چرا افراطیون و نهادهای نظامی با استیضاح روحانی مخالفند؟ / نشریه سپاه: روحانی میخواهد مانند میرحسین از طبعات تصمیماتش فرار کند
تئوری اول متعلق به حسین شریعتمداری و این طیف است. آنها معتقدند که استعفا یا برکناری روحانی شکل گیری شرایط «بیسر بودن دولت» را در ایران ایجاد میکند همان اتفاقی که در لبنان و عراق افتاد و این کشورها را به آشوب کشید.
به گزارش دیده بان ایران؛ نشریه سپاه معتقد است که دلیل مخالفت با استیضاح روحانی مانند دلیل مخالفت آیت الله خامنهای با استعفای میرحسین موسوی در پایان جنگ است. آنها روحانی را مانند میرحسین میدانند و مینویسند «میرحسین میخواست زیرکانه از بازیای که ترتیب داده بود خارج شود و کارنامه سیاسی خود را از قطعنامه و تبعات آن تطهیر کند.» این ادعا در حالی مطرح میشود که اتفاقا انتشار نامه میرحسین موسوی به رئیس جمهور وقت در روزنامه ایران در سال 88 نشان میدهد که دلیل استعفای میرحسین موسوی تصمیماتی بود که خارج از دولتش گرفته میشد.
در میان جریان اصولگرا و رسانههای نزدیک به سپاه و جریان پایداری حامی استیضاح حسن روحانی اختلاف نظر عمیقی پدید آمده است. از یک طرف افراطیون خواستار استیضاح و اعدام حسن روحانی هستند از طرف دیگر اما دسته دیگری با آن مخالفت میکنند و استیضاح را در شرایط فعلی درست و به مصلحت نمیدانند.
البته که میدانیم حسن روحانی از استیضاح و برگزاری چنین جلسهای در مجلس استقبال خواهد کرد و ناگفتههایی که سال گذشته به خاطر تلفن ساعت پایانی بیان نکرده بود، را چندبرابر کرده و تحویل مدعیان در همان جلسه میدهد. اما با این حال جریانی که هم مخالف دولت هم و هم مخالف استیضاح است، ناگزیر باید هوادرانش را توجیه کند همینجاست که دو تئوری مختلف در این باره مطرح میشود.
تئوری اول متعلق به حسین شریعتمداری و این طیف است. آنها معتقدند که استعفا یا برکناری روحانی شکل گیری شرایط «بیسر بودن دولت» را در ایران ایجاد میکند همان اتفاقی که در لبنان و عراق افتاد و این کشورها را به آشوب کشید.
حسین شریعتمداری صراحتا «بیسر کردن دولت» را استراتژی آمریکایی خوانده است. پیش از او نیز در آبان 98 که برخی خواستار استیضاح روحانی بودند همین تئوری اتفاقا از سوی جریان نزدیک به سپاه (مشخصا سردار نجات) بیان شد و از این منظر با استیضاح روحانی مخالفت شده بود.
تئوری دوم را اما نشریه اخبار تحلیلها وابسته به دفترسیاسی سپاه مطرح کرده که قابل توجه است. آنها معتقدند روحانی باید بماند و با تبعات دولتش روبهرو شود. نشریه اخبار تحلیلهای سپاه در روز چهارشنبه 30 مهرماه با اشاره به ماجرای استعفای میرحسین موسوی در سال 67 و مخالفت آیت الله خامنهای با آن مینویسد: «آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت کشور، گرچه دلخوشی از کمکاریها و کارشکنیهای پیاپی موسوی نداشت، اما صریحاً از امام راحل خواستند با استعفا مخالفت کنند! چرا؟! چون قطعنامه و نوع پایان جنگ محصول عملکرد، مذاکره و عملیات روانی میرحسین موسوی و همقطارانش بود. حال میرحسین میخواست زیرکانه از بازیای که ترتیب داده بود خارج شود و کارنامه سیاسی خود را از قطعنامه و تبعات آن تطهیر کند.»
آنها بدون توجه به اینکه استیضاح کنندگان اتفاقا از جریان وابسته به اصولگرایان است که پیشتر هم در همان نهاد نظامی مشغول به خدمت بوده ادامه میدهند: «حال که موعد رسواییشان فرا رسیده، یک استعفا و هر نوع آشوبی میتواند ذهنیت مردم را به سمتوسوی دیگری منحرف کند تا این طیف، باز هم در قامت طلبکار و مصلح اجتماعی ظاهر شوند.»
گفتنی است آنها در حالی کارنامه پایان جنگ را به حساب میرحسین موسوی مینویسند که اگر قرار بود به فرمان امام در مورد اعدام مسببان شکست در میان فرماندهان رسیدگی شود شاید وضعیت به گونه ای دیگری رقم می خورد.
فرمانی که امام در 2 مرداد سال 67 صادر کرد و در آن خطاب به علی رازینی رئیس وقت سازمان قضایی نیروهای مسلح نوشت: «دادگاه ویژه تخلفات جنگ را در کلیه مناطق جنگی تشکیل و طبق موازین شرع بدون رعایت هیچ یک از مقررات دست و پاگیر به جرایم متخلفان رسیدگی نمایید ...هر عملی که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانی بوده و یا میباشد مجازات آن اعدام است.»
اگر به خاطرات آقای هاشمی در سه روز قبل از تاریخ فرمان امام رجوع کنیم می بینیم که هاشمی در خاطرات ۲۹ تیر ۱۳۶۷ حتی به شایعه بازداشت محسن رضایی اینگونه اشاره کرده است: «آقای محسن رضایی آمد. ناراحت است. کمی گریه کرد. دلداریش دادم. آماده استعفاست؛ گفتم در سمت خود بماند. قرار شد فردا مصاحبه تلویزیونی داشته باشد که شایعه بازداشت رد شود.» بعدها نیز هاشمی از موضوع تلاش خلخالی برای اعدام رحیم صفوی و دو تن دیگر از فرماندهان یاد کرده بود که جنجال برانگیز شد.
با این همه به نظر میرسد این نوع تئوریپردازیها تنها به این دلیل صورت میگیرد که آنها میدانند روحانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد و برای اینکه توجیه کنند چرا مانع از برگزاری چنین جلسهای میشوند، ناچار از خلق تئوریهای جدید میشوند.
منبع: امتداد