نماینده عضو جبهه پایداری: سکوت رهبر انقلاب، یعنی تایید طرح برجامی مجلس/ قالیباف زیادی با دولت مماشات می کند/ رهبری صریحاً استیضاح روحانی را نهی نکرده اند/ لاریجانی حزب اللهی نیست
حجت الاسلام نقدعلی: مجلس یازدهم از ابتدای روی کار آمدن خود و از بای بسمالله تاکنون، با تشکیل کمیسیونهای تخصصی خود، پیگیر مشکلات مردم شده است. کافی است به نزدیک 500 طرحی که نمایندگان مجلس در کارتابل هیات رییسه قوه مقننه گذاشتهاند، نگاه کنید. اکثر قریب به اتفاق این طرحها درباره مسائل اقتصادی، حل مشکلات و نابسامانیهای مدیریتی، اصلاح ساختارهای اداری و همین مشکلات اساسی است که امروز مردم با آن درگیر هستند.
به گزارش دیده بان ایران؛ حسن روحانی در جریان آخرین نشست خبری خود، بار دیگر مخالفت تمامعیار خود را با قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» اعلام کرد ولی در عین حال تن به بیقانونی نداد و از اجرای این قانون با تهیه آییننامه اجرایی خبر داد؛ آییننامهای که از قرار معلوم براساس تفسیر دولت از «عنوان» این قانون تدوین خواهد شد تا موجبات لغو تحریمها را فراهم آورد نه بقایش را. همین مساله ازجمله مواردی است که میتواند آتش اختلافات «پاستور» و «بهارستان» را بار دیگر شعلهور کند. اختلافاتی که پایداریها اگر در ایجادش نقشی اساسی نداشته باشند، قطعا بیتقصیر هم نبودهاند. محمدتقی نقدعلی، یکی از اعضای جبهه پایداری مجلس است. نام او بارها در طرحهای مربوط به استیضاح حسن روحانی و وزرای دولت دوازدهم به چشم خورده؛ از اینرو اگرچه تا همین چندی پیش چندان شناختهشده نبود اما حالا دیگر چهرهای چندان گمنام بهشمار نمیرود. نقدعلی در جریان گفتوگوی خود با «اعتماد» درست به همان میزان که تلاش میکند روحانی را در جایگاه احمدینژاد نشانده و او را متهم به استنکاف از قانون کند، مخالفتش را با قالیباف و حضور احتمالیاش در انتخابات 1400 نمایش میدهد تا نزدیکی به چون و چرای پایداریها به سعید جلیلی اثبات شود و جالب آنکه استدلالهای پایداریها و جلیلی نیز شباهتهای قابلتوجهی به یکدیگر دارد؛ چنانکه نقدعلی نیز سکوت رهبری را تایید طرح خود و سایر اصولگرایان حاضر در پارلمان یازدهم میداند.
آقای نقدعلی! مجلس یازدهم در شرایطی تشکیل شد که مشکلات بسیاری در ایران وجود داشت، اما آنچه در مجلس بیشتر جلب توجه کرد، جدالهای سیاسی با دولت بود، بهطوری که صدای انتقاد اصولگرایان را نیز درآورد. به نظرتان تداوم این شرایط، صحیح است؟
این ایدهای کاملا غلط است. مجلس یازدهم از ابتدای روی کار آمدن خود و از بای بسمالله تاکنون، با تشکیل کمیسیونهای تخصصی خود، پیگیر مشکلات مردم شده است. کافی است به نزدیک 500 طرحی که نمایندگان مجلس در کارتابل هیات رییسه قوه مقننه گذاشتهاند، نگاه کنید. اکثر قریب به اتفاق این طرحها درباره مسائل اقتصادی، حل مشکلات و نابسامانیهای مدیریتی، اصلاح ساختارهای اداری و همین مشکلات اساسی است که امروز مردم با آن درگیر هستند. تذکرات و سوالات نمایندگان از وزرا را نیز که بررسی کنید، درخواهید یافت که 95 درصد سوالات نمایندگان به مسائل و موضوعات اقتصادی، اجتماعی و مشکلات مردم اختصاص دارد و تنها حدود 5 درصد آنها سیاسی است. طرحهای مصوب نمایندگان نیز بیتوجهی مجلس به مسائل اقتصادی را تکذیب میکند. تصویب طرحهایی چون اختصاص قیر رایگان، خرید تضمینی گندم و همین طرح پرداخت یارانه برای خرید کالاهای اساسی، همه و همه طرحهایی اقتصادی است. بدین ترتیب میتوان گفت که عمده فعالیتهای مجلس درباره مسائل و موضوعاتی است که مردم واقعا با آن دست به گریبان هستند. در کمیسیون کشاورزی نیز ما بارها و بارها موضوعاتی چون افزایش قیمت نهادههای دامی را پیگیری کردهایم.
شما از طرح پرداخت یارانه برای تامین کالاهای اساسی به عنوان افتخارات اقتصادی مجلس نام بردید، در حالی که همین طرح هم به جدالی سیاسی بین دولت و مجلس تبدیل شد.
درباره چنین مسائلی باید آن روی سکه را مورد توجه قرار دهید. دولت زمانی که نمایندگان مشغول بررسی طرح بودند، اعلام کرد که منابع لازم برای پرداخت این مبالغ به مردم را ندارد اما پس از چندی، خود قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن مبالغی به مردم پرداخت میشد.
مصوبه دولت برای 4 ماه بود اما مصوبه مجلس مادامالعمر است و طبیعتا نیازمند پیشبینی منابعی مشخص و پایدار.
خیر! مصوبه مجلس دایمی نبود. در طرح نکتهای ذکر نشده اما ما پیشبینی 6 ماه باقیمانده تا پایان سال جاری را در طرح انجام دادیم و تصمیم داشتیم پس از آن، در قانون بودجه 1400 منابعی را برای این مساله در نظر بگیریم؛ بنابراین به صراحت اعلام میکنم طرحی که دولت اجرا کرد، نعل به نعل همان طرحی است که ما در مجلس تهیه کرده بودیم، لذا اگر امروز افکار عمومی شاهد تقابلی میان قوای مجریه و مقننه هستند، بدانند که این تقابل از سوی دولت است، نه از سوی مجلس!
تحلیل شما از چرایی این تقابل چیست؟
پاسخ دقیق را باید از دولت خواست اما تحلیل من آن است که بدگمانی و سوءظن دولت نسبت به برخی عملکردهای مجلس دلیل این تقابل است. به عنوان نمونه نوع واکنش دولت را به طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها که از سوی مجلس تصویب شد، در نظر بگیرید. طرحی که ما تصویب کردیم همان است که در متن توافق هستهای برجام ذکر شده است. ما راه اشتباهی را رفتهایم در این مدت. بر اساس ماده 36 برجام، زمانی که ما بدعهدی طرف مقابل و عدم وفای به تعهداتشان را دیدیم، باید اقداماتمان را متوقف میکردیم و اصطلاحا مقابله به مثل میکردیم. این اقدام را انجام ندادند و حالا که مجلس آمده و خواستار مقابله به مثل شده، ناراحت شدهاند؛ چراکه میدانند باید به مردم پاسخگو باشند. باید به مردم پاسخ دهند که چرا وقتی از طرف مقابل بدعهدی دیدند، مقابله به مثل نکردند. آنان میدانند اگر مطابق این قانون عمل کنند، باید پا روی اقدامات گذشته خود بگذارند؛ بنابراین مسیر غلط دیگری را امروز انتخاب کردهاند و میخواهند تا هر جا که میشود، آن را ادامه دهند.
شما تصمیمگیری درباره تداوم حضور ایران در برجام را به حوزه اختیارات دولت تقلیل میدهید؛ در حالی که اگر مجموعه نظام جمهوری اسلامی نمیخواست، دولت نمیتوانست در برجام باقی بماند. غیر از این است؟
میخواهم بگویم که ماندن در برجام تصمیم کلی نظام بوده ولی باید این مساله را نیز در نظر داشت که برای شکل نگرفتن یک تصمیم جمعی، کافی است یکی از اعضا اصطلاحا ساز ناکوک بزند و حاضر به همراهی نشود. در قصه مقابله دقیقا همین اتفاق افتاد. دولت ساز ناکوک زد و همین ساز ناکوک سبب شد تا تصمیم جمعی لازم برای مقابله با بدعهدی طرف مقابل در توافق هستهای شکل نگیرد. اما امروز که مجلس نیز همراه است و خواستار مقابله به مثل شده، شاهد همراهی شورای عالی امنیت ملی و شورای نگهبان هم هستیم. همین مساله نشانگر آن است که در ماجرای اقدام متقابل در برجام، این دولت بود که نگذاشت این اتفاق رخ دهد. ما معتقدیم که شخص آقای حسن روحانی، شخص آقای محمدجواد ظریف با موضوع مقابله به مثل در ماجرای برجام ساز ناکوک زدند و همین مساله باعث شد تا نهتنها بدعهدی طرف مقابل ادامه پیدا کند، بلکه منویات مقام معظم رهبری نیز بر زمین بماند. امروز که مجلس با استفاده از اختیارات خود به وسط میدان آمد، جلوی جلو، شورای عالی امنیت ملی با مجلس توافق کرد و سپس طی بیانیهای نیز این مساله را تایید کرد. شورای نگهبان نیز این مساله را تایید کرد. مقام معظم رهبری نیز با سکوت معنادار خود طرح مجلس را تایید کردند. همه اینها نشانگر آن است که عامل تمام این ماجراها، کسی نبوده جز دولت آقای روحانی.
اگر دولت توان به قول شما ساز ناکوک زدن را داشت، چرا اینبار هم چنین نکرد تا مقابل طرح مجلس بایستد؟
آن زمان مجلس همراه دولت بود، امروز مجلس همراه دولت نیست. آن زمان اکثر نمایندگان مجلس، وکیلالدوله بودند ولی امروز به فضل خدا اکثر نمایندگان وکیلالمله هستند. کما اینکه در جریان این طرح این اتفاق افتاد و حتی اصلاحطلبان مجلس هم که تعدادشان قابل توجه است، به این طرح رای دادند؛ بهطوری که این طرح فقط 2 مخالف در مجلس داشت.
سوال دیگرم این است که شما چطور سکوت رهبری را به معنای تایید این طرح دانستید؟
رهبری اگر مخالف بودند، بیان میکردند. امروز ما شاهد همراهی نهادهای قانونی چون شورای نگهبان و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با این طرح بودیم، چراکه همه میدانند شروط رهبری درباره برجام بر زمین ماند؛ بنابراین سکوت رهبری و تایید نهادهای قانونی نشانگر آن است که طرح نمایندگان مجلس درباره برجام را مطابق و همسو با مصالح نظام جمهوری اسلامی میدانند.
شما از همراهی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی میگویید و معتقدید چون طرح به سود مجلس بود، این اتفاق رخ داد. طرح توقف افزایش قیمت بنزین -که اتفاقا اصولگرایان مجلس دهم هم حامیاش بودند- به نفع مردم بود. چه شد که شورای عالی امنیت ملی با شما همراهی کرد ولی با مجلس دهم خیر؟!
این اولین موردی است که شورای عالی امنیت با مجلس یازدهم همراهی کرده که آن هم مشخص نیست، ادامه پیدا کند یا خیر؛ بنابراین این یک مورد را نباید به حساب همراهی شورای عالی امنیت ملی با مجلس گذاشت و گفت این شورا با مجلس دهم همراهی نمیکرد ولی با مجلس یازدهم همراهی میکند. باید منتظر آینده ماند و دید چه خواهد شد. ممکن است در آینده طرحهای دیگری بیاید که این شورا مصلحت نداند و حاضر به همراهی با مجلس نشود.
اگر روزی شورای عالی امنیت ملی مخالفت کند، مجلس مقاومت خواهد کرد؟
قطعا مقاومت خواهیم کرد. البته بستگی به طرح و موضوع مورد بررسی هم دارد و نمیتوان حکم کلی صادر کرد.
با وجود تمام این مسائل، قبول دارید نوع رفتارهای امروز مجلس با دولت یادآور دولت احمدینژاد است؟
بله، ولی منتها باید این نکته را در نظر بگیرید که امروز آن فردی که رفتاری چون رییسجمهوری سابق انجام میدهد، آقای حسن روحانی است. امروز شما همین رفتار دولت آقای روحانی را با مجلس درباره قانون بودجه در نظر بگیرید. تریبون به دستم نیامد، وگرنه در مجلس میگفتم که وقتی دولت اینقدر مشغله دارد، لازم نبود آقای امیری را تا مجلس بفرستد؛ قانون بودجه را تحویل پیک موتوری میکرد تا به دست نمایندگان برساند! آقای روحانی نمیخواهد در مجلس حاضر شود. برای دفاع از وزیرش نیز معاون خود را میفرستد؛ حال آنکه اگر آقای روحانی در مجلس حضور پیدا میکرد و با صدق نیت مشکلات و مصائب دولت را شرح میداد، همه ما نمایندگان خالصانه از او حمایت میکردیم. کمااینکه امروز نیز نمایندگان حامی دولت هستند تا دولت بتواند برای حل و فصل مشکلات اقدام قابل قبولی انجام دهد. ما جلسات متعددی با وزرا در مجلس برگزار میکنیم که در تمام آنها به دنبال حل مشکلات مردم هستیم ولی متاسفانه گاهی شاهد لجبازی هستیم. مثلا ما در کمیسیون کشاورزی موجبات توافق میان وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی برای حل مشکل بازار را فراهم آوردیم ولی زمانی که این توافق را نزد آقای روحانی میبرند، او این توافقنامه را وتو کرده و با آن مخالفت میکند! حرفم این است که حتی زمانی که ما با وزرای دولت به تصمیم مشترک میرسیم نیز شخص آقای روحانی به مساله ورود کرده و تصمیمی را که به سود مردم است، برهم میزند.
شما از لجبازی میان دولت و مجلس میگویید، به نظرتان نوع مواجهه مجلس با دولت بهویژه شخص آقای قالیباف به عنوان رقیب انتخاباتی آقای روحانی در دو انتخابات 92 و 96 تا چه میزان در شکلگیری این اوضاع تاثیرگذار بوده است؟
اتفاقا من با شما مخالف هستم. یکی از انتقادات بسیار جدی امروز ما به رییس مجلس، مماشات و مراعات بیش از حد آقای قالیباف است. به عنوان نمونه تعداد قابل توجهی از نمایندگان با اصرار و با تاکید طرح استیضاح آقای روحانی را تهیه کردند ولی آقای قالیباف به عنوان رییس مجلس با استناد به موضوعاتی چون فحوای کلام مقام معظم رهبری و مصلحت کشور، حرارت مجلس را فرو نشاند و فضا را از استیضاح و بررسی عدم کفایت سیاسی آقای روحانی در مجلس به فضای همراهی با دولت تبدیل کرد. حرف من آن است که نه تنها آقای قالیباف به عنوان رقیب انتخاباتی حسن روحانی عمل نکرد، بلکه به حمایت از رییسجمهوری و دولت پرداخت ولی با وجود انتقادات نمایندگان، برای آنکه متهم نشود به عدم رعایت مصالح کشور، این کار را انجام داد.
شما میگویید رییس مجلس برای مصالح کشور طرح استیضاح رییسجمهوری را بررسی نکرد. سوالم آن است که وقتی هم فحوای کلام رهبری در مخالفت با استیضاح است و هم به مصلحت کشور نیست، شما چرا حداقل دو مرتبه طرح استیضاح را پیگیری کردید؟
ما معتقد هستیم که نهی صریحی از رهبری برای عدم استیضاح رییسجمهوری نشنیدهایم. نهی صریحی به ما نرسیده است. ما همچنان و با وجود تغییر فضای مجلس، پای امضاهای خود برای استیضاح آقای روحانی هستیم.
وقتی رهبری گفتند دولتها باید تا پایان به کار خود ادامه دهند، نهی صریح استیضاح نیست؟
پایان بر دو قسم است. یک موضع پایان کار، همان پایان معمولی ذکر شده در قانون است، یک پایان، پایانی است که مجلس آن را تعیین میکند. هر دو این اتفاقات را میتوان پایان در نظر گرفت. من تحصیلکرده رشته حقوق هستم و عرض میکنم اینها، تفسیر حرف رهبری نیست، بلکه واقعیت موجود است. یک زمانی پایان کار، همان پایان مهلت 4 یا 8 ساله ریاستجمهوری است، یک وقت پایان کار، زمانی است که مجلس آن را تصویب میکند؛ از اینرو اعتقاد ما آن است که رهبری صراحتا استیضاح رییسجمهوری را نهی نکردهاند.
شما تحصیلکرده حقوق هستید ولی در کمیسیون حقوقی حاضر نشدید. آن هم در شرایطی که این کمیسیون با توجه به عدم حد نصاب خود، ماهها بلاتکلیف بود.
میدانید که تحصیلکردگان رشته حقوق میتوانند در تمام کمیسیونها حاضر شوند. با این حال در حوزه انتخابیه بنده، مشکل کشاورزی جزو مشکلات اصلی است و شخصا نیز اعتقاد دارم که اگر مشکل کشاورزی حل شود، مشکل اقتصاد ما حل خواهد شد.
آقای نقدعلی شما میدانید در هر دوره انتخابات ریاستجمهوری حمایت نمایندگان از کاندیداها تاثیر قابل توجهی در نتایج دارد. اگر در 1400 آقای قالیباف کاندیدا شود، واکنش مجلس چطور خواهد بود؟
من اینطور به شما پاسخ میدهم که ما نگاهمان در انتخابات، مصلحت جبهه ارزشی و حزبالله است. هر گزینهای که در جریان سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری مورد حمایت جبهه حزبالله قرار گرفت، همه ما نمایندگان عضو جبهه ارزشی و حزبالله با تمام توان از او برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری 1400 حمایت خواهیم کرد.
جبهه حزبالله چه کسانی را شامل میشود؟
افرادی عضو جبهه ارزشی و حزبالله محسوب میشوند که به مبنای ارزشی انقلاب اسلامی مثل استکبارستیزی، واداده نبودن مقابل اجانب پایبند باشند. اینجا لازم است به صراحت اعلام کنم که ما اصلاحطلبان را انسانها یا جبههای استکبارستیز نمیدانیم؛ از اینرو آنان نمیتوانند عضو جبهه ارزشی و حزبالله باشند، به عبارت دیگر کسانی که استکبارستیز و اصولگرا باشند، عضو این جبهه خواهند بود.
علی لاریجانی عضو این جبهه خواهد بود؟
خیر!
آقایان جلیلی و قالیباف چطور؟
آقای جلیلی قطعا. آقای قالیباف هم بله!
این یعنی اگر آقای قالیباف کاندیدای ریاستجمهوری شود از او حمایت خواهید کرد؟
خیر، نه موافق کاندیداتوری ایشان هستم و نه حمایت خواهم کرد. البته باید این را بگویم که صحبت جمعی هم بین نمایندگان درباره کاندیداتوری آقای قالیباف صورت نگرفته است. ممکن است بین خودشان و به صورت گعدهای، حرفهایی زده باشند ولی اینکه بگوییم گفتمانی دربارهاش صورت گرفته، اینطور نیست.
منبع: اعتماد