آسانژ: کلینتون عامل جنگ لیبی و شعله ورشدن فاجعه سوریه است
جولیان آسانژ موسس سازمان افشاگر ویکی لیکس در مصاحبه ای مفصل با روزنامه ایتالیایی لاریپوبلیکا گفت:هیلاری کلینتون معمار اصلی جنگ علیه لیبی بود. این جنگ منجر به بروز بحران پناهندگان در اروپا و تغییر مواضع سیاسی اروپا و کشته شدن یکساله 40 هزار نفر در لیبی شد. در همین حال تسلیحات نظامی از لیبی به مالی و دیگر کشورها سرازیر شد و منجر به بروز جنگ های داخلی و شعله ور شدن درگیری های دیگر از جمله فاجعه سوریه شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، آسانژ در این مصاحبه با اشاره به انگیزه خود از راه اندازی این مجموعه، از اهداف ابتدایی و موضوعات مطرح شده پیرامون فعالیت های ویکی لیکس سخن گفت.
وی در مقدمه این مصاحبه که جمعه پیش منتشر شد با اشاره به آغاز فعالیتهای ویکی لیکس در سال 2006 و انتشار بیش از 700 هزار سند سری دولت آمریکا نوشت که آسانژ از سال 2010 تاکنون ابتدا در حبس خانگی و سپس در سفارت اکوادور در لندن پناه گرفته و میزبان به این افشاگر استرالیایی پناهندگی داده است.
لاریپوبلیکا: چه شد که در سال 2006 به فکر یک سازمان رسانه ای نوین افتادید؟
جولیان آسانژ: من جنگ عراق را به دقت پیگیری کرده بودم و پس از وقوع جنگ ،ماموران سازمان های امنیتی از جمله نهادهای امنیتی استرالیا افشا کردند که با وجود تلاش بسیار جلوی افشاگریشان پیش از وقوع جنگ گرفته شد. افرادی که پیش از جنگ عراق قصد افشاگری داشتند، مجرایی برای انتشار اطلاعات خود نیافتند. حس کردم که این مشکلی همگانی است و تصمیم گرفتم تا با تاسیس سازمان، این مشکل را حل کنم.
* شما در یکی از مصاحبه های معروفتان گفتید که در ابتدا گمان می کردید که عمده فعالیتتان معطوف به چین و برخی از جمهوریهای شوروی سابق و شمال آفریقا باشد. بر عکس، بیشتر افشاگری های ویکی لیکس پیرامون جنگهای آمریکا در افغانستان و عراق و نقض حقوق بشر فاحش آن در جریان جنگ با تروریسم است. این اقدام ها تاثیر ژرفی بر جامعه دمکراتیک و باز آمریکا گذاشت و 'مخالفینی' مانند چلسی منینگ (Chelsea Manning) از درون آن به افشاگری پرداختند. چرا نقض حقوق بشر چنین تاثیری را بر رژیم هایی مانند چین و روسیه نمی گذارد و چه باید کرد تا اطلاعات در این کشورها دمکراتیزه شوند؟
- در روسیه نشریات فعال، وبلاگها و همچنین منتقدانی مانند آلکسی ناوالنی (Alexey Navalny) حضور دارند. در روزنامه هایی مانند نووایا گازتا (Novaya Gazeta) نیز اقشار گوناگون جامعه مسکو می توانند از یکدیگر انتقاد کنند. کرملین این رورنامه ها را تحمل می کند چرا که شبکه پربیننده تلویزیونی نیستند که بر عموم مردم تاثیر گذارند و مخاطبین آن نیز تحصیلکردگان مسکو هستند. برداشت من این است که نهادهایی مشابه ویکی لیکس در روسیه وجود دارند. هیچکدام از کارکنان ویکی لیکس به زبان روسی تکلم نمی کنند. سازمان ویکی لیکس عمدتاً انگلیسی زبان است و زبان اصلی تارنمای آن نیز انگلیسی است. ما تا اندازه ای روسیه را تحت پوشش قرار داده ایم و بیش از 800 هزار سند در مورد این کشور و رئیس جمهور آن ولادیمیر پوتین منتشر کرده ایم. با این حال بیشتر و نه همه افشاگری های ما از طریق منابع غربی است. گاهی اوقات، مانند کنیا و تیمور شرقی، در مورد کشوری افشاگری می کنیم و آن کشور ما را جزو نقش آفرینان داخلی به شمار می آورد. عامل تعیین کنننده، میزان فاصله فرهنگ آن کشور از زبان انگلیسی است. فرهنگ چینی از زبان انگلیسی بسیار دور است.
* در چین چه می شود کرد؟ اینترنت در چین به شدت کنترل می شود...
- ما افشاگری هایی در مورد چین انجام داده ایم. چین ما را در سال 2007 ممنوع کرد و ما بارها این سانسور را دور زده ایم. منابع چینی از انتشار اسنادشان در ویکی لیکس واهمه بسیاری دارند. چینی ها نظرهای گوناگونی دارند : آنها از یک سو افشاگری های انتقادی ویکی لیکس از غرب را می پسندند. چینی ها منتقد جنگ هستند چرا که باور ندارند که در ساخت جنگ افزار بر دیگران برتری دارند. از سوی دیگر ساختار این جامعه بر اساس اقتدار پایه ریزی شده و از مخالفت واهمه دارند. جامعه روسیه در مقایسه با چین گرچه با افزایش اقتدارگرایی مواجه است ولی در فرهنگ روس ها مخالفان ارج و قرب دارند.
* چرا سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس اطلاعات دشمنانشان مانند چین و روسیه را در دسترس ویکی لیکس قرار نمی دهند؟ آنها می توانند این کار را در پوشش سازمان های مردم نهاد (NGO) و یا حتی فعالان سیاسی انجام دهند و اگر سازمان شما اسنادشان را منتشر نکرد دست ویکی لیکس را رو کنند.
- ما اطلاعات و اسناد دست اول و موثق را به صورت تمام و کمال منتشر می کنیم. این رویه موجب می شود تا بهره برداری تبلیغاتی از این افشاگری ها ممکن نباشد چرا که وجوه مثبت و منفی بسیاری از سازمانهای هدف آشکار شده و این امر موجب می شود تا تحریف حقایق فاش شده دشوارتر شود. فرض می کنیم که زمان جنگ 2003 عراق، سازمان های جاسوسی آمریکا اطلاعات برخی از گزارشهای خود در مورد عراق را به ما افشا می کردند. بر اساس گزارش های اطلاعاتی ای که بعد از جنگ منتشر شد، اکنون می دانیم که تردید و بدگمانی در مورد صحت ادعای وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق وجود داشته است. با وجود فشار فراوانی که سیاسیون بر سازمانهای اطلاعاتی وارد می کردند تا گزارشهایی در حمایت از جنگ منتشر کنند، تحلیل گران این سازمانها زیر بار نمی رفتند. واشنگتن، لندن، نیویورک تایمز، واشنگتن پست و سی ان ان تمام این تردیدها را مخفی نگاه داشتند. اگر ویکی لیکس این گزارش ها را منتشر کرده بود، این تردید ها بیان می شد و ممکن بود که جلوی وقوع جنگ گرفته شود.
* ویکی لیکس اسنادی را در مورد هیلاری کلینتون و دمکرات های آمریکا منتشر کرد. چه پاسخی برای کسانی که شما را متهم به حمایت از پیروزی ترامپ می کنند دارید؟
- اتهامشان دقیقاً چیست؟ آنچه که ما منتشر کردیم همان گفته های هیلاری کلینتون و جان پودستا رئیس ستاد انتخاباتی وی در مورد کارراز انتخاباتیشان بود. مردم آمریکا این افشاگری ها را با علاقه بسیار خواندند. آنها با ارزیابی این اسناد تصمیم گیری کردند. تصمیم آنها براساس گفته های شخص هیلاری کلینتون و مدیر ستاد وی بود. دمکراسی این است.
* آیا با کسانی که می گویند این افشاگریها برای تخریب هیلاری کلینتون در هفته های آخر رقابتها بود موافق هستید؟
- خیر، ما سالهاست که به دلیل ریاست هیلاری کلینتون بر وزارت امور خارجه در مورد او افشاگری می کنیم. ما مکاتبات او و همچنین ایمیلهایش را از سال 2010 منتشر کرده ایم. کلینتون و پست دولتی وی از سال 2008 در حوزه تخصصی ما قرار دارد. به همین دلیل است که منابع ما اطلاعات خود در مورد هیلاری کلینتون را در اختیار ویکی لیکس قرار دهند. آنها می دانند که ما اهمیت این اطلاعات را درک می کنیم.
* حال که کلینتون از دور خارج شده، ویکی لیکس پیروز شده است؟
- ما خشنود شدیم که مردم آمریکا ارتباط زیادی با اسنادی که منتشر کردیم برقرار کردند. این تعامل در هر دو سوی طیف سیاسی وجود داشت از جمله آنانی که نسبت به هیلاری کلینتون چپ گرا به شمار می رفتند و از برنی سندرز حمایت می کردند. آنها متوجه شدند که ساختار قدرت کمیته ملی حزب دمکرات چگونه است و خانواده کلینتون دبی واسرمن شولتز (Debbie Wasserman Schultz) را در راس کمیته قرار داد تا روند انتخاب نامزد اصلی آن به ضرر برنی سندرز تمام شود.
* دونالد ترامپ چطور؟ چه خواهد شد؟
- هیلاری کلینتون و شبکه پیرامون وی چلسی منینگ را که می گویند از منابع ما است به 35 سال حبس محکوم کردند و به گفته سازمان ملل، وی را شکنجه کردند تا من را در افشاگری های وی دخیل نشان دهند. طبق اسناد ما هیلاری کلینتون محرک و معمار اصلی جنگ علیه لیبی بود. واضح است که وی این جنگ را سکوی پرتاب به ریاست جمهوری می دانست. این جنگ که حتی اهداف ایدئولوژیک نیز نداشت منجر به بروز بحران پناهندگان در اروپا و تغییر مواضع سیاسی اروپا و کشته شدن یکساله 40 هزار نفر در لیبی شد. در همین حال تسلیحات نظامی از لیبی به مالی و دیگر کشورها سرازیر شد و منجر به بروز جنگ های داخلی و شعله ور شدن درگیری های دیگر از جمله فاجعه سوریه شد. چنین رفتار هر شخص و شبکه وی، تبعاتی به همراه خواهد داشت و مخالفان داخلی و خارجی وی سر بر می آورند.
* به نظر شما معنای انتخاب دونالد ترامپ چیست؟
- انتخاب هیلاری کلینتون منجر به تحکیم قدرت طبقه حاکم فعلی در آمریکا می شد. دونالد ترامپ از خودیهای واشنگتن نیست و بخشی از نخبگان ثروتمند آمریکا است که پیرامون خود طیفی از ثروتمندان و شخصیت های خاص را گرد می آورد. این افراد به نوبه خود ساختار منحصر به فردی را تشکیل نمی دهند؛ بنابراین این یک ساختار ضعیف است که در حال جابجایی و بی ثباتی شبکه قدرت مرکزی فعلی واشنگتن است. این ساختار جدید به سرعت در حال تحول و تقسیم مناصب به حامیان و نزدیکان فرد پیروز است. با این حال ضعف فعلی این ساختار به معنی آن است که فرصت های تغییر مفید یا مضر در آمریکا وجود دارد.
* در این 10 سال فعالیت ویکی لیکس، شما و سازمان تان هدف همه گونه هجمه قرار گرفتید. از این کارزار چه آموختید؟
- بیشتر اوقات قدرت در واقع توهم قدرت است. پنتاگون از ما خواست تا افشاگری های خود را نابود کنیم. به افشاگری ادامه دادیم. کلینتون ما را محکوم کرد و اقدمات ما را هجمه به کل 'جامعه جهانی' دانست. به افشاگری های خود ادامه دادیم. من را به زندان و حبس خانگی انداختند. به افشاگریمان ادامه دادیم. با آژانس امنیت ملی آمریکا بر سر بیرون کشیدن ادوارد اسنودن از هنگ کنگ درگیر شدیم و ضمن پیروزی توانستیم پناهندگی او را کسب کنیم. کلینتون سعی کرد تا ما را تخریب کند و خود تخریب شد.
* شما شش سال است که در حبس به سر می برید و سازمان ملل اعلام کرد که شما به صورت خودسرانه بازداشت شده اید. درخواست تجدیدنظر انگلیس در مورد این حکم سازمان ملل به جایی نرسید و در نتیجه این تصمیم نهایی است. حالا چه می شود؟
- همه اینها سیاسی است. تصمیم سازمان ملل در مورد من به واقع یک تصمیم تاریخی بود. سوئد و انگلیس تاکنون از اجرای این تصمیم سر باز زده اند که به طور حتم برای این دو کشور هزینه دیپلماتیک در پی خواهد داشت. سوال اینجاست که لندن و استکهلم تا به کی حاضر به پرداخت این هزینه هستند.
* همانگونه که از ابتدا درخواست کرده بودید، دادستانی سوئد از شما در لندن بازجویی کرد. اگر شما متهم و به سوئد مسترد شده و از آنجا به آمریکا تحویل داده شوید چه می شود؟ ویکی لیکسی باقی می ماند؟
- بله، ما برنامه هایی از پیش تعیین شده برای این شرایط داریم که زمانی که اینترنت من قطع شد و یا هنگامی که به زندان افتادم عملی شدند. ساختار سازمانی مانند ویکی لیکس را نمی توان به گونه ای طراحی کرد که یک فرد تبدیل به نقطه و هدف شکست سازمان شود.
* هنوز هم اینترنت شما قطع است؟
- وصل شده است
* گفته بودید که پس از 6 سال حبس و انزوا دلتان تنها برای خانواده تان تنگ شده است. فرزندانتان بچه گربه ای به شما هدیه دادند تا احساس تنهایی کمتری کنید. تا کنون شده که در مورد تصمیم گیری هایتان دچار شک و تردید شوید؟
* بله، البته که دلم تنگ می شود. خوشبختانه آنقدر سرم شلوغ است که نمی توانم مدام به این چیزها فکر کنم. می دانم که خانواده و فرزندانم هم به من افتخار می کنند و هم از دوری من رنج می کشند.
منبع: ایرنا