مسعود جعفری جوزانی: در سینمای ایران زد و بند و مافیا وجو دارد
مسعود جعفریجوزانی که فیلم «پشت دیوار سکوت» او قرار بود از مدتها پیش اکران شود و بعد از دو سال بالاخره از هفته گذشته رنگ پرده را به خود دید میگوید زد و بندهایی که در اکران سینما وجود دارد باعث تعویق اکران فیلمش شده است.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران : مسعود جعفری جوزانی در سال 95 فیلمی با موضوع خونهای آلوده که از فرانسه وارد کشور شد را کارگردانی کرد، اثری که اکرانش با مشکلات زیادی روبرو شد و چندین بار به تعویق افتاد. حتی چندین بار بحث اکران این فیلم در سال 96 نیز مطرح شد اما هر بار به دلیلی این مسئله رنگ واقعبت به خود نگرفت. به نظر میرسد موضوع فیلم نیز حساسیتهایی را به وجود آورده اما جوزانی کارگردان این اثر معتقد است باید مردم را آگاه کرد و مسئله پنهانی از آنها نباید وجود داشته باشد. مسعود جعفری جوزانی در گفتوگو با خبرآنلاین از این فیلم، دغدغههایی که برای ساخت آن داشته و البته شرایط بد اکران میگوید.
اگر موافق باشید بحث را از اکران فیلم شروع کنیم و اینکه بعد از چند بار تاخیر «پشت دیوار سکوت» بالاخره رنگ پرده را به خود دید....
این روزها با این اتفاقات و زد و بندهایی که در سینما موجود است اکران کردن فیلمها کار مشکلی شده است. این روزها ساختن فیلم یک مسئله است، اما اکران کردن آن مسئله بسیار بزرگتر و مهمتری شده است. متاسفانه ما پیش از اکران فیلم تلاشهای زیادی کردیم و چندین بار نیز قرار بر اکران شد اما هر بار مشکلاتی پیش میآمد.
یعنی شما هم به وجود مافیا در سینمای ایران اعتقاد دارید؟
وقتی با یک تلفن مدیر سینما را میترسانند و او هم فیلمی را اکران نمیکند یعنی مافیا وجود دارد، اما با ترسیدن نمیشود کاری از پیش برد. مافیا وجود دارد اما برای ما که چیزی برای از دست دادن نداریم مافیا هم ترسی ندارد. این اتفاق درباره دفاتر سینمایی هم افتاد و عدهای با زد و بند خیلی از این دفاتر را تعطیل کردند و خودشان همه چیز را دردست گرفتند. پخش فیلمها هم دست خودشان افتاده و هر زمان که خودشان دوست داشته باشند هر فیلمی را که بخواهند اکران میکنند.
به نظرتان به تعویق افتادن فیلم چقدرش به دلیل سوژه فیلم و مسئلهای که در آن روایت شد، بوده است؟
موضوع این فیلم درباره ایدز و خونهای آلوده فرانسوی است، اما موضوع واقعیتی بوده که وجود داشته و حساسیت برانگیز نیست اما عدهای این حساسیتها را ایجاد میکنند، مثلا در یک جشنواره به این فیلم اهمیت نمیدهند، میگوییم عیبی ندارد و موضوع را دوست ندارند. برای آدمی مثل من هم این مسائل مهم نیست ولی واقعیت این است که من این فیلم را برای کسانی ساختم که الان همین کار را میکنند، افرادی که داوطلبانه به خانههای بیماران میروند و آنها را معالجه میکنند. آنها سازمان دارند، تشکیلات راه اندازی کردند و دختر من سحر نقش واقعی یکی از این افراد را در فیلم بازی میکند. این فیلم به اولین باری که ایدز توسط خونهای آلودهای که از فرانسه وارد شد و در ایران پخش شد میپردازد. این مسئله در فیلم مطرح میشود و بخشهایی از مستندش هم در فیلم موجود است.
قطعا پرداختن به موضوعی چون خونهای آلوده وارد شده دغدغه شما به عنوان یک فیلمساز بوده که به سراغ آن رفتید. درست است؟
من معتقدم باید واقعیتها را با مردم در میان گذاشت، نباید روی اتفاقهای مهمی که در جامعه میافتد سرپوش بگذاریم چون مردم حق دارند از واقعیتها خبر داشته باشند. وقتی اتفاقات بدی میافتد و آمارها هم آنها را نشان میدهند سعی نکنیم آنها را از مردم پنهان کنیم، به اصطلاح مثل آشغالهای روی زمین آنها را زیر فرش پنهان نکنیم. دغدغه من در این زمینه هم نقش زیادی داشت، خونهایی که از فرانسه وارد و به مردم تزریق شدند مسئله مهمی بود که مشکلات زیادی را در پی داشت و هنوز هم دارد.
پس در واقع شما تلاش کردید در این فیلم به شکل صریح و باز مسائلی را مطرح کنید؟
چرا باید با این اتفاق به سلامت مردم جامعه لطمه وارد شود و کسی پاسخگوی آن نباشد. این مسئله هم به طور مستقیم با سلامت مردم جامعه در ارتباط است، بحث داروهای تاریخ گذشته هم همینطور، این مسئله هم جرم است و جامعه را به فساد میکشاند. اما جای سوال و تعجب است که چرا کسانی که این جرمها را مرتکب میشوند راست راست برای خودشان راه میروند و هیچ عاقبتی برایشان در نظر گرفته نمیشود. این بیماری جهان را گرفته و بالاخره وارد ایران هم میشد، حالا یا دیرتر یا زودتر. اما مشکل این بود که همه قدرتمندان سعی کردند این قضیه را جارو و زیر فرش کنند و تا مدتها میگفتند ما ایدز نداریم. این نداشتن گفتنها مسئلهای را حل نمیکند و نتیجهاش این میشود که زمانی که ما داشتیم فیلم را میساختیم یکی از روزنامه گزارشی از 8 برابر شدن این بیماری ظرف یک سال خبر داد.