سوگند به خون شهدای آتشنشان
نعمت احمدی: شهرداری تا قبل از آتشسوزی ساختمان پلاسکو، این پاساژ را در حوزه مدیریتی خود میدانستند و صدور اخطاریهها نشانگر این واقعیت است، اما با ریزش پلاسکو، نمیدانم با کدام استدلال سراغ ماده ١٠٥ وزارت کار و رفاه اجتماعی رفتهاند حال آنکه نمایندگان مجلس و شورا جملگی بر این باور واقعی هستند که در ساختمان پلاسکو، کارگاه به معنای حاکمیت وزارت کار وجود نداشته که نیاز به رفع خطر و ایمنسازی داشته باشد، بلکه اصل ساختمان پلاسکو - به گفته آقای شهردار در جلسه شورای شهر که کلیپ آن در فضای مجازی قابلدسترسی است- وحشتناک بوده و به حکایت همان کلیپ، باید به فوریت بسته میشد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ «نعمت احمدی» استاد دانشگاه طی نگارش یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: از زمان فرو ریختن پلاسکو، شهردار تهران فقط یک نوبت به مجلس رفت تا با نمایندگان مردم صحبت کند و برای اولینبار در روز یکشنبه به شورای شهر و جلسه علنی آن با حضور خبرنگاران پا گذاشت و مسائلی را مطرح کرد که ایکاش با نگاه متفاوتی همراه بود. پرسش این است که آیا شهردار تهران، منتخب شورای شهر است یا منتخب نمایندگان مجلس؛ چراکه اول به سراغ نمایندگان مجلس رفته و بعد از آن به سراغ نمایندگان شورای شهر؟ جای شکر است که در جلسه شورای شهر، شهردار تهران، حداقل مدیریت بحران را پذیرفت و از این بابت از مردم عذرخواهی کرد؛ هرچند نمیدانم با توجه به ادعایش مبنیبر اینکه با گرمای ٢٠٠درجهای سروکار داشته و درگیر فلز مذاب و داغی محیط آوار پلاسکو بوده، چرا مدیریت بحران خود را قابل نقد و در نتیجه عذرخواهی میکند، اما مدیریت مسئله پلاسکو را از شمول دایره مدیریت خود بیرون میداند! در چند روز گذشته، در فضای مجازی، کلیپی پخش شد که جناب شهردار در جلسات پیشین شورای شهر، قصه پرغصه ساختمان پلاسکو را پیش کشیده و بهصراحت از وظیفه خود در تعطیلی پلاسکو یاد کردهاند و تعطیلنکردن این ساختمان را به موضوعات دیگر؛ یعنی بیکاری و... نسبت دادهاند. بهعنوان عضوی کوچک از جامعه حقوقی کشور، عرض میکنم همین کلیپ - از هر مرجع و نهادی که در معرض قضاوت عموم گذاشته شده- کافی است برای آنکه دریابیم، برخلاف آنچه یکشنبه در صحن علنی شورا از ناحیه شهردار محترم تهران بیان شد، ایشان میداند و با قاطعیت هم میداند که پلاسکو، «ساختمان» و نه «کارگاه» است. به عبارت دیگر مجموعه این ساختمان حسب تبصره ١٤ ماده ٥٥ قانون شهرداری باید ایمنسازی میشد، نه تکتک مغازههای پلاسکو که از آنها بتوان مصادیق کارگاه را استنباط کرد. اخطاریههای صادره از شهرداری منطقه ١٢ - که به باور من، نفس صدور اخطاریه، صحیح و آدرس گیرنده آن، غلط است- مبین این مهم است که شهرداری تا قبل از آتشسوزی ساختمان پلاسکو، این پاساژ را در حوزه مدیریتی خود میدانستند و صدور اخطاریهها نشانگر این واقعیت است، اما با ریزش پلاسکو، نمیدانم با کدام استدلال سراغ ماده ١٠٥ وزارت کار و رفاه اجتماعی رفتهاند حال آنکه نمایندگان مجلس و شورا جملگی بر این باور واقعی هستند که در ساختمان پلاسکو، کارگاه به معنای حاکمیت وزارت کار وجود نداشته که نیاز به رفع خطر و ایمنسازی داشته باشد، بلکه اصل ساختمان پلاسکو - به گفته آقای شهردار در جلسه شورای شهر که کلیپ آن در فضای مجازی قابلدسترسی است- وحشتناک بوده و به حکایت همان کلیپ، باید به فوریت بسته میشد. ختم کلام اینکه باید از حوادث و وقایع درس عبرت گرفت و گذشته را چراغ راه آینده دانست. اگر در زمانه انتخابات شورای فعلی شهر، مردم تهران به سرنوشت خود علاقه نشان میدادند و به دنبال چهرههایی که در دیگر عرصهها معروفیت داشتند، نه در حوزه مدیریت شهری نمیرفتند و به افراد متخصص و کارشناس این حوزه رأی میدادند، امروزه وضع مدیریت شهری به گفته مردم در بحران نبود و قصه پرغصه پلاسکو و ساختمانهای مشابه که متأسفانه پیشرو خواهند بود، اتفاق نمیافتاد. بیایید به خون شهدای آتشنشانی سوگند بخوریم و به آنها تعهد بدهیم که در روز رأیگیری به کسانی رأی بدهیم که برای مدیریت شهر تهران برنامه دارند، نه اینکه مدیریت شهر تهران را سکوی پرش و پریدن به عرصه دیگر بدانند. کاش نمایندگان مجلس تبصرهای به قانون انتخاب شهرداران کلانشهرها خصوصا تهران اضافه کنند که شهردار تهران نمیتواند تا مثلا یک دوره بعد از پایان مدیریت شهری خود در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند. وعده ما با سوگند به خون آتشنشانان شهید در پای صندوقهای رأی و انتخاب نمایندگانی که...