زهرا نژاد بهرام در گفت و گو با دیده بان ایران: در هزاره سوم؛ حقوقِ بشر حقوق زنان شد
زهرا نژاد بهرام : در هزاره سوم حقوق بشر، حقوق زنان شد. در واقع جوامعی که نسبت به حقوق زنان عنایت بیشتری دارند به این معنا که فرصتهای بیشتری را در اختیار آنان قرار دادهاند، آموزشهای بیشتری در راستای حقوق زنان داشتهاند، ظرفیتهای تنبیهی برای عدم رعایت حقوق زن در نظر گرفتهاند، توانمندسازی زنان را در دستور کار قرار دارند؛ در راستای رعایت موازین حقوق بشر موفقتر بودهاند. من معتقدم اگر موضوع زنان را در هزاره سوم از حقوق بشر بگیریم عملاً چیزی در تجربه بشری برای حفظ حقوق بشر در این دوره نداریم.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ اندیشه حقوق بشر اندیشهای نیست که تنها متعلق به انسان عصر جدید باشد؛ زیرا توجه به انسان و دغدغه پیامدهای زندگی اجتماعی وی از دیرباز در ادبیات جوامع گوناگون با فرهنگها و تمدنهای متفاوت مورد بحث و تفسیرهای متعددی بوده است. با نگاهی به تاریخ بشر در مییابیم که کوشش انسانها برای تضمین حیثیت و کرامت فردی و جمعی، در شرق و غرب عالم در جلوههای گوناگون به منصه ظهور رسیده است، که این امر نشانگر پیشینه و قدمت حقوق بشر است. با این حال در سال ۱۹۴۸، اعضای سازمان ملل متحد که در آن زمان ۴۸ دولت بودند، اعلامیه جهانی حقوق بشر را به تصویب رساندند. در مقدمه این سند جهانشمول تأکید شده است که شناسایی حیثیت ذاتی و حقوق مساوی و غیرقابل انکار همه افراد، اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
دیدهبان ایران در آستانه روزجهانی حقوق بشر، به سراغ زهرا نژادبهرام یکی از معدود زنان ایرانی که با زیست فکری، سیاسی و اجتماعی خود، به درک انسانمدارانهای از صلح و آزادی در جامعه معاصر دست یافته؛ رفته است. در واقع، زندگی نامه و عملکرد او تجسم روح زن ایرانی در جستجوی هویتی جدید و انسانی در چارچوب موازین حقوقبشر در دنیای متحول امروزی است.
او کار سیاسی و اجتماعی، در سطوح بالای تصمیمگیری را در انبان تجارب خود اندوخته است. وی در حال حاضر عضو هیئت رئسه شورای اسلامی شهر تهران و عضو حزب مجمع زنان اصلاح طلب محسوی می شود. در مصاحبه زیر خلاصهای از نظرات این فعال سیاسی در باب حقوق بشر بازتاب یافته به این امید که در فرصتی دیگر بطور مبسوط اندیشههای او را واکاویم.
خانم دکتر! چنانچه موافق هستید، از تعریف مورد نظر شما درباب حقوق بشر آغاز کنیم؟
حقوق بشر، حقی ذاتی است. یعنی بشر با تولد خودش آن را به دست میآورد. اگر حقوق را به دو دسته طبیعی و برساخته در نظر بگیریم، حقوق بشر جز حقوق طبیعی است که یک انسان با تولد خودش آن را به دست میآورد؛ مثل حق زیستن، حق حیات، حق مسکن، حق پوشاک و ...که با تولد یک انسان در درون هر جامعهای حاصل میشود. حقوق بشر دادنی نیست و بشر با خودش این حق را میآورد و هر اقدامی که در راستای تضییع حقوق انسان به ماهو انسان انجام شود، امکانپذیر نیست. در واقع، حقوق بشر یک تولد دوباره است. ماحصل این کلام این است که حقوق بشر مجموعهای از حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که از کرامت انسان نشأت میگیرد. این حقوق غیرقابل انتقال و یکسان است که بشر به صرف انسان بودن از آن برخوردار است.
به عقیده شما در طول تاریخ چه رویکردهایی نسبت به حقوق بشر وجود داشته است؟
رویکردهای متفاوتی در طول تاریخ نسبت به این سؤال وجود داشته است. در طول تاریخ برخی معتقد بودهاند که حقوق بشر حقی است که از طرف حاکمیت و دولت به انسانها داده میشود؛ برخی معتقد بودهاند که حقوق بشر، حقوق الهی است یعنی به خاطر خلق بشر خداوند حقوق را به انسانها داده است؛ برخی نیز معتقد بودند که امری میانه است یعنی بخشی از آن ذاتی و بخشی برساخته است. اما در مجموع آنچه مهم این است که دنیا به این اجماع رسیده است که حقوق بشر امری ذاتی است و به خاطر ذاتی بودنش طبیعی است که برای همه حکومتها، نهادها و ساختارها رعایت آن واجب است. در اسناد حقوق بینالملل بیشتر تمرکز بر ضمانت اجرای حقوق بشر است. ما در سایر حقوق مانند حقوق تجارت، حقوق مالکیت، حقوق جزا و ... رویکرد تأسیسی یا ایجاد آن حقوق را داریم که برای آن ضوابط و قواعدی را مینویسیم اما در ارتباط با حقوق بشر تمام دستورالعملها، قطعنامهها و اسناد همه در جهت ضمانت برای حفظ حقوق بشر و عدم تضییع آن است. امروزه بشر بیش از پیش به حقوق خود آگاه است و یکی از ویژگیهای برجسته هر ساختار حاکمیتی رعایت موازین حقوق بشر است که این امر آن را تبدیل به یک امر ارزشی میکند. لذا یک حقوق ارزشی هم شده است. علاوه بر اینکه حقوق ذاتی است در دنیای امروز مبنایی برای ارزشگذاری هم شده است. از اینروست که در جوامع مختلف برای نقض حقوق بشر اعتراضاتی صورت میگیرد و این اعتراضات مورد توجه ویژه است و حتی مجازاتهایی برای آن در نظر گرفته میشود. مثلاً کودکی که حق تغذیه و تربیت سالم را دارد، اگر در مراحل رشد هر یک از حقوقش زایل شود، والدین مجرم شناخته شده و برای آنها اقدامات تنبیهی در نظر گرفته میشود.
اگر نگاهی به تاریخ ایران داشته باشیم، روند حقوق بشر را در ایران از گذشته تا به امروز به چه صورت میبینید؟
اجداد بشر که در عهد کهن میزیستند، در برخی موارد اصول و قواعدی داشتند که امروزه مبنا و هسته اصلی قواعد حقوق بینالملل و کنوانسیونهای مختلف را تشکیل میدهد. شاید قدیمیترین سند در زمینه لزوم رعایت حقوق انسانی را در مجموعه قوانین حمورابی حاکم بابل، بتوان یافت که امروزه جز آثار باستانی نمایشگاهی در مقر سازمان ملل است. همچنین به شهادت اسناد باستانی، دو پادشاه صلح دوست هخامنشی یعنی کوروش و داریوش بیش از دیگران در عهد کهن نسبت به حقوق انسانها اهتمام داشتند. کتیبه معروف کوروش که در اواخر قرن ۱۹ میلادی یافت شد، دلیل مکتوبی است برای توجه ایرانیان به حقوق بشر. با نگاهی به این کتیبه در مییابیم که این بیانیه در واقع سندی است در برگیرنده حقوق انسانی؛ چرا که به موجب این کتیبه، او در حدود دو هزار و اندی سال پیش، با احترام به برابری انسانها، ترک جنگ، دوری از ویرانی سرزمین مغلوب و آزاد گذاشتن مردم آن سرزمین در دینشان، به نوعی قواعد حقوق بشر را تنظیم نمود.
با ظهور فلسفه اسلامی و رشد فلاسفهای چون فارابی که هدف اصلی مدینه فاضله او، رسیدن به سعادت حقیقی بر مبنای عدالت از طریق همکاری اعضای جامعه بود، موضوع انسان و حقوق او در جوامع اسلامی نهادینه میشود. اما در قرن حاضر، حقوق بشر در ایران افت و خیزهای خاص خود را داشته است. من قصد ورود به مباحث تاریخی را ندارم، اما گذرا اشاره می کنم که به عقیده من با تصویب اولین قانون اساسی در عصر مشروطیت اولین گام رسمی برای تضمین حقوق بشر برداشته شد. اگرچه ناکامیهایی داشت اما نقطه آغازین خوبی بود. در دوره پهلویها به مناسبات سیاسی و تحت تأثیر تحولات جهانی در برهههایی شاهد اوج و در برهههایی شاهد نزول حقوق بشر هستیم اما نکته اساسی این است که در آن دوره حقوق بشر نهادینه نشده بود و بهرهبرداریهای سیاسی از آن بسیار بود. اما انقلاب اسلامی با شعارهای حقوق بشری نبض جامعه را به دست گرفت. اگرچه در دوره حیات جمهوری اسلامی نیز نقاط ضعفی در این خصوص وجود داشته اما تبدیل به یک موضوع عام در جامعه شده است. اما مایلم به مناسبت این روز بیشتر به دستاوردهایمان تأکید کنم. نهادهایی چون دیوان عدالت اداری، کمیسیون اصل ۹۰ قانون اساسی، کمیسیون حقوق بشر اسلامی، اداره حقوق بشر و زنان وزارت امور خارجه، ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، اداره کل شهروندی شهرداری و .. نمونههایی از نهادهای دولتی هستند که در این زمینه تلاش میکنند. خوشبختانه نهادهای آموزشی و پژوهشی هم تخصصی وارد این حوزه شدهاند مانند مرکز مطالعات حقوق بشر دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و یا مرکز مطالعات حقوق بشر دانشگاه مفید قم. علاوه بر این سازمانهای غیردولتی متعددی هم در این زمینه فعالیت میکنند مانند سازمان دفاع از قربانیان خشونت و ...
در کل کشورمان ایران با افتخار، اولین سند حقوق بشری بینالمللی را مکتوب نموده؛ پس ما کشوری هستیم که در ابتدا حقوق بشر را شناختیم و آن را مکتوب کردیم و مفتخریم که ایران جز اولین کشورهایی بوده که اعلامیه جهانی حقوق بشر را به امضا رسانده است.
به عقیده شما چه عواملی بر ارتقاء حقوق بشر در ایران تأثیرگذار است؟
من پاسخ سؤال شما را به دو شکل کلی و مصداقی میدهم. به طور کلی فکر میکنم اصلیترین کانون ما برای نشر حقوق بشر در جامعه ایرانی، ابتدا خانواده و پس از آن مدرسه است.
در گام اول ما نیازمند آشنایی بیشتر با حقوق بشر هستیم. هنگامی که ما حقوق خود را بهتر بشناسیم، برای حفاظت از حقوق خود اقدامات پیشگیرانه و محافظتی انجام میدهیم. همانطور که به درستی، خانوداه در متون ملی و مذهبی ما از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ میتواند با رعایت احترام اعضای خانواده به یکدیگر، پذیرش حقوق یکدیگر، درک حقوق کودک و ... نطفههای موازین حقوق بشر در آن بسته شود. در گام بعدی مدارس و سطوح پایینتر آموزشی بهترین بستر برای ارتقا حقوق بشر هستند. به عبارتی، حقوق بشر از درون خانواده نشر پیدا میکند و در مدرسه نهادینه میشود. کتب درسی ما میتواند در راستای گسترش و نهادینه کردن مصادیق حقوق بشر، تاریخچه و مفاهیم آن در جوامع مختلف ساعی باشد.
اما به شکل مصداقی معتقدم اگر ما میخواهیم امروز در هزاره سوم، حقوق بشر را بازگشایی کنیم باید توجه ویژهای به موضوع زنان داشته باشیم. به خاطر دارم در اجلاس کمیسیون مقام زن در مقر سازمان ملل در سال ۲۰۰۱ یکی از سخنرانان جملهای به یاد ماندنی به جامعه زنان هدیه کرد. او گفت: « حقوق بشر، حقوق زنان است».
اگر در هزاره دوم، حقوق بشر موضوعی عام برای جهان بشریت بود؛ در هزاره سوم حقوق بشر، حقوق زنان شد. در واقع جوامعی که نسبت به حقوق زنان عنایت بیشتری دارند به این معنا که فرصتهای بیشتری را در اختیار آنان قرار دادهاند، آموزشهای بیشتری در راستای حقوق زنان داشتهاند، ظرفیتهای تنبیهی برای عدم رعایت حقوق زن در نظر گرفتهاند، توانمندسازی زنان را در دستور کار قرار دارند؛ در راستای رعایت موازین حقوق بشر موفقتر بودهاند. من معتقدم اگر موضوع زنان را در هزاره سوم از حقوق بشر بگیریم عملاً چیزی در تجربه بشری برای حفظ حقوق بشر در این دوره نداریم. چرا که اگر موضوع بردهداری را مطرح کنیم در اوایل قرن ۲۰ به پایان رسیده، اگر حقوق کودک، بیماران، مجرمان سیاسی و ... را مطرح کنیم باز هم سابقاً طرح شده. اما موضوعاتی چون خشونت علیه زنان، تبعیض جنسیتی، آزار جنسی زنان و ... همچنان موضوع اصلی جوامع بشری در این هزاره است و لذا خط صعود حقوق بشر، حفظ حقوق زنان و ایجاد ظرفیتهای لازم برای نشر و حفاظت از آن است.
آیا به عقیده شما میتوان از ظرفیتهای دینی برای ارتقاء حقوق بشر در ایران و دیگر کشورهای اسلامی بهره جست؟
بیشک بله. حقوق بشر در متون دینی ما مقولهای بسیار جدی است. شواهد و گواه این مدعا قرآن و سیره پیامبر (ص) و روایات و احادیث است. در واقع، دین اسلام بنیانگذار بسیاری از اصولی بوده که امروزه تحت عنوان اصول حقوق بشر شناخته میشود. ۵۰۰ آیه در قرآن مربوط به احکام و قوانین زندگی است که ناظر بر حقوق بشر هستند. به عنوان مثال، انسان محوری و برابری در آیه ۱۳ سوره حجرات، کرامت انسانی در آیه ۷۰ سوره اسراء، حق حیات در آیه ۱۵۱ سوره انعام، حق مصونیت در آیه ۵۸ سوره احزاب و ... که همگی حاکی از حقوق بنیادین بشر است.
در سیره پیامبر شاهد هستیم که بلال، مؤذن پیامبر (ص)، رنگین پوست و برده بوده، اما به دلیل برابری به یکی از افراد مورد اعتماد تبدیل میشود. یا اینکه پیامبر ما چگونه به حقوق اقلیتها احترام میگذاشتند؛ که گواه آن عیادت از زن بیمار یهودی است. یا احترام به حقوق کودک حتی در هنگامه عبادت
در حقیقت ظرفیتهای دینی ما فرصتهای کمنظیری هستند که اگر در آنها عمیق شویم و تفسیرهای ناصواب از آن را به کنار بگذاریم، دامنهای منحصر به فرد برای گسترش حقوق بشر ایجاد میکند.
رحمان و رحیم دو واژه پرکاربرد در قرآن هستند که گویای وسعت مهربانی، بخشش و ارتباط انسانی را نشان میدهد. معتقدم جامعه انسانی شکل نمیگیرد مگر به مدد ارتباطات انسانی و ارتباطات شکل نمیگیرد مگر اینکه افراد حقوق برابر دا شته باشند و دیگری از دایره لغات و فرهنگ ما حذف شود.
به یاد داشته باشیم ما همه در یک کشتی سواریم و این کشتی نیاز به مراقبت همگانی دارد؛ فارغ از رنگ، جنس، مذهب، قومیت، نژاد و ... . همه ما انسانها از یک جنس آفریده شدهایم و نباید در حقوق انسانی متفات باشیم. حقوق بشر حقوق جامعه بشری است؛ اگر از جامعه بشری مفهوم حقوق بشر را بگیریم با جامعه حیوانات برابری میکند. پس امتیاز جوامع انسانی نسبت به سایر جوامع، حقوق بشر است.
منبع: دیده بان ایران