چرا مستند کودتای خزنده BBC مورد توجه قرار گرفت؟
یکی از مشکلات کهنه جمهوری اسلامی، نحوه روایت تاریخ معاصر است. نهادهای رسمی، تاریخ را سیاه و سفید روایت میکنند. بدین معنا که در هر اتفاق تاریخی یک جبهه سفید و یک جبهه سیاه وجود دارند که در تقابل با یکدیگرند. در این زمینه مثالهای متعددی وجود دارد. مثلا روایت رسمی از وقایع سی تیر تا ۲۸ مرداد بر این محور شکل گرفته که دکتر مصدق شخصیتی منفی بود و آیتالله کاشانی مثبت و طبعا با چنین روایتی مسئول اصلی کودتا مصدق معرفی میشود.
به گزارش دیده بان ایران؛ سایت الف نزدیک به احمد توکلی درباره مستند کودتای خزنده نوشت: چند روز پیش بیبیسی فارسی مستندی با نام «کودتای خزنده» پخش کرد. این مستند برپایه صوت یکی از جلسات سپاه ساخته شده و این شبکه تلاش کرده است موضع سیاسی مطلوب خود را بر واقعیتهای تاریخی جنگ و سپاه پاسداران تحمیل کند.
در اینجا به ماهیت آنچه در این مستند بیان شده ورود نمیکنیم و با آگاهی از مقصود ضدملی آنان پرسش دیگری داریم: چرا این مستند مورد توجه قرار میگیرد؟ چگونه بیبیسی فارسی میتواند اذهان برخی از مردم درباره جنگ را جهتدهی کند؟
یکی از مشکلات کهنه جمهوری اسلامی، نحوه روایت تاریخ معاصر است. نهادهای رسمی، تاریخ را سیاه و سفید روایت میکنند. بدین معنا که در هر اتفاق تاریخی یک جبهه سفید و یک جبهه سیاه وجود دارند که در تقابل با یکدیگرند. در این زمینه مثالهای متعددی وجود دارد. مثلا روایت رسمی از وقایع سی تیر تا ۲۸ مرداد بر این محور شکل گرفته که دکتر مصدق شخصیتی منفی بود و آیتالله کاشانی مثبت و طبعا با چنین روایتی مسئول اصلی کودتا مصدق معرفی میشود. در حالیکه افراد موثر در تاریخ، بهغیر از معصومین(علیهم السلام) همگی انساناند و جایزالخطا. همگی ممکن است در کارنامه سیاسی مرتکب اشتباه شده باشند در عین حال که خدماتی هم داشته باشند. مهم این است که معدل زندگی افراد نمره قابل قبولی داشته باشد. این مسئله درباره همه افراد، صادق است.
غیر از معصومین همه انسانها شخصیتهایی خاکستری هستند و در میانه خوب و بد در نوسان. پس نمیتوان درباره افراد موثر در تاریخ، سیاه و سفید قضاوت کرد.
متاسفانه روایت رسمی از دفاع مقدس هشتساله ما هم اسیر همین نگاه شده است. جنگ هشتساله ما به شکلی آسمانی روایت میشود که گویی در آن هیچ خطا و اشتباهی رخ نداده و همواره با فتح و ظفر همراه بوده است. در حالی که فرماندهان جنگ ما انسان بودهاند و ممکن بود تصمیمات اشتباهی بگیرند.یا تصمیمات درستی گرفتهاند اما به نتیجه و موفقیت منجر نشده است .
ما در جنگ متحمل برخی شکستها هم شدیم اما آن شکستها هم افتخارآمیز بود چرا که با دستان خالی و کمکهای بینظیر مردم مقاوم در برابر دیکتاتوری که همه ابرقدرتها از او حمایت میکردند ایستادگی کردیم و یک وجب از خاک کشور را واگذار نکردیم. روایت درست از دفاع مقدس، روایت همه فتحها و شکستهاست.
در کنار این روایت غلط از تاریخ معاصر، بحران اعتماد علت دیگر اقبال به روایت رسانههای معاند است. مشکلات معیشتی، ناکارآمدی و عدم صداقت برخی از مسئولین و فساد سیاسی و اقتصادی باعث شده است نارضایتی در میان مردم شکل گیرد.
این نارضایتی باعث شده است اعتماد مردمی به حاکمیت نزول کند. در چنین شرایطی، روایتهای معارض با روایت رسمی راحتتر مورد پذیرش قرار میگیرد.
در کنار روایت غلط از تاریخ و بحران اعتماد باید به ضلع سوم این مثلث اشاره کنیم: صدا و سیما. متاسفانه صدا و سیما اسیر یک نگاه رسانهای غلط شده است. صدا و سیما در زمانه کنونی به رسانهای یکسویه تبدیل شده که هیچ جایی برای شنیدن سخن متفاوت با قرائت رسمی در آن یافت نمیشود.
در حالیکه اگر درهای تلویزیون به روی افراد و نظرات مختلف باز باشد میدان رسانهای برای رسانههای معاند تنگ میشود. متاسفانه اکنون رسانههای معاند نظام همگی میدان را خالی دیدهاند و بیهماورد در حال تاختن در این میداناند.
برای مقابله با این هجمه رسانهای بایستی صدا و سیما از وضعیت کنونی خارج شود و پذیرای افراد و سخنان متفاوت باشد. در همین مورد دفاع مقدس ،گفتوگو با یکی از پژوهشگران که اندکی نگاه متفاوتی دارد علیرغم اعلام قبلی از صدا و سیما پخش نشد. تاز مانی که این سخنان جایی در رسانه ملی پیدا نکند مردم به سمت بیبیسی و اقران او کشیده میشوند.