جشن خیابانی عید غدیر مردی بود یا دولتی؟!
افشین امیر شاهی روزنامه نگار و نویسنده در یادداشت خود در هم در روزنامه هم میهن نوشت:جشن ده کیلومتری غدیر به شکلی که دوشنبه در سرتاسر خیابان ولیعصر برگزار شد را میتوان فرم جدید از یک مراسم مذهبی تعبیر کرد که محتوا را به مقدار زیادی تغییر داده است. مراسمی که قبلا شکل و شمایل مردمی داشت، اما در سالهای گذشته و به خصوص امسال و در راستای سیاست توسعه غدیر به جشنی با برنامهریزیهای متفاوت و هزینهکرد نهادهای حاکمیتی تبدیل شده است.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ افشین امیر شاهی روزنامه نگار و نویسنده در یادداشت خود در هم در روزنامه هم میهن نوشت: جشن ده کیلومتری غدیر به شکلی که دوشنبه در سرتاسر خیابان ولیعصر برگزار شد را میتوان فرم جدید از یک مراسم مذهبی تعبیر کرد که محتوا را به مقدار زیادی تغییر داده است. مراسمی که قبلا شکل و شمایل مردمی داشت، اما در سالهای گذشته و به خصوص امسال و در راستای سیاست توسعه غدیر به جشنی با برنامهریزیهای متفاوت و هزینهکرد نهادهای حاکمیتی تبدیل شده است.
مسئله نخست اینکه منابع یک جشن مردمی نباید از جیب دولت و حکومت باشد. در غیر این صورت کارکردهای آن نیز میتواند در جهت منافع سیاسی تعریف شود. هزینه که از جیب دولت باشد، سطح انتظارات نیز از چارچوب نهادهای مردمی و اجتماعی خارج خواهد شد و تعابیر و تفاسیر خاص خودش را پیدا میکند. جشن روز دوشنبه چنین تعبیر و تفسیری پیدا کرد.
این جشن در قالبهایی کاملا متفاوت از جشنهای سالهای قبل برگزار شد. توزیع میلیونی غذا، مشارکت گسترده نهادهای حاکمیتی، تبلیغات فراوان و متفاوت، حضور پررنگ تیمهای خبری از تلویزیون و هزینههای بیحد و حصر چون اهدای ۱۱۰ هزار اسباببازی، ایجاد ۴۰ مجموعه شهر بازی، مشارکت متفاوت دستگاههای انتظامی، همه گواه این مدعی است. به نوعی که جشن غدیر را به عرصه قدرتنمایی در خیابان تبدیل کرده است.
نفع سیاسی نهادهای حاکمیتی از این برنامه چیست؟ آیا هدفشان این است که اعلام کنند جامعه ایران به شدت مذهبی است؟ برخی از موافقان این نظریه که دینداری در جامعه بیشتر شده است به تعداد مناسک دینی در کشور اشاره میکنند و نتیجه میگیرند که تعداد این مناسک نشاندهنده توجه مردم به امور دینی است. در طول انقلاب، انبوهی از نهادهایی که تولید مناسک دینی میکنند پدید آمده است. پیش از این مساجد، هیاتها و فضاهای دینی به این امر اختصاص داشت اما در سالهای گذشته ادارات و سازمانهایی که شرح وظائفی دیگر دارند نیز به جمع نهادهای تولیدکننده مناسک دینی اضافه شدهاند. این نگاه پایه تحلیل موافقان جشنهای مذهبی دولتی قرار گرفته است. بر همین مبنا میگویند حضور مردم در مناسک متعدد دینی نشاندهنده مذهبی بودن جامعه است. در حالی که یک موضوع مهم در برگزاری مناسک دینی طرفداران زیادی در سالهای اخیر پیدا کرده که آن هم اختصاص منابع است. به عبارت دیگر صرف پول و استفاده از امکانات دولتی در سالهای گذشته طرفداران خاص و قدرتمند خودش را پیدا کرده است. جایی که پول در اختیار هیاتها، موکبها و افراد و اشخاص قرار میگیرد تا استیج راه بیندازند، آتش بازی کنند، برنامههای سرگرمی اجرا کنند، توزیع غذا، شربت، میوه و نوشیدنی صورت پذیرد و اسباببازی به کودکان اهدا شود، قاعدتا میتواند بسیاری را جذب کند. در غیر این صورت میتوان این سوال را مطرح کرد چرا حضور مردم در نمازجمعه کم شده است؟ چرا بسیاری از مساجد خالی است؟ اگر قدرت سیاسی و پول نباشد، میتوان چنین جشنهایی برگزار کرد؟ واحد دینداری فرد است یا دولت و جامعه؟ قطعا فرد، اما سطح دینداری افراد چگونه است؟ این مسئله نیاز به یک پژوهش دقیق، علمی و مستقل دارد. مانند همان کاری که در پژوهش ارزشها و نگرشهای ایرانیان انجام شد.
موضوع دیگر به اعداد و ارقام حضور مردم در این جشن برمیگردد؛ جدای از اینکه مراسم دوشنبه، شهر را قفل کرد و مشکلات بسیاری برای تهران و تهرانیها در رفت و آمدشان به وجود آورد اما داستان حضور، داستان متفاوتی است. موافقان این مدل جشنها بیشتر از هر چیز روی تعداد مردم مانور میدهند. اما آیا حضور مردم در این برنامه را باید به حساب رضایت از حاکمیت گذاشت؟ بخشی از ادبیات موافقان در این ماجرا، به نوعی مقهورسازی منتقدان بود. آیا این ادبیات یک خطای راهبردی نیست؟ اکثریت چه کسانی هستند؟ در شرایطی که عرصه خیابان برای موافقان و مخالفان به اندازه مساوی قابل دسترسی نباشد نمیتوان از اکثریت گفت. در واقع چنین برآوردهایی را میتوان در نقطه مقابل واقعیتهای جامعه تلقی کرد. از این منظر مراسم دوشنبه حداقل این شائبه را ایجاد کرده که مراسم به یک مانور خیابانی تبدیل شده و شکل حمایت سیاسی به خودش گرفته است.
اما نکته مهم برای برگزارکنندگان جشن دولتی غدیر این است که جمعیت بتواند خودش را ببیند. دیده شدن جمعیت، نکته اصلی این مراسم است. مردم تا زمانی که در خانههایشان هستند خودشان را نمیبینند. باید با بهانهای از خانههایشان بیرون بیایند و خودشان را ببینند تا احساس کنند قدرتمند هستند.
فرض بگیریم که همه موارد این مراسم و مراسمی مانند آن همانطور که اندیشیده شده یعنی با امکانات دولتی و تبلیغ فراوان برای دستیابی به یک پشتوانه سیاسی پیش برود. مردم هم حضور پیدا کنند و هدفگذاری تکمیل شود. غافل از اینکه چنین برنامههایی تابع میزان پول و امکانات خواهد بود.
در واقع حضور مردم تابع این مسئله میشود که تا چه حد توانایی مالی و استفاده از امکانات دستگاههای دولتی وجود داشته باشد. در مقابل اگر در ادامه چنین فعالیتهایی، صرف پول، منابع و استفاده از امکانات دولتی امکانپذیر نباشد، شاهد افول چنین مراسمی خواهیم بود. نتیجه چنین سیاستگذاریها و فعالیتهایی تکیه کردن فعالیتهای مذهبی به منابع دولتی خواهد بود. هر چقدر هم جلوتر برویم تکیه به منابع مالی بیشتر میشود. در واقع متغیر مهم میشود؛ میزان منابع که تبعات خاص خودش را خواهد داشت.