گلایه روزنامه فرهیختگان از جنجالها بر سر خانه میلیاردی پناهیان/ اصلاح طلبان به ساحت پناهیان هتکحرمت کردند/ چرا به زندگی ایشان سرک می کشید؟
برخی کانالهای اصلاحطلب با هتکحرمت نسبت به او و فرزندش به سخیفترین حالت ممکن اظهارنظر کردند. رفتاری که البته طبعا باعث شد بسیاری از کسانی که پیشتر منتقد تئوریک پناهیان بودند به میدان بیایند و ابراز کنند که اساسا کشاندن یک چالش نظری به وادی بیاخلاقی نقض غرضی است که اصل موضوع و ماهیت تلاش برای شکلگیری یک گفتوگو را زیر سوال میبرد .
به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه فرهیختگان هم در دفاع از علیرضا پناهیان به بهانه اظهارات اخیر او نوشت: یک جریان با انتشار اخباری تاییدنشده و سندی که معلوم نیست چقدر صحت دارد مدعی اشرافیگری علیه پناهیان شد و گفت در منطقهای که اصطلاحا لاکچری خوانده میشود با یکی از فعالان اقتصادی (که البته این جریان وی را قبل از باز شدن هر پروندهای در دادگاه، مفسد میخواند) به ساختوساز مشغول بوده و حالا صاحب خانهای شده که چند ده میلیارد ارزش آن است.
خبری که خوراک بسیار مناسبی برای رسانههای ضدانقلاب بود تا کل نظام را با آن مورد هجمه قرار دهند. این اخبار نهایتا آنقدر دستبهدست شد و به اصطلاح یککلاغ چهلکلاغ، که نهایتا علیرضا پناهیان را مجبور کرد برای دفاع از خود و بیشتر دفاع از جایگاه و کسوتی که در آن قرار داشت، پاسخ دهد. وی در یکی از سخنرانیهای خود جزئیاتی از زندگی شخصیاش را توضیح داد و شفاف بیان کرد که چگونه بالاجبار با فردی که صاحب یکی از کارخانههای مواد غذایی است برای ساخت منزلی شریک شده و پس از ساخت هم آن را فروخته است. (این ویدئو هماکنون در فضای مجازی موجود است و برای شنیدن اظهارات کامل علیرضا پناهیان میتوانید به آن مراجعه کنید) درواقع مشخص شد پناهیان چرا و چگونه مجبور به شراکت با این فعال اقتصادی شده و حتی اینکه او ساختمان یادشده را سالها پیش به فروش رسانده است.
با وجود این توضیح اما هجمهها به پناهیان پایان نیافت و حتی کار به توهین و تخریب خانواده وی نیز کشیده شد، آنقدر که برخی کانالهای اصلاحطلب با هتکحرمت نسبت به او و فرزندش به سخیفترین حالت ممکن اظهارنظر کردند. رفتاری که البته طبعا باعث شد بسیاری از کسانی که پیشتر منتقد تئوریک پناهیان بودند به میدان بیایند و ابراز کنند که اساسا کشاندن یک چالش نظری به وادی بیاخلاقی نقض غرضی است که اصل موضوع و ماهیت تلاش برای شکلگیری یک گفتوگو را زیر سوال میبرد و نهتنها جامعه را از رسیدن به این هدف باز میدارد که اثرات جانبی متعددی دارد که حتما در آینده گریبانگیر دیگر افراد و عرصهها نیز خواهد شد.
توضیح بیشتر اینکه، افراد و گروههایی که این روزها را بهترین زمان برای حمله به پناهیان یافتهاند دو ضرر عمده به جامعه وارد آوردند؛ مسیر بیاخلاقی را باز کرده و باب این را گذاشتهاند که برای نقد یک فرد میتوان به زندگی خصوصی او سرک کشید و با ربط دادن مسائل مربوط و نامربوطی به فرد مقابل (که میتواند بهعنوان یک رقیب سیاسی هم انگاشته شود) او را تخریب و حتی زمینگیر کرد.