رضا داوری اردکانی: مردم باید به تلفات کرونا عادت کنند!
فضای مجازی جهان توهم و توهمزا و توهمپرور است و چون به اقتضای طبع خود عمل میکند و از هیچ جا و هیچ مرجعی فرمان نمیبرد مسافران آنجا هم باید تابع ضوابط و قواعدش باشند. پس مسافران فضای مجازی بعد از کرونا هم همانجا که رفتهاند، میمانند.
به گزارش دیده بان ایران، روزنامه اعتماد با دکتر رضا داوری اردکانی؛ رییس فرهنگستان علوم را بخوانید.
بخشی از این گفتگو را بخوانید:
برخی معتقدند شیوع کرونا در ایران، به تقویت مرجعیت علم در ایران کمک کرد. به نظر شما علم در ایران امروز چقدر مرجعیت دارد؟ مثلا تفاوت موضعگیری ترامپ و آنگلا مرکل نشان داد که علم برای مرکل مرجعیت دارد و برای ترامپ نه.
جهان در برابر کرونا دو وضع دارد؛ یکی اینکه برنامههای متصدیان نظام بهداشت و درمان را اجرا کند که رعایت آنها آسان نیست و نمیتواند دوام چندان داشته باشد و مثلا دوام قرنطینهنشینی برای امریکا بسیار دشوار است. قرنطینه برای امریکا کشنده است. طی همین دو، سه ماه هم تعداد بیکاران در امریکا بسیار افزایش یافته است. جامعه امریکا تحمل این بیکاری را ندارد.
ما تحملمان در این زمینه بیشتر است، بنابراین اگر کرونا زحمت را کم نکند، باید با او بسازیم یعنی به افزایش تلفات کرونا عادت کنیم و آمار آن را در کنار آمار تلفات بیماریهای قلبی، سرطانی و... قرار دهیم و کمکم با آن کنار آییم. اما در مورد مرجعیت علم و شدت و ضعف آن هم نکتهای بگویم. آنچه من میدانم این است که نظم بهداشتی و پزشکی شدن جامعهها در همه جهان و از جمله در کشور ما قوت میگیرد. ممکن است کسی این قوت را به مرجعیت علم بازگرداند. نکته مهمتر این است که اکنون مرجعیت اصلی در همه جا از آن تکنولوژی مخابرات و اطلاعات است.
در پیشامد هجوم کرونا توسل به این تکنولوژی و خو کردن به فضای مجازی شدت پیدا کرد. سفر به فضای مجازی سفر بیبازگشت است، زیرا در این فضا آزادی و اختیار وجود ندارد. فضای مجازی جهان توهم و توهمزا و توهمپرور است و چون به اقتضای طبع خود عمل میکند و از هیچ جا و هیچ مرجعی فرمان نمیبرد مسافران آنجا هم باید تابع ضوابط و قواعدش باشند. پس مسافران فضای مجازی بعد از کرونا هم همانجا که رفتهاند، میمانند.
شاید اینها وجهی از علمیتر شدن زندگی باشد من هم این تکنیکیتر شدن و پزشکیتر شدن و علمیتر شدن را گرچه در شرایط بحرانی مفید و ضروری میدانم در موافقت با بعضی صاحبنظران معاصر مایه کمال انسان و نزدیک شدن او به آزادی نمیدانم بلکه فکر میکنم این پیشامد مقتضای تبدیل انسان به موجود مصرفکننده و پدید آمدن و قوت گرفتن قید و بندی است که دست و پای آدمی را بیشتر میبندد و انضباطهای تازهای را تحمیل میکند و به درک و فهم جهت خاص میدهد ولی باکی نیست. ارنست رنان به رومن رولان نویسنده جوان که به او گفته بود کتاب «آینده علم» شما امید و علایق آدمی را نادیده گرفته است با تلخی پاسخ داده بود، امید و علایق مردمان به درک! علم باید پیشرفت کند (با اینکه میدانم نزد متولیان آزادی اندیشه و بیان که تعیین صلاحیت اشخاص برای اظهارنظر با آنان است، صلاحیت و حق هیچ درخواست و اظهارنظری ندارم جسارت میکنم و مأیوسانه تقاضا دارم نام رومن رولان را به جرم پرسشی که از رنان کرده است در فهرست علمستیزها و ممنوعالبیانها قرار ندهند.
او با اینکه دوستدار ویوکاناندا و گاندی بود چندان علمستیز و غربستیز نبود که خواندن ژان کریستفش برای دفاع از حریم علم و آزادی ممنوع شود. قسم میخورم که هیدگری هم نبود. نویسنده بزرگ و صلحدوست بود. امیدوارم نقل سخن او را نشنیده انگارند و این جسارت و گناه را بر او نگیرند) و سخن آخر اینکه امیدوارم علم پزشکی که آن را علمی خاص و ممتاز و بالذات اخلاقی میدانم بتواند بر بلای کووید19 فائق آید. در آن صورت مسلما علم و بهخصوص پزشکی در خودآگاهی اشخاص هم اعتبار بیشتری پیدا میکند. اهل نظر باید به انضباطی شدن جامعه بیندیشند اما دردهای مردم را هم باید درک کرد.
جامعه با همدردی قوام مییابد، نباید با پناه بردن به مطالب صوری و حرفهای انتزاعی آن دردها را بپوشانیم و به پستوی غفلت بسپاریم و مخصوصا مواظب باشیم که مسائل و مشکلات جامعه باتوجه و تعلق خاطر و همدردی حل و رفع میشوند و دستورالعمل از پیش تعیین شدهای برای اصلاح امور وجود ندارد و متاسفانه نمیتوان با یک فرمول همه مسائل را حل کرد. ممنونم و اگر در مواردی بیش از اندازه صریح و در جایی مجملگوی بودم، عذر میخواهم.