چرا باید رمان «گاو گُم» را خواند؟
درباره رمان «گاو گُم» نوشته «علی علینژاد» که اخیرا توسط نشر روزنه منتشر شد، نخست باید از آشنایی زدایی در نثر و زبان نوشت که از جمله نکات مثبت در این کتاب است. با وجود استفاده از واژههای زبان مازندرانی که نوعی ساختار شکنی در زبان معیار است، نه تنها روایت به سمت گنگی و پیچیدگی نمیرود بلکه مخاطب در هر سطحی، از همان ابتدا با داستان ارتباط برقرار میکند.
دیده بان ایران: امیرحسین مصلیٰ روزنامه نگار: درباره رمان «گاو گُم» نوشته «علی علینژاد» که اخیرا توسط نشر روزنه منتشر شد، نخست باید از آشنایی زدایی در نثر و زبان نوشت که از جمله نکات مثبت در این کتاب است. با وجود استفاده از واژههای زبان مازندرانی که نوعی ساختار شکنی در زبان معیار است، نه تنها روایت به سمت گنگی و پیچیدگی نمیرود بلکه مخاطب در هر سطحی، از همان ابتدا با داستان ارتباط برقرار میکند. نویسنده برای پرهیز از آوردن پینوشت یا واژه نامه زبان محلی که از نظر مرحوم هوشنگ گلشیری ضعف داستاننویس است و حواس خواننده را پرت میکند، با شگردی نامرئی، کلمات و اصطلاحات نامتعارف محلی را درون جمله بندیهای متعارت زبان فارسی به نوعی معنا کرده است. یعنی علینژاد هنگام استفاده از واژهای نامأنوس در جملهها، جوری کلمات را کنار هم چیده است که مخاطب براساس کلیت جملهها، متوجه شود که معنی آن واژه یا اصطلاح خاص چه بوده. با چنین تکنیک زیرکانهای که در سراسر کتاب شاهد هستیم، کلمات محلی برای مخاطبانی که کوچکترین آشنایی به زبان مازنی ندارند هم به راحتی معنا میشود. از طرفی این شیوه باعث می شود که مشارکت مخاطب نیز حین مطالعه طلبیده شود که از جمله تفاوتهای داستان مدرن و پسامدرن است با داستانهای کلاسیک. به زبان سادهتر مخاطب همپای نویسنده فکر میکند و کنکاش؛ برخلاف داستانهای تصریحی که نویسنده لقمه آماده را در دهان مخاطب میگذارد! مشارکت مخاطب در متن، نخستین تفاوت یک اثر هنری است با داستانی عامهپسند که علینژاد به خوبی از پس آن برآمده است.
چنانکه ذکر شد رمان گاو گم خوشخوان است، چراکه از همان فصل اول رگههایی از پست مدرنیسم در سبک و سیاق راویت مشهود میشود؛ شیوهای از فراداستان که راوی با مخاطب خود حرف میزند و دلیل نوشتن داستان را با او در میان میگذارد؛ اما مخاطب باید در داستان مشارک کند تا متوجه شود این منِ راوی، کدام یک از شخصیتهای داستان است! این شکل از روایت از جمله تکنیکهای داستانهای پست مدرن است.
دیگر نکته مثبت این رمان که از همان فصل اول مخاطب را درگیر میکند، تعلیق قوی در روایت است که بسان قلاب مخاطب را گیر میاندازد! به طور مثال مکان رمان گاو گُم، برای کسانی که با چنین محیطی آشنایی ندارند، به شکلی ترسیم شده که مخاطب با کشف دگرجایی متفاوت از محیط پیرامونش، علاقمند به دنبال کردن داستان میشود که جزو نکات حائز اهمیت در داستان است.
در پایان باید از طراحی جلد کتاب و در کل شمایل ظاهری کتاب هم سخن به میان آورد که به نوعی بینامتنیتی را با محتوای اثر شکل داده است که رمان گاو گُم را خواندنیتر میکند.