انتقاد روزنامه اصولگرا از یک سریال کره ای/ به «بازی مرکب» فقط باید خندید نه اینکه از آن متأثر شد
بازی مرکب، بچگانه و عقبمانده ولو جذاب برای طیف عام سینما ساخته شده است. هر قدر فیلمسازان بزرگ تاریخ سینما همچون چارلی چاپلین نگاهی دقیق و صادقانه به نقد سرمایهداری جهانی داشتند و آن را در آثارشان به بهترین نحو ارائه میدادند، برخی آثار تازه به دوران رسیدهای که دو نمونه از آن در این سالها از کرهجنوبی سربرآورده است، متظاهرانه نظام نوین سرمایهداری را به چالش میکشند.
به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه انقلابی جوان در یادداشتی به نقد سریال کره ای «بازی مرکب» پرداخته است و درباره آن نوشت: بازی مرکب، اما بچگانه و عقبمانده ولو جذاب برای طیف عام سینما ساخته شده است. هر قدر فیلمسازان بزرگ تاریخ سینما همچون چارلی چاپلین نگاهی دقیق و صادقانه به نقد سرمایهداری جهانی داشتند و آن را در آثارشان به بهترین نحو ارائه میدادند، برخی آثار تازه به دوران رسیدهای که دو نمونه از آن در این سالها از کرهجنوبی سربرآورده است، متظاهرانه نظام نوین سرمایهداری را به چالش میکشند. گویی طبع مخاطب خسته از نابرابریهای اجتماعی که طیف گستردهای را در جهان تشکیل میدهد، باید به نحوی تغذیه شود تا انرژی متراکمی را که ذخیره کرده است با آثاری دمدستی تخلیه کند.
خشونت سریال و نگاه بیش از حد تحقیرآمیز به فرودستان این عدمصداقت را به خوبی لو میدهد. این همان زاویه نگاهی است که در فیلم اسکاری انگل نیز به واضحترین شکل ممکن ارائه میشود. گویی قرار است به مخاطب القا شود که زندگی سگی ناشی از استحقاق آنهاست و فقط قرار است طبع بردهوار و حقیر این طیف به ایشان گوشزد شود. هر قدر بزرگان سینمای کلاسیک امریکا در ارائه مضمون ضدسرمایهداری برای مخاطب احترام قائل بوده است و منزلت طبقات محروم در آثار ایشان نمود بارزی داشت، آثار کرهای، چون بازی مرکب و انگل نگاهی از بالا و تحقیرآمیز به این طبقات دارند و محرومان را اعضایی عقدهای، بیسواد و نادان تصویر میکنند که لیاقتشان چیزی بیش از این نیست.
هر قدر لحن و فضاسازی آثاری، چون جوکر و راننده تاکسی در به چالش کشیدن وضع موجود جامعه جدی و پرطنین است، آثاری، چون بازی مرکب با اختیار لحن مسخرهآمیز و طعنهوار وضعیتی ارائه میدهند که با وجود خشونت بالا فقط باید به آن خندید نه اینکه از آن متأثر شد. بازی مرکب از این منظر اثری است که قرار است با چنگ زدن به اصلیترین موضوع و مسئله جهان یعنی بیعدالتی سیستماتیک صرفاً غریزهای را که طالب سرگرمی است، ارضا کند. به عبارتی دیگر آثاری از این نوع بیشتر سوءاستفاده سینمایی از موقعیت دردآور بشر امروز در مطالبه عدالتخواهانهاش است؛ آثاری که قرار است تا میتواند جدیت مسئله عدالتخواهی را در جهان به ابتذال نزدیک کند تا صرفاً محملی برای خندیدن باشد نه عرصهای برای اندیشیدن.