نظر تحلیلگر مسائل خارجی درباره قرارداد ایران و چین/ عادت کردیم درباره چیزی که نمیدانیم، سر کوچه و بازار فریاد بزنیم
تحلیلگر مسائل بینالملل درباره چرایی حمله به سند همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین و نیز آثار این قرارداد بر کشور جزئیاتی را بیان کرد.
به گزارش دیده بان ایران؛ سند همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین علیرغم توضیحاتی که درباره آن داده شده است، هنوز پر ابهام بوده و مورد تشکیک جامعه قرار داد.
هرگاه بنا بوده ایران اقدامی انجام دهد، علیه آن جوسازی شده است
«حسن بهشتیپور» تحلیلگر مسائل بینالملل، درباره سند همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین، گفت: وقتی از دوره ناصرالدین شاه به بعد را بررسی اجمالی میکنیم، در مییابیم هر زمانی که بنا بوده ایران کار یا اقدام مهمی در جهت همکاریهای دوجانبه، چندجانبه یا منطقهای انجام دهد، مطالبی به دروغ یا راست انتشار مییافته که کل ماجرا را تحت شعاع قرار میداده است. در زمان ناصرالدین شاه اقدامات اولیه برای توسعه راهآهن انجام شده بود. بنا بود ماشین دودی که بلژیکیها آن را ساخته بودند و بین تهران شهرری رفت و آمد میکرد، توسعه پیدا کند و کل ایران دارای راهآهن شود. فکر کنید اگر آن زمان راهآهن راهاندازی میشد چقدر در حمل و نقل ریلی ایران تاثیر میگذاشت؛ آن هم حمل و نقل ریلی که با صرفهترین نوع حمل و نقل در زمینههای تجاری هر کشوری است. این پروژه متوقف شد و در دوره رضاشاه بخشی از آن انجام شد که آن را نیز متاثر از جنگ جهانی دوم میدانستند.
وی ادامه داد: پروژههای ذوب آهن که بنا بود در اواخر دوره احمدشاه افتتاح شوند را حاصل توطئه آلمانها میدانستند و میگفتند میخواهند ایران را زیر سلطه خودشان قرار دهند و کشور را عقبمانده نگه دارند. این پروژه نیز ماند تا در سال ۱۳۴۴ توسط روسها راهاندازی شد. یا مثلاً در مسئله صنایع هستهای ببینید، در پیش و پس از انقلاب این موضع مطرح میشد که اساساً ایران کشور تولیدکننده نفت و گاز است و نیازی به انرژی هستهای ندارد، اما هیچ کس نمیپرسید آمریکایی که تولیدکننده نفت و گاز است چرا نیاز به صنعت هستهای دارد؟ یا فرانسویها که بیش از ۷۰ درصد برق کشورشان توسط نیروگاههای اتمی تامین میشود چه نیازی دارند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه یادآور شد: هندیها در رقابت با پاکستان که بندر «گوادر» را در اختیار چینیها قرار داده، در چابهار سرمایهگذاری کردند؛ برای اینکه هم بتوانند ارتباطات خوبی با افغانستان داشته باشند و هم اینکه از طریق ایران برای ارتباط با آسیای مرکزی و قفقاز استفاده کنند. اما جو سازی زیادی شد که بندر چابهار به هند فروخته شد. فضاسازیهای دو سال پیش را ببینید که چه جوی علیه این پروژه شکل گرفت. این در حالی بود پروژه بسیار مهمی برای همکاری ایران و افغانستان بود که میتوانست در اقتصاد منطقه که محروم است، اثرگذار باشد و فضای کار و اشتغال را در منطقه فراهم کند. البته این پروژه تحت تاثیر تحریمهای آمریکا متوقف شد و هنوز پیشرفتی را که باید داشته باشد، ندارد.
برجام توافق بود و این قرارداد
وی خاطرنشان کرد: اکنون چین؛ نخست اینکه قرارداد دوجانبه بین دو کشور با قراردادهای بینالمللی متفاوت است؛ به طور مثال کنوانسیون پالرمو یک قرارداد بینالمللی است که چند کشور عضو آن هستند، یا کنوانسیونهای متعددی که وزارت کار عضو آنها است، جزو قراردادهای بینالمللی هستند اما قرارداد بین ایران چین یک قرارداد دوجانبه است، قراردادهای دو جانبه از لحاظ حقوقی موضوع متفاوتی دارند ضمن اینکه این سند یک پیشنویس است که برای همکاریهایی که قرار است در آینده شکل بگیرد، تهیه شده است. همکاریهایی که قرار است ایران و چین با هم انجام دهند، در آن نام برده شده است، مثلاً در مورد نفت و گاز، همکاریهای ریلی، سرمایهگذاری در چین در حوزه ارتباطات و فناوری و غیره به صورت سر فصل در آن آمده است.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی با بیان اینکه هنوز قراردادی شکل نگرفته است و توافقنامه در حد پیشنویس است، تصریح کرد: این قرارداد را طراحی کردهاند که مشخص شود ایران و چین در ۲۵ سال آینده راجع به چه موضوعاتی میخواهند همکاری کنند، اما برای هر سر فصلی باید قراردادی مجزا نوشته شود. یعنی یک قرارداد ۲۵ ساله همکاری مینویسند اما ذیل آن مورد به مورد باید بر اساس موضوع توافق انجام شود، بنابراین ببینید چه جوسازیهایی بر اثر این قرارداد که حتماً به صورت متقابل برای ایران و چین سودمند خواهد بود، ایجاد شده است. باید دقت کرد که بر خلاف برجام، این قرارداد دوجانبه است؛ از طرفی نیز برجام یک توافق بود؛ از نظر حقوقی توافق و قرارداد با هم بسیار متفاوت هستند، همچنین طبق قانون اساسی قراردادهای بینالمللی دو و سهجانبه باید حتماً در مجلس مورد بررسی قرار گیرند، بنابراین چیزی برای مخفی کردن وجود ندارد.
در عصر ارتباطات نمیتوان یک قرارداد را مخفی کرد
وی اضافه کرد: در عصر دیجیتال و ارتباطات نمیشود یک قرارداد را مخفی کرد ضمن اینکه مجلس چین و ایران میبایست راجع به آن نظر دهند تا به تصویب نهایی برسد. بنابراین فضاسازیها در مورد این قرارداد به واسطه رقابتهایی که بین چین با اروپا و آمریکا وجود دارد، شکل گرفته است به طوری که میبینند چینیها یک بازار بزرگ ۸۰ میلیونی را بدست میآورند در حالی که آنها، خودشان را به دلیل خروج آمریکا از برجام و تحریمهای ایران از این بازار محروم کردهاند.
بهشتیپور تاکید کرد: حجم پولی این بازار سالانه از ۵ میلیارد تا بیش از ۱۰۰ میلیارد و حتی با کششپذیری بیشتری هم میتواند باشد، بنابراین وقتی کشورهای دیگر میبینند که چنین فضایی برای چین مهیا شده است، شروع به جوسازی و تبلیغات علیه آن میکنند. البته همه موضوع را نمیتوان گردن خارجیها انداخت؛ چراکه در داخل نیز رقابتهای سیاسی، جناحی و گروهی وجود دارد که هرکدام یک سمت این موضوع را گرفته و میکشند و مسائل مختلفی را مطرح میکنند. بهتر است راجع به این پیشنویس که هنوز بین دوکشور نهایی هم نشده است، بررسی انجام داده و عنوانها، موضوعها و حوزههای همکاری آن را مورد توجه قرار دهند.
کشورهای سرمایهگذار به دنبال سود هستند
ایران و چین کشورهای مکمل اقتصادی یکدیگر هستند
وی درباره نفع ایران و چین از این قرارداد، با بیان اینکه ایران و چین کشورهای مکمل اقتصادی یکدیگر هستند در حالیکه اقتصاد ایران و روسیه با یکدیگر مکمل نیست، گفت: هر دو اقتصاد ایران و روسیه، تولیدکننده انرژی هستند در حالی که چین خودش با اینکه تولیدکننده انرژی است، اما میزان آن خیلی کم است به طوری که حجم تولید آن نسبت به مصرفش کم است. اما ایران تولیدکننده عمده گاز و نفت جهان است و میتواند برای اقتصاد چین مکمل باشد. از یک سو صنایع چین نیاز به انرژی دارند و از سوی دیگر صنایع نفت و گاز ایران نیاز به سرمایهگذاری.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجه اظهار داشت: سرمایهگذاری خارجی فی ذاته در اقتصاد، خوب یا بد نیست بلکه بستگی دارد که در چه زمینهای انجام میشود و در برابر آن برای کشور چه تعهد پرداختی ایجاد میکند.
وی با تاکید بر این دو فاکتور مهم، افزود: ممکن است یک سرمایهگذار خارجی در امور زیربنایی مثل راه آهن، ارتباطات، جادهسازی یا نیروگاههای برق سرمایهگذاری شود. وقتی سرمایهگذاری در این امور باشد یعنی شما کشور مقابل را متقاعد کردهاید که به جای اینکه پولش را در داخل کشور خودش خرج کند، بیاید در داخل کشور شما خرج کند آن هم در زمینه امور زیربنایی که بسیار مهم هستند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی درباره سود چین از قرارداد با ایران بیان داشت: انگیزه کشوری که در کشور دیگری سرمایهگذاری انجام میدهد، سودآوری است؛ چراکه برای آن کشور اشتغال و زمینه ترقی ایجاد میکند و از همه مهمتر انتقال فناوری صورت میگیرد، تکنولوژی با سرمایهگذاری قبلی به دست میآید؛ بنابراین وقتی کشوری برای یک کشور فناوری میآورد، انتقال فناوری در ذات خودش بسیار ارزشمند است. اما اگر این هزینهها صرف واردات کالاهای مصرفی مثل لوازم آرایشی شود، به کشور کمکی نمیکند.
کششپذیری اقتصاد باید پاسخگوی حجم سرمایهگذاری باشد
وی افزود: حال موضوع دیگر این است که بعد از سرمایهگذاری در امور زیربنایی چه توقعی از کشور دارند؟ بناست در ازای سرمایهای که آورده چه سودی به آن بدهیم؟ این بسیار پر اهمیت است؛ چراکه کششپذیری اقتصاد ما باید به گونهای باشد که بتواند پاسخگوی این سرمایهگذاری باشد.
بهشتیپور با بیان اینکه برخی میگویند چین بعد از سرمایهگذاری در برخی از کشورها و عدم توانایی آنها برای بازگرداندن سود به این کشور باعث ضمیمه شدن بخشی از آن کشورها به چین شده است، یادآور شد: آیا وقتی کشوری به بزرگی ایران که هشت سال جنگیده و یک وجب از خاکش را به دشمن نداده است، میآید کشورش را به بیگانه بفروشد؟ آیا عقل انسانی قبول میکند که کسی در جمهوری اسلامی ایران چنین تعهدی را بپذیرد؟ در بازپرداخت وامها و سرمایه گذاریهای خارجی همیشه توجه به این موضوع است که بازگرداندن سرمایه به تدریج و در بازههای زمانی ۵ تا ۱۰ ساله انجام شود؛ البته سود آن باید پرداخت شود؛ چراکه اگر اینگونه نباشد کسی برای سرمایهگذاری در کشور حضور پیدا نمیکند.
وی درباره شفافسازی در این قرارداد، گفت: ما تنها کشوری در دنیا هستیم که هنوز قراردادی نهایی نشده، میخواهیم که شفافسازی شود. هر بخش قرارداد باید توسط کارشناسان همان حوزه مورد بررسی قرار گیرد؛ چراکه کار کارشناسی است و نمیشود در رسانه و تلویزیون راجع به آن صحبت کرد و توضیح داد. البته که محصول را وقتی نهایی شد باید به بحث گذاشت اما آن را نیز باید کارشناسان انجام دهند.
چرا علیه قراردادهای چین با دیگر کشورها جوسازی نمی شود؟
بهشتیپور با بیان اینکه ما به مسئولان خودمان اعتماد نداریم و میگوییم که آنها خیانت میکنند در حالی که این حرف بسیار بدی است و نشان میدهد سرمایه اجتماعی ما بسیار پایین آمده که چنین حرفی زده میشود، اظهار داشت: قراردادهای بسیاری بین چین با ترکیه، پاکستان، قزاقستان و روسیه بسته شده است، بررسی کنید ببینید که در مورد کدامیک این جوسازیها و حساسیتهای خبری که انجام میشود، ایجاد شده است. کسی بر شفاف بودن قرارداد تردیدی ندارد و در قانون اساسی تاکید شده است که باید توسط مجلس تصویب شود اما شفافیت به این معنی است که باید پژوهشگران و محققان به قرارداد دسترسی داشته باشند، اما به این معنا نیست که سر کوچه و بازار در مورد چیزی که اطلاع نداریم، فریاد بزنیم و بگوییم که محتوای آن چیست.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در پایان خاطرنشان کرد: این قرارداد استراتژیک را باید افرادی که فهم استراتژیک دارند و کارشناس مسائل حقوق بینالمللی هستند، مورد بحث قرار دهند و نتیجه آن و مجموعه آخر آن را به اطلاع عموم برسانند. اینکه بر سر کوی و برزن برود و در رسانهها صبح تا شب یک گروه مخالف و گروه دیگری موافق تشکیل دهیم و راجع به قراردادی که هنوز بسته نشده صحبت کنیم، درست نیست.
منبع: ایلنا