یانی برای اجرا به ارکستر سمفونیک تهران پیشنهاد داده است/ دوست دارم در تخت جمشید ارکستر سمفونیک برگزار شود
شما نمیدانید من چقدر دوست داشتم ارکستر سمفونیک کشورم در یک مکان تاریخی مثل تخت جمشید یا دیگر مکانها که در ایران عزیزمان کم نداریم، اجرا داشته باشد؛ چرا که این اتفاق میتواند باعث شناساندن و معرفی جاذبههای تاریخی کشورمان به جهانیان باشد. درواقع ما باید از این مکانهای تاریخی برای شناساندن فرهنگ، تاریخ و هنرمان استفاده کنیم و مطمئن باشیم با این حرکت که هزینه بسیاری نخواهد داشت تاثیرات موثری در جامعه بینالمللی خواهیم گذاشت
دیده بان ایران: شهرداد روحانی چهره نامآشنای موسیقی کلاسیک بیش از یک سال است که رهبری دایم و مدیریت هنری ارکستر سمفونیک تهران را به عهده گرفته است. او که جایگاه بینالمللی دارد در تمام این مدت سعی داشته ارکستر را به شرایط ایدهآل و استاندارد برساند؛ شرایطی که شاید هیچگاه برای ارکستر فراهم نشده و هم اکنون شاهد برخی اتفاقات مثبت برای تنها ارکستر کلاسیک دولتی کشورمان هستیم.
این آهنگساز و رهبر ارکستر که در کنار فعالیتهای برونمرزیاش برنامه مدونی برای درخشانشدن آینده ارکستر سمفونیک تهران در نظر دارد، در مدت حضورش در جایگاه رهبری توانسته چندین هزار مخاطب را به دیدن اجراهای ارکستر ترغیب کند؛ مخاطبانی که به گفته او بسیار موسیقی باکیفیت و بیکیفیت را از هم تشخیص میدهند.
روحانی که این روزها در تلاش برای بهبود وضع و جایگاه ارکستر در کشور و خارج از کشورمان است، در گفتوگویی تفصیلی به بیان اهداف و برنامههای ارکستر و نیز تأثیراتش در جامعه کنونی پرداخته است که در ادامه میخوانید.
از مرداد ماه سال گذشته رهبری ارکستر سمفونیک تهران به شما محول شد؛ تاکنون چه تغییراتی در شرایط ارکستر و نوازندهها صورت گرفته است؟
متاسفانه از روز اولی که مسئولیت ارکستر را به عهده گرفتم، وضع خیلی درستی نداشت و من ارکستر را با همان شرایط به دست گرفتم و سعی کردم با اهدافی که داشتم این سازمان را به نقطه ایدهآل برسانم؛ به طوری که از ابتدا برای ارکستر برنامههای ماهانه در نظر گرفتم و توانستیم این برنامه را تا به امروز اجرایی کنیم. از سوی دیگر سفر به شهرستانها و خارج از کشور یکی از اتفاقات نادری بود که در این مدت برای ارکستر رخ داد؛ به طوری که ارکستر برای نخستینبار در ٥ شهر جنوبی کشور، شیراز و کرج به روی صحنه رفت و توانست مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند به گونهای که در هر شهر شاهد حضور هزاران علاقهمند به موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک تهران بودیم.
اتفاق دیگری که خیلی برایمان باارزش بود حضور آقای «ریکاردو موتی» بود که یکی از بزرگترین رهبران موسیقی کلاسیک دنیاست. در واقع این اتفاق در ٨٠ سال قدمت ارکستر سمفونیک تهران تا به حال رخ نداده بود که رهبر ارکستری در این سطح ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کند. ایشان به همراه ٥٢ نفر از بهترین نوازندگان اپراهای ایتالیا و حدود ٦٠ نفر از خوانندگان گروه کر به ایران آمدند و با ارکستر سمفونیک تهران ادغام شدند که ما یک برنامه مشترک در تالار وحدت تهران و یک برنامه خیلی مهم در فستیوال «راوونا» ایتالیا در ماه جولای داشتیم. در این فستیوال هم همان رپرتوار تهران را اجرا کردیم و جالب اینکه گنجایش سالن ٣٨٠٠ نفر بود و حتی یک صندلی خالی هم دیده نمیشد.
همه این اتفاقات نتیجهاش این است که ارکستر تا به امروز از لحاظ توانایی سیر صعودی طی کرده و اتفاق دیگری که بنا به مدارکی که موجود است اینکه از همان روز اول تا به امروز تمام برنامههای ارکستر سمفونیک تهران با بلیتفروشی کامل اجرا شده است.
در صورتی که بلیتفروشی و استقبال از ارکستر موضوعی بوده که همیشه جای ابهام داشته؟
بله و این را من نمیگویم و آمار نشان میدهد. این اتفاق خیلی جالبی است چرا که وقتی برای همکاران غیرایرانیام در خارج از کشور تعریف میکنم که برنامههای ماهانه ارکستر سمفونیک تهران همیشه با بلیتفروشی کامل همراه است، تعجب میکنند. به نظرم این خود مسأله مهمی است که نباید به راحتی از کنارش گذشت.
ارکستر برای نخستینبار به شهرهای مختلف ایران سفر کرده و این در حالی است که متاسفانه در هیچ شهر کشورمان سالنهای استاندارد برای اجرای ارکستر سمفونیک وجود ندارد و در تهران هم فقط تالار وحدت و رودکی مناسب ارکستر است.
بله؛ نداشتن سالن مناسب در شهرستانها یکی از مشکلات اساسی کشورمان است. همه شهرها سالنهای همایشی دارند که متأسفانه مناسب برنامه ارکستر سمفونیک نیستند. شاید بتوان موسیقیهای دیگر در آنجا اجرا کرد اما موسیقی ارکستر سمفونیک نیازمند فضای دیگری است که نداشتیم و مجبور شدیم در جنوب کشور و در شهرهای اهواز، آبادن و بوشهر در سالنهای ورزشی اجرا داشته باشیم که البته با استقبال بسیار زیادی از سوی مردم این شهرها مواجه شدیم؛ به طوری که در آبادان حدود ٤هزار نفر و در باغ عفیفآباد شیراز هم بیش از ٢٥٠٠ نفر اجرا را دیدند که واقعا این مسأله در ٨٠ سال تاریخ ارکستر سابقه نداشته است.
درواقع میتوانیم بگوییم با توجه به برنامههای ارکستر در طی یک سال و نیم و نیز میزان استقبال از آن، ارکستر توانسته فضای جامعه را تغییر دهد و همه نگاهها را به خود جلب کند؟
بله؛ وقتی که شما میبینید برنامههایتان اینقدر استقبال میشود، خود نشاندهنده این است که حتما کیفیتی به شنوندهها میدهید که به سالن میآیند و اجراها را میبینند. من معتقدم شنوندههای ایرانی خیلی باهوشند و اینطور نیستند که هر چیزی به آنها دهیم، قبول کنند؛ شنوندههای ایرانی یکبار بیایند و کیفیت کار ضعیف را ببینند، مطمئنا دیگر نخواهند آمد.
از طرفی من سعی کردم با انتخاب رپرتوارهای متعدد برنامههای متنوعی برای مخاطبان داشته باشیم؛ همچنین در چند اجرا که مختص نوجوانان، جوانان و کودکان بود، سعی در معرفی ارکستر، سازها و موسیقی کلاسیک کردیم که خیلی مثبت و تأثیرگذار بود به طوری که بعد از اجراها واکنشهای بسیاری از مردم جهت تشویق و ترغیب و یادگیری سازهای مختلف ارکستر همچون فاگوت، ساز آلتو و... گرفتیم که همه اینها نشان از تأثیرگذاری ارکستر دارد.
شما در برخی مصاحبهها به استخدام برخی نوازندههای ارکستر اشاره کردید. با توجه به حضورتان در شهرستانها، نوازندگان شهرستانی امکان حضور در ارکستر سمفونیک تهران را خواهند داشت؟
در شهرستانها من با نوازندگان زیادی آشنا نشدم؛ چرا که اکثر نوازندههای حرفهای متأسفانه در پایتخت هستند. در ارکستر سمفونیک تهران از اکثر شهرستانها نوازنده داریم که همگی ساکن تهران هستند؛ چرا که شرایط به گونهای است که بایستی تمرینات روزانه داشته باشیم بر این اساس ما با اعضای ثابت ارکستر به شهرستانها سفر میکنیم. خوشبختانه در حال حاضر نوازندگان ارکستر در سطحی هستند که برخی از ارکسترها در برنامههای مقطعی خود از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران استفاده میکنند که البته نباید این طور باشد؛ بلکه بهتر است که خود ارکسترها بتوانند نوازنده تربیت کنند و نوازندههای خودشان را داشته باشند ولی من همکاری کردم و دوست داشتم نوازندهها تجربیات دیگری هم داشته باشند.
چقدر حضور و اجرای ارکستر در شهرهای مختلف ایران میتواند برای رشد و شناساندن ارکستر موثر باشد؟
هدف ما از این سفرها بیشتر از آنکه به رشد ارکستر کمک کند، آشناکردن مردم با ارکستر سمفونیک تهران، موسیقی جهانی و آثار آهنگسازان ایرانی است. برای مردم سخت است برای دیدن برنامههای ارکستر از شهرستان به تهران بیایند در نتیجه این برنامهریزی را کردیم که ما به آنجا برویم و اتفاقا در چنین اجراهایی خیلی از مردم عزیزمان برای نخستینبار از نزدیک ارکستر سمفونیک تهران را میدیدند یا با صدایش آشنا میشدند. در برخی از شهرها به قدری از اجرا لذت بردند که با تشویقهای مکرر مجبور به اجرای چندین قطعه اضافه شدیم. من معتقدم این اتفاقات در درازمدت اثر مثبتی بر مردم میگذارد و هدف ما این است که ارکستر و موسیقی کلاسیک، موسیقی آهنگسازان ایرانی و موسیقی فیلم را به شنوندههای غیرپایتخت معرفی کنیم.
چندی پیش با ارکستر در باغ عفیفآباد شیراز اجرا داشتید. از آنجا که همیشه یکی از دغدغههایتان اجرا در مکانهای تاریخی ازجمله تختجمشید است، فکر میکنید در آینده این امکان فراهم شود؟
امیدوارم. شما نمیدانید من چقدر دوست داشتم ارکستر سمفونیک کشورم در یک مکان تاریخی مثل تخت جمشید یا دیگر مکانها که در ایران عزیزمان کم نداریم، اجرا داشته باشد؛ چرا که این اتفاق میتواند باعث شناساندن و معرفی جاذبههای تاریخی کشورمان به جهانیان باشد. درواقع ما باید از این مکانهای تاریخی برای شناساندن فرهنگ، تاریخ و هنرمان استفاده کنیم و مطمئن باشیم با این حرکت که هزینه بسیاری نخواهد داشت تاثیرات موثری در جامعه بینالمللی خواهیم گذاشت. امیدوارم مسئولان هم به این مسأله فکر کنند و باعث شوند این اتفاقات بیفتد، چون خیلی از کشورها آرزو دارند مکانهای تاریخی مثل کشور ما داشته باشند که از آنها استفاده کنند و به رخ دیگران بکشند. کشورهای اطراف ما هیچ چیزی از لحاظ تاریخی ندارند ولی اپراهاوسهایی درست کردند که در دنیا جزو سالنهای خیلی مدرن و مجهز است یا ارکستر سمفونیکهایی نظیر قطر، همه نوازندگانش اروپایی هستند و شاید به اندازه انگشتان یک دست، نوازندگان عرب آنجا مینوازند ولی تمام نوازندگان ارکستر ما ایرانی هستند. اینها همه نکات بسیار مثبت و بزرگی است که ما شاید قدرش را نمیدانیم و نمیخواهیم معرفی کنیم.
هشتادوچهار سال از عمر ارکستر سمفونیک تهران میگذرد. در این همهسال چه اتفاقی افتاده که ارکستر ما نه در دنیا و نه در کشورمان شناخته شده نبوده؟
ارکستر سمفونیک تهران قبل از انقلاب در منطقه جزو ارکسترهای خوب بود. بعد از انقلاب ارکستر مدتزمانی تعطیل شد، هنرستان موسیقی هم همینطور و بعد از آن جنگ پیش آمد که طبیعتا همه اینها اثرات خود را بر جای گذاشت، اما خوشبختانه در یکسال گذشته ارکستر توانسته سیر صعودی طی کند، اما باز هم نیازمند زمان است. من خیلی امیدوارم تا یکسال آینده ارکستر به سطحی برسد که در منطقه خودمان شناخته شود. علت هم این است که ما تمام برنامههایمان را ضبط تصویری و صوتی میکنیم و انتشار میدهیم. تا به امروز هم چندین سیدی تصویری و صوتی آماده کردهایم که تعدادی منتشر شده است که همه اینها به خودی خود سطح کار ارکستر را نشان میدهد.
من یکی از این سیدیها را برای آقای موتی و مسئولان فستیوال «راوونا» فرستادم که با شنیدن کارها راغب شدند به تهران بیایند و با ارکستر همکاری کنند. در نتیجه این نشاندهنده این است که ارکستر به سطحی رسیده که بسیار قابل قبول است و کارش را حرفهای انجام میدهد. ولی همانطور که گفتم به سطح ایدهآلی که من در نظر دارم هنوز نرسیده و زمان لازم دارد. خیلی امیدوارم اگر شرایط به همین منوال جلو برود، اسم ارکستر سمفونیک تهران در همه جای دنیا مطرح شود.
قرار است در آینده با رهبران ارکسترهای دیگر مذاکراتی جهت همکاری صورت گیرد؟
بله، ما در برنامههای تا آخر سالمان چند سولیست و رهبر میهمان داریم که از اروپا میآیند، هر چند که در این مدت نیز از چندین رهبر میهمان خارجی و ایرانی بهره بردیم. همچنین درحال مذاکره هستیم که ارکستر در کشورها و شهرستانهای دیگر هم اجراهایی داشته باشد و البته برنامههای پایتخت را هم بهصورت مرتب تا پایان سال خواهیم داشت.
ما در کشورمان آهنگسازان جوان بسیاری داریم که این فرصت را نداشتهاند که آثارشان اجرا شود. آیا این امکان وجود دارد که ارکستر سمفونیک تهران از این جوانان دعوت به همکاری کند؟
این مسأله فقط مختص ایران نیست بلکه همه جای دنیا چنین است که آثار دانشجویان و جوانان آهنگساز مرتب اجرا نمیشود. ولی من از زمانی که به ارکستر آمدم از ٥ آهنگساز ایرانی شناختهشده آثاری را اجرا کردم و البته انتشار هم دادیم. آهنگسازان جوان هم باید کارهایشان را عرضه کنند و اگر در سطح ارکستر باشد مطمئنا در برنامههای ارکستر قرار خواهم داد.
شما در اجراهای متعدد از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران بهعنوان سولیست هم استفاده کردید در صورتی که در گذشته سولیستهای غیرایرانی در کنار ارکستر قرار میگرفتند.
تابهحال چنین اتفاقی رخ نداده بود که از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران بهعنوان سولیست استفاده شود ولی من در این مدت در کنار دعوت و اجرا با سولیستهای خارجی، از ٤ سولیست ایرانی که همگی از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران هستند، بهره بردم و البته در آینده هم این برنامه دنبال خواهد شد.
شما در جایگاه رهبر ارکستر از سولیستها و نوازندگان ارکستر استفاده میکنید. از آنجایی که شاخه رهبری ارکستر در ایران تدریس نمیشود، برنامهای برای پرورش رهبران ارکستر از خود نوازندگان و بهرهمندی از آنها در آینده بهعنوان رهبر میهمان دارید؟
یکی از دغدغههای من هم همین است و البته مشغول برنامهریزی برای آن هستم اما متاسفانه تماموقت درگیر ارکستر هستم و اگر بتوانم وقت آزادی پیدا کنم حتما در زمینه رهبری و پرورش علمی رهبران جوان کمکهایی خواهم کرد.
شما بهعنوان رهبر ارکستر و آهنگساز در دنیا فعالیت داشتهاید. با توجه به حضورتان در ایران، برنامههای خارج از کشورتان به چه صورتی است؟
فعالیتهایم سر جایش است، بهطوری که هفته پیش ارکستر سمفونیک رادیو بلاتیسلاوا را رهبری کردم و چند ماه دیگر نیز به کانادا میروم و با ارکستر اپرای آنجا برنامه خاصی دارم. البته طبیعتا برنامههایم نسبت به قبل کمتر شده ولی چون هم آهنگساز و هم تنظیمکننده هستم، بیشتر وقتم در ایران را در کنار رهبری ارکستر سمفونیک تهران به آهنگسازی و تنظیم مشغولم، اما بهطور کلی هدف اصلی و تمرکزم روی ارکستر سمفونیک تهران است بهخصوص چند سال اول برای اینکه ارکستر به جای مطلوبی که در نظر دارم برسد بعد وقتی به آن مرحله رسید، میتوانم زمان کمتری را در ایران سپری کنم.
با توجه به اینکه سالها با ارکستر یانی و خود ایشان فعالیت کردید، فکر میکنید ارکستر سمفونیک تهران میتواند در شرایطی خاص بهواسطه ارتباط شما اجرای مشترکی با ایشان داشته باشد؟
بله، میشود ولی درحال حاضر مایل نیستم ارکستر سمفونیک را درگیر این کار کنم. بارها هم پیشنهاد شده و ایشان هم خیلی تمایل دارند و چندینبار اصرار کرده است.
یعنی خود آقای یانی برای حضور و اجرا با ارکستر سمفونیک تهران پیشنهاد کردند؟
بله، دوست دارند این کار انجام شود و صحبتهایی هم شده است. همکاری با ایشان دورهای از فعالیتهای من بود که انجام دادم. من در برهه زمانی ٢ ماهه با ٥٢ ارکستر سمفونیک مختلف آمریکایی و با آقای یانی این برنامه را اجرا کردیم؛ یعنی هر شهری میرفتیم با ارکستر سمفونیک همان شهر اجرا داشتیم ولی در شرایط کنونی به چنین اجرای مشترکی با ارکستر سمفونیک تهران فکر نمیکنم.
میتوانیم امیدوار باشیم با بروز و شکلگیری ارکسترهای مختلف در شهرهای ایران که طی چند سال اخیر هم شاهد فعالیتشان بودیم، شما هم با سفر به شهرهای ایران با ارکستر همان شهر اجراهایی داشته باشد؟
امیدوارم این اتفاق بیفتد و در آیندهای نه چندان دور، شاهد فعالیتهای ارکسترهای حرفهای در کشورمان باشیم. من دلم میخواهد در شهرهای کشورمان یک ارکستر سمفونیک حرفهای داشته باشیم.
اجرای رپرتوار آوازی و حضور خوانندگان اپرایی جزو برنامههایتان با ارکستر سمفونیک هست؟
بهواسطه محدودیتهایی که داریم، خواننده باید مرد باشد. اگر سولیست واقعا خیلی بامهارت و خوبی داشته باشیم، بله در برنامهمان چنین رپرتواری هست اما تا به امروز متاسفانه این برنامه را نتوانستهایم اجرایی کنیم.
در واقع هنوز سولیست قابلی پیدا نکردهاید؟
بله، البته یک موردی مد نظر من بود و صحبتهای اولیه هم شده بود، اما به نتیجه نرسیدم و این فکر کنار گذاشته شد.
در سفرهایی که در قالب رسیتالهای پیانو به شهرهای مختلف ایران کردید، دیدارهایی با ارکسترهای شهرستانی داشتهاید و در آخرین گفتوگوهایمان به کمک و راهنماییتان در جایگاه آهنگساز و رهبر ارکستر اشاره کردید.
بله، کمکهایی کردم. اتفاقا برنامهای در رشت داشتم که آثار خودم را با پیانو اجرا میکردم و از ارکستر سمفونیک گیلان هم استفاده کردم که نتیجهاش بسیار خوب هم شد. برنامه دیگری در آمل داشتم که از یک کوارتت و از همان نوازندههای خوب ارکستر گیلان استفاده کردم. در کرمانشاه هم برنامه داشتم که یک کوارتت آثارم را با حضور من اجرا کردند. اما از سال گذشته تاکنون ارتباط دیگری با این ارکسترها نداشتهام ولی خوشحالم که گروههای کوچکی درحال شکلگیری است.