ماجرای مصادره اموال شجریان در دهه ۶۰ چه بود؟
سالهای دهه ۶۰، فراز مهمی از تاریخ سیاسی معاصر ایران است. در این سالها شجریان با پرویز مشکاتیان آلبومهای تازهای تولید میکند اما از میان آلبومهای مشترک آنها بیداد به خاطر محتوای سیاسی اجتماعی آن ویژه است.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۷ همکاری خود را با رادیو، به دلیل «پخش آهنگهای مبتذل و تشویق به فرهنگ کابارهای» ادامه نداد. پس از ۱۷ شهریور همان سال، هنرمندان گروههای شیدا و عارف و هوشنگ ابتهاج که آن زمان رئیس بخش موسیقی رادیو بود به نشانه اعتراض از رادیو خارج شدند.
با راهاندازی کانون چاووش به وسیله محمدرضا لطفی و با حمایت هوشنگ ابتهاج، هنرمندان خارج شده از رادیو به آن پیوستند. محمدرضا شجریان و شهرام ناظری در آلبومهای مشترک کانون چاووش آوازهای انقلابی و میهنی خواندند. در آلبوم چاووش۲ که از آلبومهای مشترک شجریان و ناظری بود، شجریان شب نورد را خواند: «شب است و چهره میهن سیاهه/نشستن در سیاهی ها گناهه/تفنگم را بده تا ره بجویم/که هرکه عاشقه پایش به راهه …»
محمدرضا لطفی هم در یادداشتی که در خبرنامه داخلی آوای شیدا در سه بخش منتشر کرد، به آشنایی و همکاریاش با شجریان در اجرای «شب نورد» و «سرای امید» اشاره کرده و نوشته است: «شجریان هرگز سیاسی نبود و هرگز ما بحث سیاسی با هم نداشتیم… شش ماه پیش از روز قیام، شجریان درگیر مسائل انقلاب نبود، شاید خیلی هم نمیدانست دارد چه میگذرد. من نیز هرگز عادت نداشتم که کسی را به سویی بکشانم و به همین دلیل راجع به مسائل سیاسی صحبتی نمیکردم. یک روز که به آپارتمان من در امیرآباد آمد با من صحبت کرد گفت در بین راه که میآمدم یک اعلامیه دست من دادهاند که از همه خواستهاند به جنبشش مردم بر علیه شاه بپیوندند. اعلامیه را خواندم که متعلق به جبهه ملی یا شاید نهضت آزادی بود. در چهرهاش عکسالعملی ندیدم، اما راجع به اوضاع کمی با ایشان صحبت کردم. پس از چند هفته احساس کردم که مسائل او را متاثر کرده. چند ماه قبل از این دیگر کسی نبود که بتواند در مقابل کشتارها و حکومت نظامی بیتفاوت بماند و همین امر باعث شد که من بتوانم از او بخواهم که اثر شبنورد را در استودیو بل بخواند.»
سالهای دهه ۶۰، فراز مهمی از تاریخ سیاسی معاصر ایران است. در این سالها شجریان با پرویز مشکاتیان آلبومهای تازهای تولید میکند اما از میان آلبومهای مشترک آنها بیداد به خاطر محتوای سیاسی اجتماعی آن ویژه است.
او میخواند: «شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار/مهربانی کی سر آمد شهریاران چه شد؟»
شجریان در مستند علیرضا میر اسدالله می گوید: «اعتراض را در جامعه و در درون خودم می دیدم، آمدم بیانش کردم.»همین موضوع با واکنش برخی مسئولان روبرو شد.
او بدون اشاره به تاریخ مشخصی از تهدید شدن به مصادره اموالش هم یاد میکند: «یکی از آیتاللهها حکم مصادره اموال داده بود، همه نوارهایم را بردم بیرون. فرش و مبل را گفتم بیایند ببرند. نوارهایم را سه بار بعد از انقلاب جابه جا کردم، با چه گرفتاری.»
لطفی گفته است که این اولین کار موسیقی ایرانی بود که گروهی ایرانی آن را به ملت هدیه میکرد. تاثیر این اثر و سرود آزادی چنان بود که بیشتر مردم آن را زمزمه میکردند و این گونه سرنوشت گروه شیدا و چاووش رسماً به انقلاب گره خورد.
اما شجریان به صراحت در مصاحبهاش با ص