آرشیو صداوسیما آنقدر غنی است که از الان تا ۳۰ سال دیگر هم میشود از تصاویرش مستند ساخت
من برای ساخت مستند «پدر طالقانی» سراغ مرکز اسناد انقلاب اسلامی رفتم و از آنها تصاویری از «تقی شهرام» و «وحید افراخته» خواستم، گفتند نداریم، پیش خودم گفتم مگر میشود من مستندساز کلی تصویر از این دو نفر دارم، ولی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نداشته باشد!
به گزارش دیده بان ایران؛ در اولین روز برگزاری دوازدهمین جشنواره فیلم مستند «سینما حقیقت» مستندی با نام «پدر طالقانی» به نمایش درآمد. این مستند بلند سینمایی که محصول مشترک سازمان هنری رسانهای اوج و شبکه افق سیماست، نگاهی دارد به زندگی مرحوم آیتالله طالقانی. محمدعلی محمددوست، کارگردان این مستند در گفتوگو با «جوان» به چرایی و چگونگی ساخت این مستند پرداخته است.
این مستند در روزهایی رونمایی میشود که پرداختن به زندگی چهرههای تاثیرگذار انقلاب، سرعت گرفته و حرف و حدیثهایی هم در پی آن بوده است؛ از مستند زندگی مرحوم منتظری تا مستندی که درباره مهندس بازرگان ساخته شده، این اوجگیری در ساخت مستند پرتره را چگونه میبینید؟
الحمدلله که این اتفاق افتاده است، به نظرم برای پرداختن به آن بسیار هم دیر شده و باید حداقل از حدود ۳۰ سال پیش این اتفاق رخ میداد. ما سی و چند سال است که هیچ حرفی درباره شخصیتهای انقلاب نزدیم و کسانی پیدا میشوند که از این فضا سوءاستفاده کنند و با تحریف واقعیتها، افرادی مثل آیتالله طالقانی یا حتی مهندس بازرگان را مال خود میکنند در حالی که این افراد برای انقلاب اسلامی و مردم هستند.
«پدر طالقانی» عنوانی است که اعضای گروهک تروریستی مجاهدین خلق برای آیتالله طالقانی استفاده میکردند، چرا همین اسم را انتخاب کردید؟
به همان دلیلی که ابتدا اشاره کردم، میخواستم بگویم این شخصیت برای ماست نه آنها، اتفاقاً امام خمینی (ره) درباره وفات آیت الله طالقانی میفرمایند: «من برادری را از دست دادم و ملت پدری را» و لفظ پدر ملت را برای آیت الله طالقانی استفاده میکنند که تأکیدی بر جایگاه طالقانی برای انقلاب اسلامی و مردم است. از طرفی هم این اسم از نظر ژورنالیستی جذابیت داشت. ما در این مستند با ۵۰ چهره گفت و گو گرفتیم که هر کدام مشغلههای کاری زیادی داشتند و هماهنگی با آنها خیلی زمان میبرد.
پروسه تولید چقدر زمان برد؟
ما این مستند را پنج سال پیش آغاز کردیم و امسال قسمت سوم آن که درباره مسائل بعد از انقلاب تا وفات آیت الله طالقانی است، بعد از حدود ۵/۱ سال کار به پایان رسید. این مستند در اصل سه قسمت ۶۰ دقیقهای است که از آن پنج مستند ۴۰ دقیقهای اخراج میشود؛ مستندی هم که در جشنواره رونمایی شد یک ادیت ۱۱۰ دقیقهای از آن سه قسمت است.
اشاره کردید که خیلی دیر شروع به ساخت مستند درباره چهرههای انقلاب کردیم، این تأخیر ناشی از چیست؟
اینکه ما درباره چهرههای انقلاب مستند نمیسازیم، به سلیقه مدیران باز میگردد. تا وقتی مدیران فرهنگی ما متوجه اهمیت این کار نشوند، تلاش من مستندساز به نتیجه نمیرسد. من میخواستم درباره جلال آل احمد، مستند بسازم، طرح مستند را با هر کدام از مدیران گروههای تلویزیونی مطرح کردم، به خاطر اینکه «جلال» را نمیشناختند، آن را رد میکردند و روی طرح خط میکشیدند. همه چیز به ذهن آن مدیر باز میگردد تا وقتی ندانند که جلال برای انقلاب است و هنوز هم برای جوانان امروز حرف دارد، نمیتوان کاری کرد. مشکل اصلی را باید در ذهن مدیران جستوجو کرد.
«پدر طالقانی» یک «مستند درام» است و در روزهایی تولید شده که اکثر مستندسازها سراغ مستندهای گفتوگومحور با تصاویر محدود آرشیوی میروند که جمع کردنش آسانتر است، چه شد شما سراغ کار سختتر رفتید؟
تفاوت «دایکو درام» با مستندهای گفتوگومحور، شبیه تفاوت تماشای یک فیلم سینمایی با خواندن یک روزنامه است. اصلاً کیفیت کار قابل قیاس نیست، در روزنامه شما یکسری اطلاعات را میگیرید، اما در فیلم سینمایی یک داستان برای شما روایت میشود. مستند درام، داستانی دارد و اطلاعات را در قالب آن بیان میکند. این کار باعث میشود مخاطب با مستند بهتر ارتباط برقرار کند و درک بهتری از آن داشته باشد تا اینکه صرفاً بخواهد چند گفتوگو را تماشا کند، البته مستند گفتوگومحور جذابیتهای خود را دارد، اما بهترین مستند آرشیوی یا مستند گفتوگومحور قابل قیاس با یک مستند درام نیستند. این را هم بگویم که یکی از دلایلی که مستندسازان ما بیشتر سراغ مستندهای گفتوگومحور میروند این است که ما به آرشیو دسترسی نداریم.
تصاویر آرشیوی مستند «پدر طالقانی» را از کجا به دست آوردید؟
تصاویر نابی داریم که اغلب از آرشیوهای شخصی و خصوصی استخراج شده است.
به دسترسی نداشتن مستندسازان به آرشیو اشاره کردید، در حالی که صداوسیما آرشیوی غنی دارد و حتی «من و تو» توانست با دسترسی به آن چندین مستند بسازد؟!
قبل از اینکه مستند «انقلاب ۵۷» از شبکه «من و تو» پخش شود، به آرشیو صداوسیما مراجعه کردم و از آنها برای ساخت مستندی درباره انقلاب تصویر خواستم، مدیر وقت آرشیو گفت: فقط ۴۰ دقیقه تصویر میدهد و در آخر هم تصاویر دستچندم به من داد. بعد که مجموعه «انقلاب ۵۷» پخش شد، سراغ همان مدیر رفتم و گفتم حداقل همان تصاویر را به من بده تا نشان دهم چه دروغهایی درباره انقلاب گفتهاند! جالب است باز هم گفت: نمیدهم! من نمیدانم در ذهن مدیران آرشیو چه میگذرد، من اگر جای آنها بودم به مستندسازان انقلابی میگفتم بیایید از آرشیو استفاده کنید و درباره انقلاب تا میتوانید مستند بسازید. آرشیو صداوسیما آنقدر غنی است که از الان تا ۳۰ سال دیگر هم میشود از تصاویرش مستند ساخت.
چرا آرشیو به آن سوی مرزها میرود، اما در اختیار جوانهایی که میخواهند برای انقلاب کار کنند، قرار نمیگیرد؟
واقعاً نمیدانم جواب این سؤال چیست، اگر اسم این کار را خیانت نگذاریم چه اسمی میشود برای آن انتخاب کرد؟! این آرشیو را میخواهند برای چه زمانی؟
ساخت مستند در ایران هنوز هم وابسته به حمایت نهادها و ارگانهاست، چه زمانی میشود به سمت استقلال سینمای مستند رفت؟
دلیل اصلیاش کمبود منابع مالی است و مستندها معمولاً بازگشت سرمایه ندارند. برای همین ساخت مستند بدون حمایت از عهده فرد بر نمیآید. نکته دوم به منابع و آرشیوها بازمیگردد که در اختیار نهادها و ارگانهاست. آنها هم که تصویر و اطلاعات به بیرون نمیدهند! من برای ساخت مستند «پدر طالقانی» سراغ مرکز اسناد انقلاب اسلامی رفتم و از آنها تصاویری از «تقی شهرام» و «وحید افراخته» خواستم، گفتند نداریم، پیش خودم گفتم مگر میشود من مستندساز کلی تصویر از این دو نفر دارم، ولی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نداشته باشد!