نشنال اینترست: کانال قوشتپه افغانستان، پروژهای برای مقابله با نفوذ ایران در آسیای میانه است
یک پروژهی عظیم و احتمالا دگرگونکنندهی احداث کانال در افغانستان باید توجه و مشارکت ایالات متحده را برانگیزد. کانال قوشتپه، که در حال حاضر در افغانستان بر روی رودخانه آمودریا در حال ساخت است، به طرز چشمگیری بر دسترسی به آب برای آبیاری و شرب در یکی از مناطق مواجه با کمبود شدید آب در جهان، یعنی آسیای مرکزی، تأثیر خواهد گذاشت.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛اندرو کوچینز، الویرا آیدارخانوا، نجیبالله سدید و زکریا بارکزی در یادداشتی در نشریه نشنال اینترست نوشتند: یک پروژهی عظیم و احتمالا دگرگونکنندهی احداث کانال در افغانستان باید توجه و مشارکت ایالات متحده را برانگیزد.
کانال قوشتپه، که در حال حاضر در افغانستان بر روی رودخانه آمودریا در حال ساخت است، به طرز چشمگیری بر دسترسی به آب برای آبیاری و شرب در یکی از مناطق مواجه با کمبود شدید آب در جهان، یعنی آسیای مرکزی، تأثیر خواهد گذاشت. علاوه بر چالشهای آبی موجود، حوضه رودخانه آمودریا و آسیای مرکزی سرعت بسیار بیشتری از میانگین جهانی را در زمینه تغییرات اقلیمی تجربه میکنند.
مقامات موقت افغانستان با چالشهای مالی، فنی و دیپلماتیک بزرگی برای تکمیل کانال به شکلی کارآمد، پایدار و مسالمتآمیز روبرو هستند. منطقه نمیتواند این را بپذیرد که این کانال به همان اندازه کانالهای شوروی در آمودریا به صورت ضعیف طراحی و ساخته شود، کانالهایی که دههها پس از ساخت، همچنان به امنیت آبی منطقه آسیب میرسانند. میراث تاریخی شوروی همچنین افغانستان را از توافقنامههای ضروری اشتراک آب محروم میکند.
شش ماه پس از به دست گرفتن مجدد کنترل افغانستان، در مارس ۲۰۲۲، مقامات موقت افغانستان پروژه کانال قوشتپه را در رودخانه آمودریا، که به «نیل آسیای مرکزی» نیز معروف است، دوباره آغاز کردند. برنامههای اولیه برای ساخت این کانال با کمک شوروی به دهه ۱۹۷۰ برمیگردد. این اتفاق نیفتاد. در سال ۲۰۱۸، آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده یک مطالعه امکانسنجی برای این پروژه سفارش داد و دولت اشرف غنی هفت کیلومتر اول این کانال را قبل از اینکه در آگوست ۲۰۲۱ توسط طالبان، از قدرت کنار گذاشته شود، احداث کرد.
این کانال تا به امروز بزرگترین پروژه توسعهای است که در تاریخ افغانستان انجام شده است و هدف آن نشان دادن توانایی مقامات موقت برای مدیریت یک پروژه زیربنایی بزرگ است که فقر را کاهش میدهد، زمینهای زراعی قابل کشت را افزایش میدهد و امنیت غذایی را بهبود میبخشد. این کانال برنامهریزی شده ۲۸۷ کیلومتر طول و ۸.۵ متر عمق دارد و میانگین عرض آن ۱۰۰ متر است (عرض کانال از ۱۵۲ متر شروع میشود و به تدریج در انتها به شصت و چهار متر کاهش مییابد. بنابراین، میتوان گفت میانگین عرض تقریباً ۱۰۰ متر است). انتظار میرود بیش از ۱.۲ میلیون هکتار زمین کشاورزی را باز کند و حدود ۲۰۰ هزار شغل جدید ایجاد کند. ساخت کانال اصلی با مشارکت حدود ۵۰۰۰ کارگر و ۴۰۰۰ دستگاه خاکبردار و کامیون است، به سرعت در حال پیشرفت است و وارد فاز دوم خود شده است. بیشتر گزارشها از یک برنامه شش ساله برای ایجاد کانال صحبت میکنند. با این حال، تکمیل کامل کل پروژه، از جمله تمام شاخهها، کانالهای فرعی، درجه سوم و توزیعکننده و ساختارهای تنظیم/توزیع آب مورد نیاز برای آبیاری واقعی، زمان بسیار بیشتری طول خواهد کشید.
از بسیاری جهات، کانال قوشتپه برای مقامات فعلی افغانستان، یک چشمانداز جدید و جسورانه برای یک کشور صلحآمیز، سرسبز، مرفه و خودکفا را ترسیم میکند. البته، طالبان اولین کسانی نبودند که این پروژه را بررسی کردند، اما با اشتیاق از آن استقبال کردهاند. این کانال بخشی از تلاشهای سیاسی طالبان برای جلب حمایت مردم است.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی ارشد طالبان، اهمیت این کانال را در مصاحبهای در دسامبر ۲۰۲۳ اینگونه بیان کرد: «ساخت کانال قوشتپه در زمانی انجام میشود که افغانستان با چالشهای اقتصادی متعددی روبرو است، زیرا این کشور از چهار دهه جنگ بیرون آمده و نرخ بیکاری در اوج خود قرار دارد ... در چنین شرایطی، این پروژه منبع امید بزرگی برای همه هموطنان ما است.»
نتیجه گیریها و توصیهها
در حالی که دولت ترامپ با چالشهای سیاست خارجی و امنیت ملی زیادی در مناطق مختلف روبرو است، عدم مشارکت در افغانستان و آسیای مرکزی در مورد امنیت آب، احتمال بیثباتی منطقهای، درگیری، شکستهای حکومتی و استفاده گروههای تروریستی جهانی از این قلمرو برای تضعیف منافع گستردهتر ایالات متحده را افزایش میدهد. با توجه به شتاب سریع ذوب شدن یخچالهای طبیعی در سراسر آسیای مرکزی، این ممکن است آخرین فرصت برای جلوگیری از رسیدن چالشهای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منطقهای به ابعادی واقعاً فاجعهبار باشد. برای رفاه و امنیت منطقهای بسیار مهم است که کانال قوشتپه به شیوهای بسیار مدرنتر و کارآمدتر از آنچه اکنون هست ساخته شود. علاوه بر این، افغانستان و همسایگان کلیدی پایین دست آن، یعنی ترکمنستان و ازبکستان، نیاز به دستیابی به یک توافقنامه چندجانبه اشتراک آب دارند. به این منظور، توصیههای زیر ضروری است:
۱) ایالات متحده باید از فرصتی که این پروژه حیاتی ارائه میدهد برای تعامل با مقامات فعلی افغانستان استفاده کند. این امر برای اطمینان از ساخت یک کانال مهندسی شده که استفاده کارآمد از آب در افغانستان را به حداکثر برساند، ضروری است. اگر ایالات متحده از این پروژه حمایت کند، یا حداقل به دنبال مسدود کردن آن نباشد، احتمال بیشتری وجود دارد که بانکهای توسعه چندجانبه - مانند بانک جهانی، بانک اروپایی برای بازسازی و توسعه و بانک توسعه آسیایی - از این پروژه از نظر مالی، فنی و دیپلماتیک حمایت کنند.
۲) ایالات متحده باید با مؤسسات توسعه چندجانبه همکاری کند تا اطمینان حاصل شود که آنها یا سایر عوامل مسئول، به مقامات فعلی افغانستان کمکهای فنی، از جمله خدمات مشاوره، نه تنها برای ساخت خود کانال، بلکه برای ساخت سیستم آبیاری بسیار گستردهتری که از آن پشتیبانی خواهد کرد، ارائه نماید. افغانستان فاقد پرسنل آموزش دیده فنی کافی برای رسیدگی به امور مربوط به ساخت کانال و ایجاد یک سیستم مدرن مدیریت آب ملی است.
۳) ایالات متحده باید متحدان و شرکای خود از جمله افغانستان را برای حمایت از دیپلماسی پیرامون اشتراک آب منطقه ای، گرد هم آورد. حداقل، طرفین چنین توافقی باید شامل افغانستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان باشند. توافقنامههای فرامرزی متعددی برای قضاوت در مورد اشتراک آب در بسیاری از حوضههای رودخانهای در سراسر جهان وجود دارد و تجربه آنها میتواند به چارچوببندی این توافقنامه جدید کمک کند.
۴) واشنگتن همچنین باید با متحدان، شرکا و مؤسسات چندجانبه خود همکاری کند تا به کشورهای پایین دست، به ویژه ترکمنستان و ازبکستان، سرمایهگذاری و کمکهای فنی بیشتری برای بهبود سیستمهای آبیاری خود با استفاده از آبهای آمودریا ارائه نماید. کمکهای بینالمللی در حال حاضر از تلاشهای آنها برای دور شدن از کشت بیشتر محصولات بسیار پرآب بر حمایت میکند، اما منابع و تلاش بسیار بیشتری مورد نیاز است. این کمکها همچنین باید به قیمت گذاری آب منطقهای بپردازد که برای ترویج مصرف کمتر آب سرانه بسیار مهم است. وعده افزایش قابل توجه حمایت مالی و فنی مشوقهایی را برای ترکمنستان و ازبکستان نیز فراهم میکند تا به توافقنامه اشتراک آب با افغانستان دست یابند.
این توصیهها برای دولت ترامپ بخشی از یک استراتژی توسعه منطقهای گستردهتر با پیامدهای جهانی را تشکیل میدهد. افغانستان و همسایگان آسیای مرکزی آن با سه مورد از چالش برانگیزترین بازیگران جهانی واشنگتن هم مرز هستند: یعنی چین، روسیه و ایران. شکی نیست که کشورهای آسیای مرکزی به دنبال تعامل گستردهتر و متنوعتر ایالات متحده در منطقه برای محافظت در برابر نفوذ بیش از حد پکن، مسکو و تهران هستند. حمایت از ساخت کانال قوش تپه، توافقنامه اشتراک آب منطقهای و شیوههای پایدارتر استفاده از آب باید بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی واشنگتن برای مهار نفوذ فزاینده چین، روسیه و ایران با افغانستان و همسایگان آسیای مرکزی آن و ترویج رفاه و صلح در منطقه باشد