کد خبر: 198048
A
در گفت‌وگو با دیده‌بان ایران مطرح شد؛

رئیس اسبق کمیته انضباطی: حلقه اول زنجیره فساد در فوتبال در استان کرمان است/پرونده تحقیق و تفحص ابعاد بزرگتری از پرونده جدید «فساد در فوتبال» داشت/ برخی مدیران اصلی فوتبال، دیگران را قربانی می‌کنند/ دستگاه قضایی می‌تواند به پرونده ویلموتس ورود پیدا کند

شاه‌حسینی، رئیس اسبق کمیته انضباطی با تاکید بر این که برخی مدیران اصلی فوتبال، پشت خاکریزها پنهان می‌شوند و دیگران را قربانی می‌کنند، به دیده بان ایران گفت: پرونده‌ای که در سال ۹۴ تحت عنوان «فساد در فوتبال» مطرح شد، از پرونده‌ای که امسال با همین عنوان مطرح شده است، ابعاد بسیار بزرگتری داشت؛ البته فاجعه بزرگ این است که هنوز برای متهمان آن پرونده، حکم قضایی صادر نشده است. متاسفانه در فوتبال ما تا دلتان بخواهد جرایم بدخیم یا سیاه داشته‌ایم که رد پای بسیاری از مسئولان فدراسیون و مدیران باشگاه‌ها در آن‌ها دیده می‌شود. دستگاه قضایی همین حالا می‌تواند به پرونده ویلموتس ورود پیدا کند و برای مقصران بستن آن قرارداد که باعث اتلاف اموال عمومی شد، پرونده کیفری تشکیل دهد.

رئیس اسبق کمیته انضباطی: حلقه اول زنجیره فساد در فوتبال در استان کرمان است/پرونده تحقیق و تفحص ابعاد بزرگتری از پرونده جدید «فساد در فوتبال» داشت/ برخی مدیران اصلی فوتبال، دیگران را قربانی می‌کنند/ دستگاه قضایی می‌تواند به پرونده ویلموتس ورود پیدا کند

به گزارش سایت دیده‌بان ایران، پرونده «فساد در فوتبال» که از اردیبهشت امسال نقل محافل رسانه‌های ورزشی شده است، نخستین پرونده‌ای نیست که در زمینه مفاسد مالی موجود در فوتبال کشورمان مطرح می‌شود؛ در سال ۹۴ نیز کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی، گزارشی تفصیلی را که بیش از سه سال روی آن کار شده بود، با عنوان «فساد در فوتبال» در صحن علنی مجلس قرائت کرد و با وجود این که پرونده آن گزارش به دستگاه قضایی ارجاع شد، اما هنوز هیچ رأی مشخصی درباره افراد دخیل در آن پرونده توسط قوه قضاییه صادر نشده است. این در حالی است که در پرونده سال ۱۴۰۳ که البته از سال گذشته در دادگستری کرمان باز شده است، تا کنون حداقل ۱۸ نفر تحت بازجویی قرار گرفته و تعدادی از آن‌ها نیز بازداشت شده‌اند. 

نکته قابل توجه در پرونده جدید این است که اگرچه این پرونده در ابتدا با افشای مفاسدی که در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰، در باشگاه فوتبال «مس رفسنجان» رخ داده بود، باز شد، اما رسیدگی‌های قضایی و ورود جدی نهادهای امنیتی به آن، باعث شده است که پای بسیاری از مدیران باشگاه‌ها، اعضای مهم فدراسیون فوتبال و حتی فعالان رسانه‌ای عرصه ورزش نیز به ماجرا باز شود؛ به نحوی که تا کنون برخی مسئولان سابق کمیته داوران و سازمان لیگ و مدیران بعضی باشگاه‌های لیگ برتری بازداشت شده‌اند و برخی خبرنگاران، مجریان ورزشی، کارشناسان داوری، مدیران فدراسیون فوتبال و مسئولان باشگاه‌های گوناگون، تفهیم اتهام شده و با قید وثیقه آزاد هستند. در عناوین اتهامی این افراد نیز مواردی چون داد و ستد رشوه در قالب وجه نقد، سکه، رمزارز، خودرو و منزل مسکونی مطرح شده است. 

در همین راستا، در گفت‌وگو با «عبدالرحمان شاه‌حسینی»، رئیس اسبق کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال که اصلی‌ترین شخصی بوده که پرونده فساد سال ۹۴ را جمع‌آوری و مدارک و مستندات آن را به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارائه کرده است، به بررسی ابعاد پرونده جدید فساد در فوتبال و البته بازخوانی پرونده قبلی پرداخته‌ایم. شاه‌حسینی در مصاحبه تفصیلی با دیده‌بان ایران که البته بخش اول آن در این مطلب منتشر شده است و بخش دوم در روزهای آتی منتشر خواهد شد، ضمن انتقاد از عملکرد مجمع و برخی دیگر از ارکان فدراسیون فوتبال به دلیل عدم رسیدگی جدی به پرونده‌های مهم مطرح‌شده درباره وقوع فساد در محبوب‌ترین ورزش کشورمان، به موشکافی پرونده‌هایی از جمله «قرارداد ویلموتس» پرداخت که سال‌هاست ذهن افکار عمومی را درگیر کرده، اما هیچ‌گاه نتیجه رسیدگی قضایی به آن‌ها برای افکار عمومی روشن نشده است. 

دادکان با قدرت از استقلال فدراسیون و کمیته انضباطی دفاع می‌کرد 

در حال حاضر فوتبال ما از جنبه‌های مختلف در وضعیت نابسمانی قرار دارد؛ از شرایط زیرساخت و امکانات که کاملا نامساعد است تا پرونده فساد در فوتبال که چند ماه است بحث آن باز شده و افکار عمومی را به‌شدت تحت تاثیر قرار داده است. دیدگاه کلی شما درباره پرونده‌ای که اخیرا مطرح شده است، چیست؟ بخصوص که اخیرا آقای دادکان مصاحبه‌ای انجام داده و گفته است که احساس می‌کند این پرونده هم مثل پرونده‌های دیگر با سلام و صلوات جمع می‌شود و صرفا یکی دو نفر شغل خود را از دست بدهند. 

وضعیت کلی ورزش و فوتبال کشورمان که مسلما خوب نیست، اما درباره مطلبی که از استاد عزیزمان آقای دادکان نقل قول کردید، باید بگویم که لازم است مطالبی را که ایشان در برنامه‌های مختلف می‌فرمایند، خیلی جدی بگیریم و جراحی کنیم. توصیه من به افرادی که در مقابل مواضع به‌حق و کارشناسی آقای دادکان جبهه می‌گیرند نیز این است که به‌جای موضع تقابلی گرفتن، اگر پاسخی علمی، منطقی و محکمه‌پسند دارند، صحبت‌های خود را در حضور خود ایشان و به صورت مناظره مطرح کنند؛ زیرا این روش، خیلی بیشتر مورد پسند مردم قرار می‌گیرد. 

اما قبل از این که وارد بحث پرونده فساد در فوتبال شوم، لازم است به دورانی که خودم با آقای دادکان کار می‌کردم، گریزی بزنم. می‌دانید که من از قدیم‌الایام با ۶، ۷ دوره فدراسیون فوتبال کار کرده‌ام و به جرأت می‌گویم که در دفاع از استقلال کاری کمیته انضباطی و دخالت نکردن در ماهیت پرونده‌ها، هیچ‌کس همچون محمد دادکان پرچمدار نبود. ایشان همچنین بیش از همه افراد در مقابل اشخاص سیاسی یا صاحب‌منصبانی می‌ایستاد که می‌خواستند در حوزه فوتبال دخالت کنند؛ یعنی در آن مقطع زمانی که حتی الزامات فیفا به شکل کنونی وجود نداشت و خبری از اساسنامه‌های امروزی نبود و رئیس فدراسیون، اختیارات قائم به شخص داشت، آقای دادکان به‌خوبی از استقلال فدراسیون دفاع می‌کرد و با قدرت جلوی اشخاص می‌ایستاد. 

یادم هست که زمانی یکی از نماینده‌های مجلس می‌خواست در پرونده تیم شهر خود دخالت کند و نامه مفصلی را خطاب به کمیته انضباطی نوشته بود، اما آقای دادکان به عنوان رئیس فدراسیون، آن‌چنان در برابر آن نماینده ایستادگی کرد که بنده به عنوان مسئول رکن قضایی فدراسیون احساس کردم که مسئولیت من در قبال مدیری که این‌طور از زیرمجموعه خود دفاع می‌کند، دوچندان شده است. مطالبی هم که این روزها آقای دادکان درباره پرونده فساد در فوتبال مطرح می‌کنند، کاملا دلسوزانه است و می‌توان درک کرد که به چه دلیل، دادکان و دادکان‌ها، درباره این که پرونده جدید به نتیجه غایی نرسد، چندان امیدی ندارند. 

هنوز نتیجه رسیدگی‌های قضایی به پرونده فساد سال ۹۴ مشخص نشده است 

پیش از پرداختن به پرونده جدیدی که تحت عنوان فساد در فوتبال مطرح شده، لازم به یادآوری است که در ابتدای دهه ۹۰ نیز یک پرونده مشابه درباره فساد در فوتبال مطرح بود که سه تا چهار سال در مجلس با کمک کمیسیون اصل ۹۰ مجلس روی آن کار شد و در شبکه دو سیما نیز یک مناظره با حضور بنده و آقای دادکان و آقای رسایی درباره آن پرونده برگزار شد. در آن برنامه زنده تلویزیونی نیز آقای دادکان مشابه همین صحبت‌ها را بیان کرد. خب وقتی محمد دادکان و کارشناس دلسوزی مانند ایشان، دیده‌اند که در گذشته، پرونده به آن سنگینی که بیش از هفت جلد بود و بنده و همکاران خودمان با افتخار با هدف اجرای عدالت و برای جدا کردن افراد متخلف از افراد سالم روی آن وقت گذاشته بودیم، در نهایت به نتیجه نرسید، طبیعی است که احساس کنند پرونده‌ای که اخیرا مطرح شده است نیز به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. 

در آن پرونده به شکلی عمل کردیم که ابتدا همه مستندات جمع‌آوری شد و در ادامه اظهارات اشخاص نیز صورت‌جلسه شد، به نحوی که از صحبت‌های هر شخص مستند قانونی و قابل ارائه به دستگاه قضایی تهیه شد. بیش از صد جلسه با افراد رده‌بالای وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال، رسانه‌های ورزشی، سازمان بازرسی و نهادهای نظارتی و امنیتی برگزار کردیم و یک پرونده بسیار تمیز و محکمه‌پسند جمع کردیم که در نهایت منجر به صدور گزارش شد که گزارش مربوطه نیز بهمن ۹۴ در صحن علنی مجلس قرائت شد. در ادامه نیز مجلس یک‌سری از ایرداتی که در بحث مدیریتی فوتبال وجود داشت، به بالاترین مقامات دستگاه‌های مدیریتی اعم از وزارت ورزش و خود فدراسیون اعلام کردند تا با تغییر برخی مدیرانی که تخلف آن‌ها محرز شده بود، رویه‌های اشتباه را اصلاح کنند. 

سپس پرونده بعضی اشخاص که رسیدگی‌های کمیسیون اصل ۹۰ نشان می‌داد مشمول عناوین مجرمانه هستند، به دستگاه قضایی ارسال شد. اکنون اما بعد از سال‌ها، هنوز نتیجه رسیدگی‌های قضایی به آن پرونده مشخص نیست و طبیعی است که برخی دوستان مانند آقای دادکان شک داشته باشند پرونده‌ای که این روزها دوباره با عنوان فساد در فوتبال مطرح شده است، به نتیجه برسد. البته ما از رسانه‌ها می‌خواهیم که مطالبه‌گر باشند و در نشست‌های خبری سخنگوی قوه قضاییه، چه درباره آن پرونده که سال‌ها پیش مطرح شد و چه درباره پرونده‌ای که جدیدا باز شده است، سؤال کنند و از دستگاه محترم قضایی بخواهند که درباره این پرونده‌ها توضیح دهد. 

برخی متهمان پرونده سال ۹۴، هنوز هم در فوتبال مسئولیت‌هایی دارند

آیا از بین اشخاصی که در آن پرونده مشمول عناوین مجرمانه بودند، کسی هست که همین حالا در فوتبال کشورمان مشغول فعالیت باشد؟ 

بله، خیلی از آن افراد هنوز هم در حوزه فوتبال مشغول فعالیت هستند و بعضی از آن‌ها نیز سمت‌هایی را دارند که در تصمیمات فوتبالی کاملا مؤثر است. البته بنده نمی‌گویم که آن افراد الزاما جرمی مرتکب شده‌اند، اما به هر حال، آن‌ها از نظر کمیسیون اصل ۹۰ مجلس متهم بودند و به دستگاه قضایی معرفی شدند. قوه قضاییه نیز وظیفه داشت که به این پرونده رسیدگی کند و اگر به این نتیجه رسید که یک فرد بی‌گناه است، باید او را تبرئه می‌کرد و شخص گناهکار را محکوم می‌کرد. ولی الان که چند سال از آن ماجرا گذشته، هیچ خبری اعلام نشده است که فلان شخص در این پرونده تبرئه شده و بهمان شخص محکوم شده است. 

تا جایی که من به عنوان یک فعال رسانه‌ای که از سال‌های گذشته در فوتبال فعالیت داشته‌ام، موضوع را پیگیری کرده‌ام، هنوز هیچ حکمی درباره پرونده مطرح‌شده در سال ۹۴ صادر نشده است. 

خب این اتفاق از نظر حقوقی یک ایراد بسیار بزرگ است، زیرا حتی اگر یک پرونده بی‌جهت در دستگاه قضایی تشکیل شود، بازهم باید برای آن حکم صادر شود؛ چه برسد به پرونده‌ای که اظهارات ده‌ها شخص شامل بسیاری از مقامات مسئول داخل و خارج فدراسیون فوتبال در آن درج شده و هزاران صفحه مستندات در آن جمع‌آوری شده و گزارش مربوط به آن نیز در صحن علنی مجلس قرائت شده است؛ صادر نشدن حکم در چنین پرونده‌ای، یک فاجعه بزرگ است. 

البته یادم هست در همان زمانی که این پرونده در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در حال بررسی بود، خیلی‌ها تلاش کردند که جلوی ادامه بررسی‌های مجلس را بگیرند و مانع از ارسال پرونده به دستگاه قضایی شوند که اگر دستگاه‌های امنیتی نام این افراد را از من بخواهند، حاضرم به آن‌ها اعلام کنم. اخیرا در مراسم ختم شهید رئیسی نیز به یکی از بزرگان دستگاه قضایی گفتم که اگر یک جلسه محرمانه در این زمینه برگزار کنیم، به شما بدون پرده‌پوشی خواهم گفت که چه کسانی می‌خواستند این پرونده به‌جایی نرسد. اما ایشان با این که در آن مراسم از از این موضوع استقبال کرد، هنوز با من تماس نگرفته است و امیدوارم که هرچه زودتر برای ارائه توضیح به دفتر ایشان دعوت شوم تا بگویم چه کسانی به دنبال آن بودند که پرونده فساد سال ۹۴ به جایی نرسد و ظاهر قضیه هم نشان می‌دهد که موفق شده‌اند. 

چرا در رسانه‌ها از این افراد نام نمی‌برید؟ 

نمی‌توان نام این افراد را در فضای عمومی اعلام کرد، چون هنوز هم ممکن است که پرونده آن‌ها در دستگاه قضایی مفتوح باشد و بعضی از آن‌ها، افراد دارای سمت و ذی‌نفود هستند. 

منظورتان یقه‌سفیدهای فوتبال است؟ 

اتفاقا درباره یقه‌سفیدها هم مطالبی را دارم که در ادامه مطرح می‌کنم.

تخلفات پرونده فساد سال ۹۴ بسیار فراتر از پرونده جدید است 

اما درباره پرونده فساد سال ۹۴ باید بگویم که محتویات آن شامل مفاسد و تخلفات متعدد و گوناگونی است که بسیار فراتر از تخلفاتی است که درباره پرونده جدیدا مطرح‌شده فساد در فوتبال که در استان کرمان در حال بررسی است، مطرح می‌شود.

پرونده جدیدی که این روزها بحث داغ فوتبال است، با پرونده قبلی تفاوت‌های خاصی دارد؛ از جمله این که در پرونده قبلی، یک مرجع قانونی یعنی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس مدعی بود، اما پرونده جدید، شاکی خصوصی دارد، زیرا پرونده با شکایت مدیران شرکت صنایع مس ایران تشکیل شده است. البته اگر این دوستان شکایت نمی‌کردند، شاید در آینده خودشان جزو متهمان محسوب می‌شدند که چرا شما موضوع را اعلام نکردید. موضوع دوم این است که دستگاه‌های نظارتی و امنیتی یا به عبارت دیگر، نهادهایی که ضابطین دستگاه قضایی محسوب می‌شوند، با طرح شکایت اولیه شرکت صنایع مس، تحقیقاتی را در این پرونده شروع کرده‌اند که بیش از یک سال از آغاز آن می‌گذرد. 

اساسا وقتی دلایلی توسط ضابطان قضایی جمع‌آوری می‌شود که اتهامی را متوجه شخصی می‌کند، گزارشی با اسناد و مدارک تنظیم می‌شود و به مرجع قضایی ارائه می‌شود و این مرجع نیز پس از دریافت گزارش ضابطین مربوطه، تحقیقات مقدماتی خود را از دادسرا شروع می‌کند که در رأس دادسرای هر شهر یا استانی نیز دادستان قرار دارد و بررسی پرونده توسط دادستان، یک مرجله قبل از دادگاه است. در پرونده‌ای که اخیرا مطرح شده است نیز تا جایی که ما اطلاع داریم و تا جایی که خود دستگاه قضایی بدون ذکر اسم و رسم، مطالبی را منتشر کرده است، افرادی به عنوان متهم احضار شده‌اند و تفهیم اتهام شده‌اند. بعد هم اگر دلایلی مبنی بر ارتکاب به جرم نزد بازپرس رسیدگی‌کننده متوجه این افراد بوده است، قرارهای قانونی اعم از قرار وثیقه یا بازداشت موقت برای این افراد صادر شده است. 

در حال حاضر موضوع پرونده‌ای که جدیدا با عنوان فساد در فوتبال مطرح شده، بسیار محدود و فقط مختص یک باشگاه است، ولی آثاری که این پرونده از خود به‌جای گذاشته است، نشان می‌دهد که گستردگی آن بیشتر است و حتی پای برخی اشخاصی که در فدراسیون فعالیت می‌کردند و مشاغل حساسی داشتند نیز به پرونده باز شده است؛ یعنی در پرونده‌ای که از حوزه قضایی یک استان شروع شده و مربوط به یک باشگاه بوده، حالا پای باشگاه‌های دیگر و افرادی در خود فدراسیون نیز باز شده است. 

صرفا حلقه اول زنجیره فساد در فوتبال در استان کرمان است 

با توجه به تجربه‌هایی که از گذشته مطرح کردید، درباره پرونده‌ای که اخیرا درباره فساد در فوتبال باز شده است، آیا دستگاه‌های قضایی و امنیتی می‌توانند به صورت جدی و تا حصول نتیجه، به ماجرا رسیدگی کنند؟ 

امیدوارم یک‌بار برای همیشه چنین اتفاقی بیفتد و اشخاص ناسالم به صورت کامل از فوتبال ایران جدا شوند تا دیگر ظلمی به افرادی که به صورت سالم در این فوتبال فعالیت می‌کنند، نشود. خوشبختانه در حال حاضر دستگاه‌های قضایی و امنیتی به پرونده فساد در فوتبال ورود پیدا کرده‌اند. نقش دستگاه قضایی در این زمینه بسیار مهم است که بتواند با رعایت آبروی اشخاص و با استفاده از تکنیک‌های دقیقی فنی، پلیسی و اطلاعاتی، به شکلی جامع به پرونده رسیدگی کنند. اکنون صرفا حلقه اول زنجیره فساد در این پرونده در استان کرمان پیدا شده است و اگر نهادهای نظارتی به‌درستی به موضوع رسیدگی کنند، می‌توانند بقیه حلقه‌ها را هم در دیگر باشگاه‌ها و استان‌ها پیدا کنند. 

البته نکته‌ای که لازم است نهادهای نظارتی کشورمان به آن توجه داشته باشند، این است که برخی مدیران فوتبال ما با کمک اشخاص ذی‌نفوذی که با آن‌ها مرتبط هستند، یک خاکریز غیرقانونی و غیرمستحکم برای خودشان درست کرده‌اند. این‌ها خودشان پشت این خاکریز پناه گرفته‌اند و کسانی را قربانی می‌کنند که جلوی خاکریز قرار دارند، در حالی که مدیران اصلی پشت خاکریز هستند. در گذشته هم در همین فدراسیون فوتبال پیش آمده بود که مدیران اصلیِ پشت خاکریز، یکی دو نفر را قربانی خودشان کردند و آن‌ها اخراج شدند، در حالی که افراد اخراج‌شده می‌خواستند واقعیت‌ها را افشا کنند، اما کسی به آن‌ها اجازه نداد که صحبت‌های خود را مطرح کنند. 

آیا دستگاه‌های نظارتی ما نمی‌توانند از این خاکریز عبور کنند و افرادی را که پشت آن پناه گرفته‌اند، شناسایی کنند؟ 

چرا می‌توانند، اگر دستگاه‌های امنیتی و نظارتی ما دقت کنند، افراد پشت خاکریز به‌راحتی در دسترس هستند. البته تنها راه ممکن برای عبور از این خاکریز، عزم جدی دستگاه‌های قضایی، امنیتی و نظارتی است. 

بعضی مدیران فوتبال دروغ می‌گویند و با واژه «تعلیق» خلط مبحث می‌کنند 

مدیران فوتبالی پشت خاکریز، چه کسانی هستند؟ 

در فوتبال ما کسانی هستند که به مقررات آگاه هستند و برای این که به اهداف ناحق خود برسند، هرجایی که احساس می‌کنند ممکن است دستگاه‌های خارج از فدراسیون فوتبال برای رسیدگی به یک پرونده فساد ورود پیدا کنند، باند خودشان را فعال می‌کنند و با استفاده نادرست از عبارات مطرح‌شده در مقررات بین‌المللی و بیان جملاتی نظیر این که «فوتبال ایران تعلیق می‌شود»، فضاسازی رسانه‌ای می‌کنند. 

این افراد حتی تشکیلات خود را فعال می‌کنند تا صحبت‌های خود را به گوش مقامات ارشد کشور نیز برسانند و با بیان جملاتی نظیر این که «فوتبال یک پدیده اجتماعی است» یا «فوتبال همه مردم را سرگرم می‌کند» یا «تفریح همه مردم فوتبال است» و ...، در هنگام ورود جدی دستگاه‌های امنیتی و قضایی به پرونده‌های فساد، خلط مبحث می‌کنند و با بهانه این که اگر دستگاه‌های خارج از فدراسیون به این پرونده‌ها ورود پیدا کنند، طبق مقررات بین‌المللی تعلیق می‌شویم، جلوی ورود نهادهای نظارتی به پرونده‌های خاص را می‌گیرند. 

زمانی که من در کمیته انضباطی مسئولیت داشتم، تعداد افرادی نظیر بنده و آقای دادکان که به دنبال رسیدگی جدی به پرونده‌های فساد در فوتبال بودیم، کم بود، ولی بازهم همین تعداد اندک سعی داشتیم که تاثیر خودمان را بگذاریم. آن زمان، ما در تلویزیون حضور پیدا می‌کردیم و می‌گفتیم این‌طور نیست و این افراد آدرس غلط می‌دهند و در تمام دنیا وقتی جرمی در فوتبال اتفاق می‌افتد، دستگاه قضایی ورود پیدا می‌کند و حکم صادر می‌کند. 

من همیشه گفته‌ام که مردم فوتبال‌دوست، بدانید که بعضی از مدیران فوتبال ما به شما دروغ می‌گویند و آدرس غلط می‌دهند. یعنی می‌خواهند مقررات را به نفع خودشان تفسیر کنند، در صورتی که حق تفسیر ندارند. هم در مقررات بین‌المللی و هم در مقررات داخلی و آیین‌نامه انضباطی، دایره تخلفاتی که ارکان قضایی فدراسیون فوتبال اختیار رسیدگی به آن را دارند، کاملا مشخص است، اما اگر اهالی فوتبال خارج از این دایره جرم‌‌های دیگری انجام دهند، رسیدگی به آن در صلاحیت دستگاه قضایی است؛ ولی برخی مدیران فوتبالی این موضوعات را خلط مبحث می‌کنند تا میز و صندلی خودشان به خطر نیفتد. 

برخی مدیران فوتبال ایران حتی در فیفا و AFC هم نفوذ دارند 

من همیشه یک مثال زده‌ام و گفته‌ام مثلا اگر در جریان یک مسابقه فوتبال، زد و خوردی اتفاق بیفتد و احیانا قتلی رخ دهد، آیا فدراسیون فوتبال صلاحیت رسیدگی به پرنده را دارد؟ قطعا این‌طور نیست. پس درباره پرونده‌های فساد مالی نیز کاملا مشخص است که دستگاه قضایی می‌تواند ورود پیدا کند و نهادهای بین‌المللی فوتبال نیز هیچ ایرادی به این مساله نمی‌گیرند. 

متاسفانه برخی مدیران فوتبالی، در اذهان عمومی از فیفا یک چماق درست کرده‌اند و علیه ورود دستگاه قضایی به پرونده‌های فساد از آن استفاده می‌کنند. این افراد حتی در نهادهای بین‌المللی نظیر AFC و فیفا هم نفوذ دارند و رد پای آن‌ها دیده می‌شود؛ به نحوی که مشاهده می‌کنیم برخی تخلفات آشکار در فوتبال ما رخ می‌دهد، اما فیفا یا AFC به آن کاری ندارند، ولی ناگهان وقتی که زمان برگزاری یک انتخابات در فدراسیون فرا می‌رسد، همین افراد می‌گویند که نهادهای بین‌المللی به فدراسیون نامه زده‌اند و به این انتخابات حساس شده‌اند. 

به نظر شما برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات، چه کارهایی باید انجام شود؟ 

در این زمینه، رسانه‌ها رسالت مهمی دارند که همیشه به مطالبه‌گری خودشان ادامه دهند و وسط راه کم نیاورند؛ همان‌طور که وقتی یک سارق، اموال یک نفر را به سرقت می‌برد، شخص مالباخته به صورت جدی تمام پیگیری‌های لازم را انجام می‌دهد تا سارق شناسایی و دستگیر شود و هم به لحاظ جنبه عمومی جرم مجازات شود و از تکرار سرقت هراس داشته باشد و هم به لحاظ جنبه خصوصی، مالباخته به مال خود برسد. 

حالا فرض کنید خدای ناکرده یک سارق شناسایی شود، اما مرجع رسیدگی‌کننده به طور جدی به پرونده او رسیدگی نکند، خب در چنین شرایطی مردم احساس می‌کنند که وقتی یک دزد وارد خانه آن‌ها می‌شود، کسی را ندارند که به او پناه ببرند. به همین دلیل است که دستگاه قضایی باید به تمام پرونده‌های فساد از جمله فساد در فوتبال با جدیت رسیدگی کند. 

دستگاه قضایی باید به صورت جدی به پرونده فساد در فوتبال رسیدگی کند 

زمانی که در قوه قضاییه فعالیت می‌کردم، به قضات همکار خودم می‌گفتم که قدرت مطلق روی زمین خداوند است، اما بعد از خدا، بیشترین قدرت را قضات در اختیار دارند، چون مال و جان و ناموس مردم در دست دستگاه قضایی است؛ به نحوی که مثلا اگر کسی مرتکب قتل عمد شود، قضات می‌توانند حکم قصاص بدهند تا جان آن فرد گرفته شود، یا اگر مال کسی برده شود یا به ناموس کسی تعرض شود، این دستگاه قضایی است که می‌تواند حق مردم را اعاده کند؛ بنابراین قضات محترم باید توجه داشته باشند که جایگاه آن‌ها بسیار مهم است و امید مردم بعد از خدا به قضات است. 

بنده به عنوان یک پیشکسوت دستگاه عدلیه مملکت معتقدم که دستگاه قضایی کرمان تا امروز در موضوع رسیدگی به پرونده فساد در فوتبال که سرنخ اول آن در این استان پیدا شده است، خوب عمل کرده‌اند. اکنون هم امید مردم فوتبال‌دوست و تماشاگرهایی که با سختی خودشان را به استادیوم‌ها می‌رسانند و همین‌ها هستند که فوتبال را داغ نگه داشته‌اند، به دستگاه قضایی است. اگر این مردم احساس کنند که یک عده همین‌طور می‌برند و می‌خورند و از بغل پول‌های فوتبال چاق می‌شوند و کسی به پرونده آن‌ها رسیدگی نمی‌کند، ناامید می‌شوند. 

از همکاران قضایی استان کرمان که در حال رسیدگی به پرونده فساد در فوتبال هستند، خواهش می‌کنم پرونده‌ای که کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در سال ۹۴ تشکیل داد را نیز از مجلس شورای اسلامی مطالبه کنند و آن را به عنوان مستندات قضایی، مطالعه کنند و به آنچه که در صلاحیت این پرونده است و در پرونده کمیسیون اصل ۹۰ هم قید شده، رسیدگی کنند، آنچه را هم که در صلاحیت این پرونده نیست، به مقامات بالادستی در تهران ارجاع دهند تا به موضوعات مطرح‌شده در آن پرونده هم مجددا رسیدگی شود؛ چون در پرونده‌ای که کمیسیون اصل ۹۰ در سال ۹۴ تشکیل داد، مسائل متعددی مطرح شده است که همچنان نیاز به رسیدگی قضایی دارد. 

شاه حسینی 2

باید در پرونده‌های فساد در فوتبال احکام بازدارنده صادر شود، نه جریمه‌های اندک 

اگر در پرونده فساد در فوتبال، چه پرونده‌ای که جدیدا باز شده است، چه پرونده‌ای که از سال ۹۴ مطرح بود، احکام بازدارنده صادر شود، یعنی احکامی صادر شود که دیگر هیچ‌کس در حوزه فوتبال جرأت نزدیک شدن به جرایم مشابه را نداشته باشد، می‌توان امید داشت که فوتبال ما پاک شود، اما اگر خدای ناکرده دستگاه قضایی با اشخاصی متهمان اصلی موضوع فساد در فوتبال هستند، با تساهل و تسامح برخورد کند، نمی‌توان انتظار قطع شدن ریشه‌های فساد در فوتبال ایران را داشت. 

متاسفانه در گذشته پرونده‌هایی در حوزه فوتبال در دستگاه قضایی مطرح شده است که برای متخلفان احکامی مانند جریمه نقدی ۵۰۰ هزار تومانی صادر شده است. البته پرونده‌ای که به طور خاص در این زمینه مد نظر من قرار دارد، برای حدود ۱۳، ۱۴ سال قبل بود، اما در همان زمان هم چنین رقمی بسیار اندک بود، آن هم در شرایطی که در آن پرونده هم موضوع ارتشاء و هم موضوع شرب خمر مطرح بود و جالب این است که برخی محکومان این پرونده هنوز هم در فوتبال هستند و به‌راحتی کار خود را انجام می‌دهند. البته من از اعلام نام این افراد به صورت عمومی معذور هستم، اما اگر دوستان دستگاه قضایی با من تماس بگیرند، به طور مشخص به آن‌ها شماره کلاسه پرونده را می‌دهم. 

در حال حاضر نیز اگر بازهم قرار باشد که در پرونده‌های فساد در فوتبال، احکام سبکی صادر شود، واقعا فاجعه‌آمیز خواهد بود. نمی‌شود که یک نفر به‌راحتی از کنار فوتبال بخورد و ببرد و زد و بند کند و بازیکن جابه‌جا کند و شانتاژ رسانه‌ای انجام دهد، اما در نهایت با حکم قطعی ۵۰۰ هزار تومان یا ۵ میلیون تومان یا اصلا ۵۰ میلیون تومان جریمه مواجه شود. 

برخی افراد سالم، رویشان نمی‌شود بگویند که در فدراسیون کار می‌کنند 

با توجه به سابقه حضور شما در ارکان قضایی داخل و خارج فدراسیون فوتبال، آیا درباره پرونده فساد مطرح‌شده در استان کرمان، از طرف دادگستری استان برای گرفتن مشورت با شما تماس گرفته‌اند؟ 

دوستان دستگاه قضایی استان کرمان الزامی ندارند که در این زمینه با من یا شخص دیگری مشورت کنند، البته احساس می‌کنم که عزیزان شاید اصلا بنده را نمی‌شناسند. البته برخی دوستان به من می‌گویند که تو جعبه سیاه فوتبال هستی. سوگند یاد می‌کنم که بنده در تمام صحبت‌هایی که در گذشته و حال حاضر مطرح کرده‌ام و تمام صحبت‌هایی که تا وقتی زنده هستم، بیان خواهم کرد، هیچ‌گاه دروغ نگفته‌ام و نخواهم گفت؛ زیرا تنها نیت من این است که عاشق اجرای عدالت هستم و دلم می‌سوزد که تعدادی افراد مجرم صاف صاف راه بروند، اما یک‌سری آدم بیگناه، در این فوتبال بدنام شوند. 

خیلی‌ها با من تماس گرفته‌اند و گفته‌اند فلانی ما دیگر رویمان نمی‌شود بگوییم در این حوزه کار می‌کنیم، چون هرجا که می‌رویم به ما می‌گویند در فدراسیون شما همه دزد هستند، در حالی که این‌طور نیست و خیلی‌ها در فوتبال ما سالم کار می‌کنند، ولی پاسوز همان‌هایی شده‌اند که پشت همان خاکریزهایی که گفتم، پناه گرفته‌اند. بسیاری از افرادی که در باشگاه‌ها، خود فدراسیون و رسانه‌ها فعالیت می‌کنند، سالم هستند و باشرافت کار می‌کنند، اما حتما افرادی هم در این بخش‌ها هستند که می‌خواهند یک‌شبه ره صدساله را بروند و فقط به پر شدن جیب خودشان فکر می‌کنند. 

بسیاری از پرونده‌های سیاه و بدخیم به صورت جدی پیگیری نشده است 

برخی مردم و حتی کارشناسان فوتبال احساس می‌کنند که چون در چند سال گذشته، پرونده‌های مشابهی درباره فساد در فوتبال مطرح شده، اما در نهایت به نتیجه خاصی نرسیده است، شاید پرونده‌ای هم که اکنون در استان کرمان مطرح است، به نتیجه خاصی نرسد. در این زمینه تجربه‌ای مثل پرونده ویلموتس جلوی چشم مردم قرار دارد که مربوط به یک قرارداد است که با تخلفات و شائبه‌های زیادی بسته شد و خسارت‌های زیادی هم به فوتبال کشورمان وارد کرد، اما کسی که این قرارداد را بست، همچنان در فدراسیون سمت دارد و مشخص نیست که خسارت این پرونده نیز از کجا پرداخت شد. نمونه‌های فراوانی از این نوع قراردادها نظیر پرونده استراماچونی یا پرونده کالدرون وجود دارد؛ پرونده‌هایی که در آن‌ها، قراردادهایی با مربیان خارجی بسته شده است که رقم آن بالاتر از میزان استحقاق مربیان مربوطه بوده است و بعد هم طی یک فعل و انفعالاتی، پول مربی پرداخت نشده، سپس آن مربی از کشور خارج شده و ناگهان چند برابر رقم قرارداد اولیه به عنوان خسارت از باشگاه‌ها یا فدراسیون فوتبال مطالبه شده است. 

قطعا یکی از دلایل ناامیدی مردم و بعضی از مسئولان و کارشناسان نسبت به رسیدگی جدی به پرونده‌های فساد در فوتبال، همین مصادیقی است که شما اشاره کردید. متاسفانه در فوتبال ما تا دلتان بخواهد جرایم بدخیم یا سیاه داشته‌ایم. در این پرونده‌های سیاه نیز رد پای خیلی از مسئولان فدراسیون فوتبال و مدیران باشگاه‌ها وجود داشته است؛ البته منظور از مدیران باشگاه‌ها، هم اعضای هیات‌مدیره‌ها و هم مدیرعامل‌ها است. اما در سال‌های اخیر شاهد آن بوده‌ایم که متاسفانه خیلی راحت از کنار این پرونده‌ها عبور شده است و شاید به صورت تعمدی و برنامه‌ریزی‌شده، پرونده‌های سیاه به صورت جدی پیگیری نشده است. 

یادم هست که همین اواخر یک نفر با من تماس گرفت و گفت فلانی فشارها زیاد شده است و رسانه‌ها هر روز به پرونده فساد در فوتبال می‌پردازند. ایشان اما گفت که یکی از آقایان به او گفته است که نگران نباشد، چون رسانه‌ها ۱۰، ۱۵ روز یا نهایتا ۲۰ روز به این مساله می‌پردازند، بعد ماجرا تمام می‌شود. البته آن آقا خیلی هم حرف نابه‌جایی نزده است، چون بارها دیده‌ایم که چنین اتفاقی افتاده است، اگرچه خوشبختانه رسانه‌هایی هم بوده‌اند که در دو سه سال گذشته، اصطلاحا «ول‌کن ماجرا» نبوده‌اند. یعنی با وجود این که از نظر برخی آقایان، پرونده‌های قبلی فساد در فوتبال دفن شده است و فکر می‌کنند که روی آن‌ها خاک ریخته‌اند، اما هنوز هم رسانه‌هایی هستند که پرونده‌های قبلی را نبش قبر می‌کنند. این کار برخی رسانه‌ها، اقدام درستی است، چون هنوز اتفاق خاصی برای اعاده حقوق مردم نیفتاده است. 

تقصیر آقایان در پرونده ویلموتس، بی‌مبالاتی منجر به اتلاف اموال عمومی است 

در پرونده ویلموتس که شما مثال زدید، رئیس و اعضای هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال که پای قرارداد مربوطه را امضا کرده بودند، طبق اساسنامه خود فدراسیون فوتبال مسئول هستند. مسئولیت آن‌ها هم براساس جایگاهی تعریف می‌شود که آن زمان در فدراسیون داشتند، یعنی بالاترین مسئولیت متوجه شخص رئیس فدراسیون فوتبال است، چون در متن اساسنامه فدراسیون آمده است که مسئولیت امضای قراردادهای مالی و ... با رئیس فدراسیون است. تقصیر آقایان در این ماجرا که مشابه آن را در قراردادهای بسته‌شده میان باشگاه‌ها با مربیان خارجی هم دیده‌ایم، بی‌مبالاتی منجر به اتلاف اموال عمومی است. البته شاید آقایان بگویند که اموال فدراسیون فوتبال جزو بیت‌المال محسوب نمی‌شود، اما این اموال حتما متعلق به یک شخص نیست و اموال عمومی به حساب می‌آید. 

در قانون، بی‌مبالاتی منجر به اتلاف اموال عمومی از مصادیق «تقصیر» در امور کیفری است؛ یعنی حتما همین حالا دستگاه قضایی می‌تواند به این ماجرا ورود پیدا کند و برای آقایان با اتهام «تقصیر»، پرونده کیفری تشکیل دهد. البته جای طرح این سوال وجود دارد که چرا در همان زمان، کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال به موضوع ورود پیدا نکرد و برای افرادی که پای قرارداد ویلموتس را امضا نکرده بودند، پرونده تشکیل نداد؟ خیلی عجیب است که در آن زمان، کمیته اخلاق وارد ماجرا نشد. به نظر می‌رسد که آقایان عضو کمیته اخلاق چون خودشان توسط امضاکنندگان قرارداد ویلتموس منصوب شده بودند، حاضر نشدند که به این پرونده رسیدگی کنند؛ در حالی که همین آقایان در موضوع انتخابات فدراسیون فوتبال، به سرعت برق پرونده تشکیل دادند و رأی آن را یک هفته‌ای صادر کردند و کمیته استیناف هم طی دو روز رأی صادرشده را تایید کرد. 

چرا کمیته اخلاق به پرونده ویلموتس رسیدگی نکرد؟ چرا رسانه ملی عقب کشید؟ 

آقایان کمیته اخلاق در موضوع عدم رسیدگی به پرونده قرارداد ننگین ویلموتس منافع ملی را نادیده گرفتند. در حالی که این قرارداد از نظر نوع، مبلغ و کیفیت بارها در رسانه‌ها و بعضی دستگاه‌های نظارتی، جراحی شد. هدف از قراردادی که با آن مبلغ وحشتناک با ویلموتس بسته شد، این بود که این مربی خارجی وارد فوتبال ایران شود و از لحاظ فنی به فوتبال ما کمک کند که آخر هم این اتفاق نیفتاد؛ ایشان تیم ملی را تا آستانه حذف از مرحله مقدماتی جام جهانی پیش برد و بعد هم تیم را رها کرد و رفت. از نظر حقوقی، در این پرونده «فوتِ منفعت حتمی» اتفاق افتاده است. یعنی ما باید از این قرارداد یک منفعت حتمی می‌داشتیم که از بین رفت. 

در ماه‌های اول مطرح شدن موضوع پرونده قرارداد ویلموتس، رسانه ملی بارها از ابعاد گوناگون به این پرونده رسیدگی کرد، اما دوستان صدا و سیما ناگهان از این پرونده عقب‌نشینی کردند و دیگر آن را پیگیری نکردند. از رسانه ملی گله می‌کنم که چرا از این ماجرا عقب‌نشینی کردند و در سال‌های بعد، دیگر به پرونده ویلموتس رسیدگی نکردند؟ اگر مردم، شما را در مظان اتهام قرار دهند و بگویند که شما در موضوع قرارداد ویلموتس سازش کردید، چه جوابی دارید که بدهید؟ چرا صدا و سیما از این ماجرا عقب کشید؟ مگر کسی مؤاخذه یا محکوم شد؟ مگر حق مردم اعاده شد؟ مگر رسانه ملی، نمانده مردم نیست؟ پس چه اتفاقی افتاد که ناگهان تمام برنامه‌های تلویزیونی ساکت شدند و دیگر به پرونده قرارداد ویلموتس و پرونده قراردادهای مشابهی که در باشگاه‌ها با مربیان خارجی بسته می‌شود، رسیدگی نکردند؟ آقایان صدا و سیما حتما باید این ابهام را از ذهن مردم برطرف کنند.  

سه مقام تصمیم‌ساز کشور اعلام کرده بودند که به پرونده ویلموتس رسیدگی می‌کنند 

پرونده قرارداد ویلموتس که در آن هم اموال عمومی اتلاف شد و هم فوتِ منفعت حتمی اتفاق افتاد، جزو مواردی است که دستگاه قضایی هنوز هم می‌تواند به عنوان مدعی‌العموم به آن ورود پیدا کند. با وجود این که چند سال از این ماجرا نگذشته است، اما یادمان نرفته که سه نفر از مقامات مؤثر کشور در رسانه ملی حاضر شدند و اعلام کردند کسانی که در این پرونده تقصیر داشتند و باعث اتلاف اموال عمومی شدند، باید پول این قرارداد و خسارت‌های آن را از جیب خودشان پرداخت کنند؛ منظورم از سه مقام مؤثر و تصمیم‌ساز کشور، نخست جناب حجت‌الاسلام منتظری است که آن زمان دادستان کل کشور بودند و اکنون رئیس دیوان عالی کشور هستند، دوم حجت‌الاسلام پژمان‌فر، رئیس وقت کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و سوم حجت‌الاسلام درویشیان، رئیس وقت سازمان بازرسی کل کشور. 

این سه مقام مؤثر و تصمیم‌ساز اعلام کردند به موضوع پرونده ویلموتس رسیدگی می‌کنند و اگر ثابت شود تقصیر متوجه کسانی است که پای قرارداد را امضا کرده‌اند، باید پول قراداد و خسارت‌ها را از جیب خودشان بدهند. اکنون هم که حدود چهار سال از ماجرا گذشته، برای مردم جای سوال است که نتایج رسیدگی‌ها به پرونده ویلموتس چه شد و آیا ثابت نشد آقایانی که با ویلموتس قرارداد بسته بودند، مقصر هستند؟ 

بند ۲ ماده ۱۵۶ قانون اساسی و مواد ۲۲، ۲۹۰ و ۲۹۳ قانون آیین دادرسی کیفری، به دادستان‌ها تکلیف کرده است که باید حسب مورد، هر شخصی را که موجب نقض حقوق عامه شود، تعقیب کیفری نمایند. در موضوع پرونده ویلموتس نیز حتما حقوق عامه نقض شده است و دادستانی کل کشور می‌تواند به استناد مواد مذکور، از جانب مدعی‌العموم علیه متهمان پرونده تشکیل دهد. البته شنیده‌ام که پرونده‌ای در این زمینه در دستگاه قضایی تشکیل شده است، اما نمی‌دانم که بعد از چند سال، بررسی‌ها به کجا رسیده است. 

معلوم نیست که خسارت‌های پرونده ویلموتس از چه محلی پرداخت شد 

پرونده ویلموتس، حواشی گوناگونی دارد که نباید مغفول بماند؛ در این پرونده، یکی بحث خود قرارداد مطرح است و یکی هم بحث خسارات پرونده؛ از جمله خسارت تاخیر و تعدیه‌ای که به ما تحمیل شد، یا هزینه‌های بالای دادرسی که فدراسیون فوتبال ایران به دلیل محکوم شدن در پرونده، ناچار شد به مراجع بین‌المللی بپردازد و حق‌الوکاله‌های بسیار سنگینی که فدراسیون در این پرونده پرداخت کرد. این موارد نیز ناشی از تقصیر بعضی اشخاص است که در موضوع بررسی پرونده ویلموتس، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. اگر هم روزی پرونده‌ای در زمینه اتلاف اموال عمومی در مساله قرارداد ویلموتس تشکیل شود و بخواهند خسارت‌هایی را از مقصران دریافت کنند، باید همه این موارد را لحاظ کنند، چون تمام این هزینه‌ها از اموال عمومی پرداخت شده است. 

در حال حاضر من دقیقا نمی‌دانم که آیا پرونده‌ای با عنوان رسیدگی به موضوع تقصیر برخی اشخاص در اتلاف اموال عمومی در ماجرای قرارداد ویلموتس در دستگاه قضایی تشکیل شده است یا خیر، ولی انتظار ما این است که اگر چنین پرونده‌ای در دستگاه قضایی در جریان است، با سرعت بیشتری رسیدگی شود؛ زیرا متاسفانه آقایان ادعا می‌کنند که با فیفا هماهنگ کرده‌اند و قرارداد ویلموتس و خسارت‌های مربوط به آن را از محل مطالبات فدراسیون فوتبال ایران از فیفا پرداخت کرده‌اند. 

این ادعا را آقای تاج و همکاران ایشان مطرح می‌کنند، ولی اگر این ادعا صحیح باشد، فیفا باید یک رسید یا مدرک فیزیکی معتبر صادر کرده باشد که این پول از فلان محل پرداخت شده و پرونده بسته شده است. در رسانه‌ها بارها از آقای تاج خواسته‌ایم که مدرک مربوطه را در اختیار رسانه‌ها بدهند تا منتشر کنیم، اما هیچ‌وقت چنین مدرکی به رسانه‌ها داده نشده است. البته شنیده‌هایی وجود دارد مبنی بر این که این پول از طرف فیفا به حساب آقای ویلموتس رفته است، اما به خاطر تحریم‌ها بلوکه شده و هنوز به حساب ایشان ننشسته است. 

اگر این گونه است، پس چرا ویلموتس ساکت است؟ 

چون آقای ویلموتس می‌داند که بابت تاخیر بیشتر ایران، می‌تواند بازهم جریمه بگیرد. 

اگر این‌طور باشد که فاجعه اندر فاجعه است، چون مبلغ قرارداد ویلموتس و خسارت‌های مربوط به آن، نجومی بوده است و نجومی‌تر می‌شود. اما اگر هم حرف شما درست نباشد و آقایان، پول خسارت‌ها را از محل مطالبات ما از فیفا پرداخت کرده باشند، بازهم اشتباه است و نقش آقایانی که با تقصیر خود، باعث بروز اصل فاجعه شده‌اند، چه می‌شود؟ نباید چند نفر از آقایان اشتباه کنند، بعد پول کلانی را که فیفا برای فوتبال ایران در نظر گرفته است و می‌توان با استفاده از آن، زیرساخت‌های فوتبال کشورمان را اصلاح کرد، خرج ندانم‌کاری چند فرد مقصر شود.  

مجمع فدراسیون، در تاریخ فوتبال ایران به وظایف خود عمل نکرده است 

در موضوع پرونده اخیر مطرح‌شده در زمینه فساد در فوتبال یا همین پرونده ویلموتس یا پرونده‌های دیگری که به فساد یا تحمیل خسارت‌های کلان بر فوتبال ملی مربوط می‌شود، انتظار داریم که مجمع فدراسیون فوتبال به عنوان یک رکن اساسی فوتبال ایران به موضوعات ورود پیدا کند. اما در تمام این موارد شاهد آن بوده‌ایم که مجمع به طرز عجیبی در سکوت مطلق قرار دارد. این در حالی است که در همین پرونده فسادی که جدیدا مطرح شده، سخنگوی قوه قضاییه گفته است که ۱۸ نفر از جمله ۱۲ نفر از مدیران فعلی یا سابق فدراسیون فوتبال، تحت بازجویی قرار گرفته‌اند و بعضی از آن‌ها تحت بازداشت موقت قرار گرفته‌اند، اما بازهم صدایی از مجمع در این زمینه درنیامده است. در چنین شرایطی، سوال مردم این است که پس مجمع فدراسیون، به چه کار فوتبال ما می‌آید؟ 

درباره موضوع مجمع فدراسیون فوتبال، باید مسائل مختلفی را مد نظر قرار داد؛ یکی بحث ترکیب فعلی مجمع، دوم بحث اختیارات تعریف‌شده برای مجمع در اساسنامه و مهمتر از همه این‌ها، این که مجمع فدراسیون فوتبال تا به حال در عمل چه نقشی در فوتبال ما ایفا کرده است. در مجموع اگر بخواهیم در یک جمله نقش مجمع از گذشته تا امروز را بیان کنیم، باید بگوییم ظاهرا هر زمانی که انتخابات فدراسیون بوده است، آقایان عضو مجمع، یک شب یا دو شب قبل در تهران جمع شده‌اند و انتخابات را برگزار کرده‌اند و بعد هم به شهر خودشان بازگشته‌اند. 

درباره اختیارات مجمع، باید به این نکته توجه کرد که در ماده ۲۳ اساسنامه فدراسیون فوتبال آمده است که تصویب یا اصلاح اساسنامه فدراسیون و مقررات انتخاباتی و دستورالعمل برگزاری مجمع از جمله اختیارات مجمع است. همچنین انتخاب یا عزل رئیس فدراسیون، نواب رئیس و اعضای هیات‌رئیسه نیز در اختیار مجمع فدراسیون قرار دارد. ضمن این که انتخاب یا عزل رئیس، معاون یا اعضای ارکان مستقل فدراسیون شامل کمیته انضباطی، کمیته اخلاق، کمیته استیناف، کمیته انتخابات و کمیته حسابرسی نیز جزو اختیارات مجمع است. همچنین طبق اساسنامه، عزل سایر ارکان اصلی فدراسیون نیز با مجمع است، حتی انحلال فدراسیون نیز جزو اختیارات مجمع است و اگر آقایان عضو مجمع توجه داشته باشند، متوجه می‌شوند که طبق همین اساسنامه مصوب، چه اختیارات مهمی دارند که متاسفانه نسبت به آن غافل هستند. 

اما سوال مهم این است که تا کنون به جز مساله برگزاری انتخابات و تصویب اساسنامه که آن هم پر از ایرادات حقوقی است، مجمع فدراسیون فوتبال چه کار دیگری انجام داده است؟ این در حالی است که اساسنامه فدراسیون نیز همیشه بدون بررسی جزئیات و صحبت‌های موافق و مخالف درباره هرکدام از مواد آن، به صورت یک پکیج یک‌جا در مجمع به تصویب می‌رسد و اصلا این‌طور نیست که کسی در مجمع بتواند نسبت به جزئیات اساسنامه، ایرادی بگیرد. این مسائل نشان می‌دهد که مجمع فدراسیون در طول تاریخ فوتبال ملی کشورمان به وظیفه خودش عمل نکرده است. 

حضور غیرقانونی ۹ ماهه برخی اعضای هیات‌رئیسه، پس از استعفای تاج 

اگر همین دوره‌های اخیر فدراسیون فوتبال را بررسی کنیم، از دوره ریاست آقای کفاشیان گرفته تا دوره‌های متمادی که در گذشته یا امروز آقای تاج رئیس فدراسیون بوده و هستند، تا دوره‌هایی که دیگران رئیس یا سرپرست فدراسیون بوده‌اند، تا به حال سابقه نداشته است که مجمع، رئیس یا نایب‌رئیس یا حتی یکی از اعضای هیات‌رئیسه را به دلیل عملکرد ضعیف یا نارضایتی مردم برکنار کرده باشد. 

البته فقط یک بار این اتفاق افتاد که آن هم در دوره آقای عزیزی خادم بود که ایشان به صورت موقت عزل شد، چند ماه بعد هم مجمع یکی از اعضای هیات‌رئیسه را عزل کرد. اما به جز این یک مورد که به این خاطر انجام شد که یک عده‌ای از فدراسیون بروند و یک عده دیگری بیایند، هیچ زمان دیگر، مجمع به وظیفه قانونی خود برای استیضاح رئیس یا ارکان فدراسیون فوتبال به دلیل عملکرد ضعیف یا اتلاف اموال عمومی، پایبند نبوده است. 

در همین دوره قبل از ریاست آقای عزیزی خادم و پس از استعفای آقای تاج، درباره اعضای هیات‌رئیسه فدراسیون کاملا غیرقانونی عمل شد؛ به نحوی که طبق خود اساسنامه، اعضای هیات‌رئیسه نباید بیشتر از چهار سال در این سمت باشند، مگر این که دوباره انتخابات برگزار شود و این افراد رأی بیاورند، اما در آن دوره، اعضای هیات‌رئیسه برای چهار سال و ۹ ماه در این سمت قرار داشتند، در حالی که هیچ بند یا تبصره‌ای در اساسنامه نیامده است که این‌ها می‌توانند بعد از استعفای رئیس، بیش از مدت قانونی به عنوان عضو هیات‌رئیسه فعالیت کنند.

سوال ما از اعضای مجمع این است که چرا جلوی تخلف آشکار این افراد را نگرفتید و آن‌ها را برکنار نکردید؟ چرا عده‌ای باید به مدت ۹ ماه به صورت غیرقانونی فوتبال مملکت را اداره کنند و پاسخگوی هیچ‌کس هم نباشند؟ پس نقش مجمع فدراسیون فوتبال چیست و چرا به اختیارات قانونی خود عمل نکرده است؟ این مسائل نشان می‌دهد که اعضای محترم مجمع فدراسیون فوتبال که شخصیت حقیقی آن‌ها بسیار برای من محترم است، در مجموع در قالب مجمع، متاسفانه در بسیاری از موارد غفلت کرده‌اند و به صورت سهوی یا عمدی، مقررات را زیر پا گذاشته‌اند.

همین حالا که یک پرونده بزرگ فساد در فوتبال در دستگاه قضایی مطرح شده است، آیا وقت آن نرسیده است که مجمع، یک جلسه فوق‌العاده برگزار کند و مدیران منصوب خود را استیضاح کند و از آن‌ها بپرسد که چرا این تخلفات در زیرمجموعه شما رخ می‌دهد؟ متاسفانه مجمع در حالی به وظایف خود عمل نمی‌کند که طبق اساسنامه، بالاترین مرجع برای تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری، تعیین مدیران و قانون‌گذاری در حوزه فوتبال، مجمع فدراسیون فوتبال است. 

خواسته ما این است که مجمع و سایر ارکان فدراسیون فوتبال به مقرراتی که خودشان وضع کرده‌اند، احترام بگذارند، زیرا نتیجه قانون‌شکنی‌هایی مانند حضور اعضای هیات‌رئیسه در سمت‌های خود به مدت ۹ ماه بیشتر از مهلت قانونی، چیزی جز همین وضع نامناسب امروز فوتبال ما نیست. 

منبع: سایت دیده‌بان ایران 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر