اینستاگرام و توییتر ملی است؛ صداوسیما حکومتی
چند سالی است که مردم، مرجع بسیاری از اخباری را که مطرح میکنند، «اینترنت» و «فضای مجازی» اعلام میکنند.
به گزارش دیده بان ایران؛ این موضوع اگرچه بعضا دستمایه طنز و شوخی قشری از جامعه و کسانی شده که بیشتر با رموز عالم خبر و رسانه آگاهند، اما همین جماعت هم میدانند که نمیتوان منکر نقش فضای مجازی و به خصوص شبکههای اجتماعی در دسترسی مردم به اخبار و اطلاعات شد. اگر تا همین چند سال پیش تنها راه اطلاع از اخبار کشور، ایستادن روبهروی کیوسک روزنامهفروشی و تورق مطبوعات کاغذی بود، حالا دیگر هر شهروند، یک تلفن همراه هوشمند در جیب دارد و به سادگی میتواند با عضویت در چند کانال تلگرامی، دنبال کردن چند منبع خبری در شبکههای اجتماعی و چرخی در آنها، اخبار ایران و حتی دورافتادهترین کشورهای دنیا را دنبال کند. همین موضوع باعث اطلاع تعداد بیشتری از مردم از اخبار و اتفاقات به وقوع پیوسته در ایران و جهان شده است.
در این فضای گسترده ارتباطات امروزی، عجیب نیست که نه فقط در فضای رسانهای فارسی و جامعه ایرانی که حتی فضای رسانهای و سراسر جامعه جهانی با پدیدهای موسوم به «فیکنیوز» مواجه باشیم؛ اخباری که یا از اساس ناراستند و بیاساس یا با روایت عامدانه برشی از ماجرا، دست به قلب واقعیت زده و افکار عمومی را مشوش میکنند. در این میان اما نکته حایز اهمیت برخورد حکومتها با این فضای رسانهای است و همینجاست که انگار به پاشنه آشیل نظام رسانهای ما تبدیل شده است؛ چه آنکه به نظر میرسد سیاستگذاران در ایران تنها راهحل مقابله با چنین اخباری را انسداد و اعمال محدودیت و فیلترینگ میشناسند، نه شفافسازی، آموزش و افزایش سواد رسانهای و قدرت و اهمیت رسانه.
حال چنانکه سعید لیلاز، تحلیلگر سیاسی و اقتصادی در یکی از آخرین اظهارنظرها در این راستا، در گفتوگویی با «اعتماد» تاکید کرده، سیاستهای فیلترینگ «بیحاصل» بوده و نتیجهای جز کاهش درجه اعتماد عمومی به دولت، حکومت و رسانههای رسمی کشور به حداقل میزان ممکن پس از انقلاب نداشته است.
چنانکه آمار و ارقام و خروجی دادهکاویها و پژوهشها در این حوزه نیز نشان میدهد که فیلترینگ شبکههای اجتماعی نهتنها مانع دسترسی مردم به این فضا نشده که امروز همزمان با حضور مقامات عالیرتبه کشور در همین شبکههای اجتماعی فیلتر شده، شهروندان نیز حضوری فعال دارند.
شهروندانی که چون مسوولان ردهبالا، به هر نحو، دسترسیشان به این فضا را حفظ کرده و خوراک خبریشان را از آن تهیه میکنند.
همزمان با وجود اینکه کار رسانههای رسمی در مواجهه با «فیکنیوز»، راستیآزمایی و نمایش تمام واقعیت از پشت دیوارهای شیشهای است، اما رسانههای خصوصی و مکتوب و مطبوعات کاغذی هم زیر تیغ ممیزی حاکمیت، در مسیر ورود به عمق وقایع و نمایش شفاف بسیاری از رویدادها ناکام ماندهاند و در چنین فضایی است که نقش صداوسیما به عنوان «رسانه ملی» در پرداختن به این اخبار و واکنش به آن به عنوان صدای رسمی حاکمیت، اهمیت دوچندان مییابد.
اما چنانکه تجربه سالهای اخیر نشان داده، عملکرد ناکام و عمدتا جناحی-سلیقهای این رسانه دولتی به نحوی بوده که افکار عمومی به صحت و صداقت محتوایی که صداوسیما نشر میکند، اعتماد نمیکند و اخبار «رسانه ملی» را باور ندارد؛ رسانهای که در هر بزنگاه حساس، به جای پرسشگری و نمایش کامل و شفاف واقعیت، اغلب تنها بخشی از واقعه را تصویر میکند تا مگر ذهنیت و دیدگاه مورد نظر خود را به جامعه القا کند. روشی که حالا با گسترش اینترنت و دسترسی شهروندان به اخبار و اطلاعات دیگر چون سالهای پیش ممکن نیست و همین است که روزبهروز جایگاه «رسانه ملی» را نزد جامعه تنزل داده و همزمان بر قدرت و اثرگذاری فضای مجازی افزوده است.
آن هم وقتی حاکمیتی که وظیفهاش آموزش و اطلاعرسانی به شهروندان است، عنان کار را دو دستی تقدیم رسانه ناکام و نامحبوب ملی کرده و در مواجهه با فضای مجازی نیز بر همان سیاست شکستخورده فیلترینگ پافشاری میکند و چنین است که افکار عمومی فضای مجازی را به عنوان فضایی شفاف، صادق و البته مورد اعتماد میپذیرد و همانجا پرسشگری میکند، همانجا پاسخ اغلب پرسشهایش را مییابد و همانجا مطالباتش را دنبال کرده و به نتیجه میرساند. در این حال و اوضاع «اعتماد» برای بررسی نقش فضای مجازی در حکمرانی خوب و سیاستگذاریهای حاکمان و همچنین واکاوی نقش حاکمیت و «رسانه ملی» با احمد مازنی، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس دهم و طیبه سیاوشی، نماینده اصلاحطلب مجلس دهم و از جمله اعضای همین کمیسیون دوره دهم بهگفتوگو نشسته که در ادامه میخوانید.
منبع: اعتماد