تمام بیمها و امیدهای یک سینمای بیقانون
یک فیلمساز: اوضاع فرهنگی فیلمهای ما ناهنجار است و دیگر کار از این حرفها گذشته است. سینمای ما بحرانیتر از این است که با انجام این راهکارها حل شود
دیده بان ایران: در شرایطی که همگان اذعان دارند توقیف و ممیزیهای سلیقهای در تمام سالهای سه دهه اخیر بیشترین آسیبها و هزینهها را به سینمای ایران تحمیل کرده است، اما این سینما در تمام این سالها از آزمودن هر گونه راهکاری برای گریز از این اقدامات هزینهآفرین عاجز بوده است و شگفت که در این میان استفاده از تجارب موفق دیگر کشورهای موفق در عرصه سینما نیز در سینمای ما محلی از اعراب نداشته است. تجارب موفقی چون ردهبندی سنی برای نمایش فیلمهای سینمایی که البته با گفتههای روز گذشته محمدمهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی به نظر میرسد که قرار است در دستور کار قرار بگیرد و شاید مانعی باشد برای برخوردهای شدیدتر و هزینهآفرینتر برای سینمای ایران.
در حقیقت وقتی روز گذشته خبرگزاریها گزارش گفتههای حیدریان مبنی بر تعیین و دنبالکردن ردهبندی سنی برای برخی فیلمهای سینمایی در اکران عمومی را روی خروجیهایشان فرستادند، این امیدواری ایجاد شد که ممکن است دنبالکردن این سیاست از طرف مدیران سینمایی بتواند در کاهش آسیبهای ممیزی و سانسور که سینمای ایران را کم آزار نداده، موثر باشد. در گزارش آمده بود که به اعتقاد محمدمهدی حیدریان با تعیین ردهبندی سنی برای فیلمهای سینمایی، بسیاری از مشکلات و نقایص سینمای ایران جبران خواهد شد. حیدریان گفته بود: با این کار یکی از نقصهای سینما را جبران خواهیم کرد. سینما یک رسانه فراگیر و تاثیرگذار است که هر جامعه و کشوری از این نعمت برخوردار نیست. این نعمتی است که به یمن وجود هنرمندان باانگیزه ایرانی نصیب کشور ما شده و با توجه به پیشینه فرهنگی ایران، سینمای کشور به سرعت خود را در بین سینماهای برتر دنیا قرار داده است. بنابراین باید بیش از گذشته به روز باشیم و در سینما به وجوه کارشناسی بیشتر توجه کنیم؛ وجوهی که در شرایط امروز ردهبندی سنی را پیشنهاد میدهد.
این گفتهها نشان از باوری مستدل و آزمودهشده داشت؛ باور راهکاری هوشمندانه که متاسفانه برخلاف بسیاری از کشورهای جهان، این موضوع در سینمای ایران جدی گرفته نشده و هر زمان هم که اخباری از این ردهبندی و اعمال آن بر فیلمهایی خاص منتشر شده، درواقع بهانهای بوده برای صاحبان فیلمها برای تبلیغ فیلمهای سینماییشان و این در حالی است که در بریتانیا از سال ١٩١٢ و در آمریکا از سال ١٩٦٨ به این سو این ردهبندی بشدت رعایت میشود و نتایج مثبتی نیز به همراه داشته که کاهش ممیزی و سانسور از یکسو و اعتمادآفرینی برای خانوادهها و والدین کودکان و نوجوانان از دیگر سو ازجمله این نتایج مثبت است.
سینمای ایران اما تاکنون از این قانون و مزایای آن کمترین استفاده را به عمل نیاورده. درواقع در سینمای ما همیشه راههایی جایگزین برای چنین قانونهایی کاربرد داشته که گاه برای جلوگیری از تاثیرات منفی فیلمها (البته بهزعم مدیران و سیاستگذاران) به گزینهای چون توقیف و سانسور شدید رسیده و گاه نیز هشدار به خانوادهها برای ممانعت از تماشای فیلم توسط فرزندان در قالب رخدادهایی ضمنی و غیرمستقیم به انجام رسیده است. بهعنوان مثال در سینمای ایران یکی از راههای فهمیدن اینکه آیا تماشای فلان فیلم برای قشر سنی خاصی مناسب است یا نه، منتظرماندن و دیدن این است که آیا آن فیلم در خطر توقیف و تحریم و پایین کشیده شدن از روی پرده قرار میگیرد یا نه؛ یعنی در این حد! ولی هنوز که هنوز است هیچ حرکت جدی و قانونمندی مبنی بر وجود یک ردهبندی سنی برای فیلمها در ایران انجام نشده؛ و در مواردی هم که این ردهبندی بیشتر با انگیزههای تبلیغاتی اعمال میشود، همهچیز معمولا به صورت یک توصیه با ذکر یک عبارت روی پوستر فیلمها جلو میرود و جای خالی قانون مدونی که هم سینماگران ملزم به رعایت آن باشند و هم خانوادهها خالی است. اگر فیلمهایی چون پا تو کفش من نکن، یک مدت معلوم، لانتوری، پارکوی و حتی مصائب شیرین را که ردهبندی سنی برای آنها اعمال شده درنظر آوریم، بیشتر مشخص میشود که همه چیز در حد شوخی است و جز سلیقه هیچ مبنای درستی برای این کار وجود ندارد.
اما ردهبندی سنی نمایش فیلمهای سینمایی چیست و چه میگوید و چگونه میتواند اجرا شود؟ برخلاف سینمای ایران که در تمام سالهای فعالیتش جای خالی چنین قانونی را حس کرده، سینمای آمریکا و اروپا و البته بیشتر نقاط دنیا سالهای سال است که یک ردهبندی سنی مشخص برای فیلمها را دنبال میکنند. در آمریکا MPAA یا همان انجمن سینمایی آمریکا متولی این قضیه است. این انجمن که متشکل از ٦ استودیوی بزرگ فیلمسازی جهان است، از سال ١٩٦٨ مسئول کنترل محتوا و درجهبندی فیلمها در سرتاسر آمریکاست. فیلمها براساس اینکه به چه میزان درگیر مضامین اعتیاد، خشونت، صحنههای جنسی و... است، برای بچهها دستهبندی میشود. با دستههایی که در عکس میبینید . البته در سینمای آمریکا علاوه بر این درجهبندی پنجگانه، پدیده دیگری هم داریم به اسم not rated. نمادش میشود NR، یعنی فیلمی با این برچسب به شورای درجهبندی نرفته است. امکان نمایش دارد اما مسئولیتش با خود مخاطب است.
فارغ از این واقعیت که الزامات، قواعد و قوانین بومی هر کشوری با کشورهای دیگر متفاوت است و نمیشود با قواعد و قوانینی مشابه به مواجهه با مسائل و مصایب رفت، اما این پرسش را باید مطرح کرد که اعمال ردهبندی سنی در ایران بر پایه چه قواعدی خواهد بود؟ آیا باز هم شاهد حضور و تجلی انگیزهها و آمال باندهای قدرتمند همیشگی سینمای ایران در این ردهبندی هم خواهیم بود؟ اصلا چه ارگان یا نهادی عهدهدار سیاستگذاری و اجرای این ردهبندی خواهد بود؟ آیا این ردهبندی خواهد توانست معضلی چون ممیزی بیاندازه و البته سلیقهای را در سینمای ایران کاسته یا از بین ببرد یا خود به مصداق قوز بالای قوز، معضلی دیگر برای سینمای ایران و دستاویزی دیگر برای آزار مستقلهای این سینما خواهد بود؟ و...
پاسخ این سوالات در گذر زمان مشخص خواهد شد. فعلا در این مرحله چارهای نیست جز امیدواری به طرحی که صرف مطرح کردنش توسط حیدریان در شرایط حال حاضر سینمای ایران نشان از شناخت درد دارد، اما اینکه آیا این شناخت به درمان درد خواهد انجامید یا نه؛ باید زمان بگذرد تا معلوم شود.
سیدضیا هاشمی، تهیهکننده سینما
مسائل و قوانینی چون ایجاد ردهبندی سنی مخاطبان اتفاقات خوشحالکنندهای است و باید بگویم که بشدت با این کار موافقم. به باور من، ردهبندی سنی از آن چیزهایی است که باید رویش وقت و انرژی گذاشت و حتی لازم است برای ترویج آن فرهنگسازی لازم انجام شود. درواقع باید این فرهنگسازی انجام شود که اگر رده سنی یک فیلم تا ۱۳سال است، کودکان بتوانند همراه خانواده آن فیلم را ببینند و مسئولیتش به دوش خانواده باشد. همچنین باید بگویم که باید شفافسازی در فیلمها صورت گیرد و در این حوزه به جایی برسیم که مردم برای فیلمسازان محدودیت ایجاد کنند و خود آنها تصمیم بگیرند کودکانشان باید به تماشای آن فیلم بنشینند یا نه.این را هم باید اضافه کرد که سینمای ایران، سینمای اخلاقمداری است. ممکن است خود مردم در فرهنگ درونی خودشان هم تاکنون این قانون را به شکل شخصی اعمال کرده باشند. درواقع جوانان ما شعور خیلی بالایی دارند. مردم ما اگر بدانند فیلمی پردهدری کرده یا توهین و... خودشان به دیدن ان فیلم نمیروند. در این میان ما نیز باید فرهنگسازی و جزییات فیلم را اعلام کنیم تا مردم با خیال راحت بتوانند آن را ببینند، نه اینکه به دنبال تحقیق باشند. در کل باید بگویم که ردهبندی سنی فیلمها کار بسیار درستی است و باید این شفافسازی انجام شود.
مسعود فروتن، کارگردان تلویزیون
مسعود فروتن، کارگردان تلویزیون
در این مورد باید بگویم که ردهبندی سنی چیز جدیدی نیست یا درواقع امری نوظهور در سینما نیست که ذوقزده شویم. پیش از این هم شاهد این درجهبندیها بودهایم، اما با تمام این موارد هم به نظر من انجام این کار بسیار لازم و ضروری است و میتواند نقش مهمی در جهت فرهنگسازی جامعه داشته باشد. با این همه و با وجود تمام کارکردهای مثبت این ردهبندی، باید نظامبندی مشخصی تعیین شود و مردم را با جزییات آن آشنا کنند تا به مرور این موضوع برای مخاطبان و فیلمسازان جا بیفتد و مردم به یک نظر واحد در این موضوع برسند و خودشان نسبت به دیدن یا ندیدن آن فیلم تصمیم بگیرند. این جلوی موارد حاشیهای و البته سلیقهای را در مواردی از این دست میگیرد. اگر این مسائل به اصل طرح لطمه نزند، ردهبندی سنی امری ضروری است. گاهی مسائل اخلاقی در جامعه وجود دارد که باید از طریق مطرح کردن مسائل اجتماعی در فیلمها آنها را طرح و شفافسازی کرد. ممکن است این سبک از فیلمها برای کودکان مناسب نباشد. مخاطبان بزرگسال از سواد رسانهای و درایت برای مواجهه با این موضوعات برخوردارند و تحتتأثیر موضوع فیلم قرار میگیرند و درصدد اصلاح خود برمیآیند، ولی در کودکان ممکن است نتیجه عکس داشته باشد.
حسین فرحبخش، تهیهکننده و کارگردان
در یک عبارت میتوانم بگویم که ردهبندی سنی فیلمها از این رو که میتواند بهانه لازم را از دست عدهای دربیاورد، اتفاق مثبتی است. عدهای سیاسیکار البته به حرفها و انتقادات خودشان اعتقاد ندارند و صرفا برای دست یافتن به خواستههای سیاسیشان با بهانههایی چون بدآموزی و... فیلمها را زیر سوال میبرند و برای چنین افرادی این ردهبندی میتواند عاملی بازدارنده باشد. اما اینکه فکر کنیم این میتواند معضلات سینمای ما را برطرف کند؛ نه. مسائلی چون تحریم و برخورد غیر موجه با فیلمها مسألهای سیاسی است و بر اساس فرهنگ و عقلانیت صورت نمیگیرد. در این بین در نظر گرفتن ردهبندی سنی برای فیلمها اقدام مناسب و درخور توجهی است، اما مسأله اینجاست که علاقهمندان به تحریم باز هم کار خودشان را میکنند و به نظر نمیرسد در این مسیر به ردهبندی ایجادشده هم گردن بگذارند، چراکه مسأله آنها مسأله فیلم و اعتقادات نیست؛ بحثشان بیشتر معطوف به باندبازی و سیاسیبازی است. وقتی بحثشان مسائلی از این دست است، طبیعی است که بعد از اجرایی شدن ردهبندیهای سنی هم باز تبصرههای جدیدی ایجاد میکنند و بر همان اساس به مانعتراشیهایشان ادامه خواهند داد. در کل، تصمیم سازمان سینمایی اگر جلوی بهانهگیری این بخش از افراد را بگیرد، اتفاقات بهتری رقم خواهد خورد.
منبع: شهروند