پایتخت هفت را بدهید «مسعود ده نمکی» بسازد!
با شروع فصل ششم سریال پرمخاطب «پایتخت» و همزمان با شکل گیری داستان انتقاد ها نسبت به آن هم آغاز و روند رو به رشدی را به خودش گرفت. در این بین مشخصاً برخی کاربران موسوم به جریان ارزشی در شبکه های اجتماعی و رسانه های اصولگرا با مخاطب قرار دادن عوامل این سریال آنها را به تشویش فضای معنوی و شکستن حرمت خانواده متهم کردند. این انتقادهای گزنده و صدالبته تاثیر گذار از یک سوی یک جریان خاص همانطوریکه پیش بینی میشد تا جایی پیش رفت که علی عسکری رییس سازمان صداوسیما طی نامه ای به معاونش خواهان بررسی این موضوع شد و در نامه ای نوشت: «لازم است بررسی شود این اقدام حاصل اشتباه، بیتوجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنهانگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن؟!»
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ با شروع فصل ششم سریال پرمخاطب «پایتخت» و همزمان با شکل گیری داستان انتقاد ها نسبت به آن هم آغاز و روند رو به رشدی را به خودش گرفت. در این بین مشخصاً برخی کاربران موسوم به جریان ارزشی در شبکه های اجتماعی و رسانه های اصولگرا با مخاطب قرار دادن عوامل این سریال آنها را به تشویش فضای معنوی و شکستن حرمت خانواده متهم کردند.
این انتقادهای گزنده و صدالبته تاثیر گذار از یک سوی یک جریان خاص همانطوریکه پیش بینی میشد تا جایی پیش رفت که علی عسکری رییس سازمان صداوسیما طی نامه ای به معاونش خواهان بررسی این موضوع شد و در نامه ای نوشت: «لازم است بررسی شود این اقدام حاصل اشتباه، بیتوجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنهانگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن؟!»
اعتراض رییس سازمان صداوسیما پس از آن صورت گرفت که برخی از کاربران در شبکه های مجازی، نمایش سکانسی که در آن رحمت و همسرش روی موتور نشسته و در جاده چالوس میرانند را نوعی کپی برداری از فیلم همسفر با بازی گوگوش و بهروز وثوقی معرفی کردند.
روزنامه کیهان نیز مانند اکثر موارد مشابه ساکت ننشست و ضمن اشاره به سکانس پایانی که آن را "ادای دین به سینمای آن دوره و بازیگرانش" دانست، ایرادات این سریال را منحصر به این صحنه ندانست و نوشت: «نه فقط قسمت آخر مجموعه پایتخت که کل فیلمنامه و اکثر قسمتهای پایتخت ۶ مورد اعتراض منتقدان قرار گرفته و باعث شده تا این مجموعه را فاقد ارزشهای کیفی لازم جهت پخش در رسانه ملی بدانند.»
روزنامه جوان هم پا را از این نیز فراتر گذاشت و همزمانی پخش قسمت آخر سریال پایتخت با پخش فیلم همسفر از شبکه من و تو را مشکوک دانست و نوشت: «شبکه "من و تو" ظهر جمعه گذشته فیلم سینمایی "همسفر" را پخش میکند، همان شب هم در شبکه اول سیما، قسمت آخر سریال پایتخت با ارجاع به این فیلم سینمایی و البته فیلم دیگری به نام "ممل امریکایی" به کار خود پایان میدهد، آیا این تقارن زمانی سهوی بوده است؟!»
روزنامه خراسان هم البته در این بین همه تقصیرها را متوجه محسن تنابده کرده و نوشت: محسن تنابنده طراح سریال «پایتخت» که پیشتر اعلام کرده بود دیگر با صداوسیما همکاری نخواهد کرد، آگاهانه اشارات تلویحی قسمت آخر سریال را به سینمای پیش از انقلاب، در قصه گنجانده است تا با حاشیهسازی، فشار افکار عمومی برای ادامه سریال «پایتخت» را به دوش سازمان صداوسیما بیندازد و در عین حال، با نمایش ژست اپوزیسیون، همکاری با رسانه ملی را نفی کند.
اما با گدشت بیش از دو هفته از پایان این سریال انتقادها از عوامل آن همچنان ادامه دارد. روزنامه کیهان در شماره امروزش باردیگر با انتقاد نسبت به داستان پایتخت شش آنرا با سریال پدرسالار مقایسه کرد با اشاره به ضعف ها و بی احترامی ها و حرمت شکنی هایی که این سریال به در نوروز 99 به نمایش گذاشته است نوشت: اینکه بخواهیم برای رسیدن به هدف از هر وسیلهای استفاده کنیم، این روش و این الگوی فرهنگ ماکیاولیسم است و در فرهنگ انسانی و اسلامی جایی ندارد. (اینجا)
این در حالی است که در مقابل برخی دیگر از کارشناسان نظر دیگری در این رابطه دارند. رضا صائمی منتقد سینما و تلویزیون در رابطه با همین موضوع می گوید: تغییرات در شخصیتهای مجموعه پایتخت «جبری و اجتماعی است». شخصیتها تغییر کردهاند و سادگی گذشته را ندارند. حتی کسی مثل فهیمه حالت تهاجمی پیدا کرده و حس زرنگبازی در این افراد دیده میشود. فراموش نکنیم یک دهه از آغاز پایتخت گذشته است. کافی است نگاهی به عکسهای ۱۰ سال پیش خودمان بیندازیم و آنها را مرور کنیم. یقینا حس میکنیم ۱۰ سال پیش چقدر صاف و سادهتر بودیم و حالا چقدر تغییر کردهایم. این تغییرات جبری و اجتماعی بوده است.
وقتی ساختار فرهنگی ما پر از اشکالات اخلاقی است و فرهنگ ریاکاری در این جامعه نهادینه شده، این افراد نیز به تدریج به این ساختار تن میدهند. اگر از منظر جامعهشناسی به مسئله نگاه کنیم یکی از مباحث مهم، تضاد بین ساختارها و عاملیت است. آیا ساختارها به رفتار ما شکل میدهند یا اراده و عاملیت انسانها، جامعه را میسازد؟ بسیاری از جامعهشناسان عقیده دارند اراده فردی در مقابل ساختار اجتماعی قوی نیست و ما تحت تأثیر محیط قرار میگیریم و رفتارمان تغییر میکند.
وی درباره انتقادهایی که به این سریال می شود هم گفت: از منظر روانشناسی چون مخاطب سالها با این شخصیتها زندگی کرده، آنها را دوست دارد و نسبت به آنها سمپات دارد به همین دلیل توقع و انتظار رفتارهای منفی و پرخاشگرانه از آنان ندارد. این تغییرات در همه ما و موقعیتهای اجتماعی وجود دارد. اما وقتی به عرصه نمایش گذاشته میشود مثل آیینهای واقعیتهای تلخ و گزنده جامعه را به نمایش میگذارد. این، انتقاد ضمیر ناخودآگاه مخاطب به خودمان و وضعیت بد اخلاقی در جامعه ما است.
شخصیتهای پایتخت برای ما نماد کهن الگوها و هنجارهایی بودهاند که برایمان کمرنگ شده بود و با دیدن آنها به حس آرامش دست پیدا میکردیم. اما الان با دیدن تنش بین آنها این تنش به خود ما منتقل میشود. انتظار ما از این شخصیتها از بین میرود. به همین دلیل آزاردهنده است. (اینجا)
موضوع مهمی که بخش دیگری از مخاطبان این سریال هم پس از فاصله گرفتن از آن متوجه اش شده و می گویند همانطوریکه مردم روستا و شهر و استان ما طی 10 سال گذشته بارها و بارها تغییر کرده اند این انتظار بیهوده ای است که شخصیت های داستان سریال محبوب چند دهه اخیر صداوسیما همچنان «علیه الاسلام» و صاف و ساده باقی بمانند و در مدینه فاضله خودساخته رسانه ملی به زندگی خود ادامه دهند.
بنابراین اگر رسانه ملی میخواهد به دلیل فشار برخی گروه های خاص! با دستپاچگی در زمین دشمن فرضی نیاندازد بهتر است فصل های هفتم، هشتم، و. . . را به مسعود ده نمکی بدهد تا او پایتخت جدیدی را برای مردم به نمایش بگذارد. تنها در این صورت است که اگر سارو نیکا با آرایش غلیظ و بهتاش با الفاظ زشت کوچه بازاری و بهروز با هرویین هم جمله بسازند هیچ منتقدی جرات ندارد به داستان ایرادی بگیرد چون قرار است آخر داستان همه به راه راست هدایت شوند.
*تحریریه دیده بان ایران