ماجرای اختلاف بین محسن رضایی و احمد متوسلیان چه بود؟/ سردارعلایی: میگفتند آب این دو با هم به یک جوی نمیرود/ میرزایی نکو: هنوز هم به محسن رضایی میگویم شما نگذاشتی احمد متوسلیان آزاد شود
آشنا با بیان اینکه ما از بیبیسی جز این هم انتظار نداریم که هرگاه توانسته به پشت این ملت و رزمندگان دشنه بزند، تصریح کرد: کسانی که این مستند را ساختند، مطمئناً نه دلشان به حال شهید رستگار میسوزد، نه شهید دانش، نه شهید همت و نه دیگر شهدای دفاع مقدس. اما در مقابل برخی رسانهها مانند فارس، تسنیم، میزان و مشرق برخلاف نظر مشاور رییس جمهوری اعلام کردند که این جلسه ای که بی بی سی آنرا پخش کرده است غیرمحرمانه و عادی بوده است.
به گزارش دیده بان ایران؛ چند روز پس از پخش مستند جنجالی «کودتای خزنده» واکنش ها نسبت به آن همچنان ادامه دارد. تا جاییکه روز گذشته حسام الدین آشنا در واکنش به این مستند نوشت: مباحثات بسیار عمیق، تند، جدی و صریحی میان فرماندهان، رزمندگان، سیاستمداران و مسئولان جنگ انجام شده اما سرقت اسناد جنگ و سرقت اسناد نظامی و نمایش آنها به مثابه یک افتخار حتماً یک خیانت است.
مشاور رییسجمهور با بیان اینکه بیبیسی هرگاه سخنان فرماندهان نظامی انگلستان را در جریان حمله به عراق پخش کرد، آن وقت میتواند از کاری که انجام داد، دفاع کند، اظهار داشت: چیزی که در این گفتارها ما مشاهده کردیم، یک جلسه جدی، صریح، پرموفقیت حول مسائل فرماندهی، پرسنلی، آموزشی در سطح یک تیپ یا لشکر بود، اما آنچه در این مستند نمایش داده شد، یک خیانت به رزمندگان دفاع مقدس بود.
آشنا با بیان اینکه ما از بیبیسی جز این هم انتظار نداریم که هرگاه توانسته به پشت این ملت و رزمندگان دشنه بزند، تصریح کرد: کسانی که این مستند را ساختند، مطمئناً نه دلشان به حال شهید رستگار میسوزد، نه شهید دانش، نه شهید همت و نه دیگر شهدای دفاع مقدس.
اما در مقابل برخی رسانهها مانند فارس، تسنیم، میزان و مشرق برخلاف نظر مشاور رییس جمهوری اعلام کردند که این جلسه ای که بی بی سی آنرا پخش کرده است غیرمحرمانه و عادی بوده است.
این درحالی است که تا پیش از این هیچگاه فایل صوتی این جلسه و موارد مطرح شده در آن در روایتهای رسمی از دفاع مقدس منتشر نشده بود. اما ظاهرا این مستند از آنجا محرمانه است که در ابتدای آن محسن رضایی به عنوان فرمانده سپاه میگوید: «برادران اگر احیانا ضبطی چیزی همراهشون هست، هم مسئولیت شرعی دارید و هم مسئولیت قانونی دارید که مواظب باشید که کسی نواری چیزی به بیرون نبره.»
اما از مجموع نکاتی که در این مستند به آن اشاره می شود ماجرای اختلاف بین محسن رضایی و احمد متوسلیان سابقه ای چهل ساله دارد. اختلافی که بارها و بارها در رسانه ها به آن اشاره شد اما پاسخ درستی تاکنون به آن داده نشده است.
در ابتدای همین جلسه ای که بی بی سی فایل آنرا منتشر کرده محسن رضایی به خاطر انتصاب حسین دهقان به فرماندهی سپاه مورد انتقاد واقع میشود که در همهمه موجود در نوار محسن رضایی عصبانی میشود و میگوید: « شما میخواهید جواب بشنوید یا مسئله درست کنید؟» در ادامه شهید «حسن بهمنی» فرمانده عملیات لشکر 10 سیدالشهدا میگوید:« برادر محسن، جوابهایی که شما میدهید همهاش غلط است. ما نیامدهایم که سخنرانی گوش کنیم. آمدهایم جواب سوالهایمان را بگیریم. شما به ما وقت بدهید که مسایل را مطرح کنیم.» او البته سخنان تندتری را نیز در این جلسه برزبان میآورد:«محسن رضایی قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه هیچ اطلاعی از مسائل نظامی نداشته است و بعد از انتصاب هم با دستیارانش در قرارگاه مینشیند. بعد کسانی مثل حاج علی موحد، حاج احمد متوسلیان منزوی میشوند.»
احمد متوسلیان به عنوان فرمانده وقت تیپ ۲۷ محمد رسول الله، فرماندهی نیروهای اعزامی سپاه به سوریه را در خرداد ۶۱ بر عهده داشت و در ۱۴ تیرهمان سال، به دست نیروهای شبه نظامی مسیحی لبنان ربوده شد.
۱۶ خرداد ۱۳۶۱، تنها ۱۳ روز پس از آزادسازی خرمشهر در عملیات بیت المقدس، ارتش اسرائیل با هدف خارج کردن نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان خاک آن کشور را هدف تهاجم نظامی گسترده قرار می دهد.
بلافاصله پس از این حمله، فرماندهان سپاه و ارتش و مسئولان ارشد سه قوه، که کار جنگ با عراق را تمام شده فرض می کنند، در جلسه "شورای عالی دفاع" تصمیم به حضور نظامی در سوریه برای مقابله با اسرائیل می گیرند.
چنانکه حسین علایی نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه، در کتاب "تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق" نوشته، این جلسه در روز ۱۶ خرداد ۶۱ برگزار می شود. در جلسه شورای عالی دفاع، ازجمله به تصویب می رسد که روز بعد، هیاتی با حضور محمد سلیمی وزیر دفاع، محسن رضایی فرمانده کل سپاه، محسن رفیق دوست مسئول تدارکات سپاه (که چند ماه بعد "وزیر سپاه" می شود)، علی صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش و احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول الله (مهمترین واحد رزمی سپاه که بعدها به لشکر ارتقا می یابد) عازم دمشق شود.
حسین علایی در کتابش می نویسد که اعزام نیرو به سوریه "با هماهنگی شورای عالی دفاع" ولی بدون "اطلاع و اجازه" امام خمینی (ره) صورت گرفته بود.
در کتاب خاطرات شهید علی صیاد شیرازی در همین رابطه آمده است که وقتی او و محسن رضایی از دمشق باز می گردند و برای گزارش وضعیت نزد آقای خمینی می روند، از او میشنوند: "این نیروهایی که بردید آنجا، اگر خون از دماغشان بیاید، مسئولیتش را قبول نمی کنم. بگویید سریع برگردند."
مطابق روایت شهید صیاد شیرازی، موضع گیری فوق باعث می شود تا نیروهای ایرانی، ظرف ۴۸ ساعت از سوریه بازگردند. در بخش دیگری از همین روایت آمده که با مشخص شدن نظر امام (ره)، محمد ابراهیم همت جانشین فرمانده تیپ ۲۷ محمدرسول الله در ۲۶ خرداد ۶۱ به ایران بر می گردد. محسن رضایی هم، در اظهاراتی در مجموعه "ایستاده در غبار" (در مورد زندگی احمد متوسلیان) می گوید: "در اعزام نیروها به لبنان، من مستقیما نظر امام را نگرفته بودم، نظر شورای عالی دفاع را گرفتیم. بعد که برگشتم احساس کردم امام ابهاماتی داشته، و نظر امام این بوده که ما باید اول جبهه ایران را به نتیجه برسانیم و بعد برویم سراغ جاهای دیگر."
سردار حسین علایی در گفت و گویی که دو سال قبل با رسانه ها انجام داده بود در پاسخ به این سؤال که ماجرای محسن رضایی و حاجاحمد متوسلیان چه بود؟ میگفتند آب این دو با هم به یک جوی نمیرود، گفت: عملیاتهای سپاه به این صورت بود که بحث میکردند، نظر میدادند، جدل میکردند و به این صورت نبود که بگویند چون ایشان فرمانده است دیگر کسی حق ندارد نظر بدهد. حرف میزدند و اختلاف نظرهای درست و حسابی مطرح بود که در همه جلساتشان بوده و الان هم به صورت مکتوب موجود است و این برای ما عادی بود. سردار علایی همچنین در پاسخ به این پرسش که وقتی حاجاحمد متوسلیان رفت و در لبنان دستگیر شد آقای محسن رضایی مقصر آزادنشدن ایشان بود، گفت: من باور ندارم. آقای رضایی هستند میتوانید با ایشان صحبت کنید.
اما از سوی دیگر قاسم میرزایینیکو، نماینده مجلس دهم و از اعضای اولیه راهاندازی دانشگاه امام باقر(ع) وزارت اطلاعات که از سالهای ابتدایی جنگ در جبهه و مدتها با حاج احمد متوسلیان همگام بوده در رابطه با این موضوع در آبان 96 به روزنامه قانون گفته بود: احمد متوسلیان به هیچ عنوان سیاسی نبود. عشقش سپاه و امام(س) و ایران بود.
متوسلیان انتقاد شدید نسبت به محسن (رضایی) داشت. به هیچ وجه با محسن نمیتوانست کار کند ولی به هر حال به خاطر منافعی که بین سپاه و ارتش ایجاد شده بود و این دو نهاد به هم نزدیک شده بودند، احمد میگفت وقتی این دو نهاد با هم مشکلات را کنار گذاشتند و کار میکنند، جفاست اگر ما نتوانیم با وجود مشکلات با یکدیگر کار کنیم. او فرمانده قابلی بود و فکر میکنم دسیسههای مختلف دست به دست یکدیگر داد تا ما احمد متوسلیان را از دست بدهیم.
میرزایی نکو درباره بازداشت شخصی به نام دیوید دُج، که رئیس دانشکده آمریکایی بیروت بود هم می گوید: این شخص را به شکلی و با کمک حزبالله به تهران آوردند. ما از لحاظ اطلاعاتی روی آن سوار شدیم. او آدم صاحبنفوذی در لبنان بود و همه گروههای دیگر از حزبالله گرفته تا مسیحیها و مارونیها و غیره او را قبول داشتند. ما گفتیم دیوید دج گزینه مناسبی است برای اینکه بتوانیم او را با متوسلیان و سایر گروگانها مبادله کنیم. با او کار را پیش بردیم. اطلاعات بسیار عمیقی داشت که از او استخراج شد تا اینکه یک روز درست زمانی که به نتیجه نزدیک شده بودیم همه برنامهها خراب شد.
یک روز آقای رفیقدوست آمد و گفت که این شخص را بدهید که من ببرم. ما به او گفتیم که این زندانی تحویل ما است و شما نمیتوانید او را ببرید. رفیقدوست گفت محسن رضایی او را خواسته است. خود محسن واسطه شد تا او را تحویل دهیم. به او گفتیم که باید مسائلی را درباره او به شما بگوییم؛ او موافقت کرد. من و علی حمیظ رفتیم تا با محسن صحبت کنیم. با او صحبت کردیم و گفتیم این مسائل را از او درآوردیم و اگر بگذاریم او برود ضربه سنگینی در رابطه با آزادی احمد میخوریم. به او گفتیم رفیقدوست در قبال این آدم به سمت گرفتن اسلحه میرود نه آزادی احمد و سایر گروگانها! محسن رضایی نیز گفت که ما هماکنون تحت فشاریم و به اسلحه نیاز داریم و باید با سوریها هماهنگ باشیم. فاروق الشرع در آن زمان وزیر خارجه سوریه بود و هماهنگی خوبی با رفیقدوست داشت. محسن به ما گفت: شما نیز دنبال رفیقدوست و دُج بروید و قبول کردند که آن چهار نفر گروگان هم جزو شروط مبادله قرار بگیرد. برای بچهها سریع پاسپورت گرفته شد و بچههای ما نیز همراه رفیقدوست و دج رفتند، اما متاسفانه نگذاشتند بچههای ما از هواپیما پیاده شوند. محسن رفیقدوست و دیوید دُج به سمت یک میگ رفتند که هواپیما را هدایت میکردند و سوریها نیز آمدند و آقای دُج را بردند و به جای آن، ۲۱ افسر سوری را آزاد کردند و یک مقدار سلاح نیز که ما میخواستیم به ما دادند و به این ترتیب دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ماند.
طی ماه های گذشته حرف و حدیث های بسیاری درباره سوء استفاده برخی افراد درباره احتمال زنده بودن احمدمتوسلیان در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که دست آخر حمید داوودآبادی نویسنده و پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس تیرماه گذشته نوشت: ۸۰٪ تمام این پیگیریها درباره احمد متوسلیان درطول این چند سال ساختگی بود. تمام کمیته پیگیریهای حاج احمد مانندیک تئاتر، یک سناریو رادنبال میکردند. ۱۵ سال اول پیگیری این پرونده حداقل ۲۱میلیارد تومان در همان دهه ۶۰ هزینه شده است شهید سلیمانی در ۲۴ اسفند ۹۷ از من پرسید: تو به چه چیزی در این پرونده رسیدی؟ گفتم من به چیز بدی رسیدم. گفت چی؟ گفتم پیکر حاج احمد تهران است. لبخندی زد و به من گفت: نه. هر چهارتایشان تهران هستند...
دستنوشته "خصوصی" محسن رضایی، با سه روز اختلاف زمانی، پشت قرآن اهدایی به مادر احمد متوسلیان: "تقدیم به مادر گرامی شهید بزرگوار سردار سپاه اسلام احمد متوسلیان- ۹۵/۱۰/۱۲ "
منبع: دیده بان ایران- یغما فشخامی