یوسفیان ملا: تنها گزینه اصلاح طلبان این است که دنبال نامزد اصلاحطلب نباشند/ قالیباف ریاست مجلس را دوست دارد، رهایش نمیکند
نماینده مجلس دهم گفت: کشور 8 سال در اختیار یک اصلاحطلب بود و اتفاقی آنچنانی رخ نداد. در زمان رئیس دولت اصلاحات، وضعیت اقتصاد کشور بهتر بود اما آن خواستهای اصلی که خود جریان اصلاحطلب از رئیس جمهورشان و کابینه اصلاحطلب داشتند، برآورده نشد. خود اصلاحطلبان نیز از نحوه مدیریت ریاست جمهوری در دوره اصلاحات گلهمند هستند.
به گزارش دیده بان ایران؛ اینکه چه کسی پیروز انتخابات ۱۴۰۰ خواهد بود، موضوع صحبتهای بسیاری بوده است. حال باید یک گام عقبتر ایستاد و به این سوال پاسخ داد که آیا مردم به نامزدهای حزبی و جناحی اقبال نشان میدهند؟ شخصیتهایی که بارها در کارزارهای انتخاباتی شکست خوردهاند، اینبار هم برای حضور در این پاستور تلاش خواهند کرد؟ گفتوگو با عزتا... یوسفیان ملا، نماینده مجلس دهم داشت که میخوانید.
بــهنظر میرسد برخی از چهرههای اصلاحطلب از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ناامید هستند. ارزیابی شما از احتمال موفقیت نامزدهای این جریان در انتخابات پیش رو چیست؟
شکست یا پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات 1400 به این نکته وابسته است که آنها چه چهرهای را معرفی خواهند کرد. نیروهای سرشناس اصلاحطلب مانند رئیس دولت اصلاحات یا چهرههای مشارکتی و دیگر نیروهایی مانند روحانی که همیشه اصلاحطلب نبودهاند، در زمانی آمدند و همه شرایط حضور آنان را لمس کردند. بعید است، فردی از چهرههای شناخته شده اصلاحطلب وجود داشته باشد که بتوان آن را برای انتخابات معرفی کرد و اصلاحطلبان نیز بتوانند پشت او بایستند. تنها راه این است که تعصبی در خصوص اصلاحطلببودن نامزد به خرج داده نشود. راه این است که اصلاحطلبان بهدنبال کسی بروند که برای کشور و آینده آن مفید باشد. گزینهای که برای اصلاحطلبان وجود دارد این است که بهدنبال نامزد اصلاحطلب نباشند و از کسی که صلاحیت و توان اداره کشور را دارد حمایت کنند یا اصلا در انتخابات مشارکت نکنند. دیگر شرایط برای افراد سرشناس جریانات اصلاحطلب و اصولگرا فراهم نیست. احمدینژاد نیز بهعنوان نامزد اصولگرا امتحان خوبی پس نداد و توفیقی در زمان او بهوجود نیامد. اگر جریانات سیاسی بهدنبال افراد ملی غیرجریانی باشند، هم به نفع اصلاحطلبان است و هم به نفع اصولگرایان خواهد بود. باید چهرهای پیدا شود که مقبولیت عمومی داشته و بتوان خواست عمومی را به وسیله او محقق کرد. صرف جریانیبودن افراد در دوگانه اصلاحطلب یا اصولگرا، بعید است که توفیقی برای نامزدها حاصل شود. این موضوع با امتحانی که جریانات سیاسی در عملکرد خود پس دادهاند، سخت شده است. اگر همان اصلاحطلبانی که با پیام آنها مردم رای میدادند، امروز در انتخابات نامزد شوند، خودشان رای نخواهند داشت. وضعیت اصولگرایان نیز مانند اصلاحطلبان است. بهدلیل عملکردهای گذشته، شرایط برای هیچکدام از جریانها مساعد نیست. مردم از جریانات اصلاحطلبی و اصولگرایی دل زده هستند. مردم بهدنبال افراد مقبول، غیرجناحی، رجال سیاسی و مدبر که در جریانات سیاسی نباشند، میگردند. بنابراین اگر این چنین چهرههایی یافت شدند، به نفع جریانهای سیاسی است که از آنها حمایت کنند.
گمانهزنیها در خصوص نامزدی رئیس مجلس برای انتخابات 1400 پررنگ شده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
قالیباف در 3 یا چهار دوره گذشته، هیچفرصتی را برای کسب جایگاه ریاست جمهوری از دست نداده است. در زمان احمدینژاد و روحانی، قالیباف همیشه در انتخابات نام نوشته و نامزد انتخابات بود. بحث این است که این فرد در حال حاضر رئیس یکی از قوا است. اگر قالیباف از سمت یک جناح سیاسی وارد انتخابات شود، شانس اصلاحطلبان برای معرفی شخصی از جریان سیاسی خودشان در 1400 بیشتر خواهد شد. باید منتظر بود تا ببینیم در نهایت چه اتفاقی رخ خواهد داد. قالیباف 7 خرداد نامزد ریاست مجلس شد و قطعا ریاست مجلس را رها نمیکند، زیرا به این جایگاه علاقهمند است. 27 خرداد نیز انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. این موضوع باید حل شود تا به نقطه مطلوبی رسیده شود که آیا قالیباف 7 خرداد را بخاطر 27 خرداد دور خواهد انداخت؟ اگر قالیباف منفرد وارد انتخابات شود، شانس بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر جریانات سیاسی نمیتوانند یکدست شده و نامزدهایی را معرفی کنند. تاکنون این اتفاق رخ داده است و اگر این جریانات یکدست بودند، نباید تعدد اسامی به وجود میآمد. اسامیای که شنیده میشود، اغلب مربوط به اصولگرایان است. تا به حال 4 یا 5 نفر از اصولگرایان، قرص و محکم به میدان آمدهاند. این تعدد نشان از آن دارد که هنوز اجماعی در میان اصولگرایان نیز رخ نداده است. اگر همه این مسائل را کنار هم قرار دهیم، کسی میتواند در انتخابات پیش رو با موفقیت عمل کند که مستقل از جریانات سیاسی فعالیت کرده، برنامه بدهد و وارد انتخابات شود. نامزد انتخابات بعدی نباید مردم را به جناحهای سیاسی امیدوار کند. جریانات سیاسی چپ و راست، آزمون خود را پس دادهاند. مجلس ششم با اکثریت اصلاحطلبان بود، از مجلس هفتم تا نهم اکثریت با اصولگرایان بود، نزدیک به نیمی از مجلس دهم نیز با اصلاحطلبان بود اما در تمامی این دورهها اتفاق خاصی رخ نداد و نتوانستند کاری برای کشور انجام دهند. مردم این موارد را در دولت و مجالس دیدهاند. بنابراین در این دوره جریانات سیاسی موفق نخواهند شد و فردی احتمال پیروزی دارد که بتواند مستقل وارد صحنه شده، مقبولیت همه مردم و جریانات را کسب کند و جناحی نباشد.
در بـــرخی از جــریانات اعتراضی، شعارهایی با مـــضمون پـــایان دوگانه اصلاحطلب و اصولگرا داده شد. با این نگاه موافق هستید؟
عدهای برای اهدافی جز اصلاح کشور این شعارها را دادهاند و نمیتوان گفت که ما نیز همین دیدگاه را بازگو میکنیم. ما چیزی را مطرح میکنیم که در واقعیت اتفاق افتاده است. کشور 8 سال در اختیار یک اصلاحطلب بود و اتفاقی آنچنانی رخ نداد. در زمان رئیس دولت اصلاحات، وضعیت اقتصاد کشور بهتر بود اما آن خواستهای اصلی که خود جریان اصلاحطلب از رئیس جمهورشان و کابینه اصلاحطلب داشتند، برآورده نشد. خود اصلاحطلبان نیز از نحوه مدیریت ریاست جمهوری در دوره اصلاحات گلهمند هستند. در دوره کاملی هم احمدینژاد بهعنوان یک اصولگرا و با حمایت اصولگرایان قد علم کرد اما اکنون میبینیم که بیشترین مخالفان این فرد، اصولگرایان هستند. مردم این موضوعات را در صحنه دیدهاند و تلفیق این دو جریان را در رئیسجمهور فعلی دیدهاند. اکنون مردم با خود میگویند که اگر به افراد جناحی رای بدهیم، باز چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ خواست عمومی مردم در همه این ادوار هرگز محقق نشد. اگر نامزدی بتواند مستقل به انتخابات بیاید اما حمایتها را جلب کند و مردم بدانند که این فرد، تعصب جناحی ندارد، شانس بیشتری برای موفقیت خواهد داشت.
منبع: ارمان ملی