میرسلیم نیازی به « دیده شدن » ندارد
چند روزی است مهندس سیّدمصطفی میرسلیم، مبادرت به تسلیم پروندۀ فساد مالی متعلق به دورۀ مدیریت اسبق شهرداری تهران، به قوۀ قضائیه کرده است؛ پروندهای که در مدتها پیش از این نیز ایشان به دفعات از آن سخن گفته بود و خدا میداند که سالها قبل در بحبوحۀ تصدّی شهردار محترم اسبق، آقای میرسلیم در مکاتبات پُرشمار با ایشان، پیوسته به وی در بارۀ تخلّفات عدید در زمینۀ ساخت وسازهای نابهنجار و فراقانون، فروش بی رویه و خلاف قانون تراکم، رواج فساد مشهود و بیّن در بین برخی از مدیران ردههای مختلف در شهرداری، و امثال ذلک، در نهایت فروتنی و برادرانه و در عین حال مستدلّ و متقن، تذکّرات بسیار می داده است؛ خطاهایی که از زمان تصدّی جناب آقای کرباسچی در شهرداری آغاز شد. ولی به هر نحو و با تأسف بسیار، این سیّد بزرگوار، کمترین پاسخی دریافت نکرد و اصلاحی هم در امور شهرداری صورت نپذیرفت.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ حسن فقیه عبدالهی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی؛ در یادداشتی به دفاع از مواضع اخیر مصطفی میر سلیم نماینده تهران در مجلس یازدهم پرداخته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَب (نساء/135)
با استشهاد به آیۀ شریفه، به نیکی می توان دریافت که خدای سبحان، چه میزان به گسترانیدن عدالت و قیام به برپا داشتن آن تأکید می فرماید و بی تردید این قول نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که فرمود: « قُولوا الحقَّ وَلَو عَلَی اَنفُسِکُم» که در کلام امام باقر علیه السلام بدین گونه آمده است: « قل الحق ولو علی نفسک»، نیز همسوی با همان آیۀ کریمه از مصحف شریف است؛ سخنان گهرباری که با تأسف و تألم فراوان تحقّق آنها و مشابه شان که به وفور در آیات و روایات وارد شده است، کمتر در قول و فعل مسئولان معزّز می توان یافت.
روی سخن راقم، نمایندگان مکرّم دورۀ یازدهم مجلس شورای اسلامی است که با آرای مردم شریف و متین میهن عزیزمان ( و البته خود نگارنده به عنوان احدی از آنان ) و به رغم هجمه های ناکام مخالفان داخل و خارج و سم پاشی های متداوم آنان، با امید به اینکه وکلایی پاکدست، به معنای واقعی خادم، ظلم ستیز، و فسادناپذیر راهی مجلس کنند، با شور و شوقی وصف ناپذیر در انتخابات حضور یافتند و بحمدالله و المنّه نزدیک به دو ماه است که منتخبین شان بر مساند خود تکیه زده اند.
صرف نظر از موضوعات رأی گیری به منظور انتخاب رئیس محترم مجلس، نوّاب گرامی، رؤسای ارجمند کمیسیون ها و سایر انتخاب ها و انتصاب ها، و این آخر هم برگزیده شدن رؤسای دیوان محاسبات کشور و مرکز پژوهش های مجلس، مردم عزیزمان که در پیش از بر کرسی نشاندنِ نمایندگانشان، ولی نعمت های آنان ( البته از زبان خود نامزدهای محترم ) خوانده می شدند و هر نامزد گرامی نیز صدها وعده برای حلّ مشکلات و معضلات مردمِ عزیزمان می داد، اندک زمانی نمی گذرد که بسیاری از منتخبین به جای آغازیدن به برخوردهای قاطع با فسادهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، مع التأسف مصلحت اندیشی و خدای ناکرده بی توجهی نسبت به وفای به عهد با مردم عزیز کشور، پیشه کرده اند! البته از انصاف به دور می نماید که توقع خلق الساعۀ رفع معضلات، مبارزۀ با فساد گسترده، تقویت قوای نظارتی مجلس ( به عنوان اهمّ وظایف نمایندگان گرامی و اعم از نظارت بر دستگاه های مختلف و صدالبته نظارت ویژه بر عملکردهای خود نمایندگان ) و ریشه کن کردن موضوع جاری و ساریِ ویژه خواهی و خاصّه خواری بعضِ مسئولین و آنان که امروزه فرزندانشان در نزد قاطبۀ مردم به « آقازادگان» مشتهرند، از وکلای محترم داشته باشیم؛ ولی در همین دو ماه اخیر، به عنوان مشتی از خروار، چنین در نظر آمد که دست کم اقدامات محسوسی از سوی عزیزانِ مجلس نشین صورت نگرفته باشد تا بتواند چشم و دلِ موکّلانِ چشم انتظار را روشن و آنان را امیدوار به تحقّق وعده های نمایندگان معزّز کند!
آری، به چشم برهم زدنی دو ماه گذشت و خدا نکند که در خاتمۀ دورۀ کنونی ( سوم خرداد 1403)، به وعده ها جامۀ عمل پوشانده نشود و این دوره نیز مشمول تأخیرات نومیدکننده و جانسوزِ اتلاف اوقات شود که متأسفانه در دوره های پیشین به کرّات و مرّات شاهد آن بوده ایم، و چه نیکو
گفته اند که: « و فی التأخیر آفات»؛ و مقام معظم رهبری مد ظله العالی، در شرح حدیث شریفی از حضرت امام صادق علیه السلام ( ←: « إِذَا أَرَدْتَ شَیْئاً مِنَ اَلْخَیْرِ فَلاَ تُؤَخِّرْهُ؛ ... » )، نیز در این خصوص زیبا می فرمایند که: « وقتی نیت کار نیکی در دل شما گذشت، تأخیر نیندازید! چون فی التأخیر آفات. انسان گاهی پشیمان می شود، گاه هم مانعی پیش می آید.»
و چه قدر حیف است که عده ای از سوی پروردگار متعال، توفیق خدمت به مردم می یابند ولی به هر بهانه ای ( پشیمانی یا وجود مانع ) از ایفای آن سر باز می زنند و مشغول ظواهر جاه و قدرت می شوند و مصداق بارز این قول سعدی علیه الرحمه که:
خجل آن کس رفت و کار نساخت کوس رحلت زدند و بار نساخت!
باری، چند روزی است که جناب آقای مهندس سیّدمصطفی میرسلیم، نمایندۀ منتخب مردم شریف تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس، مبادرت به تسلیم پروندۀ فساد مالی متعلق به دورۀ مدیریت اسبق شهرداری تهران، به قوۀ قضائیه کرده است؛ پرونده ای که در مدت ها پیش از این نیز ایشان به دفعات از آن سخن گفته بود و خدا می داند که سال ها قبل در بحبوحۀ تصدّی شهردار محترم اسبق، آقای میرسلیم در مکاتبات پُرشمار با ایشان، پیوسته به وی در بارۀ تخلّفات عدید در زمینۀ ساخت وسازهای نابهنجار و فراقانون، فروش بی رویه و خلاف قانون تراکم، رواج فساد مشهود و بیّن در بین برخی از مدیران رده های مختلف در شهرداری، و امثال ذلک، در نهایت فروتنی و برادرانه و در عین حال مستدلّ و متقن، تذکّرات بسیار می¬داده است؛ خطاهایی که از زمان تصدّی جناب آقای کرباسچی در شهرداری آغاز شد. ولی به هر نحو و با تأسف بسیار، این سیّد بزرگوار، کمترین پاسخی دریافت نکرد و اصلاحی هم در امور شهرداری صورت نپذیرفت.
به هر تقدیر مدت ها از آن زمان سپری شده است و جناب آقای میرسلیم، پس از بررسی های دقیق و همه جانبه در این باره و اثبات موضوع نزد ایشان، بنا به وظیفۀ دینی، شرعی، اخلاقی و انسانی خود، و به مقتضای سوگندی که در محضر خدای بزرگ برای خدمت به آحاد مردم، بویژه در کسوت نمایندۀ اهالی تهران و حومه، یاد کرده، در نهایت به این نتیجه رسیده است که مستندات خود را حسب نظر رئیس مجرّب قوّۀ قضائیه تقدیم، و از ایشان درخواست رسیدگی کند.
دربارۀ مولای متّقیان علی علیه السلام آمده است که هنگامی که حضرت مسئولیت خطیر و همانا امانت بزرگ الهی را برای راهبری و هدایت مردم بر عهده گرفتند ( ←: خطبۀ 205 )، فرمودند: « أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ.»
مهندس میرسلیم نیز پیرو راستین مکتب همان حضرت است و صرف نظر از انتقادات ( که بعضاً با اهانت به ایشان در آمیخته ) و تأییداتی که دربارۀ کار اخیرشان حتی از سوی اهالی مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است، پس از مشورت کردن با افراد خبره و دست یازیدن به مستندات عدیده و با علم و آگاهی و با اتکال به پروردگار قادر متعال، وفق تشخیص و وظیفۀ خود عمل کرده و در این راه نه گوش به سخنان این و آن سپرده و نه از ملامت کسی به خود هراسی راه داده، و به آنچه مرضی خدای قادر بوده، عمل کرده است؛ و این یعنی پیروی بی چون وچرای کلام مولایش حضرت علی علیه السلام.
نتیجۀ فعل ایشان نیز دو وجه دارد؛ به این معنا که یا ادعای این انسان متدیّن و خداترس، از منظر مسئولان دستگاه محترم قضا وارد است و یا نیست. در اینجا تأکید مؤکّد می شود که از نظرگاه کارشناسیِ مسئولان محترم قوّۀ قضائیه، ولا غیر. فلذا باید از هر گونه پیش داوری و خدای ناکرده توهین و اهانت علیه و یا حتی تأییدی لَهِ برادر عزیز و پارسایمان آقای مهندس میرسلیم، اجتناب و دانسته می شد که فصل الخطاب، همان رأی یی است که از سوی دستگاه قضا صادر می شود.
از همین روی، این که فلان آقا صحبت آقای میرسلیم را « خطای بزرگی » خوانده و مدّعی« دفاع از حقّ است » و خود را عمیقاً محقّ می پندارد، یا بعضِ دیگر که گفته اند: « میرسلیم برای رسیدن به ریاست مجلس با بی بی سی گفتگو کرده ... » و « ..عجیب است که برای کسب قدرت ریاست مجلس، به شیوه های غیر مشروع از جمله رسانه های ضد انقلاب متوسّل شده ... » و « ... فریب خورده که با بی بی سی مصاحبه کرده است » و یا در یکی دو روز اخیر که فرد محترمی از شدّت عصبانیت، احساساتی می شود و فریاد می کند که: « چون کسی را جدّی نمی گیرند برای دیده شدن، یک روز با بی بی سی مصاحبه کند و روزی دیگر تهمت بزند »، سپس ادامه می دهد که: « مسئولین قضایی در حال پیگیری تهمت های ناروای آقای میرسلیم به رئیس و برخی دیگر از نمایندگان مجلس هستند »، و امثال این سخنان ( البته از درج مطالبی که شامل تأیید کار آقای میرسلیم است اجتناب میشود )، با کمال تأسف باید اذعان کرد که هیچ یک از این برادران محترم که لب به طعن ایشان گشوده اند، ابداً آن انسان شریف و درستکار را نشناخته و در بیان مطالب خود بشدّت به احساسات در افتاده و غیر منطقی و کاملاً مغرضانه سخن رانده اند؛ بخصوص این برادر عزیزِ اخیر که تأکید می کند که « منتظر اعلام نتیجۀ فوری دستگاه قضایی [است] » و هنوز قوّۀ محترم قضائیه پاسخی نگفته و نفیاً یا اثباتاً رأیی دربارۀ موضوع ما نحن فیه نداده است، وی قویاً بیان می دارد که « مسئولین قضایی در حال پیگیری تهمت های ناروای ... هستند »!
در حالی که آقای مهندس میرسلیم در این مرحله صرفاً مستنداتی به قوّۀ قضائیه ارائه کرده است و این که ادعا و امارات ایشان مصداق « تهمت » باشد یا خیر، بحثی ثانویه است که بررسی صحت یا عدم آن نیز فقط وفقط در حیطۀ وظایف و تشخیص دستگاه محترم قضاست، ولذا قول و فعل جناب آقای میرسلیم را « تهمت » خواندن، آیا خود مصداق وارد ساختن « تهمتی » بزرگ نیست؟ ولو همان طور که اشاره رفت، منبعث از احساساتی شدنِ شدیدِ گوینده/ نویسندۀ محترم بوده باشد!
اما این که او ضمیر آقای مهندس میرسلیم را خوانده و نوشته است که: « ایشان می خواهد دیده شود »، هم از عجایب است و هم حکایت از آن می کند که وی نه آن مرد خدا را می شناسد و نه قادر است که او را بشناسد؛ و ناصر خسرو چه زیبا از زبان امثال آقای سیّدمصطفی میرسلیم گفته است که:
چون سوی معروف، معروفم چه باک؟ گر سوی جُهّال امّت، منکرم!
دوستی برای راقم نقل می کرد که آقای مهندس میرسلیم در بحبوحۀ نام نویسی برای نامزدی انتخابات دورۀ یازدهم مجلس میگفت:
« فلانی، من اکنون باید برای آخرت خود توشه جمع کنم و در فکر آن دنیایم باشم و از امور دیوانی و سیاسی ( به¬جز درس و بحث در دانشگاه که مقدس است ) کناره بگیرم، ولی بر خود تکلیف می شمارم که در شرایط بحرانی و دشوار کنونی نامزد شوم و بیایم تا به یاری خدا و با کمک برادران مؤمن و درستکار که کم هم نیستند، میهن عزیز اسلامی را آباد کنیم و فساد را ریشه کن، و در این راه و برای استیفای حقوق حقّۀ مردم ایران اسلامی و حفظ نظام، شاهرگم را هم میدهم. »
بنابراین به آن برادر محترم باید گفت که آقای میرسلیم نیازی به « دیده شدن » ندارد؛ زیرا مطابق کلام امام عظیم الشأن سلام الله علیه، از زمرۀ نیکانی است که عالَم را محضر خدا می داند و چون که خود را در محضر پروردگار متعال می بیند، از « دیده شدن » در منظر هرکه و هرچه جز « او »، بی نیاز است؛ و العاقبت للمتّقین.
آقای مهندس میرسلیم بیش از چهل سال است که در کسوت مسئولیت¬های مختلف خدمت کرده و همواره بر گردۀ مناصب خود سوار و منشأ خیر بوده، و نه مطیع و منقاد آنها؛ به خلاف آنان که منصب ها همچون قبای گشادی است بر اندامشان. درضمن هرگز دیده و شنیده نشد که احدی از آحاد سخنی ناسنجیده یا فعلی ناصواب یا دروغ یا تهمت و افترا بستن به دیگران و یا دست بردن در بیت المال و ناپاکی هایی از این گونه، در ایشان سراغ داشته باشد. فردی سلیم النفس که هرکه را در هر کسوت و مقام ( اعم از بالادست و زیردست ) حرمت می نهد و خوب شنیدن و درد دیگران را عمیقاً درک کردن و دردهای آنان را درد خود دانستن و پاسخ عوام و خواصّ را به نرمی و ادب گفتن و حرمت اهل علم را در اعلی مراتب نگاه داشتن و عیادت کردن از مرضی و بسیار محاسن دیگر، از خصال نیک و هنرهای بارز ایشان است که بی تردید دوست و دشمن و راست و چپ و دانی و عامی، در آن متّفق اند.
البته این برادر محترم و عزیز، متیقّن بری و مصون از اشتباه نیست و خود نیز هرگز چنین ادعایی نکرده است، اما انسانی دقیق و منضبط و منتقد است و به غایت انتقادپذیر و دوستدار تذکر و پند گرفتن، و برای نگارنده جای بسی تعجب و تأسف است که حتی بسیاری از همفکران ایشان که شاید مصلحت اندیشی این دنیا را بر اندیشه کردن در عقبی، مرجّح می دارند از انتقادات به جای وی، به جنجال تعبیر کرده اند در حالی که آنها که کمترین مؤانست و مجالستی با این سیّد بزرگوار داشته و دارند، بخوبی می دانند و معترف اند که ایشان نه اهل جار و جنجال است و نه در بند هیجانات؛ بلکه شدیداً عملگرا و خودانتقاد و عمیقاً آمر به معروف و ناهی از منکر و به غایت خدادوست و خداترس است.
مهندس میرسلیم در نهایت سادگی زندگی می کند و صاحب سه فرزند است که هیچ یک از ایشان نه در خارج مقیم اند و نه با استفاده از موقعیت پدر و یا خدای ناکرده ویژه خواری، به مقام و مکنتی رسیده اند و نه بحمد الله نظیر « آقازاده ها » ( در تداول عموم )، نقل رسانه های داخل و خارج اند. ( حفظهم الله تعالی من الآفات )
این مطالب بدان سبب قلمی شد که به عنوان یک فرد عادی از ایران عزیز اسلامی که نه اهل سیاست است و نه متوغّل در بده وبستان های رایج، قلبم از بعضِ اقوال و نوشته های غیرمنصفانۀ بخصوص برخی از مسئولین محترم در حق نمایندۀ منتخبم، جناب آقای مهندس میرسلیم شدیداً به درد آمد و گرچه از اعماق وجود معتقدم که حضور شخص ایشان ( به عنوان فردی پاکدست و درستکار و معتقد و کاردان )، موجب هرچه گرم-تر شدن تنور انتخابات اخیر مجلس شده است و بی آنکه بخواهد دیده شود، نیز با صرف کمترین هزینۀ تبلیغاتی، حائز رتبۀ دوم منتخبین تهران و حومه شد و چه قدر زیبا هم دیده شد (!)؛ مع الوصف هرگونه ژاژخایی در بارۀ ایشان نه صلاح و درست است و نه قابل بخشش.
در خاتمه، مسئولین محترم ( اعم از علیه و لَهِ فعالیت های دلسوزانه و خیرخواهانۀ آقای مهندس میرسلیم) را به گزیدۀ مصاحبۀ مورخ اول مرداد 1396 ایشان، مندرج در روزنامۀ ایران، توجه می دهم که مبیّن خلاصه و چکیدۀ آرا و منویات خالصانۀ ایشان در پیرامون مسائل مختلفِ انتخابات، احزاب، ائتلاف گروه ها، استفاده از امکانات بیت المال و جزآن است، و آنان را به خدای سبحان وا می گذارم.
اینک گزیدۀ سخنان جناب آقای میرسلیم ( در 1/ 5/ 1396):
1. [البته] من بنا را به نتیجه [انتخابات] نمی گذارم [و] اصلاً اعتقاد ندارم تعداد رأی ملاک حق است. حق چیز دیگری است.
2. بله، [نتیجه] عملاً ملاک است و چارۀ بهتری هم نداریم، اما به این معنا نیست که فرد انتخاب شده، حقانیت هم دارد.
3. از نظر سیاسی در یک شرایطی عده ای بدون تحلیل جامع، فکر می کنند که مناسب ترین فرد، فلانی است. اما بعداً بر مبنای نتایج یا تحلیل
کارشناسانه متوجه می شوند که ارزیابی شان، قابل خدشه بوده است.
4. امکانات دولتی را نمی توان برای یک فرد صَرف کرد؛ مگر به تساوی برای همه. ... اطلاعات و برنامه های دولت را صَرف یک نامزد میکنی! به چه حقی؟
5. ما در حزب تصمیم گیری کردیم. یک راه بد داریم و یک راه بدتر. انتخاب بین بد و خوب که کار سختی نیست. انتخاب بین بد و بدتر، هنرمندانه است.
6. اعتقاد ما این است که دولت دوازدهم باید موفق بشود؛ با اینکه رقیب ما بوده است. چون منافع ملّی برتر از همۀ این رقابت هاست و باید به آن توجه کرد.
7. من همیشه موضع خود را کتباً و شفاهاً نسبت به عملکرد شهرداری و شخص شهردار اعلام کرده ام. همیشه اعتقاد داشتم باید با تخلف از ریشه برخورد کرد.
8. مبنای رأی گیری همین است. می نشینید [و] محاسبۀ سیاسی می کنید که چه گونه می توانید رقیب خود را از میدان به در کنید. همۀ ما، آنچه انجام می دهیم باید با مراعات اخلاق باشد [و] مطرح کردن ضعف های عملکردی فرد در دوران مسئولیتش، فرق می کند با افشاگری دربارۀ مسائل خصوصی و خانوادگی که در خارج از کشور ما رایج است و متأسفانه چند سالی است به ما هم سرایت کرده است.
9. اگر یک مورد بیاورید که من تأییدکنندۀ خلاف های دیگران باشم، حرفتان درست است. به هر موضوعی و فسادی باید در موقع و جایگاه و روش مناسبِ آن پرداخت و الّا ممکن است نتیجۀ برعکس بگیرید. از هیچ فسادی و منکری نباید چشم پوشی کرد، ولو از اقربا و دوستان و هم جناحان باشد. ولی برای حل مسائل نباید به ترکیب مشکلات پرداخت، بلکه باید تجزیه کرد و به ترتیب اولویت رسیدگی کرد.
10. شخصاً همواره چه قبل از انتخابات و چه غیر از مناظره ها مواضع خود را اعلام کرده ام؛ چه کتبی و چه شفاهی. آقای قالیباف و دیگران هم می دانند.
11. باید ببینیم در چه شرایطی قرارداریم؟ به طورکلی قطعاً من در مقابل فردی که اهل خلاف و فساد باشد، شخصاً کوتاه نمی آیم؛ [و] این بدان معنا نیست که حزب [مؤتلفه] هم به نتیجه ای که من رسیدم، برسد. اگر حزب دوباره این را بگوید، یا باید نظر حزب را بپذیرم یا از حزب بیرون
بیایم. بحث، تشخیص فردی و جمعی است. نمی خواستیم با جمع دوستانی که همفکر و هم آرمان ما بودند، اختلاف درست کنیم. در هر ائتلافی ناچاریم مقداری از مواضع خود کوتاه بیاییم، وگرنه ائتلافی شکل نمی¬گیرد.
12. منافع ملّی می گوید کاری کنم که اقلاً فردی که فکر می کنم در مقام مقایسه، بیشتر می تواند خدمت کند به صحنه بیاید.
13. آقای قالیباف ... هر جا باشد باید مواظب او بود که خلافی نکند. اینها برای جامعه ما بسیار مضرّ است. از دوران کرباسچی چنین فسادی شروع شد و اینها تقویت کردند.
14. شورای نگهبان عده ای از افراد را تأیید کرده و نمی توان گفت شورای نگهبان اشتباه گفته [است]؛ پس می شود به او رای داد. ما هم بررسی می کنیم [که] کدام بهتر است [و] کدام کمتر ضرر دارد.
والسلام علی من اتبع الهدی
حسن فقیه عبداللهی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی