کیهان: زنان هم از رقابت با بیاخلاقی تماشاگران آقا جا نماندند
روزنامه تحت مدیریت حسین شریعتمداری در انتقاد از حضور زنان در ورزشگاهها نوشت: «هنوز مدت زیادی از این استدلالها و اصرارها نگذشته است که شاهد هستیم بر خلاف آن وعده بیاساسی که داده میشد، نه تنها جو استادیومها پس از ورود بانوان اصلاح نشد بلکه روز به روز شاهد افزایش تنشها، بیاخلاقیها، رفتارهای خشن، شنیدن پرطنین انواع فحاشیهای باورنکردنی و... از سکوهای تماشاگران تا نیمکت تیمها هستیم.»
به گزارش سایت دیدهبان ایران، روزنامه کیهان در انتقاد از حضور زنان در ورزشگاهها نوشت: «هنوز مدت زیادی از این استدلالها و اصرارها نگذشته است که شاهد هستیم بر خلاف آن وعده بیاساسی که داده میشد، نه تنها جو استادیومها پس از ورود بانوان اصلاح نشد بلکه روز به روز شاهد افزایش تنشها، بیاخلاقیها، رفتارهای خشن، شنیدن پرطنین انواع فحاشیهای باورنکردنی و... از سکوهای تماشاگران تا نیمکت تیمها هستیم.
هنوز خاطره تلخ فحاشی تماشاگران علیه بانوان حاضر در ورزشگاه و توهین بیشرمانه به زنان و دختران تماشاچی در استادیوم آزادی در اردیبهشت امسال از سوی لیدر یک تیم شهرستانی که به اعلام حکم محرومیت بلندمدت وی و برگزاری دو بازی آتی این دو تیم در مقابل یکدیگر با حضور فقط خانمها منجر شد، در ذهنها محو نشده بود که آذر ماه امسال این بار دروازهبان همان تیم در بازیای که به حکم کمیته انضباطی فقط خانمها در استادیوم حاضر شده بودند توهینی زشتتر از قبل نسبت به دختران و زنان تماشاچی ابراز کرد!
اخیراً هم در جریان یکی از بازیهای پر حاشیه این هفته در روزی که زنان تماشاگر نیز از باران سنگپرانیها بینصیب نمانده و تعدادی از آنها در بین 32 مصدوم آن روز قرار داشتند، تماشاگران خانم از شنیدن هرآنچه از بدترین و زشتترین فحشها و رکیکترین الفاظ غیر قابل باور که بین سکوها و خطاب به بازیکنان نثار میشد هم در امان نماندند.
ماجرا اما آنجا بسیار تاسف برانگیزتر و وحشتناکتر میشود که بدانیم؛ تصاویر و ویدئوهای حاشیهای منتشر شده از این بازی، گویای آن است که این بار با کمال تاسف، تعدادی زنان و دختران تماشاچی هم برای اینکه از رقابت با بیاخلاقی و شعارهای زننده تماشاگران آقا جا نمانند، خود در حال ابراز بدترین و رکیکترین الفاظ که حتی بسیاری مردان از بیان آنها شرم دارند هستند!
به گمان باطل اینکه این چنین و با این شباهت و تقلید منفی به برابری دست پیدا کردهاند! به عبارتی در شرایطی که قرار بود بر اساس این وعده پرتکرار که «با ورود بانوان تماشاچی به استادیومهای ورزشی، جو ناسالم و رفتارها و شعارهای نامناسب و غیر اخلاقی به طور خودکار کنترل و سالم خواهد شد»؛ بیاخلاقیها و شعارها و رفتارهای زننده از روی سکوها رخت بربندد، اکنون برخی از همان ناجیان وعده داده شده؛ به جای اطفای حریق؛ خود مشغول دمیدن در آتش هستند. آتشی که گریبان حیا و عفت زنان و دختران ما را که باید هر کدام ستون استوار یک خانواده باشند گرفته است.
اما ماجراهای تلخ امروز مسئلهای نبود که غیرقابل پیشبینی باشد، زیرا از ورزش بیمار ما که در یکسو عدهای به دنبال گرفتن پست به انواع روشها و زد و بندهای پیدا و پنهان هستند و برخی از صاحبمنصبان این عرصه از هرچه روش اخلاقی و غیراخلاقی برای تصاحب کرسیها بهره میبرند توقعی نیست که شاهد کار فرهنگی و فرهنگسازی و مقابله درست با اتفاقات ضد فرهنگی باشیم.
در این شرایط تقریباً هر هفته و در بسیاری استادیومها شاهد دعوا و درگیری در سکوها و چمن سبز یا اظهارات نامناسب در کنفرانسهای قبل و بعد از بازی هستیم. در این شرایط است که یک به اصطلاح مربی که باید رفتار و سکنات و بیان او تربیتکننده باشد در چمن مسابقه و در مقابل همگان و در جلوی دوربینها با صدای بلند خطاب به مربی دیگر الفاظی را فریاد میزند که عرق سرد شرم بر پیشانی هر بیننده و شنوندهای مینشاند.
حال گذشته از اینکه چه افراد و سازمانهای نظارتی و فرهنگی چه زمانی قرار است به این عرصه رها شده ورزش کشور وارد شوند و چه زمان شاهد اصلاح این رویه غلط رو به رشد خواهیم بود؛ سؤال از سینه چاکان دیروز که همه اولویتهای زنان و دختران کشور را نه ازدواج و جهیزیه، نه تحصیل، نه بازار کار مناسب، نه حمایت از زنان خانهدار و زنان سرپرست خانوار و... بلکه به ورود آنها به استادیوم برای تماشای فوتبال آقایان خلاصه کرده بودند و آن را برابر با تحقق کرامت زن و برابری زن و مرد میدانستند، این است که چرا اکنون که شاهد برابری زنان و مردان تماشاچی فوتبال در سنگ خوردن و فحش شنیدن و گفتن هستند سکوت کردهاند؟
اکنون از نظر آنها ورود زنان و دختران به ورزشگاه کرامت آنها مورد توجه قرار گرفته و نگران این کرامت خدشهدار شده در زیر باران سنگ و فحش نیستند؟
این افراد باید توضیح دهند دلیل آن همه اصرار پر تکرار دیروز و این سکوت محض امروز چیست؟ آن مطالبه پر تکرار به ذهن خودشان رسیده بود یا هماهنگی آنها با مطالبه مشابه رسانههای خارجی و معاند اتفاقی بود؟
واقعیت آن است که در سالهای اخیر با تلاشی چشمگیر از خارج و داخل برای خارج کردن زنان و دختران ایرانی از مدار خانواده روبهرو هستیم که یک بار از مسیر ترویج بیحجابی و زدن ضربه اساسی به کانون خانواده و روزی دیگر از مسیر کشاندن دختران و زنان ایرانی پای گود فحاشی و بیاخلاقی در استادیومها، روزی از راه برخی تولیدات ضد زن و خانواده و تقلیل جایگاه زنان و مادران خانهدار در سینما و شبکه خانگی و روزی از طریق فضای مجازی و اینستاگرامی که رسما سبک زندگی ایرانی اسلامی و تغییر ذهنیت بانوان ایرانی را هدف گرفته و به روشهای مختلف دیگر بروز و ظهور پیدا میکند.
در این بین بیش از همه زنان و دختران ایرانی هستند که میتوانند با بازشناسی شأن و جایگاه والا و سازنده خود (که هدفگیری دشمن هم همین قدر و ارزش مهم را تایید میکند)، نقشههای مخرب اما با ظاهر جذاب و دلسوزانه را شناسایی و در خنثیسازی آن تلاش کنند.
این عده از خانمها که در مقایسه با تودههای عظیم زنان کشورمان اندک و کمشمار نیز هستند فقط کافی است از خود بپرسند اگر واقعا رسانههای بیگانه و برخی سلبریتیهای داخلی و دیگر پادوهای سیاسی و اجتماعی همنوای با آن رسانهها، آن طور که تظاهر میکنند دلسوز و خیرخواه زنان و دختران ایران هستند، چرا هرگونه موفقیت و دستاوردهای عظیم زنان و دختران کشورمان در عرصههای مختلف علمی، ورزشی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... که با حفظ متانت، حجاب و اراده به دست میآید را سانسور میکنند و فقط در زمان ترویج بیحجابی و رفتن به استادیومها و امثالهم به یاد دفاع از زنان و دختران ایرانی میافتند؟!
چرا برای آنها روی سکوهای جهانی رفتن زنان و دختران ایرانی در عرصههای مختلف افتخارآفرینی اهمیتی ندارد اما برای نشستن زنان و دختران ما بر سکوهای پر تنش و آسیبآفرین استادیومهایی با چنین جو مسمومی حتی به قیمت آسیب به کرامت و شأن آنها این همه اصرار دارند؟»