اعتبار دانشگاه به اساتید شاخص و پژوهشگران برجسته است نه به تعداد ساختمان ها
دکتر عبدالکریمی در مقام یک فیلسوف حقیقتجو، سقراطگونه همۀ جدّ و جهدش در اندیشه و گفتار و نوشتار، این بوده است که در ظلمات زمانه، در دست طالبان حقیقت چراغی بنهد. او که با دعوت به حقیقت اصیل این عالم، [حقیقت نامتعیّنی که ورای همۀ تفسیرهای ایدئولوژیک و تئولوژیک و در پس متدلوژیسم علم دوران جدید میتواند به فهم آید]، کوشیده است چشم آدمی را به نور حقیقی ایمان روشن سازد.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ دکتر رضا جلالی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران مرکز در یادداشتی خطاب به رئیس دانشگاه آزاد به موضوع اخراج استاد فلسفه دانشگاه آزاد واکنش نشان داد.
آقای دکتر طهرانچی ریاست محترم دانشگاه آزاد اسلامی
با سلام و احترام
احتراماً پیرو حکم صادره در خصوص اخراج آقای دکتر بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه آزاد و اقدام جنابعالی در متوقف نمودن حکم تا زمان رسیدگی مجدّد در هیأت عالی تجدید نظر دانشگاه، که خود مایه امیدواری است، نکاتی را به عرض میرساند:
1) امروز که شرایط حاکم بر جامعۀ ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند ترمیم اعتماد از دسترفته مردم و تقویت امید در اذهان و قلوب جوانان کشور است، صدور حکم اخراج اندیشمند فرهیخته و فیلسوف زمان ما دکتر عبدالکریمی که همه وجودش مشتعل از دردهای عمیق این جامعه است، قطعا دیوار بیاعتمادیها و ناامیدیها را بلندتر و رفیعتر خواهد ساخت.
2) دکتر عبدالکریمی در مقام یک فیلسوف حقیقتجو، سقراطگونه همۀ جدّ و جهدش در اندیشه و گفتار و نوشتار، این بوده است که در ظلمات زمانه، در دست طالبان حقیقت چراغی بنهد. او که با دعوت به حقیقت اصیل این عالم، [حقیقت نامتعیّنی که ورای همۀ تفسیرهای ایدئولوژیک و تئولوژیک و در پس متدلوژیسم علم دوران جدید میتواند به فهم آید]، کوشیده است چشم آدمی را به نور حقیقی ایمان روشن سازد.
او که با ارجنهادن به نیروهای اصیل این کشور که دل در گرو صلاح و آبادی و درخشش این سرزمین دارند، همواره گروههای مختلف را به همدلی و اتّحاد و دوستی برای کشور شدن کشور و ساختن این مرز و بوم که خونهای گرانبهایی در راه اعتلای آن ریخته شده، همواره کوشیده است تا شکافهای موجود بین گروههای مختلف جامعه را ترمیم کند و از آنان دعوت کند تا با اندیشیدن به مسائل عمیق کشور، به جای ناسزا گفتن به تاریکیها، شمعی بیافروزند و همدلانه به حل مسائل بیاندیشند.
او که در مقام یک فیلسوف اصیل و صرفاً با «متعهّد دانستن» خویش به «حقیقت»، خود را وامدار هیچ فرد، گروه و نهادی ندانسته و بدون در نظر داشتن مصالح خویش، با تفلسف و در سطحی فراتر از فهم رایج، همواره به شناسایی معضلات و بحرانهای فعلی و آینده این کشور میاندیشد و میکوشد همگان را نسبت به این گرهها و بحرانها تذکار دهد و در این مسیر نه از به خطر افتادن جایگاه و موقعیت و منافع خویش ابائی داشته و نه در انتقادهای دلسوزانه و منصفانهاش جانبدار فرد یا گروهی خاص بوده است. چرا که نقدهای فیلسوفانه هر چند همچون دارویی تلخ و گزنده است، اما درمان آفات و لازمۀ بقا و رشد و بالندگی هر انسان و هر جامعهای نیز هست. پذیرش نقد نیز نشان دهندۀ بلوغ آن فرد و جامعه است و اوّلین قربانی روند مبرّیدانستن افراد و نهادها از نقد، در واقع خود آن افراد و نهادها هستند.
3) اعتبار دانشگاه نه به تعداد ساختمانها و املاک آن و نه به کمیّت مقالات منتشرشده و نه تعدّد صدور مدارک آن است. بلکه به اساتید شاخص و پژوهشگران برجستهای است که به دانشگاه اعتبار و آبرو میبخشند و دکتر عبدالکریمی نیز از زمرۀ سرمایههایی بزرگ این کشور است که دانشگاه از او و امثال او آبرو و اعتبار میگیرد، نه ایشان از دانشگاه اعتبار ستانند.
4) انتظار میرود عبدالکریمیها، قدر دانسته شوند و بر صدر نشینند. اجازه دهیم سقف تحمل آراء مخالف آنقدر رفیع گردد که آزاداندیشان بلندنظر و اندیشمندان اهل فکر و فرهنگ به راحتی در آن تنفّس کنند و با کلام و سخن و نوشتار، فهم عمومی جامعه را نیز تا قد و قامت استوار و رفیع خود برکشند.