محبوب کشی صدا و سیما و منفور پروری دولت دوازدهم
مزدک میرزایی با آن سابقه درخشان و بی حاشیه در اوج بیکاری تلوحیاً از صدا و سیما اخراج می شود و به ناچار برای گذران زندگی پیشنهاد یک شبکه فارسی زبان را می پذیرد و از سوی دیگر برای یکی دیگر از کارمندان صدا و سیما که پیش از این با دریافت بودجه کلان میلیاردی خبرگزاری شهر ایران را با حمایت لیدر مخالفان اصلاحات و حامی اصلی احمدی نژاد در شورای شهر ( مهدی چمران ) به تعطیلی کشاند، توسط دولت شغل ایجاد می شود. حال نکته اینجاست، که در این بین فارغ از سیاست های تفرقه افکنانه صداو سیما که گویی مانیفست او محبوب کشی و منفور پروری است وظیفه دولت در قبال آرای که توسط هنرمندان و نخبگان جامعه به همراه مردمی که به اصلاحات دلبسته بودند چیست؟ آیا دولت دوازدهم که پیش از این هم یکی دیگر مجریان منتقدش را به استخدام در آورده بود سعی در تداوم بخشیدن به روند نا امیدی مردم را دارد؟! متر و معیار کسانی که طی چند روز گذشته (خاصه اصلاح طلبان) مزدک میرزایی را وطن فروش و وحید ایمانی را کاربلد حوزه فرهنگ و ورزش می دانند چیست؟
به گزارش دیده بان ایران ؛ مهاجرت مزدک میرزایی طی هفته گذشته در حالی تیتر بسیاری از رسانه های داخلی شد که هنوز هم اخبار ضدو نقیض پیرامون کوچ این گزارشگر محبوب صدا و سیمای جمهمری اسلامی ایران به یک شبکه فارسی زبان خارجی بسیار به گوش می رسد برخی این مهاجرت را حق طبیعی مزدک میرزایی می دانند و برخی دیگر مانند روزنامه کیهان و جوان خواستار برخورد با او و همچنین طرفدارانش هستند اما نکته جالب در این بین انتصاب یکی دیگر دست پرورده های رسانه ملی در یک باشگاه دولتی زیر مجموعه وزارت ورزش است.
"وحید ایمانی " مجری پر حاشیه برنامه متن و حاشیه قرار است از این به بعد معاونت فرهنگی باشگاه استقلال را تعریف کند. تعریف از این روی که در باشگاه استقلال تا 21خرداد 1398 اصولاً چنین پستی تعریف نشده بود به این ترتیب که امیر حسین فتحی مدیر عامل باشگاه استقلال در تاریخ29 خرداد حکم وحید ایمانی را ابلاغ و 24 خرداد این پست (معاونت فرهنگی) ایجاد می شود. به طور ساده تر یعنی اینکه این باشگاه پرطرفدار برای یک مجری سیاسی صدا و سیما که پایداری عجیبی هم در ضدیت با دولت روحانی دارد یک شغل نان و آب دار ایجاد کرده است. (اینجا)
باز هم به طور ساده تر یعنی ؛ مزدک میرزایی با آن سابقه درخشان و بی حاشیه در اوج بیکاری تلوحیاً از صدا و سیما اخراج می شود و به ناچار برای گذران زندگی پیشنهاد یک شبکه فارسی زبان را می پذیرد و از سوی دیگر برای یکی دیگر از کارمندان صدا و سیما که پیش از این با دریافت بودجه کلان میلیاردی خبرگزاری شهر ایران را با حمایت لیدر مخالفان اصلاحات و حامی اصلی احمدی نژاد در شورای شهر ( مهدی چمران ) به تعطیلی کشاند، توسط دولت شغل ایجاد می شود.
حال نکته اینجاست، که در این بین فارغ از سیاست های تفرقه افکنانه صداو سیما که گویی مانیفست او محبوب کشی و منفور پروری است وظیفه دولت در قبال آرای که توسط هنرمندان و نخبگان جامعه به همراه مردمی که به اصلاحات دلبسته بودند چیست؟ آیا دولت دوازدهم که پیش از این هم یکی دیگر مجریان منتقدش را به استخدام در آورده بود سعی در تداوم بخشیدن به روند نا امیدی مردم را دارد؟!
متر و معیار کسانی که طی چند روز گذشته (خاصه اصلاح طلبان) مزدک میرزایی را وطن فروش و وحید ایمانی را کاربلد حوزه فرهنگ و ورزش می دانند چیست؟
آنچه از خبرگزاری شهر ایران باقی مانده است را در تصویر زیر می بینید: