هدف واعظی از اعمال نفوذ در وزارت صمت چیست؟ / انتخابات یا تسلط بر بازرگانی
نقش رئیس دفتر رئیس جمهور در عزل یک وزیر و گماشتن یک وزیر دیگر چیست؟ چه کسی حاضر است در کمتر از یک سال مسئولیت وزارت خانه ای را بر عهده بگیرد که بیشترین مطالبه عمومی درباره آن وجود دارد؟ چرا این وزارتخانه برای واعظی مهم است؟ این ها سوالاتی است که ذهن فعالان رسانه ای را درباره معرفی وزیر صمت و حساسیت رئیس دفتر رئیس جمهور به خود جلب کرده است.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ نقش رئیس دفتر رئیس جمهور در عزل یک وزیر و گماشتن یک وزیر دیگر چیست؟ چه کسی حاضر است در کمتر از یک سال مسئولیت وزارت خانه ای را بر عهده بگیرد که بیشترین مطالبه عمومی درباره آن وجود دارد؟ چرا این وزارتخانه برای واعظی مهم است؟ این ها سوالاتی است که ذهن فعالان رسانه ای را درباره معرفی وزیر صمت و حساسیت رئیس آن به خود جلب کرده است.
یکی دیگر از پیامهایی که عزل وزیر سابق صمت دولت و نقش محمود واعظی در این عزل را در افکار عمومی تداعی کرد دستهبندیها و جناحبندیهای سیاسی درون دولت بود. به این صورت که برخی کارگزاران در دولت بهعلت مناسبات گسترده و قدیمی، باوجود کارنامههای بسیار ضعیف و عجیبوغریب از دولت حذفشدنی نیستند و حتی زمانی که با فشار مجلس مواجه میشوند صرفا از وزارتخانهای به وزارتخانه دیگر نقل مکان میکنند و برخی دیگر که نسبت آنچنان نزدیکی با مرکزیت دولت ندارند، حتی بهخاطر مقاومت دربرابر درخواست لابی در مجلس با وجود اینکه کارنامه قابل دفاعی در قیاس با دیگر وزرای دولت دارند، بهسرعت کنار گذاشته میشوند.
این شائبه البته برای اولینبار نیست که در حاشیه فعالیت دولت حسن روحانی بسیار پررنگ دیده میشود، چراکه از ابتدای فعالیت این دولت از آنجا که بسیاری از وزرا و معاونان براساس برخی مناسبات سیاسی انتخاب شده بودند، بعدها که چالشهایی برای هرکدام پیش آمد و بعضا درگیری میان آنها شکل گرفت، بیشتر براساس نوع مناسباتی که با هسته مرکزی دولت داشتند، سرنوشتشان رقم خورد. نگاهی به آنچه در دو دولت حسن روحانی گذشته گویای واضحاتی درخصوص این موضوع است.
متأسفانه محمود واعظی، نفر اول دفتر ریاست جمهوری نقش مهمی در عزل و نصبها دارد و حتی قدرت او در این خصوص از معاون اول رئیس جمهور هم بیشتر است و هر وزیر و مسئول دولتی اگر با او همراه و همنظر و نیز مطیع اوامرش نباشد، باید قید مسئولیت و وزارت را بزند، همان بلایی که بر سر سیدمحمد بطحایی، وزیر سابق آموزش و پرورش و رضا رحمانی، وزیر سابق صمت آمد. نفوذ محمود واعظی به حدی است که حتی زمانی خود اسحاق جهانگیری هم گفته بود قدرت تغییر منشی دفترش را هم ندارد؛ بنابراین وزرا مجبور هستند پیش از هر اقدامی، وفاداریشان را به محمود واعظی و اطاعت از او اثبات کنند و اگر وزیر در میانه راه بخواهد کمی مستقلتر عمل کند، قطعاً با رئیس دفتر رئیس جمهور به مشکل خواهد خورد و در نهایت راهی جز استعفا یا عزل برای او باقی نمیماند.
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ بود که رئیس جمهور طی حکمی «حسین مدرس خیابانی» قائم مقام او به عنوان سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت منصوب کرد و این موضوع حواشی زیادی به همراه داشت و همچنان گه گاه خبرهایی از چرایی این اتفاق منتشر میشود.
آنچه از درون دولت درباره دلایل برکناری وزیر سابق صمت منتشر شد، این بود که وی به همراه تیمش در مدت زمان تصدی تصدی این مسئولیت و بواسطه انجام لابیهای متعدد از رأی آوری طرح دولت برای تفکیک وزارت بازرگانی از وزارت صنعت و معدن تلاش کرده و مانع از این مساله شده است؛ موضوعی که اگر با رأی مثبت مجلس همراه میشد، شاید امروز هم مدرس خیابانی وزیر بازرگانی بود و هم رحمانی وزیر صنعت و معدن! همین موضوع نشان از اهتمام رئیس دفتر رئیس جمهور برای کنترل بخشی از وزارت صمت است که با موضوع بازار مرتبط می باشد هدفی که از ابتدای دولت دوازدهم به دنبال آن بود.
حالا که ماجرای برکناری وزیر سابق موضوعیت خود را از دست داده و هدف این گزارش دفاع از عملکرد وزیر سابق صمت نیست واتفاقا انتقاداتی به وی نیز وارد است ، اما مساله قابل تامل این است که چطور هدایت وزارت صمت در سال پایانی دولت و دوازده ماه باقی مانده دولت برای رئیس دفتر رئیس جمهور مهم شده است. آیا قرار است مدرس خیابانی نقش پوششی برای فعالیت های واعظی را بازی کند. معلوم نیست اهداف واعظی انتخاباتی است یا به مسئله دیگری مربوط میشود؟ و علت این همه تلاش واعظی برای کنترل وزارت صمت چیست؟