کد خبر: 215071
A

معمای باستان‌شناسی: پیکر اسکندر مقدونی را کوسه خورده یا زیر خیابا‌ن‌های اسکندریه دفن شده است؟

سرنوشت پیکر اسکندر مقدونی همچنان یک معمای حل‌نشده است. برخی می‌گویند بقایای او زیر خیابان‌های اسکندریه مصر مدفون است، برخی دیگر احتمال می‌دهند که کوسه جسد او را خورده باشد. آیا پاسخی برای این معما وجود دارد؟

معمای باستان‌شناسی: پیکر اسکندر مقدونی را کوسه خورده یا زیر خیابا‌ن‌های اسکندریه دفن شده است؟

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ سرنوشت پیکر اسکندر مقدونی همچنان یک معمای حل‌نشده است. برخی می‌گویند بقایای او زیر خیابان‌های اسکندریه مصر مدفون است، برخی دیگر احتمال می‌دهند که کوسه جسد او را خورده باشد. آیا پاسخی برای این معما وجود دارد؟

اسکندر در سال ۳۲۳ پیش از میلاد، سیزده سال پس از تاسیس یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های جهان، درگذشت و از خود معمایی برجای گذاشت که همچنان یکی از بزرگ‌ترین مسائل حل‌نشده در باستان‌شناسی محسوب می‌شود.

سال‌هاست که پژوهشگران درباره محل دفن او بحث می‌کنند و نظریه‌های مختلفی مطرح شده است؛ از زادگاهش مقدونیه (یونان امروزی) گرفته تا مصر. مقبره او مانند جام مقدس یا تابوت عهد به یک افسانه باستان‌شناسی تبدیل شده که نسل‌های متعددی از باستان‌شناسان را مجذوب خود کرده است.

نیکلاس ساندرز، استاد بازنشسته انسان‌شناسی و باستان‌شناسی دانشگاه بریستول بریتانیا و نویسنده کتاب زندگی اسکندر مقدونی، در گفت‌وگو با نشریه لایو ساینس گفته است: «تا زمانی که مقبره اسکندر پیدا نشود، او همچنان در یک وضعیت نیمه‌افسانه‌ای باقی می‌ماند و همین موضوع باعث می‌شود که نظریه‌ها، گمانه‌زنی‌ها و بحث‌های جدید درباره او ادامه پیدا کند.»

جست‌وجویی که به جایی نرسید

در طول قرن‌ها، بسیاری در جست‌وجوی مقبره اسکندر مقدونی بوده‌اند، اما هنوز هیچ نشانه‌ای از آن پیدا نشده است.

زاهی حواس، باستان‌شناس، متخصص مصر باستان و وزیر پیشین آثار باستانی این کشور، می‌گوید: «یادم هست که در سال ۱۹۶۳، وقتی دانشجو بودم، مردی یونانی در نزدیکی ایستگاه قطار اسکندریه مشغول حفاری بود. من اغلب برای دیدن کارهایش می‌رفتم. او پنج سال به جست‌وجو ادامه داد، اما هیچ چیز پیدا نکرد.»

با این حال، آیا پژوهشگران هیچ پیشرفتی در کشف محل دفن اسکندر داشته‌اند؟ کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا، باستان‌شناس و بنیان‌گذار مؤسسه پژوهشی فرهنگ اسکندریه هلنی، که در حال حاضر در شهر اسکندریه مصر مشغول حفاری است، می‌گوید بیش از هر زمان دیگری به حل این معما نزدیک شده است.

او معتقد است که مقبره احتمالا زیر خیابان‌های اسکندریه امروزی و در محل تلاقی دو گذرگاه باستانی دفن شده باشد. شواهدی از جمله مجسمه‌ای هلنیستی و بقایای شهری متعلق به همان دوران، نشان می‌دهد که این منطقه می‌تواند محل دفن اسکندر باشد.

پاپاکوستا اظهار داشت: «من در نقطه‌ای کلیدی از این جست‌وجو هستم و فکر می‌کنم شانس بیشتری برای پیدا کردن مقبره او نسبت به هر فرد دیگری دارم.»

چرا یافتن مقبره اسکندر مقدونی دشوار است؟

یکی از دلایلی که این مقبره هنوز کشف نشده، جابه‌جایی‌های متعدد پیکر اسکندر پس از مرگ اوست. گفته می‌شود که او بیش از یک‌بار به خاک سپرده شده، عاملی که یافتن آرامگاه اصلی او را پیچیده‌تر کرده است.

علاوه بر این، اسناد تاریخی درباره مقبره او بسیار محدود است و بیشتر روایت‌هایی که در دسترس‌اند، صدها سال پس از مرگ او نوشته شده‌اند. به گفته پل کارتلیج، استاد بازنشسته فرهنگ یونان در دانشگاه کمبریج، هر یک از این منابع تاریخی با جهت‌گیری‌های سیاسی یا جانبدارانه نوشته شده‌اند. به همین خاطر «باید تمام این گزارش‌ها را با دیده تردید نگریست».

مشکل دیگر این است که هیچ تصویر دقیقی از مقبره اسکندر وجود ندارد که بتواند باستان‌شناسان را در جست‌وجوی آن راهنمایی کند. نیکلاس ساندرز، پژوهشگر باستان‌شناسی، می‌گوید نبود این تصاویر، کار تحقیقات را دشوارتر کرده است.

اما شاید بزرگ‌ترین مانع این باشد که شهر مدرن اسکندریه عملا روی بقایای شهر باستانی ساخته شده است.

زاهی حواس می‌گوید که بخش بزرگی از اسکندریه امروزی، به‌ویژه مرکز شهر، روی بقایای شهر باستانی ساخته شده است.او توضیح می‌دهد: «تئاتر باستانی زمانی کشف شد که در حال ساخت خانه‌ها بودند و مقبره‌های زیرزمینی هم به همین شکل پیدا شدند.»

یافتن مقبره اسکندر مستلزم حفاری در مناطقی است که امروزه محل زندگی و کار مردم است. چالشی که بدون شواهدی محکم درباره وجود یک اثر تاریخی در این مکان‌ها، انجام آن چندان آسان نخواهد بود.

آنچه درباره مرگ و دفن اسکندر مقدونی می‌دانیم

بر اساس نوشته‌های مورخانی مانند پلوتارک، اسکندر مقدونی در سن ۳۲ سالگی، بین شب دهم ژوئن تا صبح یازدهم ژوئن ۳۲۳ پیش از میلاد، در بابل (عراق امروزی) درگذشت. علت مرگ او همچنان موضوعی بحث‌برانگیز است؛ برخی می‌گویند که او به بیماری‌هایی مانند تیفوس یا مالاریا مبتلا شد، برخی دیگر احتمال می‌دهند که شراب مسموم نوشیده و به قتل رسیده است. حتی برخی نظریه‌ها مطرح می‌کنند که او ممکن است به اشتباه زنده‌به‌گور شده باشد.

با این حال، آنچه قطعی است، این است که پیکر اسکندر مومیایی شد و بطلمیوس اول سوتر یکی از ژنرال‌های او که از نزدیک‌ترین یاران و محافظانش بود، در انتقال جسد او نقش کلیدی داشت.

پل کارتلیج، می‌گوید: «جسد او از عراق امروزی به سوریه منتقل شد و سپس در سفری که بیش از دو سال طول کشید، نزدیک به هزار و ۶۰۰ کیلومتر جابه‌جا شد تا به مصر برسد.»

بطلمیوس اهداف روشنی داشت. اسکندر وارثی مشخص برای تاج‌وتخت باقی نگذاشته بود. هرچند همسرش رکسانا باردار بود و احتمال می‌رفت که او یک وارث نامشروع هم داشته باشد اما به گفته کارتلیج، ساخت مقبره‌ای باشکوه برای اسکندر می‌توانست جایگاه بطلمیوس را به‌عنوان جانشین مشروع او تثبیت کند.

پس از رسیدن به مصر، پیکر اسکندر ابتدا به دره پادشاهان در نزدیکی اقصر، جایی که بسیاری از فرعون‌های دوره پادشاهی نوین مصر دفن شده بودند، منتقل شد. در همین زمان، شهر تازه‌تاسیس اسکندریه در حال ساخته‌شدن بود.

کارتلیج می‌گوید: «در سال ۳۰۵ پیش از میلاد، یعنی ۱۸ سال پس از مرگ اسکندر، جسد او به اسکندریه منتقل شد. در آن زمان، دربار سلطنتی و کاخ در این شهر ایجاد شده بود و دفن اسکندر در آنجا می‌توانست جایگاه شهر را بیش از پیش تثبیت کند.»

چند دهه بعد، استرابو، جغرافی‌دان یونانی، گزارش داد که بطلمیوس چهارم فیلپاتور، چهارمین فرعون از دودمان بطلمیوسی و نتیجه بطلمیوس اول، جسد اسکندر را به آرامگاه باشکوه «سوما» در اسکندریه منتقل کرد. این اطلاعات در کتاب «مقبره اسکندر: دوهزار سال وسواس برای یافتن فاتح گمشده» (۲۰۰۶) ذکر شده است.

با این حال، سرنوشت نهایی مقبره اسکندر همچنان یکی از بزرگ‌ترین معماهای تاریخ باستان است.

حدود ۳۰۰ سال بعد، در دوران حکومت آگوستوس، نخستین امپراتور روم (۲۷ پیش از میلاد تا ۱۴ میلادی)، مقبره اسکندر همچنان در اسکندریه پابرجا بود.

پل کارتلیج می‌گوید: «آگوستوس مشتاق بود پیکر اسکندر را از نزدیک ببیند. گفته می‌شود که او هنگام خم شدن برای تماشا، به‌طور اتفاقی به جسد برخورد کرد و بینی مومیایی را شکست.»

اما پس از آن برای چندین قرن، هیچ اشاره‌ای به مقبره اسکندر در منابع تاریخی دیده نمی‌شود.

کارتلیج می‌گوید: «از حدود سال ۵۰۰ میلادی به بعد دیگر هیچ اشاره‌ای به مقبره اسکندر در متون تاریخی یافت نمی‌شود و نام آن به‌کلی از منابع مکتوب حذف می‌شود.»

نظریه‌های جنجالی درباره مقبره اسکندر

قرن‌ها در متون تاریخی هیچ اشاره‌ای به مقبره اسکندر مقدونی نشد و همین موضوع زمینه‌ساز گمانه‌زنی‌ها و حتی نظریه‌های توطئه درباره سرنوشت آن شده است. این وقفه‌های تاریخی، جست‌وجو برای یافتن محل دقیق مقبره را دشوار کرده است.

نیکلاس ساندرز این دوره‌های زمانی بدون ثبت تاریخی را غیرعادی می‌داند. او می‌گوید: «تنها حدود ۳۰۰ سال پس از مرگ اسکندر است که نخستین گزارش درباره مقبره او به ثبت می‌رسد و اکثر منابع تاریخی مربوط به آن ۶۰۰ سال بعد نوشته شده‌اند. در این فاصله چه اتفاقی افتاده؟ چرا هیچ گزارشی در این دوره وجود ندارد؟»

به گفته ساندرز، مقبره اسکندر برای قرن‌ها یکی از زیارتگاه‌های شناخته‌شده در دنیای مدیترانه باستان بوده و در آن زمان محل آن برای همه مشخص بوده است.

یکی از فرضیه‌ها این است که چون همه از محل مقبره آگاه بودند، نیازی به ثبت موقعیت دقیق آن در متون تاریخی احساس نمی‌شد. اما نظریه دیگری می‌گوید که با گسترش مسیحیت، رقابتی میان مسیحیان و پیروان آیین اسکندر مقدونی شکل گرفت. به گفته ساندرز، کلیسا ممکن است عامدانه تلاش کرده باشد آثار مقبره اسکندر را از بین ببرد تا زیارتگاه مسیح به مهم‌ترین مکان زیارتی جهان باستان تبدیل شود و رقیب نداشته باشد.

کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا، باستان‌شناسی که معتقد است بیش از هر زمان دیگری به حل این معما نزدیک شده، احتمال می‌دهد که محل دقیق مقبره در جریان حمله صلیبیون به اسکندریه در سال ۱۳۶۵ از دست رفته باشد. با این حال، او تاکید می‌کند که هیچ سند تاریخی‌ نشان نمی‌دهد که مقبره یا جسد اسکندر در این حمله نابود شده باشد.

یک فرضیه دیگر این است که گروهی از پیروان اسکندر بقایای او را پنهان کرده باشند. گفته می‌شود این گروه که زمانی در اسکندریه فعال بودند، حتی پس از کمرنگ شدن آیین پرستش اسکندر، همچنان به او وفادار ماندند.

لیمنئوس پاپاکوستا می‌گوید: «من معتقدم که روحانیون پیرو آیین اسکندر از مقبره او محافظت کرده‌اند. او در آن زمان همچنان به‌عنوان یک خدای مقدس پرستیده می‌شد و وقتی مسیحیان شروع به تخریب نمادهای بت‌پرستی کردند، این روحانیون احتمالا پیکر و تابوت او را مخفی کرده‌اند.»

با وجود تمام این نظریه‌ها، بیشتر پژوهشگران معتقدند که مقبره اسکندر همچنان در اسکندریه قرار دارد، اما زیر لایه‌های این شهر مدفون شده است.

لیمنئوس پاپاکوستا می‌گوید: «ما مطمئن هستیم که اسکندر در اسکندریه دفن شده، چرا که در قرن اول میلادی گزارش‌هایی از بازدیدکنندگان مقبره او از جمله امپراتوران روم مانند ژولیوس سزار وجود دارد.»

اما سوال اصلی این است که مقبره دقیقاً در کجای اسکندریه قرار دارد؟

جست‌وجو در باغ‌های شلالات

کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا در حفاری‌های سال ۲۰۰۹ به کشفی غیرمنتظره دست یافت که در مقاله‌ای در نیوزویک به آن اشاره کرده است.

او می‌گوید: «آخرین روز حفاری بود و آماده بودیم که فصل کاری را به پایان برسانیم، اما درست در همان لحظه، این مجسمه را پیدا کردیم. یک جور معجزه بود.»

به گفته پاپاکوستا، نقشه‌های توپوگرافی و منابع تاریخی نشان می‌دهند که منطقه‌ای که این مجسمه در آن کشف شد، به محل احتمالی مقبره اسکندر نزدیک است. از آن زمان، تیم او به کاوش در این منطقه ادامه داده و اکنون معتقد است که مقبره می‌تواند در باغ‌های شلالات، در نزدیکی موزه ملی اسکندریه باشد؛ جایی که بقایای دیوارهای باستانی شهر نیز قرار دارد.

او می‌گوید: «منابع تاریخی نشان می‌دهند که در دوران باستان، کاخ‌های سلطنتی در این منطقه قرار داشته‌اند، اما تاکنون هیچ حفاری‌ در این محل انجام نشده بود.»

محل حفاری در کنار محل تقاطع دو خیابان اصلی در اسکندریه باستان قرار دارد، که در نوشته‌های آکیلس تاتیوس، نویسنده یونانی قرن دوم میلادی، به آن اشاره شده است.

پاپاکوستا می‌گوید: «او نوشته که مقبره اسکندر در چندصد متری غرب این تقاطع قرار داشته است.»

او توضیح می‌دهد که به لطف حفاری‌های اخیر تیمش خیابان کانوپیک را شناسایی کرده و حالا خیابان سلطنتی، یکی دیگر از خیابان‌های مهم آن دوره، نیز کشف شده است.

آیا مقبره اسکندر زیر آب است؟

برخی از پژوهشگران معتقدند که کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا مسیر اشتباهی را دنبال می‌کند.

پل کارتلیج می‌گوید که جسد اسکندر احتمالا درون یک آرامگاه بزرگ در مجموعه‌ای سلطنتی قرار داشته است، اما این مجموعه در جایی متفاوت از آنچه پاپاکوستا تصور می‌کند، واقع شده است.

او توضیح می‌دهد: «آرامگاه‌ها معمولا سازه‌هایی مستحکم و قابل‌شناسایی هستند. برای مثال، آرامگاه آگوستوس در رم همچنان قابل مشاهده است. پس چرا آرامگاه اسکندر دیده نمی‌شود؟ پاسخ ساده است، بخش بروخیوم اسکندریه، جایی که مجموعه سلطنتی در آن قرار داشت، در کنار دریا بود و حالا نیز زیر آب است.»

بروخیوم منطقه‌ای در اسکندریه باستان بود که اقامتگاه‌های سلطنتی در آن قرار داشت. اما نقشه‌های تاریخی نشان می‌دهند که سطح دریا از زمان اسکندر چندین متر بالا آمده است و به احتمال زیاد، بخش‌های بزرگی از شهر قدیمی، از جمله کاخ‌های سلطنتی، اکنون زیر آب رفته است.

در سال‌های اخیر، غواصان در امتداد ساحل اسکندریه جست‌وجو کرده و قطعاتی از سازه‌های باستانی را در اعماق آب کشف کرده‌اند.

اما حتی اگر آرامگاه اسکندر پیدا شود، تضمینی نیست که جسد او همچنان در آن باشد. کارتلیج می‌گوید: «اگر پیکر او درون تابوتی که بتواند آن را حفظ کند، قرار نداشته باشد، دیگر هرگز پیدا نخواهد شد.»

او حتی احتمال عجیبی را مطرح می‌کند: «به نظر من، این امکان وجود دارد که جسد اسکندر را کوسه‌ها خورده باشند.»

محل احتمالی مقبره اسکندر

با این حال ساندرز معتقد است که مقبره اسکندر هنوز در خشکی و احتمالا زیر خیابان‌های پرجنب‌وجوش منطقه مزاریطه قرار دارد، منطقه‌ای که زمانی مرکز شهر باستانی اسکندریه بوده و کاخ‌های سلطنتی در آن جای داشته است.

او می‌گوید: «احتمال کشف مقبره در حال حاضر بسیار کم است مگر اینکه پروژه‌های ساخت‌وساز جدید نیاز به تخریب و کندوکاو در اعماق زمین داشته باشد. باور اینکه مقبره در جایی غیر از این مکان باشد برای من تقریبا غیرممکن است.»

زاهی حواس نیز بر این باور است که احتمالا این مقبره توسط باستان‌شناسانی کشف نخواهد شد. به گفته او بسیاری از آثار باستانی اسکندریه، از جمله تئاتر و مقبره‌های زیرزمینی، به‌طور تصادفی در جریان ساخت‌وسازهای مدرن کشف شدند. او می‌گوید: «من واقعا معتقدم که مقبره اسکندر مقدونی یک روز به‌طور اتفاقی کشف خواهد شد.»

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر