کد خبر: 87593
A

اکبر ترکان:اظهارات امام جمعه قم مبنی بر تبدیل شدن رئیس جمهور به یک کارگزار؛ اتفاقی نیست، این ادعا ها پشت پرده دارد

امام جمعه قم گفته است «رئیس جمهوری را که خود ایدئولوژی دارد را نمی خواهیم؛ کارگزاری می خواهیم که تحت فرمان امام خامنه ای باشد.» اکبر ترکان در واکنش به اظهارات وی گفته است: ایشان و همفکران‌شان یک مکتب فکری هستند؛ این صحبت‌ها تصادفی نیست و تصور نکنید که نتیجه‌ی خواب‌نما شدن افراد است، این یک اندیشه است و این اندیشه می‌گوید که دموکراسی و انتخابات مردم زینت نظام است. همفکران ایشان فکر می‌کنند اصل در کشور ما این است که ولایت و اسلامیت برقرار باشد و فکر می‌کنند که جمهوریت تنها برای خوش‌آمد دنیا درست شد. نظر اینها این است که یا جمهوریت و یا اسلامیت

اکبر ترکان:اظهارات امام جمعه قم مبنی بر تبدیل شدن رئیس جمهور به یک کارگزار؛ اتفاقی نیست، این ادعا ها پشت پرده دارد

حجت‌الاسلام قوامی در ویدئویی که از او منتشر شده است خطاب به شورای نگهبان  گفته است: «هم رئیس جمهور اصولگرا و هم اصلاح طلب به ما ضربه زده‌ا‌ند، شورای نگهبان باید یک فرد جوان و انقلابی را برای انتخابات ۱۴۰۰ شناسایی کند، انقلابیون هم کمک کنند. دونفر انقلابی بیایند کافی است بیایند. نیازی به آمدن ۱۰ نفر نیست. نمی خواهیم لاریجانی و جهانگیری و جلیلی بیایند، در گام دوم انقلاب هستیم باید تعارفات را کنار بگذاریم، والا مردم شمارا نمی بخشند. رهبری نیز که شما را نصب کرده نخواهد بخشید. رئیس جمهوری را که خود ایدئولوژی دارد را نمی خواهیم؛ کارگزاری می خواهیم که تحت فرمان امام خامنه ای باشد.»

همین اظهارات سبب واکنش های متعددی شد در فضای مجازی شد. تا اکبر ترکان در گفت و گویی به تشریح دلایل طرح اظهارات امام جمعه پردیسان قم بپردازد.

اکبر ترکان، مشاور پیشین رئیس جمهور در مورد صحبت‌های اخیر امام جمعه چردیسان قم، به انصاف نیوز گفت: حرف اصلی‌شان این است، می‌گوید که دموکراسی یک پدیده‌ی غربی است، ما مردم‌سالاری دینی داریم؛ مردم‌سالاری دینی هم یعنی اینکه شورای نگهبان انتخاب کند و مردم بیایند رای تاییدیه به انتخاب شورای نگهبان دهند. این یک نگاه است که ایشان اسمش را مردم‌سالاری دینی گذاشته است؛ نگاه دیگر هم این است که ما می‌گوییم مردم باید انتخاب کنند، ایشان معتقد نیستند که مردم باید انتخاب کنند. یعنی آنچه که انتخابات مردمی است از نظر ایشان «دموکراسی غربی» است.

در ذهن بسیاری از همفکران ایشان همین دوکلمه حرف است؛ آن دوکلمه هم این است که می‌گوید مردم‌سالاری دینی با دموکراسی غربی فرق دارد. دموکراسی غربی اصلش بر انتخاب توسط مردم است و مردم‌سالاری دینی این است که شورای نگهبان انتخاب کند و مردم تاییدیه دهند.

او درمورد اینکه به گفته‌ی آقای قوامی رهبری هم از شیوه‌ای که او «دموکراسی غربی» می‌خواند ناراحت خواهد شد، گفت: من نمی‌دانم ایشان نظر رهبری را از کجا می‌داند؛ آیا راجع به همین رهبری صحبت می‌کند که ما هم قبول داریم یا یک رهبری دیگری جای دیگری هست؟! اگر راجع به رهبری جمهوری اسلامی -یعنی حضرت آیت الله خامنه‌ای- صحبت می‌کنند، ایده‌های ایشان اینهایی که آقای قوامی می‌گوید نیست. این ایده‌ها، ایده‌هایی است که از صدر مشروطیت تابحال بوده است و اعتقادی به انتخاب مردم ندارد. یک ایده‌ای است و نمی‌خواهم بگویم بد است یا خوب، می‌خواهم بگویم این ایده، آن‌چیزی نیست که در قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد.

او در مورد بیرون گذاشته شدن جلیلی هم از آن دایره و نبودن در چارچوبی که آقای قوامی ترسیم کرده است، گفت: آقای جلیلی ممکن است از نظر ایشان به انتخابات از سوی مردم معتقد باشد که اگر چنین باشد دیگر مورد تایید ایشان نیست. ایشان و همفکران‌شان یک مکتب فکری هستند؛ این صحبت‌ها تصادفی نیست و تصور نکنید که نتیجه‌ی خواب‌نما شدن افراد است، این یک اندیشه است و این اندیشه می‌گوید که دموکراسی و انتخابات مردم زینت نظام است. همفکران ایشان فکر می‌کنند اصل در کشور ما این است که ولایت و اسلامیت برقرار باشد و فکر می‌کنند که جمهوریت تنها برای خوش‌آمد دنیا درست شد. نظر اینها این است که یا جمهوریت و یا اسلامیت.

اندیشه‌ی آقای خامنه‌ای و قانون اساسی این است که جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. جمهوریت و اسلامیت در این اندیشه از هم جدا نیستند؛ یعنی بدون جمهور، بدون مردم و رای آنها این اسلامیت را نمی‌شود تحلیل کرد و باید مردم باشند که رای دهند؛ این نظر امام بوده و نظر رهبری هم هست.

اما در سوی دیگر این اندیشه چنین نیست که جمهور و جمهوریت اصالت دارد و مبناست، نظرش این است که اسلامیت اصالت دارد؛ اسلامیت را هم اینگونه تعریف می‌کند که «آقایان شورای نگهبان! خودتان چند آدم خوب را انتخاب کنید تا مردم بیایند تاییدیه بدهند». این غیر از آن چیزی است که در قانون اساسی ما هست، این چیزی دیگر است. اگر بخواهیم فکر ایشان را دنبال کنیم باید برویم یک قانون اساسی براساس این فکر بنویسیم و به رفراندوم بگذاریم؛ بگوییم «مردم! تعریف جدید ما این است. در این تعریف جدید دیگر جمهوریت اصل نیست. بلکه شورای نگهبان انتخاب می‌کند مردم تنها می‌روند و تایید می‌کنند».

عده‌ای هم در شورای نگهبان همین اندیشه را قبول دارند. خیلی‌ها اینگونه فکر می‌کنند و ایشان تنها لو داده است. بخشی از جامعه‌ی مذهبی ما اندیشه‌شان همین است؛ صفر هم نیستند و عددی هستند. منتها باید ببینیم آیا در دنیای امروز این روش و مشی شدنی است؟ آیا در دنیای ارتباطات شدنی است؟ آیا در دنیایی که اطراف ما هست شدنی است؟ اگر می‌شود، برویم نظر ایشان را رفراندوم کنیم؛ اما اگر نمی‌شود باید بدانیم که دنیای امروز دیگر دنیای این نوع حاکمیت نیست. این گونه‌ی حاکمیت از نظر ایشان حاکمیت خیرخواهانه است. یعنی یک عده خیرخواه جامعه هستند، آنها برای مردم خیرخواهی می‌کنند و نمایندگانی انتخاب می‌کنند و مدم تنها تایید می‌کنند. مردم انتخاب کننده نیستند و تایید کننده هستند.

باید خوشحال بود که این حرف‌ها گفته می‌شود، چون پشت ذهن خیلی‌ها هست. خیلی از جامعه‌ی علمای ما اینگونه فکر می‌کنند و انتخاب مردم را اصل نمی‌دانند، جمهوریت را زینت نظام می‌دانند و نه رکن نظام.

یک نفر را پیدا کنید که در اثر انتخاب مردم بالا آمده باشد و مورد تایید این جماعت باشد. یک رئیس جمهور یا یک رئیس مجلس یا یک شخصیت سیاسی انتخابی نشان دهید که اینها قبول داشته باشند، اینها هیچ شخصیت انتخابی را قبول ندارند. اگر کسی انتخاب می‌شود معنای‌اش این است که عصاره‌ی فکر مردم است و اگر کسی انتصاب می‌شود معنایش این است که عصاره‌ی اندیشه‌ی حاکمیت است. این آقا فرموده‌اند که شما انتخاب کنید و ما مردم می‌آییم پای صندوق تاییدیه می‌دهیم و اسم این را گذاشته مردم‌سالاری دینی و می‌گوید آن شیوه‌ای که مردم انتخاب می‌کنند دموکراسی غربی است. یک عده‌ای اینگونه فکر می‌کنند دیگر. منتها باید برایش قانون اساسی جدید نوشت و به رفراندوم گذاشت، ببینیم آقا موافق است. اگر رهبری موافق بود این نوع حکومت باید تغییر کند به حکومتی بر مبنای چنین اندیشه‌هایی. این چیزی که در جمهوری اسلامی هست و امام پایه‌ی آن را گذاشته و از ابتدای انقلاب مبنای ما بوده است، جمهوریت و اسلامیت هردو در آن رکن است.

سوال من از ایشان این است که مبنای قرانی این نظام حکومتی که شما مطرح می‌کنید چیست؟! مبنای اسلامی و دینی‌اش چیست؟ مبانی عقلی‌اش چیست اصلا؟ بنظرم این سوالات باید از ایشان پرسیده شود. چون اگر این گونه جکومت خوب بود که امام می‌گفت اینکار را بکنید!

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر