دولت دوازدهم اجازه حیف و میل بودجههای فرهنگی را ندهد/ نهادهای موازی را به مردم معرفی کنید
رسیدن به این نقطه هم نیازمند داشتن یک برنامه مدون و روشن است و استفاده از تجربههایی که احتمالا تا حدودی به این هدف رسیدهاند. درضمن دولت باید از همین ابتدا چنان امور فرهنگی را چه در سیاستگذاری؛ بودجهبندی یا اجرا شفاف کند که دیگر نهادهای موازی جرات نکنند در این مسیر زیادهخواهی کنند. دولت باید فضای پاسخگویی را فراهم کند تا چنین نهادهایی به همه سوالکنندگان خود از رسانهها گرفته تا اهل فرهنگ و هنر جواب بدهند. در چنین فضایی است که اندک بودجه فرهنگ و هنر هرز نخواهد رفت.
دیده بان ایران: خشایار دیهیمی (مترجم و منتقد) در گفتگویی درباره مطالبات اهالی فرهنگ و قلم از رئیس دولت دوازدهم به ویژه در بحث توجه به نهادهای صنفی و سپردن امور به اهالی فرهنگ گفت: مطالبه اهل فرهنگ هر روز نو به نو نمیشود و مطالبهای مستمر، دائمی و همیشگی است. آنهم واگذاری امور فرهنگی به خود اهل فرهنگ است. یعنی دولت فقط میتواند نقش حامی داشته باشد که دفع شر مقدر بکند و مابقی را به خودشان بسپارد.
این مترجم با بیان این مطلب که "وقتی نام اهل فرهنگ برده میشود طبیعتا توانایی اداره امور فرهنگی مربوط به خود را دارند" افزود: واقعیت این است که اهل فرهنگ صاحب و مالک اصلی این خانه هستند و مدیران و وزیران و .. فقط میتوانند امور اداری مسائل مربوط به فرهنگ را برعهده بگیرند. این موضوع را باید همه دوستان قبول کنند که اهل فرهنگ صاحب خانه فرهنگ هستند و فرهنگ یک امر خلاقه است و بحث تولید فرهنگی است. اگر این امور به خود اهالی فرهنگ واگذار شود و مدیران فرهنگی بدانند مستاجران خانه فرهنگ هستند که اهالی فرهنگ خشت به خشت آن را بنا گذاشتهاند و این خانه را ساختهاند و از آن خودشان است، متوجه خواهند شد که باید حرمت خانه و صاحبخانه را نگاه دارند.
دیهیمی ادامه داد: این مطالبهای همیشگی است و اگر هم در شرایط فعلی ضعفی در کار است که به خود اهالی فرهنگ بازمیگردد باز هم این خود اهالی فرهنگ و ما هستیم که باید کار کنیم و همدیگر را نقد کرده و خودمان به انجام کار بهتر و درستتر تشویق کنیم. واقعا اگر در دولت جدید؛ هر کسی جایگاه خودش را بشناسد و کار خودش را درست انجام بدهد، بسیاری از مسائل و موضوعات فرهنگی ما حل میشوند. گرچه این مسئله ارتباطی به دولت یازدهم و دوازدهم و ... ندارد بلکه یک مطالبه همیشگی اهل فرهنگ بوده و هست. دولت تازه روی کار آمده هم برای آنکه فرصت خدمت کردن به فرهنگ کشورش را داشته باشد؛ اجازه دهد حوزه فرهنگ و هنر برای خودش تصمیم بگیرد.
این مترجم سپس ابراز امیدواری کرد که دولت دوازدهم دیگر اساس تمرکز خود را تنها بر اقتصاد و دیپلماسی خارجی نگذاشته و وجه فرهنگی و هنری پررنگتری پیدا کند. وی اظهار داشت: امیدوار هستم فرصتی شود و دولت دوازدهم نگاه فرهنگی پیدا کند. منِ نوعی که خود را اهل فرهنگ میدانم انتظار ندارم که آقای روحانی برای ما فرصتی فراهم کند ولی باید بداند که اهل فرهنگ فرصتی هستند برای او. حوزه فرهنگ میتواند ظرفیتی برای دولت فراهم کند و ایشان هم میتواند قدردان فرهنگ و هنر باشد و به فرصتهایی که اهالی فرهنگ برای دولت فراهم کرده تا کشور بهتر و فرهنگیتر اداره شود، اعتنا کند.
دیهیمی تاکید کرد: اصولا اهل فرهنگ اهل مطالبه نیست و آقای روحانی نمیتواند برای من و امثال من فرصتی ایجاد کند ولی تنها میخواهیم فرصت را از ما نگیرند و به مقولات فرهنگ اعتنا کنند. در هر صورت ما دلسوزان فرهنگ کشور هستیم و کسی که قدم در فعالیتهای فرهنگی میگذارد مطالبهگر نیست بلکه تنها میخواهد فضای تنفساش را مسدود نکنند و توجه داشته باشند که آنچه میگوییم و انجام میدهیم بدون هیچ چشمداشتی در جهت اعتلای فرهنگ کشور است. امیدوار هستم حالا که مشکلات اقتصادی کمی کمتر شده و مسائل سیاسی با رای قاطع مردم خیلی از این پس کمتر و کمتر خواهد شد، دولت دوازدهم در مجموع یک نگاه فرهنگی به مسائل اتخاذ کند و ارتقای فرهنگ و اخلاق و بینش مردم را در دستور کار داشته باشد.
او همچنین در پاسخ به این سوال یک انتظار میرود در بحث پرداخت بودجه به نهادهای فرهنگی موازی با دولت که سهم قابل توجهی از بودجه کشور را دریافت کرده و خارج از اختیارات و نظارت دولت کار میکنند، متذکر شد: هر نوع اعانهای در مملکت موجب غبن است و باعث میشود که ما ضرر کنیم، چه برسد به اعانههایی که به چاههای ویلی ریخته میشود که هرگز پایانی بر آنها نیست. بودجه در هر زمینهای باید بتواند تولید فرهنگی کند. اشتباه بسیار بزرگی است اگر دولت زیر بار برخی فشارها بخواهد اعانههای بیشتری به برخی نهادهای خاص بدهد که اساسا فعالیت فرهنگی در آنها سمت و سوی خاصی دارد یا فرهنگ برای آنها بهانهای برای امور دیگرشان است درواقع حیف و میل بودجه فرهنگ است. اگر هر اعانهای به هر مجموعهای یا هر برنامه و پروژهای پرداخت میشود باید با این نگاه همراه باشد که تولید مولد شکل بگیرد تا آن بخش و نهاد تنها اعانه را مصرف نکند و تولید و بازپرداخت هم داشته باشد تا بتوان با اتکا به آن پروژههای بعدی را هم راهاندازی کرد. رسیدن به این نقطه هم نیازمند داشتن یک برنامه مدون و روشن است و استفاده از تجربههایی که احتمالا تا حدودی به این هدف رسیدهاند. درضمن دولت باید از همین ابتدا چنان امور فرهنگی را چه در سیاستگذاری؛ بودجهبندی یا اجرا شفاف کند که دیگر نهادهای موازی جرات نکنند در این مسیر زیادهخواهی کنند. دولت باید فضای پاسخگویی را فراهم کند تا چنین نهادهایی به همه سوالکنندگان خود از رسانهها گرفته تا اهل فرهنگ و هنر جواب بدهند. در چنین فضایی است که اندک بودجه فرهنگ و هنر هرز نخواهد رفت.