کد خبر: 92299
A

جلایی پور: اصول گرایان، اصلاح طلبان و تحول خواهان از بهبود شرایط کشور نا امید و مایوس شده اند

جلایی پور فعال سیاسی اصلاح طلب و جامعه شناس: جامعه با بحران روبرو است با تداوم حکمرانی بد جامعه به دو بخش «بالایی‌ها» که وصل به فرصت‌ها و منابع کشورند و «پایینی‌ها» که جمعیت اصلی کشور را تشکیل می‌دهند و همه گرفتار مشکلات روزمره هستند، تقسیم شده. تندروها در حاکمیت کشور را دارند به وضعیت‌های خطرناک و انحصارطلبانه بیشتر پیش می‌برند، در شرایطی که جامعه از همه نیروهای سیاسی اعم از اصول‌گرا، اصلاح‌طلب و تحول‌طلب ناامید و مایوس هستند

جلایی پور: اصول گرایان، اصلاح طلبان و تحول خواهان از بهبود شرایط کشور نا امید و مایوس شده اند

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ تیرماه امسال که نامه آیت الله موسوی خوئینی، خطاب به رهبری نظام منتشر شد، علی رغم اینکه در محافل اصلاح طلبی آنچنان مورد توجه قرار نگرفت اما رسانه های اصولگرا به شدت نسبت به آن واکنش داشتند. این بار اما این روحانی کهنه کار که در ادبیات سیاسی ایران، پدر معنوی جریان دانشجویان پیرو خط امام خوانده می شود، خطاب به چهره های اصلاح طلب مطلبی منتشر کرده است و از آنها خواسته تا در عرصه انتخابات اثرگذار باشند. اما صحبت های موسوی خوئینی و مخاطلب واقعی او کدام نهادها هستند؟

 حمیدرضا جلایی پور، جامعه شناس و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به این موضوع پرداخته است. متن گفت و گو را در ذیل می خوانید:

به نظر شما تا چه اندازه رهبران قدیمی تر جریان اصلاح طلب می توانند روی نسل جدید آنان و البته حامیان اثرگذار باشند؟

سوال شما را باید با توجه به «شرایط فعلی کشور» پاسخ داد. اگر کشور با بحران اقتصادی و بحران در سیاست خارجی در خاورمیانه لغزنده روبرو نبود، اگر سیاست ایران وارد مرحله «تحکیم دموکراسی» شده بود، اثرگذاری یا عدم اثر گذاری نسل قدیمی روی نسل جدید اهمیت نداشت. ولی در شرایط فعلی که: اولا گفتم جامعه با بحران روبرو است، ثانیا با تداوم حکمرانی بد جامعه به دو بخش «بالایی‌ها» که وصل به فرصت‌ها و منابع کشورند و «پایینی‌ها» که جمعیت اصلی کشور را تشکیل می‌دهند و همه گرفتار مشکلات روزمره هستند، تقسیم شده. ثالثا تندروها در حاکمیت کشور را دارند به وضعیت‌های خطرناک و انحصارطلبانه بیشتر پیش می‌برند، رابعا در شرایطی که جامعه از همه نیروهای سیاسی اعم از اصول‌گرا، اصلاح‌طلب و تحول‌طلب ناامید و مایوس هستند و افق روشنی را در پیش‌رو نمی‌بیند، در چنین وضعیتی باز نمیشود نسبت به سرنوشت کشور دست روی دست گذاشت، یا کشور را به دست تندروها سپرد یا دنبال «انقلابی دیگر» رفت، بلکه باید باز «راه اصلاحات» را باز کرد.

 بنابراین اگر قبول کنیم که کشور ما راه درمان بحران‌هایش قبول اصلاحات است، آنگاه نقش فعال شدن اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های قدیمی اصلاح‌طلبان مثل آقای خوئینی‌ها مهم می‌شود. موتور اصلاح‌طلبان که با متلک‌های امثال قوچانی به اصلاح‌طلبان گرم هم نمی‌شود ولی به نظر نامه آقای خوئینی‌ها موتور اصلاح‌طلبان را نه گرم بلکه به راه می‌اندازد.

 آقای خوئینی‌ها بعنوان نیروی فکری و راهبردی مجمع روحانیون و از یاران نزدیک امام در نامه اخیرش خیلی روشن بحث کرده و گفته: اولا اوضاع جامعه خیلی بد است و توجیه نکرده. و نگفته اوضاع به بهترین نحو پیش می‌رود.

ثانیا صریح گفته آن طرف جمهوری اسلامی خبری و خیری برای ایران نیست.

ثالثا کسانی که نسبت به شرکت در انتخابات ۱۴۰۰ شک دارند، این شک را کنار بگذارند و به شرکت فعال در انتخابات فکر کنند.

رابعا هدف، مشارکت بالا در انتخابات است، مشارکت بالا برود و حتی اشکال ندارد اصلاح‌طلبان هم شکست بخورند. مساله یاری رساندن به کشور در این شرایط بحرانی است.

خامسا ایشان قبول داره مردم ناامیدند و فضا انتخاباتی نیست ولی صریح می‌گه با تلاش باید این فضا را تغییر داد. (به نظر من این نکته وجه مسولانه نامه ایشان است).

سادسا می‌گوید ما باید فعال شرکت کنیم و کسانی‌که دنبال «مهندسی انحصاری انتخابات» هستند آن‌ها مسول انحصارطلبی در انتخابات هستند و اگه ما شرکت نکنیم اتفاقا آن‌ها خوشحال هم می‌شوند.

خلاصه این نامه آقای خوئینی‌ها «واقع‌نگرانه» و «مسولانه» بود. نامه‌اش اجمال و ابهام نداشت. احتمالا تندروها توپخاته خود را علیه ایشان راه بیاندازد. این نامه بیش از همه کسانی را ناراحت می‌کند که دنبال مهندسی «جانشینی» اند. اتفاقا این نامه، رهبری را هم ناراحت نمی‌کند و خط عقلا رو در حاکمیت در برابر خط تندروها تقویت می‌کند.

نامه قبلی آقای موسوی خوئینی، بازتاب بسیار زیادی در رسانه های اصولگرا داشت. صحبت های اخیر آقای موسوی خوئینی و هشدارهای ایشان تا چه اندازه برای جناح اصولگرا به خصوص شورای نگهبان قابل پذیرش هست؟

حتما اثر دارد. تندروها متوجه می‌شوند تحقق برنامه‌های انحصارطلبانه‌شان با فرش قرمز همراه نیست. شما توجه داشته باشید تندروها نمی‌آیند که اقرار کنند موضع آقای خوئینی اثر داشته و مفید بوده حتی آن‌ها مثل گذشته تهاجم هم می‌کنند ولی موضع دلسوزانه خوئینی‌ها روی «حاکمیت» اثر می‌گذارد.

به طور کلی فعال شدن امثال آقای خوئینی یا آقای کروبی ممکن است باعث افزایش مشارکت مردم در انتخابات بشود؟

مشارکت بالا در انتخابات به عوامل گوناگونی بستگی دارد. ببینید الان مردم کلافه هستند و دنبال یک روزنه امیدند، سیاست خارجی ما داره به وضعیت تصمیم جدید می‌رسه (که در آن امید درمان تحریم‌ها هست) اگر حاکمیت دوباره تصمیم نگیرد و انتخابات را مانند مجلس یازده مهندسی کنهدو اجازه بدهند انتخابات رقابتی بشود به نظر من حتما مشارکت در انتخابات بیش از شصت در صد می‌شود. حتی اگر تندروها در انتخابات گشایش ایجاد نکنند باز از اصلاح‌جویان کشور رفع مسولیت نمی‌شود. کشور و سرنوشت آن که متعلق به تندروها نیست همانطور که آقای خوئینی‌ها گفتند در شرایط فعلی همه باید احساس مسولیت کنند و فعال به صحنه انتخاباتی بیایند. اصلاح‌طلبان هر چه زودتر باید برنامه خودشان را برای عبور کشور از بحران‌ها به اطلاع مردم برسانند. مثلا باید به مردم بگویند چگونه می‌خواهند مشکلات گروه های بزرگ اجتماعی (نیروهای کار، کارگران و زنان) را حل کنند. اصلاح‌جویان باید در انتخابات فعال بشوند حالا تندروها چه خواهند کرد، دقیق نمی‌دانیم ولی اصلاح‌جویان از ترس مرگ نباید خودکشی کنند و در مبارزات انتخاباتی شایسته است فعال و مسئولانه برخورد کنند.

 

منبع: صدا

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر