سرانجام «تک خوانی زنان» نتیجه ای جز آنچه برای خوانندگی مردان بوجود آمده نیست/ یعنی ابتذال
سایت نزدیک به احمد توکلی نوشت: سخن گفتن از تک خوانی زنان امری بی هنگام، بی حاصل و حتی انحرافی است. برای تک خوانی زنان در این شرایط نتیجه ای جز آنچه برای خوانندگی مردان در حال حاضر در صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی شاهد هستیم متصور نیست!
به گزارش دیده بان ایران؛ اظهارات اخیر عیسی کلانتری درباره «دستور قاطع» امام خمینی به وزیر وقت ارشاد درباره پخش صدای تک خوانی زنان هر چند از لحاظ صراحت باعث شگفتی شد اما نفس آن یعنی «حرمت نداشتن صدای زنان در صورت نداشتن مفسده» برای کسانی که از آرای فقهی ایشان و تنی چند از مراجع دیگر در این زمینه خبر داشتند چندان هم عجیب نبود.
آنچه باعث شگفتی است انتساب سخنی به این درجه از حساسیت و قاطعیت به شخصی است که حضور ندارد و دایره راویان آن از دو نفر تجاوز نمی کند و قاعدتا از حکم تواتر داشتن نیز خارج است و محل اعتنا نیست مگر اینکه سندی برای آن ارائه شود. بنابراین چنانکه قابل پیش بینی بود این اظهارات نادقیق با تکذیب وزیر وقت ارشاد و ستاد تنظیم و نشر آثار امام نیز مواجه شد. اما آنچه در این نوشته مورد نظر است نه خود این اظهارات بلکه موقعیتی است که این سخنان در آن مطرح شده یا مورد توجه قرار می گیرد.
در این زمینه باید توجه داد در شرایطی که کیفیت آواز و خوانندگی مردان هم سال به سال به خصوص در صدا و سیمای ما تنزل کرده و به جای پخش صداهای پرورده و اصیل شاهد پخش صداهایی شبیه به هم و بعضا ناهنجار با موسیقی بسیار سبک و حتی می توان گفت مبتذل همراه با اشعار سخیف هستیم- تا جایی که به گفته برخی کارشناسان هنر موسیقی ذایقه مخاطب را اساسا تخریب و او را از تغذیه مناسب فرهنگی محروم کرده-، سخن گفتن از تک خوانی زنان امری بی هنگام، بی حاصل و حتی انحرافی است. برای تک خوانی زنان در این شرایط نتیجه ای جز آنچه برای خوانندگی مردان در حال حاضر در صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی شاهد هستیم متصور نیست!
برای درک این وضعیت باید کیفیت موسیقی پخش شده در سال های اخیر به خصوص در یک دهه گذشته را با موسیقی دهه ۶۰ و ۷۰ مقایسه کرد، یعنی زمانی که چه آثار تولید شده در عرصه موسیقی اصیل ایرانی یا همان سنتی و چه آثار ساخته شده در زمینه پاپ از عیار و کیفیت بالایی برخوردار بودند تا حدی که برخی از آن ها برای همیشه در تاریخ موسیقی این سرزمین ماندگار خواهند بود و به گفته برخی کارشناسان برخی از آنها در حوزه موسیقی سنتی جایگاهی بی بدیل در تاریخ هنر این سرزمین دارند.
به همین ترتیب باید پرسید در شرایطی که موضوع نشان دادن ساز و حساسیت به نمایش آن هنوز برای مدیران رسانه ملی از حالت «مساله» خارج نشده و همین امر هم باعث رنجیدگی برخی نوازندگان تراز اول موسیقی کشورمان شده مطرح کردن تک خوانی زنان فارغ از مساله حرمت شرعی داشتن یا نداشتن آن چیزی بیش از یک برخورد سطحی و شتابزده نیست.
آنچه صدا و سیما به آن نیاز دارد در درجه اول ذائقه سازی برای مخاطب عام است. باید همانطور که در برنامه های سلامت محور رادیو و تلویزیون دایم از مضرات تغذیه فست فودی یا نوشابههای گازدار و ... پرهیز داده می شود در برنامه های هنری و فرهنگی مربوط به موسیقی نیز به غذای روح مخاطب و آنچه به خورد او داده می شود توجه و حساسیت نشان داد و هر غذای آماده و بی کیفیتی را به خورد او نداد.
البته مدت هاست که در تلویزیون شاهد تولید برنامه در زمینه موسیقی با کیفیت هستیم اما این قبیل برنامه ها هیچگاه از دایره متخصصان یا مخاطبان جدی موسیقی فراتر نرفته. آنچه صدا و سیما به آن نیازمند است ارتباط با مخاطب عام و سلیقه سازی در این زمینه است. متاسفانه به نظر می رسد در این زمینه صدا و سیما عنان خود را به سلیقههای نازلی سپرده وبه خصوص در سال های گذشته به بهانه جلب نظر مخاطب عام یا سلیقه جوانان در عمل به پخش موسیقی مبتذل تن داده است. یک بار شنیدن موسیقی و اشعار این قبیل آثار عمق ماجرا را برای شنوندهای که ذایقه سالم تری در موسیقی دارد آشکار می کند.
نقش هنر موسیقی در فرهنگ سازی امر بسیار مهمی است ونمی توان به ساگی آن را نادیده گرفت. این امر به خصوص در موسیقی و آواز ایرانی به خوبی جلوه گر است. انس با اشعار بزرگان ادبیات فارسی و آشنایی با مضامین عالی فکری نهفته در این گنج بی پایان از طریق موسیقی هم به گونه ای گسترده تر و هم به صورتی عمیقتر ترویج خواهد شد و کیست که نداند سخن گفتن از «هویت ایرانی» بدون شناوری در دریای بی پایان این مضامین ناممکن است.