شهرداریِ قالیباف کنسرتهایمان را لغو کرد
جمعی از اهالی جریان مستقل موسیقی ایران در شبکههای اجتماعیشان از حسن روحانی حمایت کردهاند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران،گرچه بحثهای تبلیغاتی نامزدهای ریاستجمهوری عموماً محدود به حوزههای اقتصادی و اجتماعی است، اما بزرگترین تفاوت حسن روحانی با اصلیترین نامزدهای رقیب، احتمالاً در مباحث فرهنگی نمود پیدا میکند که در این میان موسیقی، بزرگترین محل مناقشه است.
در دورهی چهارساله حسن روحانی، موسیقی برای نخستینبار در تاریخ سیاست ایران، به محل اصلی بحثهای سیاسی تبدیل شد. سخنرانیهای بسیاری به موضوع موسیقی اختصاص داشت. طی این چهار سال، اکثر فعالان حوزه سیاست، حداقل یکبار درباره کنسرت و موسیقی صحبت کردند.
نکته اینجاست که این بحثها نه درباره خود یا انواع موسیقی و کنسرت، که درباره بود و نبود آن بود. اینکه این بحثها چه اثری داشته را نه در قالب تبلیغات و سخنرانی که باید در عمل دید.
اجراهای صحنهای موسیقی طی این چهار سال، چند برابر هشتسالِ پیش از آن بود. آلبومهایی که منتشر شدند هم همینطور. سایتها، خبرگزاریها، مجلات و روزنامهها بیش از هر دورهی دیگری به موضوع موسیقی میپرداختند. تعداد سایتهای مجاز و فعال در حوزه موسیقی، در قیاس با سالهای گذشته، رشدِ کمیِ چشمگیری داشتهاند. موسیقیدانها، به خصوص موسیقیدانهای راک و جَز، تمام این رونق را حاصل رأیشان در سال 92 میدانند.
افرادی مثل کاوه یغمایی، فرشاد رمضانی، فرشید اعرابی و گروههایی مثل کهتمیان، گره و بسیاری دیگر که شاید در دوره پیش تصور حضورشان در موسیقی ایران هم سخت بود، طی چهار سال اخیر بارها کنسرت برگزار کردند و بعضی از آنها آلبومهای خود را با مجوز وزارت ارشاد منتشر کردند.
بسیاری از آنها که در دوره هشتساله پیش از آن، غیرفعال و گوشهنشین شده بودند، در روزهای اخیر، کوشیدهاند حمایتشان را از اعتدال در سیاست ایران نشان دهند. از این میان کمتر کسی را میتوان یافت که از بازگشت به محدودیتهای دولت پیشین وحشت نداشته باشد.
دریافت مجوز پس از 10 سال
شهرداری قالیباف کنسرتمان را لغو کرد
همایون مجدزاده (سرپرست گروه کهتمیان و نوازنده گیتار الکتریک)، یکی از موسیقیدانهای باسابقه موسیقی راک ایران است. او با انتشار آماری از اجراهای صحنهای موسیقی، در اینستاگرامش نوشت: «سال 1394 به درخواست مسئولیا به دفتر موسیقی رفتم و در عین ناامیدی، مجوز کنسرت کهتمیان را بعد از ده سال گرفتم. این آغاز کنسرتهای بعدی بود. نخستین اجرای ما، برگزاری دو سانس کنسرت در سالن ایوان شمس بود. بلیتهای این اجرا تمام شد و ما کنسرت را تمدید کردیم، اما کنسرت توسط مسئولان تالار لغو شد. در خصوص این لغو، هیچ توضیحی به ما داده نشد. حتی دفتر موسیقی هم لغو کنسرت را پیگیری کرد، اما جوابی داده نشد. دلیل این بود که ایوان شمس و صدها سالن کنسرت دیگر در شهر تهران، زیر نظر شهرداریِ آقای قالیباف هستند و از دفتر موسیقی دستور نمیگیرند. درهای این سالنها به روی ما بسته است. اجرای ما از طرف دفتر موسیقی لغو نشده بود. شهرداری اجرا را لغو کرده بود. به پیشنهاد دفتر موسیقی، اجرای بعدی در سالن برج آزادی انجام شد. واقعیت این است که سالنهای بسیار کمی مانند سالن آزادی تحت نظر وزارت ارشاد هستند و ما میتوانیم در آنها اجرا کنیم. اجرای موسیقی خصوصاً موسیقی غیرسنتی و پاپ در بقیه سالنهایی که متعلق به شهرداری است، ممنوعاند. من از سال 1381 با کنسرت گروهای اکسیر و کهتمیان، تا امروز درگیر فضای موسیقی راک و متال بودهام. آغاز این اجراها در دوران سیدمحمد خاتمی بود. با تغییر سیستم، جریان موسیقی و کنسرتها لغو شد و ما به مدت یک دهه فعالیت رسمی نداشتیم. یک دهه از عمر من و بقیه بچههای هم دوره من، به نامیدی و منفعل بودن گذشت. در طول این سالها صدها عنوان بیربط و ناروا به ما نسبت داده شد. تعداد زیادی از موسیقیدانهای خوب از ایران رفتند و عده زیادی نیز، از فعالیت در حوزه موسیقی دست کشیدند. دولت حسن روحانی زمینه فعالیت برای موسیقیهای دیگری بهجز پاپ و سنتی را فراهم کرد.»