کد خبر: 9153
A
فیض الله عرب سرخی در گفت و گو با دیده بان ایران:

از روز اول صدا و سیما دولت یازدهم را تخریب کرد/ روحانی تیم همراه اش را یک دست کند/ اصول گرایان سه دسته شده اند

عرب سرخی :وقتی صدا و سیما یک مسئله ای مثل حقوق ها را پررنگ و برجسته می کند و امروز دیوان محاسبات و مراجع مسئول گزارش می دهند همه دعوا راجع به حدود ٢٣میلیاردتومان است می فهمد که صدا سیما بصورت جهت دار موضوعی مثل هدایای شهرداری را مسکوت میگذارد و حقوق ها را برجسته و بزرگنمایی کرده است

از روز اول صدا و سیما دولت یازدهم را تخریب کرد/ روحانی تیم همراه اش را یک دست کند/  اصول گرایان سه دسته شده اند

فیض الله عرب سرخی فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید: "وقتی صدا و سیما یک مسئله ای مثل حقوق ها را پررنگ و برجسته می کند و امروز دیوان محاسبات و مراجع مسئول گزارش می دهند همه دعوا راجع به حدود ٢٣میلیاردتومان است می فهمد که صدا سیما بصورت جهت دار موضوعی مثل هدایای شهرداری را مسکوت میگذارد و حقوق ها را برجسته و بزرگنمایی کرده است" عرب سرخی معتقد است دولت یازدهم کار انجام داده است اما  " به دلیل شرایط خاص رسانه ای اش نتوانسته آنچه که انجام شده را در جامعه بازتاب درستی بدهد.از روز اول صدا و سیما و برخی از رسانه های مکتوب و خبرگزاری ها اغاز که دولت سرکار امد فقط دولت را تخریب کردند و همیشه سعی کردند مقابل دولت باشند"

مشروح گفت و گوی پایگاه خبری و تحلیلی "دیده بان ایران" با فیض الله عرب سرخی در ذیل آمده است:  

 

 

نکات مهم مصاحبه فیض الله عرب سرخی در گفت و گو با دیده بان ایران:

*از روز اول صدا و سیما دولت یازدهم را تخریب کرد

*روحانی تیم همراه اش را یک دست کند

*روحانی بی واسطه با مردم در مورد مشکلات حرف بزند

*جریان اصول گرا به سه قسمت تقسیم شده است

*روحانی در مورد رفع حصر و ممنوع التصویری به مردم دروغ نگفته است

 

 

 

*مهمترین اقداماتی که دولت یازدهم  باید انجام بدهد چیست؟

 

همانطور که شما اشاره کردید عمر دولت از حیث اجرای فعالیت در ماه های پایانی خودش قرار دارد، بنابراین، تصور اینکه دولت کاری را الان بتواند شروع کند برای اینکه به نتیجه نهایی برسد منتفی است. اگر قرار بود کاری انجام بدهد باید تا کنون انجام شده باشد . 

 

*اما می شود برخی کارهایی را که دولت قبلا شروع کرده  شتابش را بیشتر کند از جمله در برخی از حوزه های اقتصادی.

 

دولت توانسته است فعالیت هایی را سامان دهد که خوشبختانه این تلاش ها در برخی از بخش ها  به نتیجه نیز رسیده است و اکنون دولت می تواند این اقدامات را تشدید کند. مدتی است دولت شروع کرده است به اینکه واحدهای اقتصادی را که به دلیل مشکلات مالی یا با ظرفیت پایین کار می کنند یا حتی بعضا متوقف شده اند را با کمک تسهیلات بانکی راه اندازی کند، این یک کاری است که به میزانی که دولت بتواند و منابع بانکی اجازه بدهد در این زمینه کار کند از این حیث که هم می تواند هم تولید را بالا ببرد و هم به افزایش صادرات کمک بکند و مهمتر از ان به افزایش اشتغال کمک می کند که امروز در جامعه بحث اشتغال یک مسئله بسیار جدی است و دولت نباید به راحتی از این کنارموضوع عبور کند.

در بحث پیامد برجام، برخی از محدودیت های قانونی و تحریمی کنار رفته است و الان این یک فرصت طلایی است که دولت در این زمینه فعالیت هایش را یک شتاب بیشتری بدهد و یا با ظرفیت بیشتری به آن بپردازد و طبیعتا اینها به خصوص در بخش سرمایه گذاری خارجی خیلی می تواند مهم باشد. از این جهت که سرمایه گذاری خارجی در صاحبان سرمایه داخلی هم تاثیر جدی دارد و اعتماد و باور ایجاد می کند که کار آنها را هم شتاب بدهد.

دولت به دلیل شرایط خاص رسانه ای اش نتوانسته آنچه که انجام شده را در جامعه بازتاب درستی بدهد.از روز اول صدا و سیما و برخی از رسانه های مکتوب و خبرگزاری ها اغاز که دولت سرکار امد فقط دولت را تخریب کردند و همیشه سعی کردند مقابل دولت باشند و مهمترین نکته اینکه تیم اطلاع رسانی دولت نتوانست جلوی این هجمه ها واکنش مناسب نشان دهد و از همه مهمتر اینکه تیم رسانه ای دولت آن قابلیت لازم را در قبال این هجمه ها نداشت که همین موضوع یک معضل بسیار بزرگ بشمار می اید

به هر حال دولت اقداماتی را در عرصه های مختلف انجام داده است از جمله در بحث برجام می توان گفت دولت دست اوردهای بزرگ و زیادی را داشته است ولی با توجه به اینکه مدت  زیادی از این موضوع می گذرد ولی هنوز به صورت دقیق به جامعه و مردم اعلام نشده است که همین موضوع یکی از ضعف های تیم رسانه ای دولت است و نباید این تیم به این شکل عمل کند.

همچنین در بخش های اقتصادی کارهایی صورت گرفته که باعث تحولاتی شده است. بالاخره ما از تورم حدود 40 درصد رسیدیم به زیر 10 درصد از نرخ سرمایه گذاری منفی رسیدیم به نرخ رشد حدود ٥/٥ درصد و.... همچنین فعالیت های دیگر در حوزه های مختلف تبیین درستی برای جامعه نشده است.

بنابراین باید بگوییم که یک محور انعکاس دقیق و درست و شفافی از عملکرد دولت در حوزه های مختلف در این چندماه باقی مانده دولت باید انجام بدهد و از همه مهمتر اینکه در این زمان باقی مانده دولت باید کارهای نیمه تمام خود را شتاب بدهد و تلاش بیشتر داشته باشد.

 

*خیلی از تحلیلگران بر این باور هستند که یکی از ضعفهای دولت نداشتن رسانه است و همین موضوع می تواند برای آینده دولت نیز خطرناک باشد دلیل اصلی که دولت در این زمینه توجه نمی کند چیست؟

 

به هر حال در اینکه این دولت در به کار گیری نیرو با دشواری های فراوان مواجه بوده نمی شود تردید کرد. کمتر از ده ماه است که مجلس جدید کار خود را اغاز کرده است و فشارهای مجلس قبل دیگر روی دولت نیست اما به هر حال یکی از ویژگی های دولت آقای روحانی  عدم برخورداری از یک انسجام جدی است. به هر حال آقای احمدی نژاد یک تیمی داشت که همراه اش بودند و کاملا از او حمایت می کردند. دولت آقای خاتمی تیم مدیریت اش یک تیم همراه و منسجم  بودند این به عنوان یک نقیصه در دولت آقای روحانی مطرح است که متاسفانه آن انسجام را ندارد به همین دلیل می بینید که بخش عمده دفاع از دولت بر عهده شخص اقای روحانی است و آقای روحانی شخصا بیش از هر عضو دیگر از دولت بار دفاع ازمسائل سیاسی و اجرایی دولت را شخصا بر دوش می کشد حتی وزرا هم نقش لازم و دفاع لازم را از کلیت برنامه دولت ندارند البته ممکن است تک تک در حوزه های خودشان حرفی بزنند اما اعضای دولت دو مسئولیت دارند؛ یک مسئولیت دستگاه خودشان و دیگری مسئولیت مشترک در قبال کلیت دولت.

به نظر من، در این زمینه دولت از یک سو با جریان افراطی و تندرو مواجه بوده که همین امر مشکل بزرگی بشمار می اید و همچنین در عمل هم عدم وجود انسجام لازم راداشته ، که ان هم بخشی از ان تحمیل شده هم آن جریان تندرو هست که در دفاع و در بازتاب دادن دقیق مسائل مربوط به دولت بازتاب یافته است. پس می توان گفت دو عامل مشخص یکی جریان افراطی فشار می آورد و اجازه شکل گیری و ایجاد انسجام لازم را به دولت نمی داد ، دیگری بحث رسانه و عدم وجود انسجام لازم در جریان تیم اجرایی دولت. که این دو عامل، مهمترین عوامل بر عملکرد دولت بوده اند.

 

*دست رئیس جمهور بسته است؟

 

نمی توانم بگویم بسته بود. به هر حال این مشکلات وجود داشت ممکن بود یک نوع عملکرد دیگر می توانست خیلی از این مشکلات را دور بزند اما به هر حال آقای روحانی عملا دست و بال اش در همین مشکلاتی که به آن اشاره کردم بند و گیر بود شاید با یک مدل رفتاری دیگری می توانست بخش هایی از این مسائل را حل کند اما خیلی دنبال دلایل عجیب و غریب نباید باشیم .

 

*با توجه به اینکه انتخابات نزدیک است فشارهای که به دولت نیز وارد می شود زیاد می شود دولت باید چه استراتژی را در پیش گیرد؟

 

من معتقد هستم آقای روحانی با به کارگیری نیروهای نزدیک تر به خودش از یک سو می تواند انسجام را در دولت افزایش بدهد، چون به هر حال نیروهایی که خیلی همراه نیستند در بزنگاه ها ان حمایت لازم را از دولت انجام نمی دهند بنابراین یکی از کارهایی که آقای روحانی باید انجام بدهد به کارگیری نیروهایی است که به چهارچوب دیدگاه هایش نزدیک تر باشد. اکنون ما خیلی ها را می بینیم که اصلا در موضع دفاع از دولت نیستند این یک وجه ماجرا است یک وجه دیگر به نظر من، شفاف تر حرف زدن و منعکس کردن مشکلات به جامعه است البته و حتما ممکن است یک هزینه هایی را هم داشته باشد اما به هر حال جامعه باید یک درک درستی از وضعیت دولت داشته باشد. به نظر من، هنوز مردم بسیاری از دلایل مشکلات دولت را نمی دانند بنابراین با اطلاعات محدود قضاوت ها خیلی دقیق و درست نخواهد بود. من شخصا معتقد هستم که اگر آنچه که دولت انجام داده و آن مشکلات و موانعی که با آن رو به رو بوده با جامعه درمیان بگذارد یعنی منعکس بکند به جامعه ، مردم قضاوت خیلی مثبت تری در باره  دولت خواهند کرد.

 

*فکر می کنید اگررئیس جمهور منعکس کند فشارها کاسته می شود ؟

 

حتما کاسته می شود. در یک سطوحی فشارها ممکن است افزایش پیدا کند اما دولت یک وقت تحت فشار جریانات، محفل ها، باندهاست و گاهی ممکن است تحت فشار جامعه قرار گیرد، این دو نوع فشار ا نباید یکسان فرض کرد دولت با روشنگری میتواند فشار جامعه را حل کند. اگر آقای روحانی بتواند با روشنگری در جامعه، فشار را به باندهای قدرت منتقل کند آن فشارها حتی اگر به دولت ضربه هم بزند اشکال ندارد فشار وقتی از جانب مردم هست به این دلیل که مردم محق هستند مردم حق دارند هم مشکلاتشان کم بشود و حق دارند که گرفتاری ها را بدانند و وقتی بدانند همدلی و همراهی می کنند.

 

*جریانی که به دولت فشار می اوردند به دنبال چه چیزی  هستند؟

 

یک جریان یک دست نیست اما نقطه مرکزی اش قدرت است علاقه به قدرت دارند . این جریانات از همه ظرفیت ها استفاده می کنند آنها سعی می کنند از ظرفیت های مختلف نهادها و ارکان  تا جایی که جلویشان گرفته نشود استفاده می کنند. در حالی که رهبری سخنگویی ندارند و ما دیدگاهها و مواضع رهبری را از خودشان می شنویم و نیازی نداریم که سخن رهبری و موضع رهبری را از جریانات دیگر بشنویم اما به هر حال آن کسانی که ابزارهای تبلیغاتی در اختیارشان هست تا جایی که جلویشان رسما گرفته نمی شود حتی به نام رهبری هم حرف میزنند.

 

*تا به امروز روحانی چقدر توانسته به ان شعارهای که داده جامعه عمل بپوشاند؟

 

من معتقد نیستم که آقای روحانی شعارهایی که داده به سمت اجرایش نرفته باشد، چون یک وقتی یک دولتی دروغ می گوید یعنی یک شعاری میدهد فقط برای اینکه از ظرفیت ان شعار استفاده بکند و ان شعار را هم باور ندارد ، که بنظر من در مورد دولت روحانی اینچنین نیست. اما اینکه دولت  موفق شده همه شعارهایش را اجرایی کند هم حرف دقیقی نیست. دولت تمایل دارد که رفع حصرصورت بگیرد ممنوع التصویری رئیس دولت اصلاحات حل شود تلاش هم کرده اما موفق نشده است. ما فکر کنیم که دولت به مردم دروغ گفته است؟ من اصلا اعتقاد ندارم که دروغ گفته تلاش خودش را کرده بیش از این ازش برنیامده و موفق نشده است .

 

*با توجه به عدم حمایت رسانه ملی از دولت ایا همین امر باعث نشده است که دولت پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد؟

 

من معتقد هستم که یک نگاه دقیق به عملکرد دولت باعث می شود که ما تصویر بسیار بهتری از دولت داشته باشیم تا وقتی که ما آگاهی درستی از وضعیت و عملکرد دولت نداریم درپدید آوردن این فضای غیر شفاف و مبهم صداو سیما نقش جدی ایفا کرد.

 

*پس با توجه به جوابی که دادید روحانی سال آینده سال سختی را دارد ؟

 

من این تعبیر را ندارم به دلیل اینکه به هر حال جامعه ما به این رشد رسیده که مقایسه کند می تواند امروز را با 4 سال پیش مقایسه کند و می کند. درست است که یک انتظاراتی داشته که ظاهرا برآورده نشده یا اگر برآورده شده لااقل اطلاع دقیقی از میزان این توفیق ندارد، اما به هر حال مردم از همین رادیو تلویزیون نزدیک به 4 سال است که آمار فساد و اختلاس را  دریافت می کند ، اینها را که دیگر تردید ندارد. وقتی صدا و سیما یک مسئله ای مثل حقوق ها را پررنگ و برجسته می کند و امروز دیوان محاسبات و مراجع مسئول گزارش می دهند همه دعوا راجع به حدود ٢٣میلیاردتومان است می فهمد که صدا سیما بصورت جهت دار موضوعی مثل هدایای شهرداری را مسکوت میگذارد و حقوق ها را برجسته و بزرگنمایی کرده است .

بنابراین ، جامعه این درک را دارد ، همه مسئولیت دارند که اطلاع رسانی را انجام بدهند جامعه هم در قبال این اطلاع رسانی به نظرمن موضع معقولی را اتخاذ خواهد کرد. مردم امروز شناخت خیلی بهتر و درست تری از آقای روحانی دارند تا سال 92 . سال 92 مردم آقای روحانی را با سایرین مقایسه کردند و رای دادند امروز هم آقای روحانی باز با یک کسانی مقایسه می شود.  نامزدهایی که در مقابلش قرارخواهند گرفت،بالاخره این جامعه باز هم آقای روحانی را دیگران مقایسه میکند اگر کسانی باشند که حرف های قابل قبول تری نسبت به آقای روحانی داشته باشند طبیعی هست که به آنها رای بدهند اما اگر چنین چیزی نباشدکه به اعتقاد من نخواهد بود باز هم جامعه به روحانی رای میدهد حتی اگر فکر کنیم که یک جاهایی از آقای روحانی عصبانی هستند.

*سال آینده انتخابات را برای آقای روحانی چطور میبینید ؟

 

ارزیابی من این است که آقای روحانی برحسب اینکه رفتار دولتش در این ماه های آتی چقدر بتواند فضا را تغییر بدهد بین یک کف رای حداقلی با یک رای بالا نوسان خواهد داشت بنابراین یا با رای پایین یا با رای بالا انتخاب خواهد شد. من معتقد هستم با همه مشکلاتی که همه کم و بیش قبول داریم باز هم آقای روحانی با کسانی مقایسه خواهد شد، با کسانی  فرصت حضور پیدا خواهند کرد که آقای روحانی در میان آنها دو سرو گردن بالاتر خواهد بود.

 

*اردوگاه اصولگرایان را چطور می بینید ؟

 

باور اصولگرایان این است که در انتخابات 92 به تعدد کاندیدا باختند و بنابراین برای اینکه از یک نامزد دفاع کنند همه تلاششان را خواهند کرد. اما من معتقد هستم هم به دلیل اینکه  انتخاب بار دوم با حضور روحانی است و آقای روحانی هم رئیس جمهور مستقل هست جامعه به طور طبیعی درمورد او شناخت اش بیشتر و دقیق تر است وقضاوتش روشن تر و هم اینکه در اردوگاه اصولگرایان چهره ای که بتواند موج آفرینی کند و حرفی که آن حرف بتواند موج ایجاد بکند و رای جامعه را ببرد به طرف خودش وجود ندارد . اگر آنها روی یک نامزد توافق کنند رقابت  نزدیک تر خواهد شد  ، اگر تعدد کاندیدا باشد به نظر من رقابت جدی اصلا شکل نمی گیرد .

 

*این احتمال دارد که اصولگرایان از روحانی حمایت کنند؟

 

جریان اصولگرا درحقیقت سه تکه شده است. تکه اول، جریانات معتدلی هستند که با آقای روحانی هستند و از آقای روحانی حمایت میکنند این یک بخش قابل توجهی از این جریان هست. یک بخش دیگر، جریان بسیار تند و تیز و تندرویی هست که همچنان بر سر احمدی نژاد چانه میزند ، حتی تا همین یک ماه پیش دنبال این بود که احمدی نژاد را بتواند در صحنه بیاورند و یک عده هم هستند که میانه این دو بخش هستند . ان قسمت میانه الان تلاش جدی برای معرفی نامزد دارد و گاهی خبرمی رسد که بخش هایی از این افراد به آقای روحانی تمایل دارند و معتقد هستند آقای روحانی یک فردی است که اصلاح طلب نیست و با جریان اصولگرا هم نسبت هایی دارد و می تواند نامزد آنها باشد اما با فرض اینکه اتفاق هم نیفتد به هر حال ان جریانات تندرو همانطور که خودشان هم رسما اعلام کردند از کاندیدای واحد جریان اصولگرا حمایت نخواهند کرد جریان معتدل هم که موضعش را اعلام کرده است که موضعش آقای روحانی خواهد بود. بنابراین این جریان میانه اصولگرا باید دید چه می کند؟ آیا با یک نامزد وارد صحنه می شود یا احیانا با نامزدهای متعدد .

 

*شما در یکی از مصاحبه ها اشاره کردید که آقای عارف محور استراتژی اصولگراها را به عهده دارد این درست است ؟

این به نظر من شیطنت یک روزنامه بود.به هیچ وجه اینطور نیست. من در آن مصاحبه اشاره کردم که آقای دکتر عارف در چند مصاحبه گفتند که کاندیدای واحد اصلاح طلبان آقای روحانی هستند و اگر از آقای عارف به عنوان کاندیدا اسم می آورند این شیطنت جریانات تندرو و افراطی است. گفتم شیطنت آنهاست که این حرف من به محوریت تغییر داده شد. به هیچ وجه اینگونه نیست. آقای دکتر عارف رئیس شورای عالی سیاست گذاری و از چهره های شناخته شده اصلاح طلبان است و مورد احترام همه نیروهای اصلاح طلب بنابراین این حرفها بیشتر همان شیطنت رسانه ای است

.

*ما الان شاهد هستیم ادبیات توهین آمیزی وارد سیاست ما شده است دلیل اصلی این این موضوع را در چه می بیند؟

 

من معتقد هستم که بخش های از نیروهای حاضر در صحنه سیاسی کشور ما  چند صدایی برنمی تابد و با نیروهای مقابل خودشان  برخوردهای مسالمت آمیز ندارند. طبیعتا ادبیات گفتاریشان هم علاوه بر رفتارشان ادبیات خشنی است وسعی می کنند فضا را خشن کنند نیروهای سیاسی مقابلشان را به انواع اتهاماتی که هیچ پایه و مبنایی ندارد متهم میکنند و بر اساس همین اتهامات حکم  صادر میکنند. بنابراین اگر ما فضای سیاسی مان کمی یک جاهایی رنگ و بوی خشنی پیدا میکند دلیل اش عدم تحملی است که در یک طیف و البته در متن فرهنگ جاری جامعه ما وجود دارد و الا اختلاف نظر در عرصه سیاست یک امر کاملا طبیعی است .

 

*خیلی ها بر این باور هستند که این افراد سیاسی نیستند و سیاسی نما هستند و از اینکه در اقدامی کم می آوردند از این ادبیات استفاده می کنند؟

 

فرقی نمی کند به هر حال اینها نیروهای حاضردر صحنه سیاسی هستند در انتخابات حضور دارند اینها هستند که سعی میکنند احیانا کسانی را تحمیل بکنند به جامعه، اینها سعی میکنند رای جمع بکنند. این افراد به چند صدایی اعتقاد ندارند معتقد به یک صدا هستند همه باید تبعیت بکنند وقتی چنین اتفاقی نمی افتد کسانی با اعلام رسمی باور به همه مقررات و ساختارها و سیستم ها و حتی اشخاص، به دلیل ارزیابی و تحلیل متفاوتی که از مسائل دارند و برای برون رفت از مشکلات هم راههای متفاوتی  دارند آنها را برنمی تابند و معتقد هستند که همه باید در حقیقت از صدای آنها تبعیت کنند از رفتار آنها حمایت کنند .

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر