کد خبر: 212625
A

اکونومیست: تهدید به تحریم بنادر چین؛ طرح تیم ترامپ برای افزایش شدت تحریم نفت ایران / گزینه بعدی کاخ سفید این است که تعرفه‌های سنگینی بر چین اعمال کند

اکونومیست نوشت: در تاریخ ۲۵ نوامبر، نفت‌کش «الوا» که تحت پرچم سائوتومه و پرینسیپ فعالیت می‌کند، به طور مخفیانه ۲ میلیون بشکه نفت خام ایران را از سواحل مالزی بارگیری کرد. حرکت از آنجا به سمت شمال شرقی چین، که احتمالاً مقصد نهایی این نفت‌کش است، معمولاً حداکثر دو هفته طول می‌کشد. اما این بار چنین نشد. در تاریخ ۳ دسامبر، آمریکا با ادعای نقض تحریم‌ها توسط الوا، این کشتی را در لیست سیاه خود قرار داد و اعلام کرد هرکسی که با این کشتی معامله کند با مجازات رو‌به‌رو خواهد شد. شش هفته بعد، الوا هنوز کمتر از ۲۰ کیلومتر از جایی که محموله خود را بارگیری کرده، سرگردان است.

اکونومیست: تهدید به تحریم بنادر چین؛ طرح تیم ترامپ برای افزایش شدت تحریم نفت ایران / گزینه بعدی کاخ سفید این است که تعرفه‌های سنگینی بر چین اعمال کند

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛  اکونومیست نوشت: در تاریخ ۲۵ نوامبر، نفت‌کش «الوا» که تحت پرچم سائوتومه و پرینسیپ فعالیت می‌کند، به طور مخفیانه ۲ میلیون بشکه نفت خام ایران را از سواحل مالزی بارگیری کرد. حرکت از آنجا به سمت شمال شرقی چین، که احتمالاً مقصد نهایی این نفت‌کش است، معمولاً حداکثر دو هفته طول می‌کشد. اما این بار چنین نشد. در تاریخ ۳ دسامبر، آمریکا با ادعای نقض تحریم‌ها توسط الوا، این کشتی را در لیست سیاه خود قرار داد و اعلام کرد هرکسی که با این کشتی معامله کند با مجازات رو‌به‌رو خواهد شد. شش هفته بعد، الوا هنوز کمتر از ۲۰ کیلومتر از جایی که محموله خود را بارگیری کرده، سرگردان است.

کوروش احمدی،  دیپلمات سابق ایران در نیویورک می‌گوید: تا کنون تنها اعلام آمادگی کلی برای مذاکره را شنیده‌ایم نه بیشتر. نشانه‌ای نیز که حاکی از تماس غیرعلنی با تیم ترامپ باشد، در دست نیست. در نتیجه نمی‌دانیم که در محافل هیأت حاکمه کشورمان چه می‌گذرد و مقامات در چه فکری هستند. اما با توجه به اینکه شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی دچار تحولات عمده‌ای شده، امیدواریم که مقامات هنوز تا فرصتی هست و خیلی دیر نشده، فکری اساسی بکنند. 

به گزارش سرویس بین‌الملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده: الوا تنها نیست. از ماه اکتبر، زمانی که دولت بایدن برخورد با نفت‌کش‌های مرتبط با ایران را آغاز کرد، صادرات نفت خام ایران به چین، که تقریباً تمامی نفت ایران را خریداری می‌کند، به یک چهارم کاهش یافته و به ۱.۳ میلیون بشکه در روز رسیده است. در عین حال، بارگیری نفت از ایران همچنان با سرعت ادامه دارد، با این امید که شرایط تغییر کند. نتیجه این است که اکنون چهار برابر بیشتر از گذشته، یعنی ۲۰ میلیون بشکه نفت ایران در دریا سرگردان است که بیشتر آن در سواحل مالزی و سنگاپور قرار دارد.

در روز‌های پایانی ریاست جمهوری بایدن، آمریکا به روسیه نیز ضربه می‌زند. در ۱۰ ژانویه، مقامات تحریم‌های جدیدی علیه ۱۴۳ نفت‌کش، که ۴۲ درصد از صادرات نفت دریایی روسیه در سال گذشته را تشکیل می‌دادند، و همچنین صادرکنندگان و بیمه‌گران بزرگ اعمال کردند. این تحریم‌ها در کوتاه‌مدت برای ولادیمیر پوتین مشکلاتی ایجاد می‌کند و یکی از دلایلی است که قیمت نفت برنت، شاخص جهانی نفت، در ۱۳ ژانویه به ۸۱ دلار در هر بشکه رسید که بالاترین میزان در پنج ماه گذشته است. با این حال، ایران با تهدید بزرگ‌تری روبروست. دونالد ترامپ همچنان در مورد محاصره روسیه دو دل است، اما مصمم است منابع مالی ایران را خفه کند. او ممکن است موفق شود و در این راه بازار‌های انرژی جهانی را دچار آشفتگی کند.

در بیشتر دوره ریاست جمهوری بایدن، او چشم خود را بر تجارت نفت رو به رشد ایران بسته بود. بین سال ۲۰۱۸، زمانی که دولت اول ترامپ تحریم‌های سختی را دوباره اعمال کرد، و سال گذشته، صادرات نفت خام ایران دوازده برابر شد و به ۱.۸ میلیون بشکه در روز رسید. اما در اکتبر، بایدن رویکرد خود را تغییر داد. در ماه‌های پس از آن، وزارت خزانه‌داری آمریکا ۵۵ نفت‌کش را به لیست سیاه خود اضافه کرد که معادل یک سوم ناوگان «تاریک» است که وظیفه حمل نفت خام ایران را بر عهده دارد. به گفته «همایون فلاکشاهی» از شرکت داده‌کاوی «کپلر»، این اقدام نشان‌دهنده تغییر رویکرد آمریکا است.

افرادی که با دولت بایدن آشنا هستند می‌گویند مقامات متوجه شده‌اند که رویکرد ملایم آنها نسبت به ایران شکست خورده است. این کشور همچنین به دستیابی به سلاح هسته‌ای نزدیک است. در همین حال، عرضه جهانی نفت فراوان و تقاضا ضعیف است که احتمالاً باعث می‌شود اجرای تحریم‌ها به مصرف‌کنندگان آمریکایی آسیب کمتری برساند. در هر صورت، افزایش قیمت بنزین از این پس مشکل ترامپ خواهد بود.

دولت بایدن از تحریم‌ها به‌طور هوشمندانه استفاده می‌کند. بیشتر بشکه‌های نفت ایران توسط پالایشگاه‌های کوچک و غیرحرفه‌ای در شمال شرق چین، معروف به «کتری‌ها»، خریداری می‌شود که برای سودآوری به نفت ارزان وابسته‌اند. این پالایشگاه‌ها محصولات خود را در بازار داخلی و به ارز محلی می‌فروشند، که آنها را از تحریم‌های ثانویه که شرکت‌های آمریکایی را از معامله با هر شرکتی که آگاهانه نفت ایران را خریداری کند منع می‌کند، مصون می‌کند. اما آنها همچنان نیاز دارند که نفت‌کش‌های مرتبط با ایران در یک بندر چینی پهلو بگیرند، بسیاری از این نفت‌کش‌ها نیز با حمل کالا به آمریکا درآمد کسب می‌کنند.

با آگاهی از این موضوع، مجریان تحریم نفت‌کش‌هایی را هدف قرار داده‌اند که مسئول آخرین مرحله حمل نفت ایران، معمولاً از مالزی به چین، هستند. در نتیجه ترس از مجازات، بنادر چینی شروع به رد این نفت‌کش‌ها کرده‌اند.

در تاریخ ۶ ژانویه، گروه بندری شاندونگ که بنادر شهر‌هایی مانند کینگدائو، ریزائو و یانتای را مدیریت می‌کند، نفت‌کش‌هایی را که در لیست سیاه آمریکا قرار دارند ممنوع کرد. از آن زمان که عرضه شروع به کاهش کرده است، قیمت نفت خام ایران اکنون با تنها ۱.۵۰ دلار تخفیف نسبت به شاخص جهانی برنت معامله می‌شود، در حالی که سه ماه پیش این تخفیف ۶.۵۰ دلار بود. این افزایش قیمت باعث شده است که برخی از پالایشگاه‌های کوچک از بازار خارج شوند و در نتیجه تقاضا برای نفت ایران کاهش یابد.

ایران سخت تلاش می‌کند تا نفت‌کش‌های موجود در لیست سیاه را با نفت‌کش‌های «پاک» جایگزین کند؛ فرآیندی که در آن سابقه دارد. اما ناوگان تاریک جهانی اکنون آنقدر بزرگ شده است که بیشتر صادرات نفت روسیه را نیز جذب می‌کند و ممکن است نفت‌کش کافی برای جذب وجود نداشته باشد، به‌ویژه از آنجا که روسیه نیز به نفت‌کش‌های جدیدی برای جایگزینی نفت‌کش‌هایی که هفته گذشته توسط آمریکا در لیست سیاه قرار گرفته‌اند نیاز دارد. علاوه بر این، پالایشگاه‌های کوچک چین از قبل با مشکلاتی رو‌به‌رو بودند. موجی از پالایشگاه‌های بزرگ‌تر و چابک‌تر که در این دهه ساخته شده‌اند، سودآوری آنها را کاهش می‌دهد. دولت چین که به آلودگی آنها اعتراض دارد، سهمیه‌های وارداتی کمی به این شرکت‌ها اختصاص می‌دهد.

در این میان، ترامپ وارد عمل می‌شود. به عنوان اولین گام، دولت او ممکن است تعداد بیشتری نفت‌کش و معامله‌گر را به لیست سیاه خزانه‌داری اضافه کند. یک اقدام بزرگ‌تر، که به گفته منابع، تیم ترامپ در حال بررسی آن است، این است که به چین اعلام کند که آمریکا تحریم‌هایی بر هر بندری که نفت ایران را دریافت کند اعمال خواهد کرد. گزینه تهاجمی‌تر این است که تعرفه‌های سنگینی بر چین اعمال کند تا دولت این کشور مجبور به اجرای ممنوعیت واردات نفت ایران شود.

به‌کارگیری چنین تاکتیک‌هایی می‌تواند منجر به کاهش صادرات نفت خام ایران به میزان ۱ میلیون بشکه در روز تا تابستان، در مقایسه با سطوح مشاهده‌شده در سال ۲۰۲۴، شود. «رابرت مک‌نالی»، مشاور سابق رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش، پیش‌بینی می‌کند که در یک سناریوی نسبتاً خوش‌بینانه، مازاد عرضه جهانی به همراه ظرفیت تولید اضافی، افزایش قیمت نفت را به ۵ تا ۱۰ دلار در هر بشکه محدود خواهد کرد، که ممکن است برای مصرف‌کنندگان آمریکایی قابل قبول باشد، در حالی که تولیدکنندگان نفت شیل در این کشور از آن سود خواهند برد

در یک سناریوی کمتر خوش‌بینانه، ایران ممکن است با حمله به دیگر کشور‌های خلیج فارس یا بدتر از آن، با بستن تنگه هرمز، که ۳۰ درصد از نفت خام حمل‌شده در جهان و ۲۰ درصد از گاز طبیعی مایع آن از این آبراه عبور می‌کند، واکنش نشان دهد. آمریکا نیز ممکن است در پاسخ، نیروی دریایی خود را وارد عمل کند. رهبران ایران بار‌ها گفته‌اند که اگر آنها نتوانند نفت صادر کنند، هیچ‌کس دیگری هم نمی‌تواند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر