کد خبر: 44966
A
فرزاد جمشیدی مجری شهور تلویزیون:

به فرانسه مهاجرت می کنم/ صدا و سیما من را نمی پذیرد

از طرف دوستان هموطنم به فرانسه دعوت شدم. تا آن‌جا که می‌دانم برنامه‌ای است مربوط به تلویزیون و دانشگاه فرانسه یعنی هم بحث آموزش است و هم تصویری‌. تا آن‌جا که می‌دانم برنامه‌ای است برای فارسی‌زبانان فرانسه.

به فرانسه مهاجرت می کنم/ صدا و سیما من را نمی پذیرد

دیده بان ایران: فرزاد جمشیدی مهاجرت می‌کند،‌ مجری که خبر بازگشتش به سیما واکنش های بسیاری داشته، می‌گوید تلویزیون علاقه ای برای همکاری با او ندارد. او دیروز در گفت‌وگو با  شهروند تایید کرد که بالاخره تصمیمش را گرفته و قصد دارد برای ادامه کار و فعالیت هنری‌اش به فرانسه مهاجرت کند. با فرزاد جمشیدی درباره تصمیمش مبنی بر مهاجرت از ایران پرسیدیم. این گپ کوتاه را در زیر می‌خوانید:

 آقای جمشیدی دیروز در رسانه‌ها اعلام شد که شما برای اجرای برنامه در شبکه‌های فارسی‌زبان اروپایی دعوت شدید و به احتمال زیاد از ایران می‌روید. این خبر شایعه است یا قرار برای همیشه مهاجرت کنید؟

این دومین‌بار است که برای اجرای برنامه‌های تلویزیونی به خارج از کشور دعوت می‌شوم. نه ‌سال ٨٨ شایعه بود و نه امروز. ‌سال٨٨ از سوی شبکه‌های حوزه خلیج‌فارس دعوت شدم، همان ‌سال در نامه‌ای سرگشاده عنوان کردم که مهاجرت نمی‌کنم. فکر می‌کردم باید بمانم و آموخته‌هایم را به مردم سرزمینم منتقل کنم، همان مردمی که لقب «مرغ سحر» را برایم انتخاب کردند. اما حالا جور دیگری فکر می‌کنم.

 پس این‌بار پس از ٥‌سال دوری از اجرا، تصمیم قطعی گرفتید که ایران را ترک کنید؟

بله، این ‌بار باید بروم. این دعوتنامه ٦ ماه قبل به دستم رسید، اما در تلویزیون زمزمه‌هایی شنیده می‌شد مبنی بر بازگشتم به تلویزیون و از سرگیری اجراهایم. من این ٦ ماه را صبر کردم، با خودم فکر کردم،‌ جمع و تفریق کردم، اما از تلویزیون خبری نشد. الان در مملکت خودم از من دعوت نمی‌کنند، نه‌تنها دعوت نمی‌کنند، بلکه با بی تفاوتی با من برخورد می‌کنند. پس برایم راهی باقی‌ نمانده،‌ من یک هنرمندم و باید به فعالیت هنری‌ام ادامه دهم. باید دانشم را جایی دیگر، در سرزمینی دیگر در اختیار فارسی‌‌زبانان قرار دهم.

 در روز‌های اخیر تعدادی از استادان جامعه مدرسین حوزه‌ علمیه‌ قم ضمن انتشار نامه‌ سرگشاده‌ای خطاب به رئیس رسانه‌ ملی، با بیان انتقاد شدید از ضعف مشهود برنامه‌های سحرگاهی ماه رمضان، خواستار بازگشت شما به تلویزیون شده بودند.

من ١١ ماه‌ سال را تحقیق و پژوهش می‌کنم تا در ماه خدا بتوانم برنامه آبرومندی ارایه کنم. اساتید جامعه مدرسین احساس کردند که امسال جایی از برنامه‌های مناسب ماه مبارک رمضان درد می‌کند، خلأیی احساس کردند و نظرشان را مطرح کردند. اما تمام این چراها را باید از آنهایی پرسید که ممانعت می‌کنند.

مقام معظم رهبری در سال ۸۴ خطاب به ریاست وقت صدا و سیما جناب ضرغامی نامه‌ای نوشتند که طی آن ضمن اظهار نظر کلی درباره ی برنامه های ویژه ی ماه مبارک رمضان در آن سال (۱۳۸۴) در پاراگرافی از برنامه ی سحرگاهی شبکه ی یک سیما نیز نام برده و از بنده یاد فرموده بودند.«مجری جوان شیرین بیان که انصافا نمره‌شان ٢٠ است»

 اکنون این مجری جوان شیرین بیان بعد از پنج سال دوری از صدا و سیما از فرط بی اعتنایی مسئولین رسانه ی ملی دارد به یک کشور دیگر مهاجرت می کند آیا این رویداد برای مسئولین مذکور مهم است؟ بنده که می گویم نیستدر هر حال من اصراری به بازگشت به تلویزیون ندارم. من فرزند صداوسیما هستم و پدر باید فرزند خود را دعوت کند.

 حالا قرار است کجا بروید؟

از طرف دوستان هموطنم به فرانسه دعوت شدم. تا آن‌جا که می‌دانم برنامه‌ای است مربوط به تلویزیون و دانشگاه فرانسه یعنی هم بحث آموزش است و هم تصویری‌. تا آن‌جا که می‌دانم برنامه‌ای است برای فارسی‌زبانان فرانسه.

 و حرف آخر

در این آستانه ی رفتن ام از ایران آیا حق دارم به حرمت ۲۵ سال کار و تلاش در صدا و سیما و کسب رتبه های عالی و ابرومند برای رسانه ی ملی، دو تا سوال بپرسم و انتظار داشته باشم که مسئولین محترم رادیو و تلویزیون کشورمان به این دو سوال جواب بدهند؟ بنده همین دو تا پاسخ را به عنوان حق الزحمه ی این همه سال تلاش و تجربه در رسانه ی ملی می پذیرم:

هفت سال خون‌دل خوردم و به جد و جهد و جان، برنامه های سحرگاهی ماه مبارک رمضان را روی آنتن بردم تا رسانه ی ملی در معنوی ترین لحطه های سال، لقمه ی حرف حساب به دهان مخاطبین بگدارد. اکنون پنج سال است که نگذاشتید این برنامه را اجرا کنم. آیا برنامه های سحرگاهی ارتقاء پیدا کردند؟ آیا آن لقمه های حرف حساب باز هم به مردم تعارف شد یا اینکه تلویزیون ها در وقت مقدس سحرهای رمضانی خاموش شدند؟!

دوم اینکه روزگاری نویسنده ای نکته پرداز (امیر مهدی ژوله) گفته بود: ماه رمضانی که اذان اش را مرحوم موذن راده ی اردبیلی سر ندهد؛ ربنای لش را استاد شجریان نخواند و سریال اش را رضا عطاران نسازد، ماه رمضان نیست. مردم خوب و فهیم کشورم ضلع چهارمی هم به این سه گانه افزودند و آن اینکه: سحرهای تلویزیون اش را هم فرزاد جمشیدی اجرا کند. می توانیم  بپرسیم از ما چهار نفر، کداممان به عنوان ثروت و سرمایه برای رسانه ی ملی باقی مانده ایم؟

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر