فائزه هاشمی: من خودم رأی ندادم و اعلام عمومی نیز کردم/اگر در فضای مجازی باشم اعدام می شوم
اعتقاد دارم اصولگراها از نظر اجرایی قویتر از چپهای اصلاحطلب هستند؛ البته نه از تکنوکراتهای اصلاحطلب. عمده مدیران بابا از اصولگراها قویتر بودند،چپهای اصلاحطلب خیلی اجرایی و قوی نیستند. به نظرم بیشتر اهل حرف زدن و نظریهپردازی هستند. مشارکتی هافعلا در بین اصلاحطلبها آنها بیشترین جاها را دارند. نتوانستند سابقه خوبی از خودشان به جا بگذارند. هر دوره یک جایی را گرفتهاند و بدون عملکرد موفق. در دوره آقای خاتمی بهنوعی فرصتسوزی شد که نتیجهاش شد ریاستجمهوری آقای احمدینژاد
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ فائزه هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای به همشهری به موضوعات مختلفی از فضای مجازی گرفته تا انتخابات 1400 پرداخته است. او معتقد است اگر اصلاح طلبان حرکتی نکنند دولت سیزدهم هم به دست رقیب سپرده میشود. نماینده مجلس پنجم و دختر هاشمی رفسنجانی اهل فضای مجازی نیست و میگوید اگر در فضای مجازی حاضر بود حتما اعدام میشد
پارسال در جلسهای در کمیته ملی المپیک از شما شماره تماس خواستم، شماره خانه و محل کارتان را نوشتید و گفتید موبایل ندارید.
احتمالا باورتان نشد.
چرا باورم شد، ولی باخودم گفتم خانم فائزه هاشمی که دورهای بهعنوان نماد نوگرایی زنان در ایران، دنبال دوچرخه و مسائلی بود که هضمش برای بخشی از حاکمیت سخت بود و شاید هم هنوز سخت باشد، چطور با تکنولوژی جدید ارتباط نگرفته است؟
ابتدا که موبایل آمد، داشتم. خیلی وقت آدم را میگیرد. معتاد به این تلفن میشوی و کنار گذاشتنش کار مشکلی میشود. فضای مجازی هم تا حدودی خوب است، اما وقتی زیادی درگیرش شوی، بازهم وقت تلفکردن است.
نداشته باشی هم از یک بخش از ماجرا غافل میشوی.
تا حدودی. ابزارهای دیگری برای دنبالکردنش وجود دارد.
پس در فضای مجازی هستید.
نه، نیستم، ولی از فضای مجازی بیاطلاع هم نیستم.
دوستانی هستند که فضای مجازی را برای شما رصد و بولتن آماده کنند؟
بولتن نمیدهند، اخبار را میدهند. فضای مجازی اگر قدری مفید است- برای خودم دارم میگویم- تا حدودی هم غیرمفید است. دوستی میگفت بهخاطر یک لیوان شیر نباید یک گاو در خانه ببندیم. یک لیوان شیر تقریبا قابل دسترس است، ولی گاو را چه کنیم؟
با این دیدگاه میتوانستید وارد مجلس فعلی شوید؛ نگاه مجلس همین است. چند وقت پیش درباره فضای مجازی بحث کردند و نگاهشان تقریبا همین بود.
با آزادی فضای مجازی و حرفهایی که در این فضا زده میشود، مخالفتی ندارم. باید باشد و خیلی هم خوب است. فضای خوبی هم برای مطالبهگری و فشار بر تصمیمات دولتمردان و حاکمان و افراد دارد. خیلی از حرفهای خود من هم در همین فضای مجازی میچرخد. وقتی موبایل داری، از طرف دوست و دشمن ردیابی میشوی، وقت زیادی را برای گفتوگوهای تلفنی از دست میدهی و بهدلیل اعتیادی که پیدا میکنی، کلی تماس الکی نیز داری. مسئله بعدی این است با آنکه در هر مصاحبهای متن را میبینم و سانسور و اصلاح میکنم، باز این همه جنجال میشود، وای به اینکه در فضای مجازی فیالبداهه حرف بزنم. حتما اعدام میشوم.
پس با اصل ماجرا مشکلی ندارید؟
نه، بلکه معتقدم بسیار تأثیرگذار است و باید تقویت و آزادتر شود. با برخوردهایی که برخلاف آزادیبیان در فضای مجازی با افراد میشود، مخالفم. البته فکر میکنم از لحاظ اخلاقی باید کنترلهایی وجود داشته باشد، ولی با محدودیتهای سیاسی و اجتماعی مخالفم. تأثیر فضای مجازی را از هر رسانهای بالاتر میدانم. اگر زنان توانستهاند یک جاهایی تأثیرگذار باشند، بهخاطر فضای مجازی است که صداها را چندین برابر و جهانی میکند. قدیمترها لِکولِک کارهایی میکردیم، اما الان فضای مجازی تأثیرات را صدچندان کرده و جاهایی چنان در احیای حقوق مردم، حکومت را وادار به عقبنشینی میکند که باارزش است.
قبول دارید خودتان که در این فضا نباشید این توصیه کمی عجیب است؛ توصیه به چیزی میکنید که خودتان آن را مفید نمیدانید؟
هم قبولش دارم و هم مفید میدانم. گاهی هم برای خودم لازم میدانم که باشم. شاید یکجور ازخودراضیگری باشد که بهخاطر راحتی خودم در فضای مجازی نیامدم. ولی حرفهای من در فضای مجازی هست؛ یعنی عملا در فضای مجازی حضور دارم. اگر فضای مجازی نبود، حرفهای ما چطور پخش میشد؟ گستردگیای که الان وجود دارد، قبلا نبود.
پیشبینیتان از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چیست؟
اگر وضعیت همینجوری پیش برود، ریاستجمهوری را هم اصولگراها میگیرند.
شما همچنان به اصلاحات خوشبین هستید؟
نهتنها به اصلاحات خوشبینم بلکه تنها راه برونرفت را نیز همین میدانم؛ اما به اصلاحطلبان که خودم نیز یکی از آنها هستم خوشبین نیستم. یکی از مشکلات این است که مثلا اگر با آمریکا ارتباط برقرار کنیم، به نام چه کسی تمام میشود؟ چه کسی میخواهد بهرهبرداریاش را بکند، اصلاحطلبان؟ یا اگر زنان به حقوقشان برسند، چه کسی بهرهبرداریاش را میکند؟ آنوقت اصلاحطلبان محبوب میشوند و ما بَده. اگر اداره کشور را یکدست اصولگراها بگیرند شاید بخشی از مشکلات حل شود. البته اگر خودشان عاقل بشوند و رئیسجمهور عاقل هم انتخاب کنند.
البته اینکه شما میگویید یک بار تجربه شده؟!
آقای احمدینژاد انتخاب خوبی نبود. اعتقاد دارم اصولگراها از نظر اجرایی قویتر از چپهای اصلاحطلب هستند؛ البته نه از تکنوکراتهای اصلاحطلب. عمده مدیران بابا از اصولگراها قویتر بودند، البته اگر میتوانستند سر کار باقی بمانند و محکوم نشوند و پروندهسازی برایشان نشود و از چرخه مدیریت حذف نمیشدند. چپهای اصلاحطلب خیلی اجرایی و قوی نیستند. به نظرم بیشتر اهل حرف زدن و نظریهپردازی هستند.
منظورتان مشارکتیهاست؟
آنها هم بخشی از این جریان هستند. فعلا در بین اصلاحطلبها آنها بیشترین جاها را دارند. نتوانستند سابقه خوبی از خودشان به جا بگذارند. هر دوره یک جایی را گرفتهاند و بدون عملکرد موفق. در دوره آقای خاتمی بهنوعی فرصتسوزی شد که نتیجهاش شد ریاستجمهوری آقای احمدینژاد. الان هم پس از این پیروزیها، عملا مشارکتیها نیروچینی کردند و ناموفق بودند.
علاوه بر این ما اصلاحطلبان از مطالبات مردمی که به ما رأی دادند و از چیزی که میخواستند، فاصله گرفتیم. از فرصتها درست استفاده نکردیم. نتیجهاش این شد که دیگر حاضر نشدند به ما رأی بدهند. وضعیت بدتر هم میشود. البته من خودم رأی ندادم و اعلام عمومی نیز کردم. گرچه در مجلس و یا در دولت تکتک نفراتی داریم که خوب بودند.