غلامرضا تاجگردون: مجلس یازدهم میخواهد رئیسجمهور تعیین کند/ هر سه قوه در شکلگیری فضای موجود کشور نقش دارند/ مردم هم نباید توقع خاصی داشته باشند
نماینده مجلس دهم گفت: قوهی مقننه میخواهد رئیسجمهور آتی را تعیین کند. حرکتهای رئیس قوهی مقننه علیرغم قولهایی که به یارانش داده شده است به سمتی است که بتواند یکی از کاندیداهای اصلی ریاستجمهوری سال آتی باشد و به دیگر کاندیداها یا به کسان دیگری که مترصد او در این بازی هستند بگوید که من چنین هدف یا چنین جایگاهی را دارم.
به گزارش دیده بان ایران؛ غلامرضا تاجگردون -اقتصاددان و نمایندهی سابق مجلس-میگوید: «قوهی مقننه میخواهد رئیسجمهور آتی را تعیین کند. حرکتهای رئیس قوهی مقننه علیرغم قولهایی که به یارانش داده شده است به سمتی است که بتواند یکی از کاندیداهای اصلی ریاستجمهوری سال آتی باشد و به دیگر کاندیداها یا به کسان دیگری که مترصد او در این بازی هستند بگوید که من چنین هدف یا چنین جایگاهی را دارم».
متن کامل گفتوگو با غلامرضا تاجگردون را در ادامه بخوانید:
اهداف سه قوه متفاوت شده است
انصاف نیوز: مقصر وضعیت فعلی کشور چه کسی یا چه چیزی است؟ چقدر از مشکلات کنونی کشور تقصیر دولت است و چقدر سایر قوا ازجمله مجلس، قوهی قضاییه و دیگران نقش دارند؟
غلامرضا تاجگردون: به نظر من نمیشود گفت که کدام یک از قوا مقصر اصلی شرایط کنونی و اتفاقاتی است که صورت میگیرد. ولی نکتهای که بارز است این است که به نظر من هر سه قوه دارای یک هدف مشخص نیستند. یعنی هر کدام یک هدفی را پیشرو گرفتند و متناسب با آن دارند تصمیمگیری میکنند. درست است که بالای سر هر سه قوهی ما ولی فقیه هست و طبق قانون اساسی هدایتشان بهعهدهی ایشان است یا اگر اتفاقی بیافتد قاعدتا باید به تذکرات ایشان توجه شود؛ ولی در تجربهی اخیر ما و اتفاقاتی که قبلا یکی-دو بار صورت گرفته است نشان داده شده که اهداف سه قوه متفاوت شده است یا بهعبارتی نوع نگاهشان با هم فرق دارد. شاید هم بعضی از آنها به هم نزدیکتر شده باشند.
قوهی مقننه تو دل مردم را خالی میکند
بهعنوان مثال قوهی مقننه حداقل در چند ماه گذشته نشان داده است که یکسری اهداف مشخص دارد؛ یکی تاثیرگذاری آشکار بر انتخابات آتی ریاستجمهوری است. هدف آنها همچنین بولد کردن و بزرگتر نشان دادن ضعفهای نظام اجرایی و انداختن مشکلات اجرایی یا مشکلات بیرونیِ بیشتر بر دوش دولت است؛ به این صورت که مردم احساس کنند مقصر عمدهی مشکلات دولت است. وقتی که چنین هدفی گذاشته شده باشد در نتیجه طرحها، لوایح یا قوانین و احکام نظارتی که میخواهند به تصویب برسانند، عملا جوری خواهد شد که هدف دولت را تامین نکند و هدف خودشان را تامین کند.
قوهی مقننه میخواهد رئیسجمهور آتی را تعیین کند. حرکتهای رئیس قوهی مقننه علیرغم قولهایی که به یارانش داده شده است به سمتی است که بتواند یکی از کاندیداهای اصلی ریاستجمهوری سال آتی باشد و به دیگر کاندیداها یا به کسان دیگری که مترصد او در این بازی هستند بگوید که من چنین هدف یا چنین جایگاهی را دارم. وقتی رئیس مجلس و حتی نوابرئیس آن که افراد موثر در مجلساند، بهخاطر حفظ قدرت و جایگاهشان، خودشان را در تراز ریاستجمهوری سال آتی ببینند، قاعدتا نباید انتظار داشت که این قوه متناسب با اهداف نظام اجرایی کشور گام بردارد.
عملکرد قوهی مقننه به این صورت است و ما تا سال آینده هم نباید انتظار دیگری به جز این از قوهی مقننه داشته باشیم. کاری نمیکند به جز گفتن یکسری حرفها و حدیثها یا تو دل مردم را خالی کردن که تقریبا یک امر عادی و طبیعی شده است.
دولت باید برنامهی بلندمدت داشته باشد
در قوهی مجریه هم به نظر من رئیسجمهور یکسری برنامههایی داشت که این برنامهها بهخصوص با آغاز دولت دومش از دستش خارج شده است. نوع نگاهش بیشتر به مسائل بینالمللی بود؛ پیگیر یکسری مسائل بودند که بتوانند به انجام برسانند و نشد. حالا یا بیرون اجازه ندادهاند و همراهی نکردهاند یا در داخل شرایط برایش فراهم نشده است. در نتیجه یکسری مشکلاتی -مثل تحریم- تشدید شده است. چند ماهی هم هست که بحران کرونا مطرح است. به نظر من بحران کرونا به دولت کمک کرد که تا حدودی فضا را برای خودش آرامتر بکند؛ اگرچه مشکلاتش را بیشتر کرد ولی میتوانیم خیلی از مشکلات را به گردن کرونا بیندازیم. دولت دارد تلاش میکند که یکجوری جمع کند و برود؛ یعنی دیگر وضع را خرابتر نکند. اگرچه وضع خرابتر شده و از دستش هم خارج شده است.
در نتیجه دولتی که دولت توسعهگرا نباشد، به برنامهی بلندمدت توجه نداشته باشد، بیشتر رفعکنندهی مشکلات جاری باشد و به فکر این باشد که چهجوری امروز را به فردا برساند یا امسال را به آخر برساند و بگوید حالا خدا کریم است، خب این دولت نمیتواند یک دولت توسعهگرا باشد. عملا با بقیهی قوا مچ -match- نمیشود.
قوهی قضاییه برخی اهداف را جدا تفسیر میکند
قوهی قضاییه هم بالاخره یکسری وظایف خاص خودش را دارد. به نظر میرسد آن چیزی که قوهی قضاییه بیشتر به آن توجه میکند فارغ از آن وظایفی است که مردم عامی انتظار دارند. مردم انتظار دارند در فرآیند قوهی قضاییه منافعشان بیشتر حاصل شود؛ منظورم از منافع، منافع مادی نیست بلکه امور جاریهشان است که انتظار دارند راحتتر در قوهی قضاییه رعایت شود. قوهی قضاییه چیزهایی را پیشبینی کرده است که خوب است و برای آرامش جامعه، مبارزه با فساد و مسائلی از این قبیل لازم است.
وقتی که هدفشان را برای خودشان جدا تفسیر کنند، یکجاهای با هم گیر میکنند. مثلا هدف قوهی قضاییه این است که در برخی از امور -مثلا در خصوصیسازی- دخالت کند، بعد دولت میگوید اگر من بخواهم در این امور کوتاه بیایم، بقیهی امور هم بهم میریزد، مجلس هم با آن بخش قوهی قضاییه همراهی میکند و یکدفعه دولت این وسط میماند.
نمیشود تقصیرات را گردن کسی انداخت
به نظر من نمیشود مشکلات را گردن کسی انداخت. به نظرم هر سه قوه در شکلگیری فضای موجود نقش دارند. اگرچه عوامل بیرونی هم وجود دارند و موثر هم هستند؛ یعنی نمیشود عوامل بیرونی را بیتاثیر دانست. کسانی هم که میگویند هیچ تاثیری ندارد، اشتباه میگویند، تاثیر دارد. نمیگویم تاثیرش خیلی ضعیف است ولی همهی اتفاقات هم ناشی از مسائل بینالمللی نیست. به نظر من عدم تعادلها و عدم هماهنگیهایی که در درون وجود دارد، در حال تشدید کردن نابهنجاریها و تعارضهای موجود است.
مهم این است که بدتر از این نشود
درمورد اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد، به نظر من نباید خیلی انتظار خاصی داشت. مردم هم نباید توقع خاصی داشته باشند؛ مهم این است که بدتر از این نشود. من فکر میکنم اگر سه قوه با هم تلاش کنند که وضع از این بدتر نشود باز خودش کار مهمی است؛ حتی اگر نتوانند خیلی اصلاح کنند. البته به نظر من باید شرایطی فراهم شود که در انتخاباتهایی که داریم -چه در انتخابات مجلس، چه در انتخابات ریاستجمهوری- نگاه نظام به این سمت برود که یک نظام توسعهگرایی شود. اگر نگاه نظام فقط حفظ قدرت یا ارتقای قدرت باشد، اثر خودش را نخواهد داشت.
برجام یک تصمیم ملی بوده است
برجام و مذاکره با آمریکا در قالب برجام، کار چه کسی بود؟ روحانی یا فراتر از روحانی؟
برجام یک اتفاق ملی بوده است. درست است که روحانی نقش بهسزا و تاثیرگذاری در انجام آن داشت. ولی این حرف درستی نیست که بگوییم کار روحانی بوده است یا کار غیرروحانی. من آن موقع در مجلس و در کمیسیون ویژهی برجام بودم و در جریان فعل و انفعالات و خطوخطوط آن قرار میگرفتم؛ آن موقع برجام با تمام احتیاطهایش یک پیروزی تلقی میشد. فکر میکنم هنوز هم که هنوزه با تمام بدعهدیهای آمریکا و غرب باز هم نباید این سند مهم که یک ابزار خوبی برای ما است را کنار بگذاریم. بهخصوص آنهایی که در آن دوره تلاش کردند که این اتفاق بیفتد یا حمایت و هدایت کردند، الان نباید به برجام بهعنوان یک بند پوسیده نگاه کنند. برجام یک تصمیم ملی بوده است؛ از بالا تا پایین هم از آن حمایت کردیم و تا آن حد آن را به نتیجه رساندیم. هرچند که صد درصد به هدف نرسیدیم ولی بهخاطر ۱۰ درصد عدم تحقق، نمیشود آن ۹۰ درصدی که به آن دست پیدا کردیم را کنار بگذاریم.
به نظرم تاریخ دربارهی این موضوع قضاوت بهتری خواهد کرد. ولی برجام یک تصمیم ملی و فوق رئیسجمهور بوده است؛ همهی ارکان بودند. باید نتیجهی آن را -خوب یا بد- دستمان بگیریم و درستش کنیم و نگذاریم از بین برود.
دولت درمورد گرانیها ضعیف عمل کرد
وضعیت اقتصادی و گرانیها چه نسبتی با مبارزه با آمریکا دارد؟
نمیشود آن را بیسمت بگذاریم؛ نه فقط آمریکا بلکه مناسبات بینالمللی را باید در نظر بگیریم. تحریمهایی که کردند، تحریمهای خیلی تندی است و همهی بخشها را تحت تاثیر قرار داده است؛ بهخصوص روی گردش مالی ما، ورود منابع خارجی به داخل، امکان تبدیل منابع، امکان فروش نفت و روی کل اقتصاد اثرات خاص خودش را گذاشته است. سهمش هم بالا است و کم نیست. البته به نظر من اگر کرونا نبود سهم آن روزبهروز کاهش پیدا میکرد. ولی خب الان این اتفاق افتاده است و سهم آن هم قابلتوجه است. البته این هم باید در نظر بگیریم که دولت میتوانست این سهم را کمتر کند. یعنی وقتی که میبینیم یک دیوار سفتی در جلوی راه ما است، نباید دست روی دست بگذاریم یا کاری کنیم که دیوار بلندتر شود؛ بلکه باید کمی از دیوار فاصله بگیریم و کارهای داخلی خودمان را انجام دهیم. اینجا به نظر من دولت یک مقداری ضعیف عمل کرد یا بهعبارتی نتوانست سیاست متناسب با این بحران را در درون خودش انسجام ببخشد.
درمورد سیاست خارجه باید به خواست مردم توجه شود
چرا برای تصمیمات مهم حوزهی سیاست خارجی مردم همراهی ندارند؛ از جمله در نحوهی رابطه با آمریکا؟
در این موضوع برای مردم جایگاهی پیشبینی نشده است. مردم باید این وسط چه کار کنند؟! راهبردی است که سیاستهای کلان باید آن را مشخص کند و با اقتصاد فرق میکند. معیشت، کار و تلاش مردم با اقتصاد مرتبط است. ولی سیاست خارجی چیزی است که دولتمردان نظام باید به آن عمل کنند. مگر اینکه مردم بگویند «ما قبول نداریم میخواهیم رفراندوم کنیم» یا «ما قبول نداریم میخواهیم راهپیمایی کنیم». در جمهوری اسلامی چنین چیزی پیشبینی نشده است؛ قرار هم نبوده است که پیشبینی شود.
به نظر من چیزی که مهم است این است که دولت یا حاکمیت بیشتر به این توجه کند که الان ذائقهی مردم چیست. ارزیابی اینکه ذائقه یا خواست مردم چیست هم روشهای مختلفی دارد. چیزی که مشخص است این است که مردم این وسط نباید کاری بکنند و کاری هم از دستشان برنمیآید. حاکمیت باید به این موضوع توجه داشته باشد که مردم چه نگاهی دارند یا بهعبارتی سرنوشت و مصلحت مردم یا مصلحت کشور در چیست و تصمیم بگیرند.
موضوع استیضاح منتفی است
آیا این مجلس امکان استیضاح روحانی را دارد یا دستوری برای استیضاح نکردن دارد؟
موضوع استیضاح که به نظر من یک موضوع منتفی است. همیشه مجالس در روزهای اول کارشان از این حرفها میزنند. خودشان هم میدانند بیفایده است. یک تعداد نماینده هم این وسط تلف میشوند. بعضی نمایندههای جدید فکر میکنند یک خبری است! مدام میآیند حرف میزنند، نامه مینویسند، یک ۵-۶ نفر هم جلو میافتند امضا جمع میکنند، بقیه هم در تلهی این ۵-۶ نفر گیر میافتند. جالب است که این ۵-۶ نفر زودتر از همه فرار میکنند، خودشان را میاندازند آنور و بقیه را گرفتار میکنند.
نمایندگانی که بَده میشوند
در این مجلس هم همین است. امروز را نگاه نکنید؛ ببینید ۴-۵ ماه پیش چه کسانی چه حرفهایی میزدند، الان درست برعکس آن را میگویند! یک تعداد که میگویند دیوار سفت است و قرار نیست استیضاح شود یا استیضاح به مصلحت مملکت نیست گرفتار میشوند، یک تعداد نمایندهی جدید هم که بندگان خدا فکر میکردند مجلس در راس امور است و باید بیایند این حرفها را بزنند، آنها دارند بَده میشوند.
استیضاح بدون دخالت رهبری هم منتفی بود
به نظر من موضوع استیضاح منتفی است و از اول هم مشخص بود که منتفی است، همیشه هم منتفی بوده است؛ حداقل در قواعد فعلی ما اصلا چنین چیزی جواب نمیدهد. در شرایط کنونی هم که اصلا امکانپذیر نبوده است که این اتفاق صورت بگیرد، چه رهبری دخالت میکردند چه نمیکردند این موضوع منتفی بود. هیچ آدم عاقلی در شرایط کنونی مملکتش را به باد این نوع حرفها نمیدهد. آنهایی هم که این حرفها را زدند، دنبال سوءاستفادهی خودشان بودند. الان هم بینتیجه شده است.
البته من اعتقاد دارم آنهایی که روز اول این حرفها را زدند، نتیجهی کارشان را گرفتند؛ بالاخره حاکم شدند، مسئولیتها را گرفتند، پستهایشان را گرفتند. الان هم یک مشت نمایندهی بندگان خدا ساده، گرفتار این شعارهای تندروی شدند. روحانی نهتنها به نظر من، بلکه طبق نظر رهبری و سایرین به کارش ادامه خواهد داد.
آیا روحانی میتواند بدون اجازهی مقامات عالی استعفا دهد؟
نه آقای روحانی خودش استعفا میدهد و نه میتواند بدون اجازهی آنها استعفا دهد. استعفا باید مورد پذیرش واقع شود. وقتی میگویند «نمیتوانید استیضاح کنید» یعنی «نمیتوانید استعفا بدهید».
هیچکس جز رهبری طبل امیدواری نمیزند
ضعف و مواضع مجلس جدید چقدر در ناامیدی مردم موثر است؟
تمامی صداهای از درون کشور در حال زیاد کردن طبل ناامیدی است. حتی در درون دولت هم همین است. مجلس که صدای طبلش خیلی بالا است. من نمیبینم هیچکس بهجز رهبری طبل امیدواری بزند. تقریبا تمام ارکان دارند طبل ناامیدی میزنند، حتی در درون دولت.
منبع: انصاف نیوز