابرابری‌ها و ارتقای عدالت اجتماعی: مشارکت فعالانه مردم به کاهش تبعیض‌های اجتماعی و اقتصادی کمک می‌کند. شهروندان با حضور در فرآیندهای تصمیم‌گیری شهری می‌توانند مشکلات محله‌ها و اقشار محروم را به‌طور مستقیم مطرح کنند. این امر به توزیع عادلانه‌تر منابع و فرصت‌ها منجر می‌شود.
  • مدیریت بهینۀ منابع شهری: در بسیاری از پروژه‌های شهری، حضور شهروندان به استفادۀ بهینه از منابع مانند آب، انرژی و فضاهای سبز کمک می‌کند. آن‌ها می‌توانند به ارائۀ پیشنهادهای خلاقانه در زمینۀ بهبود وضعیت محلات، حفاظت از محیط‌زیست و بهینه‌سازی زیرساخت‌ها بپردازند.
  • نوآوری و خلاقیت اجتماعی: مشارکت مردم منبعی بی‌پایان از ایده‌های خلاقانه برای حل مشکلات شهری را فراهم می‌کند. طرح‌های مشارکتی می‌تواند نوآوری‌های اجتماعی را فعال کند، از کارآفرینی گرفته تا اجرای پروژه‌های هنری و فرهنگی.
  • افزایش امنیت شهری: هنگامی که مردم در فرآیندهای شهری مشارکت کنند، حضور فعال آنان در محله‌ها و فضاهای عمومی امنیت اجتماعی را افزایش می‌دهد. این مشارکت می‌تواند شامل ایجاد گروه‌های محلی برای نظارت، آموزش و حمایت اجتماعی باشد.
  • کاهش هزینه‌های شهری و تسریع در اجرای پروژه‌ها: مشارکت مردمی می‌تواند به کاهش هزینه‌های شهری و افزایش بهره‌وری منجر شود. در برخی پروژه‌های شهری که نیاز به همکاری عمومی دارند، حضور شهروندان در تأمین مالی، مدیریت و اجرای پروژه‌ها باعث کاهش بار مالی دولت‌ها می‌شود.
  • بهبود محیط زیست و پایداری اکولوژیکی: شهروندانی که در پروژه‌های مرتبط با محیط‌زیست مشارکت می‌کنند، به مدیریت پایدار منابع طبیعی و حفاظت از محیط‌زیست کمک می‌کنند. آن‌ها می‌توانند به اجرای طرح‌های سبز، تفکیک زباله‌های شهری در مبدأ، مدیریت پسماند و توسعۀ فضاهای سبز شهری کمک کنند.
  • مقبولیت بیشتر سیاست‌ها: سیاست‌هایی که با مشارکت شهروندان طراحی و اجرا می‌شوند، مقبولیت بیشتری دارند و مقبولیت عمومی آن‌ها نیز بیشتر است. مردم به اجرای قوانینی که خود در تدوین آن‌ها مشارکت کرده‌اند، پایبندتر هستند و از طرح‌های شهری حمایت بیشتری می‌کنند.
  • آموزش و آگاهی عمومی: مشارکت مدنی باعث افزایش آگاهی عمومی در مورد مسائل شهری، محیط‌زیست و حقوق شهروندی می‌شود. مردم در فرآیند مشارکت یاد می‌گیرند چگونه تصمیم‌های مدیریتی گرفته می‌شود و با فرهنگ شهروندی آشنا می‌شوند.
  • بازسازی بافت‌های فرسوده و احیای مناطق شهری: در پروژه‌های بازسازی شهری، مشارکت شهروندان می‌تواند بازسازی بافت‌های فرسوده و احیای مناطق شهری را سرعت بخشد. تجربۀ جهانی نشان داده که حضور مردم در برنامه‌های توسعۀ شهری، امکان موفقیت پروژه‌های بازآفرینی را افزایش می‌دهد.
  • جلوگیری از بحران‌ها و آمادگی در مواقع اضطراری: در مدیریت بحران‌های شهری مانند زلزله، سیل یا همه‌گیری‌ها، مشارکت مردمی نقشی حیاتی دارد. آموزش شهروندان و استفاده از ظرفیت‌های مردمی در مواقع بحران، تاب‌آوری شهری را افزایش می‌دهد.

د) روش‌های مشارکت شهروندان:

این مطالب و البته نکات متعدد دیگری که می‌توان به آن‌ها نیز اشاره کرد، نشان می‌دهد که مشارکت شهروندان نه تنها باعث بهبود مدیریت شهری می‌شود، بلکه نقشی کلیدی در ارتقای کیفیت زندگی شهری دارد و به بهبود زیرساخت‌ها منجر شده و خدمات شهری را تسهیل می‌کند و جامعه‌ای منسجم‌تر، پایدارتر و خلاق‌تر به‌وجود می‌آورد، زیرا سرمایۀ اجتماعی، مسئولیت‌پذیری، شفافیت و عدالت اجتماعی مهم‌ترین نتایج مشارکت مردمی در ادارۀ امور شهری هستند. مشارکت شهروندان در مدیریت شهری می‌تواند از روش‌های متنوع و خلاقانه‌ای انجام شود که فراتر از روش‌های معمول نظرسنجی‌ها، بودجه‌بندی مشارکتی، شبکه‌های اجتماعی و کارگروه‌های محلی است. در این زمینه روش‌های نوین و سنتی متنوعی وجود دارد که می‌توان از آن‌ها در سطوح مختلف برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و نظارت استفاده کرد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

1) جلسات عمومی و میزگردهای شهری[24]: جلساتی عمومی که در آن شهروندان، مدیران شهری و مسئولان محلی به گفت‌وگو می‌نشینند و منجر به افزایش شفافیت، فرصت طرح مشکلات و پرسش‌های مستقیم می‌شود، مانند جلسات عمومی در شهرهای مختلف سوئیس (زوریخ، برن و ژنو) که به موضوعات مختلف شهری مانند زیرساخت‌های حمل‌ونقل، برنامه‌ریزی شهری، آب و انرژی و مالیات‌های محلی در این جلسات می‌پردازند. به عنوان مثال جلسات مشارکتی هلسینکی در فنلاند نیز به‌منظور جمع‌آوری نظرات شهروندان در مورد پروژه‌های زیرساختی، مسکن و محیط‌زیست شهری برگزار می‌شود. در یکی از این جلسات، پروژۀ بازسازی بندر جنوبی هلسینکی به بحث گذاشته شد و شهروندان به‌طور مستقیم در طراحی پروژه مشارکت کردند و طرح نهایی پس از مشورت عمومی و برگزاری جلسات مشورتی اجرا شد.

2) انجمن‌های محله‌ای و شوراهای محلی[25]: گروه‌های محلی متشکل از شهروندان داوطلب که مسائل محله را به مسئولان شهری منتقل می‌کنند، به افزایش حس مسئولیت و مشارکت مستقیم منجر می‌شود. مانند شوراهای محله در کشورهای اسکاندیناوی، یا شوراهای محلی پورتو آلگره در برزیل[26] که یکی از پیشگامان بودجه‌بندی مشارکتی و تشکیل شوراهای محلی است، یا Chonai-kai و Jichikai نمونه‌های سنتی و موفق انجمن‌های محله‌ای ژاپن هستند که در سطوح محله‌ای و محلی فعالیت می‌کنند. در توکیو و کیوتو، این شوراها نقشی کلیدی در مدیریت بحران‌های طبیعی مانند زلزله دارند. در هنگام بلایای طبیعی، اعضای این انجمن‌ها به سازمان‌دهی مردم، کمک‌رسانی محلی و هماهنگی با سازمان‌های امدادی می‌پردازند. شوراهای محلی در هند[27] شورای محلی رسمی است که در سطوح روستائی و شهرهای کوچک فعالیت می‌کند. شورایاری‌های محله‌های شهر تهران هم نمونۀ کاملاً موفقی بود که متأسفانه متوقف شد و البته در این دورۀ مدیریت شهری هم موضوع مشارکت محله‌ای شهروندان با عنوان مدیریت محله در مدیریت شهری شکل گرفت که متأسفانه به‌دلیل عدم همکاری شهردار تهران، هنوز نتوانسته است به‌طور جدی آغاز به کار کند.

3) کارگاه‌های مشارکتی[28]: کارگاه‌های آموزشی یا طراحی جمعی که در آن شهروندان و متخصصان برای حل مشکلات شهری گرد هم می‌آیند که مزیت آن ترکیب خلاقیت شهروندان و دانش فنی متخصصان است. مانند کارگاه‌های طراحی شهری در شهر روتردام هلند[29] که پروژۀ «شهر سبز روتردام»، از جمله طرح‌های پیشنهادی آن بوده و ایجاد باغ‌های عمومی، مسیرهای دوچرخه‌سواری و بازآفرینی مناطق صنعتی را به‌طور مستقیم در برنامه‌های توسعۀ شهری گنجاندند. کارگاه‌های بازآفرینی محله‌های فقیرنشین در شهر نایروبی کنیا[30]، با موضوع بازآفرینی فضاهای عمومی محله کیبرا نیز از این جمله است. مثال دیگر کارگاه‌های معماری باز در بارسلونای اسپانیا[31] است که شهروندان محلی، معماران، دانشجویان معماری و طراحان شهری در این جلسات شرکت می‌کنند. پروژۀ بازطراحی «میدان لاس رامبلاس» یک پروژۀ مشارکتی جهانی است که سازمان‌های مردم‌نهاد، طراحان محلی و ساکنان محلات در این طرح شرکت کردند. کارگاه‌های طراحی اجتماعی در ونکوور کانادا[32] با موضوع توسعۀ مسکن پایدار و فضاهای اجتماعی، کارگاه‌های حفاظت از محیط‌زیست در آلمان[33] با موضوع مدیریت منابع آب و توسعۀ سبز، کارگاه‌های طراحی شهری در پرتوریای آفریقای جنوبی[34] با موضوع توسعۀ فضاهای اجتماعی و مراکز فرهنگی، کارگاه‌های توسعۀ شهری در ملبورن استرالیا[35] با موضوع توسعۀ شهری و پروژه‌های حمل‌ونقل عمومی از جمله مثال‌هایی است که در این زمینه می‌توان ارائه کرد.

4) طرح‌های پیشنهادی باز[36]: طرح‌های پیشنهادی باز به‌عنوان یکی از روش‌های نوین مشارکت شهروندان در مدیریت شهری، فرصت ارائۀ ایده‌ها و طرح‌های خلاقانه را به شهروندان، گروه‌های مردمی و حتی شرکت‌های خصوصی می‌دهد. این طرح‌ها معمولاً در سکوهای دیجیتال یا فراخوان‌های عمومی ارائه می‌شوند و پس از بررسی‌های کارشناسی، بهترین پیشنهادها برای اجرا انتخاب می‌شوند. پروژۀ «بازسازی محله‌های تاریخی لیسبون پرتغال[37]» که معماران، دانشگاه‌ها و شهروندان محلی طرح‌های خود را در زمینۀ حفاظت از بافت تاریخی و توسعۀ گردشگری ارائه دادند، پروژۀ «شهر هوشمند دوبی[38]» که شرکت‌های فناوری، استارتاپ‌ها و دانشگاه‌ها طرح‌های خود را برای توسعۀ زیرساخت‌های هوشمند شهری و سیستم‌های مدیریت ترافیک هوشمند، ادارات دولتی بدون کاغذ و سیستم‌های هوشمند مدیریت مصرف انرژی ارائه کردند، «پروژۀ بازآفرینی ریودوژانیرو برزیل[39]» با موضوع بازآفرینی شهری و بهبود خدمات عمومی که پیشنهادهای دریافتی در زمینۀ بهبود حمل‌ونقل عمومی، مدیریت آب و زباله و بازطراحی محله‌های فقیرنشین توسط شهرداری مورد بررسی قرار گرفت و طرح‌های موفقی همچون بازسازی جاده‌های محلی، ایجاد سیستم‌های تصفیه آب محلی و ساخت مدارس و مراکز بهداشتی از دل آن بیرون آمد، از جمله مثال‌های متعددی است که می‌توان برشمرد. آیا طرح پر سر و صدای «من شهردارم» نیز از این قبیل است یا صرفاً طرحی نمایشی است؟

5) طرح‌های آزمایشی و پایلوت شهری[40]: طرح‌های آزمایشی و پایلوت شهری ابزاری قدرتمند برای آزمون ایده‌های نوآورانه و بهبود خدمات شهری هستند و به‌عنوان یک ابزار نوآورانه در مدیریت شهری، به آزمون ایده‌های جدید و بررسی نتایج پیش از اجرا در مقیاس بزرگ کمک می‌کنند. این طرح‌ها با کاهش مخاطرات اجرائی و افزایش کارآمدی، به توسعۀ پایدار شهرها کمک می‌کنند. پروژۀ پایلوت «خیابان‌های بدون خودرو در بارسلونا[41]» با موضوع کاهش ترافیک و آلودگی هوا که در چندین منطقه محدود شهری اجرا شد و عبور خودروها از برخی خیابان‌های محلی محدود شد و فضاهای عمومی برای پیاده‌روها، دوچرخه‌ها و فضاهای سبز اختصاص یافت، پروژۀ آزمایشی «سیستم جمع‌آوری زبالۀ هوشمند در استکهلم[42]» با موضوع مدیریت پسماند شهری در چندین محله شهر نصب شد. حسگرهای هوشمند در مخازن زباله، وضعیت پر شدن مخازن را به مرکز مدیریت زباله گزارش می‌دادند و در نتیجه کاهش هزینه‌های عملیاتی، کاهش آلودگی زیست‌محیطی و بهبود عملکرد مدیریت شهری را به‌دنبال داشت. پس از موفقیت این پروژه، سیستم مشابه در سایر شهرهای اروپا گسترش یافت، از جمله مثال‌های موفقی است که می‌توان بیان کرد.

6) بازی‌های شهری و شبیه‌سازی‌های دیجیتال[43]: بازی‌های شهری و شبیه‌سازی‌های دیجیتال ابزارهایی نوآورانه برای آموزش عمومی، جلب مشارکت شهروندان، برنامه‌ریزی شهری و حل مسائل اجتماعی هستند. این ابزارها در فضاهای عمومی یا محیط‌های دیجیتال اجرا می‌شوند و به کاربران اجازه می‌دهند تا با تصمیم‌گیری‌های شهری، حل تعارضات اجتماعی و طراحی محیط‌های شهری آشنا شوند و غالباً با جذابیت، تعامل‌پذیری و افزایش آگاهی عمومی همراه است. بازی‌های شهری و شبیه‌سازی‌های دیجیتال به‌منظور ارتقای آموزش عمومی (به‌ویژه دانش‌آموزان در مورد مسائل شهری و فرآیندهای برنامه‌ریزی شهری)، مشارکت فعال (برای جلب مشارکت گسترده مردم در فرآیندهای تصمیم‌گیری شهری)، آزمون سناریوهای شهری (برای ارزیابی پیامدهای مختلف پیش از اجرا)، حل تعارضات اجتماعی (برای ایجاد همکاری جمعی در محیطی جذاب) و آزمون سیاست‌ها (برای بررسی اثرات سیاست‌های شهری در محیط‌های شبیه‌سازی‌شده) است.

بازی‌های شهری و شبیه‌سازی‌های دیجیتال معمولاً از روش‌هایی همچون بازی‌های محیطی[44] (استفاده از فضاهای شهری واقعی برای بازی)، شبیه‌سازی‌های دیجیتال[45] (مانند سکوهای برخط برای طراحی، برنامه‌ریزی و آزمون پروژه‌های شهری) و بازی‌های تعاملی[46] (بازی‌های چند نفره برای مشارکت عمومی) استفاده می‌کنند که در ادامه برخی نمونه‌های موفق معرفی می‌شوند:

  • بازی SimCity با موضوع برنامه‌ریزی شهری و مدیریت منابع: این بازی شبیه‌سازی شهری است که در آن بازیکنان باید شهری از صفر ایجاد کنند، منابع را مدیریت کرده و زیرساخت‌های شهری مانند حمل‌ونقل، انرژی و خدمات عمومی را طراحی کنند.
  • بازی Minecraft Urban Planning Edition با موضوع طراحی شهری و معماری: در نسخۀ آموزشی Minecraft، کاربران می‌توانند شهرهای مجازی بسازند و طرح‌های معماری را پیاده‌سازی کنند. دانش‌آموزان و دانشجویان معماری از این نسخه برای آزمون طرح‌های شهری استفاده می‌کنند. پروژه‌هایی مانند بازطراحی مناطق شهری در سوئد با کمک این بازی انجام شده است.
  • بازی UrbanPlan با موضوع آموزش مدیریت شهری و توسعۀ اقتصادی: این یک بازی آموزشی است که در مدارس و دانشگاه‌های ایالات متحده برای آموزش مفاهیم شهری، برنامه‌ریزی شهری و اقتصاد توسعه استفاده می‌شود. دانش‌آموزان باید در تیم‌های مختلف به‌عنوان طراحان شهری، مدیران پروژه و مسئولان دولتی عمل کنند.
  • بازی‌های مشارکتی در آمستردام هلند (Play the City) با موضوع حل مسائل شهری و برنامه‌ریزی: این یک بازی مشارکتی شهری است که برای حل مسائل شهری پیچیده مانند مدیریت ترافیک، مسکن و توسعۀ زیرساخت‌ها استفاده می‌شود. این بازی در آمستردام برای بازطراحی یک محله صنعتی متروکه استفاده شد و پروژۀ نوسازی شهری آن با موفقیت اجرا شد.
  • بازی Future City Lab در سنگاپور با موضوع آینده‌نگری شهری و مدیریت منابع: این یک بازی شبیه‌سازی شهری پیشرفته است که به شهروندان و دانشجویان اجازه می‌دهد سیاست‌های شهری مانند مدیریت آب، حمل‌ونقل هوشمند و انرژی‌های تجدیدپذیر را شبیه‌سازی کنند. پروژه‌های واقعی شهری در سنگاپور پس از آزمون موفقیت‌آمیز در این بازی شبیه‌سازی‌شده اجرایی شده‌اند.
  • بازی Urban Ops در تورنتو کانادا با موضوع مدیریت بحران‌های شهری: این یک بازی مدیریت بحران شهری است که آموزش مدیریت شرایط اضطراری مانند آتش‌سوزی، سیل و زلزله را شبیه‌سازی می‌کند. بازیکنان در سناریوهای شهری واقعی وارد شده و تصمیمات اضطراری می‌گیرند. این بازی در آموزش نیروهای امداد و مدیریت بحران در شهرهای تورنتو و ونکوور استفاده شده است.
  • بازی UrbanExp با موضوع آموزش مدیریت شهری در اتحادیۀ اروپا: این یک پروژۀ چند ملیتی اروپایی است که با هدف آموزش مدیریت شهری و توسعۀ پایدار طراحی شده و طرح‌های موفقی در حوزۀ زیرساخت‌های شهری، سیاست‌های محیط‌زیستی و کاهش آلودگی هوا پس از آزمون موفق در این شبیه‌سازی‌ها اجرا شده‌اند.

7) سکوهای جمع‌آوری ایده[47]: سکوهای جمع‌آوری ایده به ابزارهای دیجیتال یا سیستم‌های فیزیکی اطلاق می‌شوند که برای جذب ایده‌ها، پیشنهادها و نوآوری‌های جمعی از شهروندان، سازمان‌ها یا گروه‌های خلاق طراحی شده‌اند. این سکوها در مدیریت شهری، نوآوری‌های اجتماعی، توسعۀ محصولات، حل مسائل پیچیده و حتی سیاست‌گذاری عمومی استفاده می‌شوند. از جمله مزایای سکوهای جمع‌آوری ایده می‌توان به ایجاد فرصت برابر، افزایش خلاقیت و نوآوری، فراهم ساختن امکان تصمیم‌گیری جمعی، صرفه‌جویی در زمان و هزینه، مشارکت عمومی و افزایش همبستگی اشاره کرد. معمولاً سکوهای جمع‌آوری ایده به‌صورت عمومی (برای ایده‌پردازی اجتماعی و شهری)، تجاری (برای نوآوری در محصولات و خدمات تجاری)، آموزشی (برای حل مسائل علمی و تحقیقاتی) و سکو‌های سیاسی و حاکمیتی (برای مشورت عمومی در مورد قوانین و سیاست‌ها) اجرا می‌شود. در ادامه برخی نمونه‌های موفق معرفی می‌شوند:

  • سکوی Better Reykjavik در ایسلند با موضوع مدیریت شهری و برنامه‌ریزی محلی: شهرداری ریکیاویک این سکو را برای جمع‌آوری ایده‌های مردمی و اولویت‌بندی پروژه‌های شهری ایجاد کرده است و شهروندان می‌توانند مشکلات شهری را ثبت کنند و پیشنهادهای خود را درباره حمل‌ونقل عمومی، زیرساخت‌ها و خدمات شهری ارائه دهند. پروژه‌های شهری بسیار زیادی از جمله ایجاد مسیرهای دوچرخه‌سواری جدید و افزایش فضای سبز شهری با کمک این پلتفرم اجرا شده است.
  • سکوی MindMixer در ایالات متحده با موضوع مشارکت شهری و نوآوری اجتماعی: این سکو برای مشارکت برخط شهروندان طراحی شده و در شهرهای مختلف آمریکا استفاده می‌شود. شهروندان می‌توانند دربارۀ موضوعات خاص مانند برنامه‌ریزی شهری، بازآفرینی محله‌ها و خدمات عمومی ایده‌های خود را ثبت کنند. شهر لینکلن (نبراسکا) از این سکو برای برنامه‌ریزی شهری و گسترش پارک‌های عمومی استفاده کرده است.
  • سکوی IdeaScale با موضوع نوآوری دولتی و تجاری: این سکو به شرکت‌ها، دانشگاه‌ها و دولت‌ها کمک می‌کند تا ایده‌های نوآورانه را جمع‌آوری، تحلیل و اجرا کنند و عملاً برای ایده‌پردازی جهانی و ایجاد نوآوری‌های اجتماعی و علمی استفاده می‌شود. NASA (سازمان فضائی آمریکا) از این سکو برای جمع‌آوری ایده‌های عمومی در پروژه‌های علمی و فناوری‌های فضایی استفاده کرده است.
  • سکوی Challenge.gov با موضوع حل مسائل ملی و توسعۀ فناوری: دولت ایالات متحده این سکو را برای حل چالش‌های ملی در حوزه‌های بهداشت، انرژی، فناوری و خدمات عمومی ایجاد کرده است. دانشجویان، شرکت‌ها و تیم‌های تحقیقاتی می‌توانند در چالش‌های دولتی شرکت کنند و جوایز مالی دریافت کنند. از این سکو برای حل چالش‌های بهداشت عمومی 2021 استفاده شده است.
  • سکوی OpenIDEO با موضوع نوآوری اجتماعی: این سکوی جهانی برای نوآوری اجتماعی است که ایده‌های نوآورانه را برای حل مشکلات جهانی مانند گرمایش زمین، فقر، نابرابری اجتماعی و آموزش جمع‌آوری می‌کند. مدارس کم‌هزینه با کمک این سکو در آفریقا تأسیس شدند و به افزایش دسترسی به آموزش کمک شد.
  • سکوی Neighborland با موضوع برنامه‌ریزی شهری و توسعۀ محله‌ای: این یک سکوی مشارکتی شهری است که برای ایده‌پردازی محله‌ها استفاده می‌شود و شهروندان می‌توانند درباره بازآفرینی محله‌های خود و پروژه‌های اجتماعی ایده‌هایشان را مطرح کنند. بازآفرینی محله‌های نیواورلئان از جمله طرح‌های شهروندان برای بازسازی محلات آسیب‌دیده پس از طوفان کاترینا بود که در این سکو ثبت و اجرائی شد.

8) بودجه‌ریزی شهروندی[48]: بودجه‌ریزی شهروندی فرآیندی است که در آن شهروندان به‌صورت مستقیم در تصمیم‌گیری دربارۀ تخصیص بودجه‌های عمومی مشارکت می‌کنند. این فرآیند به مردم اجازه می‌دهد تا پروژه‌های شهری را پیشنهاد، بحث، اولویت‌بندی و انتخاب کنند و مدیران شهری پس از بررسی پروژه‌ها، آن‌ها را مطابق تصمیم شهروندان اجرا می‌کنند. اجرای بودجه‌ریزی شهروندی منجر به تقویت مشارکت مردمی، شفافیت و پاسخ‌گوئی، توزیع عادلانۀ منابع، توانمندسازی اجتماعی و افزایش اعتماد عمومی خواهد شد. بودجه‌ریزی شهروندی برای اجرای موفق باید مراحل زیر را دنبال کند:

  • آماده‌سازی: تعیین بودجه تخصیصی و معرفی فرآیند به شهروندان.
  • گردآوری ایده‌ها: شهروندان پروژه‌های پیشنهادی خود را ارائه می‌دهند.
  • بررسی و ارزیابی: کارگروه‌های فنی پروژه‌ها را از نظر هزینه و زمان امکان‌سنجی کرده و تأثیرات اجتماعی آن‌ها را بررسی می‌کنند.
  • رأی‌گیری: شهروندان از میان پروژه‌های تأیید شده، به پروژه‌های منتخب خود رأی می‌دهند و اولویت‌های مالی را مشخص می‌کنند.
  • اجرا و نظارت: شهرداری‌ها و نهادهای دولتی موظف به اجرای پروژه‌ها و گزارش‌دهی شفاف هستند.

چند نمونه از پروژه‌های بودجه‌ریزی شهروندی موفق:

  • پورتو آلگره برزیل با موضوع بودجه‌ریزی شهروندی در مقیاس شهری: پورتو آلگره در سال 1989 اولین شهری بود که بودجه‌ریزی شهروندی را در سطح شهر اجرا کرد. شهر به 17 منطقه تقسیم شد و هر منطقه مجمع مردمی خود را داشت. شهروندان پروژه‌های مورد نیاز مانند آب‌رسانی، جاده‌سازی و مراکز آموزشی را پیشنهاد دادند. در نتیجه افزایش 200 درصدی در اتصال شبکۀ آب شهری و بهبود زیرساخت‌های آموزشی از جمله نتایج آن بود. پورتو آلگره اکنون الگوی جهانی در بودجه‌ریزی شهروندی است و در سازمان ملل نیز به رسمیت شناخته شده است.
  • شهر نیویورک در ایالات متحده، فرآیند بودجه‌ریزی شهروندی را از سال 2011 در برخی حوزه‌های خود آغاز کرد. هر حوزه مقدار مشخصی بودجه دریافت کرده و شهروندان محلی طرح‌های خود را در جلسات عمومی ارائه می‌دهند. ایجاد فضاهای سبز جدید، تجهیز مدارس عمومی به فناوری‌های نوین، بهبود ایمنی معابر و ترمیم پیاده‌روها از جمله اقدامات آن بوده است. افزایش شفافیت در بودجه‌های عمومی و مشارکت گسترده ساکنان محلات نیز از جمله نتایج آن محسوب می‌شود.
  • پاریس در سال 2014 بودجه‌ریزی مشارکتی را در مقیاس کل شهر آغاز کرده است. سالانه 5 درصد بودجه شهری (تقریباً معادل 500 میلیون یورو) به پروژه‌های شهروندی اختصاص داده شد. افزایش فضای سبز عمومی، توسعۀ مسیرهای دوچرخه‌سواری و بازآفرینی محله‌های تاریخی و اجرای پروژه‌های بسیار زیاد و افزایش رضایت عمومی از جمله نتایج آن بوده است.
  • شهرداری مادرید در اسپانیا یک سکوی دیجیتال به‌نام Decide Madrid را برای بودجه‌ریزی شهروندی راه‌اندازی کرده است. شهروندان می‌توانند پروژه‌های خود را به‌صورت برخط ثبت و رأی‌گیری عمومی انجام دهند. ایجاد پارک‌های جدید، توسعۀ سیستم حمل‌ونقل عمومی، مدیریت انرژی‌های تجدیدپذیر و بیش از 400 پروژه شهری در 3 سال اول این طرح از جمله نتایج آن بوده است.
  • در تورنتو، بودجه‌ریزی محله‌ای با تمرکز بر محله‌های کم‌درآمد اجرا شده است. هر محله آسیب‌پذیر یک کارگروه مشورتی دارد که نیازهای اصلی مانند تأمین امنیت، خدمات بهداشتی و توسعۀ مسکن اجتماعی را مشخص می‌کند. توسعۀ خانه‌های اجتماعی، افزایش دسترسی به مراکز آموزشی و درمانی و توسعۀ زیرساخت‌ها و کاهش جرم و آسیب‌های اجتماعی از جمله نتایج این طرح بوده است.
  • شورای شهر سیاتل آمریکا طرحی را برای بودجه‌ریزی مشارکتی جوانان اجرا کرده است. جوانان 13 تا 19 ساله می‌توانند پروژه‌های شهری را ارائه و دربارۀ اولویت‌ها رأی‌گیری کنند. بازآفرینی زمین‌های ورزشی، ایجاد مراکز حمایت از جوانان و افزایش حس مسئولیت اجتماعی و توانمندسازی نسل جوان در فرآیندهای تصمیم‌گیری از جمله نتایج اجرای این طرح به‌شمار می‌رود.

نهایتاً می‌توان گفت بودجه‌ریزی شهروندی یکی از موفق‌ترین ابزارهای مدیریت شهری است که موجب مشارکت مستقیم شهروندان، افزایش شفافیت مالی، عدالت اجتماعی و تقویت دموکراسی محلی می‌شود. این فرآیند به توزیع عادلانه منابع و کاهش فساد اداری کمک می‌کند.

9) کمیته‌های مشورتی تخصصی[49]: کمیته‌های مشورتی تخصصی گروه‌هایی متشکل از کارشناسان، نمایندگان جامعۀ مدنی، مدیران محلی و شهروندان هستند که برای ارائۀ پیشنهادها، ارائۀ مشورت‌های تخصصی، نظارت بر اجرای پروژه‌ها و تصمیم‌گیری‌های مهم شهری تشکیل می‌شوند. این کمیته‌ها به‌عنوان بازوهای مشورتی و تخصصی به مدیریت شهری، سازمان‌های عمومی و دولتی کمک می‌کنند. ارائۀ مشاورۀ تخصصی، نظارت و ارزیابی، حل تعارضات، مشارکت عمومی و پیشنهاد سیاست‌گذاری از جمله اهداف تشکیل کمیته‌های مشورتی است. البته به ویژگی‌های کلیدی کمیته‌های مشورتی مانند ترکیب اعضا، رویکرد چندجانبۀ کمیته، استقلال نسبی و دوره‌های زمانی برگزاری جلسات باید توجه داشت. در ادامه چند نمونۀ موفق معرفی می‌شوند:

  • کمیتۀ مشورتی توسعۀ پایدار کپنهاگ[50] با موضوع توسعۀ پایدار و کاهش انتشار کربن: شهرداری کپنهاگ یک کمیتۀ مشورتی تخصصی در حوزۀ محیط‌زیست و توسعۀ پایدار تشکیل داده است. این کمیته شامل دانشگاهیان، کارشناسان محیط‌زیست، نمایندگان سازمان‌های زیست‌محیطی و مدیران شهری بوده است. این کمیته برنامۀ «کپنهاگ بدون کربن» را تدوین کرده که شامل توسعۀ دوچرخه‌سواری، استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش آلودگی هوایی بود و شهر کپنهاگ را به پیشروترین شهر سبز اروپا تبدیل کرده است.
  • کمیتۀ مشورتی حمل‌ونقل تورنتو[51] با موضوع حمل‌ونقل عمومی و زیرساخت‌های شهری: شهرداری تورنتو برای حل مشکلات حمل‌ونقل عمومی و توسعۀ زیرساخت‌های ریلی، یک کمیته مشورتی تخصصی حمل‌ونقل تشکیل داده است. این کمیته شامل مهندسان ترافیک، متخصصان برنامه‌ریزی شهری، نمایندگان جامعه مدنی و شهروندان است. گسترش خطوط مترو، سیستم‌های هوشمند مدیریت ترافیک و بهبود ایستگاه‌های حمل‌ونقل عمومی نتیجۀ پیشنهادهای این کمیته بوده که حمل‌ونقل عمومی تورنتو را به یکی از موفق‌ترین مدل‌های شهری در جهان تبدیل کرده است.
  • کمیتۀ سیاست‌گذاری سلامت شهر نیویورک[52] با موضوع سیاست‌گذاری سلامت عمومی و مدیریت بحران‌های بهداشتی: شهرداری نیویورک برای مدیریت بحران‌های بهداشتی مانند همه‌گیری‌ها و بیماری‌های واگیردار، یک کمیتۀ مشورتی بهداشتی تشکیل داده است. این کمیته شامل پزشکان برجسته، مدیران بیمارستان‌ها، کارشناسان بهداشت عمومی و نمایندگان مردم است. تدوین سیاست‌های مدیریت بحران کرونا، اجرای برنامه‌های واکسیناسیون شهری و آگاهی‌بخشی عمومی از جمله دستاوردهای کلیدی این کمیته بوده است.
  • کمیتۀ مشورتی هنرهای عمومی در ملبورن[53] با موضوع هنرهای عمومی و زیباسازی شهر: شهرداری ملبورن یک کمیتۀ مشورتی در حوزۀ هنرهای عمومی تشکیل داده که شامل هنرمندان برجسته، معماران، طراحان شهری و نمایندگان گالری‌های هنری بوده است. در نتیجه، اجرای پروژه‌های هنرهای عمومی، دیوارنگاری‌های شهری و نصب آثار هنری مدرن در سطح شهر، ملبورن را به یکی از پایتخت‌های هنری جهان تبدیل کرده است.
  • کمیتۀ انرژی‌های تجدیدپذیر در سانفرانسیسکو[54] با موضوع توسعۀ انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های سبز: شهرداری سانفرانسیسکو یک کمیتۀ مشورتی انرژی‌های تجدیدپذیر با مشارکت متخصصان محیط‌زیست، دانشمندان فناوری انرژی و نمایندگان سازمان‌های زیست‌محیطی تشکیل داده است. در نتیجه توسعۀ پروژه‌های انرژی خورشیدی و بادی، کاهش مصرف انرژی شهری و مدیریت آب‌های سطحی از دستاوردهای این کمیته به‌شمار می‌رود.

10) نظارت شهروندی[55]: نظارت شهروندی به فرآیندی اشاره دارد که در آن شهروندان به‌طور داوطلبانه یا از طریق برنامه‌های رسمی، در رصد و نظارت بر خدمات عمومی، اجرای قوانین، حفاظت از محیط‌زیست و کیفیت پروژه‌های شهری شرکت می‌کنند. این نظارت‌ها با گزارش‌دهی مستقیم به مسئولان، سازمان‌های غیردولتی (NGOs)[56] یا از طریق سکوهای دیجیتال انجام می‌شود. افزایش شفافیت و کاهش فساد اداری و سوءاستفاده از قدرت، تقویت پاسخ‌گوئی و الزام مدیران شهری به پاسخ‌گوئی، افزایش آگاهی عمومی و ارتقای آگاهی شهروندان نسبت به حقوق خود، مدیریت و استفاده بهینه بهتر از منابع عمومی از طریق نظارت‌های عمومی و حفاظت از محیط‌زیست مانند رصد آلودگی هوا، آب و خاک و گزارش تخلفات زیست‌محیطی از جمله اهداف نظارت شهروندی است. در ادامه چند نمونۀ موفق از طرح‌های نظارت شهروندی معرفی می‌شوند:

  • پروژۀ جهانی نظارت زیست‌محیطی[57] با موضوع کیفیت هوای شهری: این طرح یک پروژه جهانی است که شهروندان با استفاده از حسگرهای قابل حمل، آلودگی هوا را اندازه‌گیری کرده و نتایج را در پایگاه‌های دادۀ برخط به اشتراک می‌گذراند. این پایگاه داده جهانی به سازمان‌های زیست‌محیطی و دولت‌ها کمک می‌کند تا سیاست‌های کنترل آلودگی هوا را بهبود بخشند.
  • برنامۀ FixMyStreet با موضوع نظارت بر زیرساخت‌های شهری در بریتانیا: این برنامه یک سکوی دیجیتال است که شهروندان بریتانیایی می‌توانند مشکلات زیرساخت‌های شهری مانند چاله‌های خیابانی، چراغ‌های خراب، زباله‌های رهاشده و تخلفات شهری را گزارش دهند. شهرداری‌های محلی به سرعت به گزارش‌های ثبت‌شده رسیدگی می‌کنند و بازخورد عمومی را ارائه می‌دهند. این سیستم باعث شفافیت و پاسخ‌گوئی بالاتر شده است.
  • در اندونزی، پروژۀ Eyes on the Forest به شهروندان محلی، فعالان محیط‌زیست و گروه‌های بومی امکان می‌دهد تخریب جنگل‌ها، قطع درختان غیرقانونی و آلودگی صنعتی را مستند و گزارش کنند. این گزارش‌ها به سازمان‌های بین‌المللی محیط‌زیست ارسال می‌شوند و در بسیاری از دادگاه‌های زیست‌محیطی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
  • پروژۀ Ushahidi با موضوع نظارت بر حقوق بشر و بحران‌های اجتماعی، یک سکوی گزارش‌دهی جمعی است که ابتدا در کنیا برای ثبت موارد خشونت انتخاباتی راه‌اندازی شد و شهروندان آن کشور می‌توانند موارد نقض حقوق بشر را از طریق پیامک، اپلیکیشن موبایل و وب‌سایت گزارش دهند. این پروژه اکنون در سراسر جهان برای مدیریت بحران‌ها، فجایع طبیعی و پیگیری مسائل حقوق بشری مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • برنامۀ Safecity در هند با موضوع نظارت بر امنیت زنان، یک سکوی دیجیتال در هند است که به زنان امکان می‌دهد موارد آزار و اذیت را به‌طور ناشناس گزارش دهند. داده‌های ثبت‌شده به سازمان‌های حقوق بشری و پلیس هند منتقل می‌شود. بسیاری از مناطق ناامن شهری با استفاده از این گزارش‌ها بازطراحی شهری شدند و حضور پلیس در این مناطق افزایش یافته است.
  • برنامۀ SeeClickFix با موضوع نظارت بر خدمات شهری یک سکوی دیجیتال است که شهروندان آمریکایی می‌توانند مشکلات خدمات شهری مانند چاله‌های خیابانی، قطع درختان، خدمات برق و زباله را گزارش کنند. شهرداری‌های محلی با استفاده از سیستم‌های هشدار خودکار، مشکلات را رفع و بازخوردهای عمومی ارائه می‌دهند.
  • در ایتالیا، پروژۀ Monithon با موضوع نظارت بر بودجه‌های عمومی اتحادیۀ اروپا به شهروندان عادی امکان می‌دهد تا نظارت بر هزینه‌های پروژه‌های عمومی را انجام دهند. هزاران پروژۀ زیرساختی در ایتالیا از طریق این سکوی نظارت عمومی شده‌اند و بسیاری از تخلفات مالی افشا شده‌اند.

11) روزهای مشارکت شهری[58]: روزهای مشارکت شهری رویدادهایی هستند که در آن‌ها شهروندان، سازمان‌های دولتی، سازمان‌های غیردولتی (NGOs) و شرکت‌های خصوصی با هدف ارتقای مدیریت شهری، توسعۀ اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی شهری در پروژه‌های شهری، مشاوره‌های عمومی، فعالیت‌های داوطلبانه و برنامه‌های مشارکتی شرکت می‌کنند. فعالیت‌هایی که معمولاً در روزهای مشارکت شهری انجام می‌شود، برنامه‌هایی از قبیل پاکسازی محله‌ها و فضاهای عمومی، کاشت درختان و توسعۀ فضای سبز، تعمیر و بازسازی زیرساخت‌های شهری، نظرسنجی‌های عمومی و مشورت‌های مردمی، آموزش‌های عمومی و برگزاری کارگاه‌های شهری، نمایشگاه‌های فرهنگی و هنری شهری، برگزاری جشنواره‌های اجتماعی و محلی و کمک‌های داوطلبانه به اقشار آسیب‌پذیر صورت می‌پذیرد. اینگونه رویدادها ابزارهای کارآمدی برای افزایش مشارکت مدنی، بهبود مدیریت شهری، توسعۀ اجتماعی و ارتقای حس مالکیت عمومی در جوامع شهری هستند که در ادامه چند نمونه معرفی می‌شوند:

  • روز شهروندی بارسلونا[59] با موضوع مشاوره‌های عمومی و بازطراحی شهری است که شهرداری بارسلونا، سالانه روز مشارکت شهری را برگزار می‌کند و در آن شهروندان در جلسات مشورتی برای طراحی فضاهای عمومی، بازآفرینی محله‌ها و توسعه حمل‌ونقل عمومی شرکت می‌کنند.
  • روز پاکسازی ملی[60] در هلند با موضوع پاکسازی شهرها و مناطق روستائی است که با مشارکت هزاران شهروند، مدارس و شرکت‌های خصوصی برگزار می‌شود. شرکت‌کنندگان در این رویداد محله‌های شهری، فضاهای عمومی و پارک‌ها را پاکسازی و زباله‌ها را جمع‌آوری می‌کنند.
  • روز مشارکت شهری نیویورک[61] با موضوع بهبود خدمات شهری و توسعۀ فضاهای عمومی، با همکاری سازمان‌های محلی و اجتماعی، برگزار می‌شود. در این روز، شهروندان داوطلب در تعمیرات زیرساخت‌ها، بازسازی پارک‌ها، و خدمات خیریه مشارکت می‌کنند.
  • روز سبز سئول[62] با موضوع حفاظت از محیط‌زیست و مدیریت منابع طبیعی توسط دولت محلی سئول با همکاری مدارس، دانشگاه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد، برای کاشت درختان، توسعۀ باغ‌های عمومی و حفاظت از منابع آب برگزار می‌شود.
  • روز همبستگی شهری در کیپ‌تاون[63] با موضوع کمک‌های اجتماعی و حمایت از اقشار محروم توسط دولت محلی کیپ‌تاون و سازمان‌های خیریه و با هدف کمک به بی‌خانمان‌ها، بازسازی منازل آسیب‌دیده و توزیع غذا برگزار می‌شود.
  • روز هنر عمومی ملبورن[64] با موضوع هنر شهری و زیباسازی شهر برگزار می‌شود. در این رویداد هنرمندان، دانشجویان هنر، شهروندان و شرکت‌های خصوصی با شهرداری ملبورن در نقاشی دیوارها، نصب آثار هنری شهری و پروژه‌های هنری عمومی مشارکت می‌کنند.
  • روز توسعۀ پایدار پاریس[65]: شهرداری پاریس هر سال روز توسعۀ پایدار و حفاظت از محیط‌زیست را با فعالیت‌های آموزشی، کارگاه‌های زیست‌محیطی و مشارکت عمومی در توسعه فضاهای سبز شهری برگزار می‌کند.

ه‍) چالش‌های مشارکت مردم در مدیریت شهری

مشارکت شهروندان در مدیریت شهری، با وجود مزایای فراوانی که پیشتر بیان شد، با چالش‌های متعددی نیز مواجه است. این چالش‌ها می‌تواند از عوامل متعددی همچون موانع نهادی و فرهنگی تا مشکلات فنی و اقتصادی، تعارضات سیاسی و اجتماعی و بعضاً نبود آگاهی یا انگیزه کافی روبه‌رو است که برای رفع آنها به شفافیت، آموزش، فناوری مناسب و فرهنگ‌سازی نیاز است که در ادامه به اهم چالش‌های کلیدی همراه با مثال‌هایی واقعی اشاره می‌شود:

1) موانع نهادی و قانونی:

نهادهای دولتی و شهری ممکن است به‌دلیل ساختارهای دیوان‌سالارنۀ نامتعارف و نبود قوانین حمایتی کافی، مشارکت مردم را محدود کنند یا به‌طور صوری از آن استفاده کنند. به‌عنوان مثال در برخی شهرهای آفریقای جنوبی، مدیران شهری به‌دلیل نبود شفافیت در بودجه‌بندی و ساختارهای پیچیدۀ اداری، پیشنهادهای مردمی را نادیده می‌گیرند و شهروندان نقش واقعی در تصمیم‌گیری‌های شهری ندارند.

2) فقدان آگاهی و آموزش شهروندان: بسیاری از شهروندان از فرآیندهای تصمیم‌گیری شهری، حقوق شهروندی و چگونگی مشارکت در مدیریت شهری اطلاع کافی ندارند. مثلاً در برخی شهرهای هند، طرح‌های مدیریت پسماند شهری به‌دلیل آگاهی ناکافی شهروندان و عدم آموزش لازم شکست خورده‌اند، زیرا مردم روش‌های بازیافت و مدیریت پسماند خانگی را نمی‌دانند.

3) بی‌اعتمادی به نهادهای دولتی: در جوامعی که از فساد اداری رنج می‌برند یا تجربیات منفی از گذشته دارند، بی‌اعتمادی به دولت‌های محلی باعث می‌شود که شهروندان نسبت به مشارکت در مدیریت شهری بی‌انگیزه شوند. مثلاً در برزیل، برخی شهروندان ریودوژانیرو پس از فساد گستردۀ مالی در پروژه‌های شهری، نسبت به طرح‌های بازآفرینی شهری بی‌اعتماد شدند و از مشارکت در پروژه‌های شهری خودداری کردند.

4) موانع مالی و اقتصادی: شهرهای کم‌درآمد ممکن است به‌دلیل کمبود منابع مالی، پروژه‌های مشارکتی شهری را ناتمام بگذارند یا از ایده‌های پیشنهادی شهروندان پشتیبانی مالی نکنند. به‌عنوان مثال در برخی شهرهای آفریقا مانند نایروبی، پایتخت کنیا، بودجۀ محدود شهری باعث شد که بسیاری از طرح‌های بازآفرینی محله‌های فقیرنشین متوقف شوند، حتی با وجود پیشنهادها و مشارکت فعال شهروندان.

5) اختلافات فرهنگی و اجتماعی: تضادهای اجتماعی، قومیتی و زبانی ممکن است باعث تضاد منافع و عدم همکاری بین گروه‌های مختلف شهری شود. مثلاً در بیروت، پایتخت لبنان، به‌دلیل اختلافات قومیتی و مذهبی، طرح‌های زیست‌محیطی مشترک مانند مدیریت پسماند و توسعۀ فضاهای سبز بارها با چالش‌های سیاسی و اجتماعی مواجه شده است.

6) کمبود تخصص و مهارت‌های فنی: پروژه‌های شهری پیچیده مانند مدیریت حمل‌ونقل هوشمند، زیرساخت‌های سبز یا توسعۀ انرژی‌های تجدیدپذیر نیاز به دانش فنی تخصصی دارند که ممکن است در جوامع محلی وجود نداشته باشد. به‌عنوان مثال در شهرهای کوچک مکزیک، بسیاری از طرح‌های توسعۀ شهری به‌دلیل نبود متخصصان شهری و مهندسان مجرب با مشکلات فنی جدی مواجه شده‌اند و مشارکت شهروندان غیرمتخصص نیز مؤثر نبوده است.

7) سیاسی شدن مشارکت‌های مردمی: مشارکت مردمی گاهی به ابزاری سیاسی برای پروپاگاندا یا جذب آراء تبدیل می‌شود که اعتماد عمومی را از بین می‌برد. مثلاً در برخی از شهرهای اروپای شرقی، مشارکت مردمی در پروژه‌های شهری در دوره‌های انتخاباتی افزایش می‌یابد، اما پس از انتخابات، این پروژه‌ها متوقف یا فراموش می‌شوند.

8) عدم تداوم و پایداری مشارکت‌ها: مشارکت‌های موقت یا پویش‌های زودگذر که برنامه‌ریزی بلندمدت ندارند، به موفقیت پایدار منجر نمی‌شوند و شهروندان را بی‌انگیزه می‌کنند. به‌عنوان مثال در شهر قاهره، پایتخت مصر، بسیاری از پروژه‌های محله‌محور به‌دلیل نبود بودجه پایدار و برنامه‌ریزی بلندمدت متوقف شدند و مشارکت‌های مردمی به فعالیت‌های کوتاه‌مدت محدود شد.

9) نبود سیستم‌های دیجیتال و فناوری‌های مناسب: در شهرهای فاقد سکوهای دیجیتال مناسب، فرآیندهای مشارکتی به‌دلیل نبود ارتباطات کارآمد و سیستم‌های اطلاع‌رسانی مدرن با شکست مواجه می‌شوند. مثلاً در شهرهای روستائی آسیای جنوبی، نبود اینترنت پرسرعت باعث شد که سکوهای مشارکت دیجیتال در طرح‌های توسعه شهری ناکارآمد شوند.

10) تعارض منافع: تضاد منافع بین گروه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ممکن است به اختلاف‌نظرهای شدید و مانع‌تراشی در تصمیم‌گیری‌های شهری منجر شود. مثلاً در بوینس آیرس، پایتخت آرژانتین، سازمان‌های محلی محیط‌زیستی و شرکت‌های ساختمانی بر سر بازآفرینی مناطق شهری درگیر اختلاف منافع شدند که اجرای پروژه‌های مهم شهری را به تعویق انداخت.

11) تأثیر لابی‌های سیاسی و اقتصادی: گروه‌های ذی‌نفع قدرتمند و لابی‌های سیاسی و اقتصادی ممکن است با فشارهای سیاسی و نفوذ مالی بر تصمیم‌گیری‌های شهری تأثیر بگذارند و ایده‌های مردمی را نادیده بگیرند. به‌عنوان مثال در برخی شهرهای اروپا، لابی‌های ساختمانی با فشار مالی، طرح‌های پیشنهادی شهروندان برای حفظ بافت تاریخی محلات را متوقف کرده و پروژه‌های تجاری بزرگ را جایگزین کردند.

12) بی‌توجهی به تنوع اجتماعی و فرهنگی: عدم توجه به تنوع فرهنگی، قومیتی و اجتماعی در طراحی پروژه‌های شهری ممکن است باعث تبعیض و نابرابری اجتماعی شود. در پروژه‌های بازآفرینی شهری در لندن، جامعۀ مهاجران در تصمیم‌گیری‌های شهری کمتر مشارکت داده شدند و این امر به بی‌عدالتی اجتماعی و افزایش نارضایتی محله‌ای منجر شده است.

13) ساختارهای مشارکت صوری[66]: مشارکت‌های نمایشی یا صوری که صرفاً برای نمایش عمومی انجام می‌شوند و قدرت تصمیم‌گیری واقعی به شهروندان داده نمی‌شود. به‌عنوان نمونه در برخی پروژه‌های بازآفرینی شهری در پاریس، جلسات عمومی برگزار شد و شهروندان محلی به‌عنوان مشاوران مردمی شرکت کردند، اما طراحی نهایی پروژه‌ها پیش از برگزاری جلسات عمومی تعیین شده بود و نمایندگان عمومی حق رأی یا تغییر طرح‌های شهری را نداشتند و نقش تزئینی داشتند.

14) مقاومت در برابر تغییرات اجتماعی[67]: در برخی جوامع، مقاومت در برابر تغییرات اجتماعی و پروژه‌های جدید ممکن است باعث موانع فرهنگی و عدم مشارکت فعال مردم شود. مثلاً در پروژه‌های بازطراحی مناطق تاریخی استانبول، برخی ساکنان قدیمی محلات به‌دلیل ترس از تخلیۀ اجباری و تغییر سبک زندگی سنتی‌شان مخالفت شدید با پروژه‌های شهری کردند. 

15) نبود انگیزه و مشوق‌های مشارکت: نبود مشوق‌های مناسب مانند تخفیف‌های مالیاتی، جوائز اجتماعی یا خدمات رایگان ممکن است انگیزۀ شهروندان را برای شرکت در فرآیندهای تصمیم‌گیری شهری کاهش دهد. مثلاً شهرداری پاریس برنامه‌ای برای توسعۀ فضاهای عمومی مانند میدان باستیل اجرا کرد و پیشنهادهای عمومی را به‌صورت برخط یا حضوری دریافت کرد. اما نبود سیستم مشوق مالی که هیچ پاداش یا تخفیف‌های مالیاتی برای شرکت‌کنندگان را در نظر نگرفته بود، احساس بی‌تأثیری را در شهروندان ایجاد کرد و عملاً میزان مشارکت مردمی را بسیار پائین آورد.

16) زمان‌بر بودن فرآیندهای مشارکتی: مشارکت عمومی واقعی نیازمند زمان کافی برای جمع‌آوری نظرات، برگزاری جلسات متعدد و مشاوره‌های تخصصی است که ممکن است باعث تأخیر در اجرای پروژه‌ها شود که البته باید برای آن راه‌کاری را اندیشید. به‌عنوان نمونه در سیستم‌های بودجه‌ریزی مشارکتی در پورتو آلگره (برزیل)، فرآیند بررسی پروژه‌های پیشنهادی شهروندان گاهی ماه‌ها طول می‌کشد که باعث نارضایتی عمومی شده است.

17) عدم هماهنگی بین نهادهای دولتی و جامعه مدنی: نبود همکاری و هماهنگی میان شهرداری‌ها، سازمان‌های دولتی و نهادهای مدنی می‌تواند فرآیندهای مشارکت شهری را مختل کند. به‌عنوان یک مثال تأسف برانگیز، پس از زلزلۀ ویرانگر هائیتی در سال 2010، کمک‌های بین‌المللی بسیار زیادی برای بازسازی کشور و حمایت از بازماندگان جمع‌آوری شد. سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد و نهادهای غیردولتی بزرگ مانند صلیب سرخ به دولت هائیتی پیشنهاد کردند که مدیریت کمک‌ها مشترکاً انجام شود. اما دولت هائیتی به دلائلی نتوانست همکاری مؤثری با این سازمان‌ها داشته باشد. سازمان‌های غیردولتی نیز بدون مشورت با دولت محلی پروژه‌های مختلفی را مستقل آغاز کردند که عدم هماهنگی کلی را تشدید کرد. در نتیجه کمک‌های انسانی هدر رفت، پروژه‌های بازسازی ناتمام ماند و مردم محلی ناراضی و سرخورده شدند.

18) کمبود داده‌های دقیق و شفافیت اطلاعات: نبود اطلاعات شفاف و داده‌های شهری دقیق می‌تواند تصمیم‌گیری‌های عمومی را تحت تأثیر قرار دهد و مشارکت واقعی شهروندان را تضعیف کند. در سال‌های 2010 تا 2015، شهر دیترویت (آمریکا) به‌دلیل رکود اقتصادی شدید و کاهش جمعیت، یکی از پروژه‌های بزرگ بازآفرینی شهری را آغاز کرد. دولت محلی تصمیم گرفت خانه‌های متروکه و تخریب‌شده را تخریب و زیرساخت‌های شهری را بازسازی کند، اما داده‌های دقیق جمعیتی را در اختیار نداشت. آمار جمعیت شهری که شهرداری دیترویت برای پروژه‌های تخریب خانه‌های متروکه استفاده کرد، قدیمی و غیرشفاف بود. هزاران خانه که هنوز ساکنانی داشتند، به‌دلیل ثبت اشتباه در سیستم داده‌های شهری، در لیست تخریب قرار گرفتند. بودجه‌های تخصیص‌یافته برای تخریب و بازسازی شهری به درستی مدیریت نشد و گزارش‌های مالی ناقص و غیرشفاف منتشر شدند. بازرسان دولتی متوجه شدند که برخی از پیمانکاران خصوصی بدون برگزاری مناقصه عمومی شفاف انتخاب شده‌اند و بخش قابل توجهی از بودجه به فساد مالی اختصاص یافته است. در نتیجه شهروندان دیترویت پس از افشای فساد مالی و تخریب‌های غیرقانونی، به اعتراض‌های گسترده روی آوردند. پروژه به توقف موقت رسید و دولت فدرال ایالات متحده مجبور به بررسی مجدد کل طرح و بازبینی سیستم‌های مدیریت داده‌ها شد.

19) رقابت‌های سیاسی محلی: رقابت‌های سیاسی داخلی در شهرها ممکن است مشارکت شهروندان را به ابزاری سیاسی تبدیل کند که باعث افزایش بی‌اعتمادی به فرآیندهای شهری می‌شود. در سال 2005، مکزیکوسیتی به‌عنوان یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای جهان با مشکلات ترافیکی گسترده مواجه بود. شهرداری مکزیکوسیتی تصمیم گرفت یک سیستم حمل‌ونقل سریع‌السیر (BRT) به‌نام «مترونیت» ایجاد کند که شامل مسیرهای ویژۀ اتوبوس برای کاهش ترافیک و آلودگی هوا بود. تضادهای سیاسی و رقابت‌های حزبی بین دولت محلی مکزیکوسیتی و دولت فدرال مکزیک پروژه را به بن‌بست سیاسی کشاند. شهردار مکزیکوسیتی از حزب چپ‌گرای (PRD)[68] بود، در حالی که رئیس‌جمهور مکزیک از حزب راست‌گرای (PAN)[69] بود. این اختلاف سیاسی شدید[70] باعث شد که دولت فدرال پروژه مترونیت را تحریم مالی کند و از تأمین بودجه‌های فدرال خودداری نماید. بالاخره پروژۀ مترونیت با تکیه بر مدیریت نوآورانه، همکاری بخش خصوصی و بین‌المللی و مشارکت عمومی توانست به یکی از نمونه‌های موفق حمل‌ونقل شهری در جهان تبدیل شود.

20) محرومیت گروه‌های آسیب‌پذیر و اقلیت‌ها: گروه‌های آسیب‌پذیر مانند سالمندان، افراد کم‌درآمد، مهاجران و اقلیت‌ها گاهی به حاشیه رانده می‌شوند و فرصت برابر برای مشارکت در مدیریت شهری ندارند. به‌عنوان یک نمونۀ عینی می‌توان طوفان کاترینا را مثال زد. در سال 2005، این طوفان یکی از فاجعه‌بارترین بلایای طبیعی در تاریخ ایالات متحده بود که شهر نیواورلئان را به شدت تخریب کرد و هزاران نفر را آواره ساخت. بیشتر آسیب‌دیدگان این بحران، جامعه سیاه‌پوست و فقیر ساکن در محله‌های پائین‌دست نیواورلئان بودند که خانه‌هایشان کاملاً تخریب شد و به خدمات اضطراری مناسب دسترسی نداشتند. محله‌های فقیرنشین سیاه‌پوستان مانند لوور ناینث وارد (Lower Ninth Ward) که بیشترین آسیب‌ها را دیده بودند، در اولویت بازسازی قرار نگرفتند. شهروندان سیاه‌پوست در جلسات مشورتی شهری برای تدوین طرح‌های بازسازی دعوت نشدند یا نقش مشورتی واقعی به آن‌ها داده نشد. بسیاری از خانه‌های تخریب‌شده بدون مشورت با صاحبان اصلی تصرف یا تخریب شدند و طرح‌های توسعه املاک جدید بدون اطلاع قبلی به سرمایه‌گذاران خصوصی فروخته شدند. هزاران خانواده سیاه‌پوست آواره هرگز به خانه‌های خود بازنگشتند و در مناطق دیگر کشور به آوارگان دائمی تبدیل شدند. سطح فقر و نرخ بیکاری در میان اقلیت‌های سیاه‌پوست که قبلاً هم آسیب‌پذیر بودند، افزایش یافت. خدمات بهداشتی و درمانی، امکانات آموزشی و زیرساخت‌های عمومی در محله‌های تخریب‌شده فقیرنشین فراموش شدند. این تبعیض آشکار باعث اعتراضات شدید جامعه سیاه‌پوست، سازمان‌های حقوق بشر و فعالان مدنی در ایالات متحده شد و دولت مجبور شد برخی پروژه‌های شهری جدید را بازنگری کند.

و) و اما طرح «من شهردارم»

مشارکت مردمی در مدیریت شهری مزایای بسیاری دارد، اما چالش‌های نهادی، اجتماعی، اقتصادی، فنی و سیاسی می‌تواند موفقیت این فرآیندها را تحت تأثیر قرار دهد، به‌ویژه اگر فعالیت تبلیغی و پروپاگاندا هدف اصلی آن باشد و بدیهی است مشارکت شهروندان در مدیریت شهری وقتی به‌صورت واقعی محقق شود، شاهد نتایج مطلوب آن خواهیم بود. متأسفانه علی‌رغم وجود مبانی نظری بسیار متعالی که بعضاً به آن‌ها پرداخته شد، وجود تجارب موفق و بعضاً تجارب ناموفق که می‌تواند چراغ راهی برای مسیر پیش رو باشد، این طرح دچار اشکالات و آفت‌های متعددی است، هرچند اصل موضوع ضرورتی انکارناپذیر و در زمرۀ الزامات منطقی و معقول مدیریت شهری است. ذیلاً فهرست‌وار به این نکات اشاره می‌شود:

  • غلبۀ کمیت بر کیفیت مانند:
    • اصرار بر افزایش آمار شرکت‌کنندگان در طرح «من شهردارم» بر کسی پوشیده نیست، الزام (نانوشتۀ) شهرداران مناطق و نواحی به رساندن حد نصاب آمار شرکت‌کنندگان به تعدادی که تعیین شده، آنان را از هدف دور می‌سازد. البته شهرداری همواره این مسئله را انکار می‌کند، اما وقتی به سفیران این طرح مراجعه می‌کنید، این واقعیت را مشاهده خواهید کرد.
    • استفاده از شمارۀ تلفن کارگران برخی از پیمانکاران شهرداری که تعداد نیروی انسانی قابل توجهی دارند، فقط برای افزایش تعداد مشارکت‌کنندگان.
    • استفاده از شمارۀ تلفن افراد خانواده و فامیل توسط مجریان طرح برای بالا بردن آمار.
    • شنیده شده است که در برخی مدارس تهران، ارائۀ کارنامۀ فصلی دانش‌آموزان به اولیاء آنان نیز منوط به ثبت نام در این طرح شده است. البته کمک‌های مالی شهرداری تهران به مدارس تهران، در این امر نیز مؤثر بوده است.
    • ثبت نام برخی از ساکنان سایر شهرهای کشور، به‌ویژه در مبادی ورودی شهر تهران، مانند پایانه‌های مسافربری و ایستگاه راه‌آهن تهران. طبیعتاً در این‌گونه مصادیق، حتماً انتخاب پروژۀ منتخب محله‌ای توسط فرد ثبت نام شونده، هیچ معنایی ندارد.
  • ارائۀ مشوق‌هایی مانند سیم‌کارت اعتباری رایگان، اندازه‌گیری فشار خون و خدماتی از این قبیل که افراد را تشویق به ثبت نام در این طرح می‌کنند. هر چند تأمین منابع مالی این حجم از خدمات رایگان محل شبهه و تأمل است و لازم است مستقلاً مورد بررسی قرار بگیرد.
  • خسارت جبران‌ناپذیر به «دیجیتال برندینگ شهری» تهران! به نظر خوانندۀ محترم، آدرس اینترنتی عبارت شهرزادسیتی (https://manshahrdaram.shahrzaad.city) چه ارتباطی با شهر تهران دارد؟ در ابتدای شروع این طرح آدرس (manshahrdaram.tehran.ir) فعال بود که نشانه‌ای از تهران در آن دیده می‌شد، اما آن را هم مسدود کردند. در بارۀ دیجیتال برندینگ شهری که عملاً یکی از سرمایه‌های شهرها است باید مستقلاً سخن گفت که در یادداشت مستقلی به آن خواهم پرداخت.
  • هرچند امسال سومین دورۀ این طرح آغاز شده، اما در مورد دو سال گذشته که طرح «من شهردارم 1» و طرح «من شهردارم 2» اجرا شده، صرفاً به ارائۀ اطلاعات آماری اکتفا شده و تا کنون آثار آن در بهبود شاخص‌های مدیریت شهری مغفول واقع شده و هیچگاه از آن سخنی به میان نیامده است[71].

بدان امید که شیوۀ مدیریت در شهرداری تهران به مسیر منطقی و معقول بازگردد و قطعاً این طرح هم از اصلاح امور بهره خواهد برد.

علی‌اصغر قائمی – 30 آذر 1403

 


[1] شرح فارسی شهاب الأخبار، الباب الخامس، جلد ۱، صفحۀ ۳۳۳

[2] تحف‌العقول عن آل الرسول علیهم السلام، جلد ۱، صفحۀ ۳۶

[3] https://noo.rs/66wWF

[4] بحارالأنوار، جلد ۷۲، صفحۀ ۳۸

[5] اصول کافی، جلد ‌2، صفحۀ 164، حدیث 5

[6] صحیفۀ امام خمینی(ره)، جلد ۱۴، صفحات ۵۲۷ و ۵۲۸

[7] وسائل‌الشیعه، جلد ۱۶، صفحۀ ۳۴۱

[8] نامۀ 53 نهج‌البلاغه (عهدنامه مالک اشتر)

[9] وسائل الشیعه، جلد ۱۲، صفحۀ ۴۰ - امیرالمؤمنین(ع): لٰا غِنٰى کَالْعَقْلِ وَ لٰا فَقْرَ کَالْجَهْلِ وَ لٰا مِیرٰاثَ کَالْأَدَبِ وَ لٰا ظَهِیرَ کَالْمُشٰاوَرَةِ ....

[10] تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب، جلد ۱۱، صفحۀ ۱۲۲ و نامۀ ۴۷ نهج‌البلاغه

[11] عوالی‌اللئالی، جلد ۱، صفحۀ ۴۳۲

[12] بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۷۴، صفحۀ ۳۵۳

[13] بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۳، صفحۀ ۵۹۹

[14] مشارکت شهروندان در مدیریت شهری مطابق نگاه علامه طباطبائی، فصل‌نامۀ علمی نظریه‌های اجتماعی متفکران مسلمان، مقالۀ 5، دورۀ 6، شمارۀ 2، مهر 1395، صفحات 311 تا 331

[15] تبیین مفهوم مشارکت شهروندی در مدیریت شهری از دیدگاه علامه طباطبایی، فصل‌نامۀ مطالعات دین، معنویت و مدیریت، مقالۀ 7، دورۀ 3، شمارۀ 6، آبان 1393، صفحات 163 تا 180

[16] صحیفۀ امام خمینی(ره)، جلد 7، صفحات 152 و 153

[17] صحیفۀ امام خمینی(ره)، جلد 11، صفحۀ 56، پیام به خواهران و برادران کُرد 26/8/1358

[18] سخنرانی امام در جمع اعضای هیئت دولت، ۴ شهریور ۱۳۶۳، به‌مناسبت هفتۀ دولت با موضوع اهمیت مشارکت مردم در امور، صحیفۀ امام خمینی(ره)، جلد ۱۹، صفحات ۳۳ تا ۳۹

[19] بیانات رهبری در دیدار مدیران و جمعی از اساتید مدرسۀ عالی شهید مطهری – 13/4/1403

[20] بیانات رهبری در ارتباط تصویری با مردم قم، 19/10/1400

[21] دیدار اعضای شورای عالی استان‌ها و شهرداران مراکز استان‌ها با رهبر انقلاب - 10/2/1390

[22] Citizen Participation

[23] https://ssi.journals.umz.ac.ir/article_2142.html

[24] Town Hall Meetings

[25] Neighborhood Councils

[26] Porto Alegre’s Participatory Budgeting

[27] Panchayati Raj

[28] Participatory Workshops

[29] Rotterdam Urban Design Workshops

[30] Kibera Public Spaces Workshops

[31] Barcelona Urban Labs

[32] Vancouver Social Planning Workshops

[33] Berlin Green Design Workshops

[34] Pretoria Community Planning Workshops

[35] Melbourne Urban Futures Workshops

[36] Open Proposals

[37] Lisbon Historic Redevelopment Initiative

[38] Smart Dubai Initiative

[39] Rio Participatory Redevelopment Project

[40] Urban Pilot Projects

[41] Superblocks

[42] Smart Waste Management

[43] Urban Games & Simulations

[44] Location-Based Games

[45] Digital Simulations

[46] Interactive Games

[47] Crowdsourcing Platforms

[48] Participatory Budgeting

[49] Advisory Committees

[50] Copenhagen Sustainability Advisory Committee

[51] Toronto Transit Advisory Committee

[52] New York City Health Advisory Board

[53] Melbourne Public Art Advisory Committee

[54] San Francisco Renewable Energy Committee

[55] Citizen Monitoring

[56] Non-Government Organizations

[57] Air Quality Egg

[58] Urban Participation Days

[59] Barcelona Citizen Participation Day

[60] National Cleanup Day

[61] NYC Community Participation Day

[62] Seoul Green Day

[63] Cape Town Solidarity Day

[64] Melbourne Public Art Day

[65] Paris Sustainability Day

[66] Tokenism

[67] Social Resistance to Change

[68] حزب انقلاب دموکراتیک: PRD: Partido de la Revolución Democrática

[69] حزب اقدام ملی: PAN: Partido Acción Nacional

[70] دو حزب PRD و PAN از احزاب اصلی سیاسی مکزیک هستند که رقابت‌های سیاسی شدید آن‌ها تاریخ سیاسی مکزیک را شکل داده است. اختلافات ایدئولوژیک این دو حزب به چالش‌های بزرگ سیاسی و مدیریتی، به‌ویژه در پروژه‌های کلان ملی و شهری منجر شده است.

[71] hamshahrionline.ir/x9Gwz

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر