شهربانو امانی: برخی سعی دارند قهر مردم با صندوقهای رای را نهادینه کنند/ اصلاحطلبان از مردم عذرخواهی کنند
شهربانو امانی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است: بهسرعت نمیتوان زخمهای کهنه را درمان کرد و سرمایه اجتماعی ازدسترفته را بازگرداند، نباید در درمان زخمهای جامعه عجول باشیم. اصلاحطلبان باید از اشتباهات خود عذرخواهی کنند و بابت برنامههایی که نتوانستند اجرایی کنند با مردم با شفافیت سخن بگویند.
به گزارش دیده بان ایران؛ شهربانو امانی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است: بهسرعت نمیتوان زخمهای کهنه را درمان کرد و سرمایه اجتماعی ازدسترفته را بازگرداند، نباید در درمان زخمهای جامعه عجول باشیم. اصلاحطلبان باید از اشتباهات خود عذرخواهی کنند و بابت برنامههایی که نتوانستند اجرایی کنند با مردم با شفافیت سخن بگویند.
باتوجه به شرایطی که در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شاهد آن هستیم و نزدیکی به انتخابات 1400 فکر میکنید اتفاقات اخیر در شورای عالی را با چه دیدگاهی باید ارزیابی کنیم؟
از دیدگاه من اصلاحطلبان به نقد درونی نیاز دارند و شورای عالی اصلاحطلبان هم به عنوان یک سازوکار تسهیلکننده برای این جریان از این نقد مستثنا نیست، هرچند که درخصوص انتخاباتهایی که شکل گرفت شورای عالی در جهت ایجاد نشاط اجتماعی و اقناع مردم برای حضور پای صندوقهای رای و همچنین ارائه لیست و ایجاد شور در مردم اقدامات خوبی داشتند و نمیتوان فقط با دیدگاه نقادانه به عملکرد این شورا نگاه کرد. شورای عالی اصلاحطلبان در گذشته قرار بوده فقط فعالیت انتخاباتی داشته باشد و صرفا در انتخاباتها برای بستن لیست یا معرفی کاندیدای نهایی فعالیت کند، بعد از اتمام مجلس دهم که بازخوانی عملکرد شورای عالی صورت گرفت و نقاط ضعف و قوت آن بیشتر به چشم آمد؛ در همین راستا و پس از اتفاقاتی که در سال 1398 رخ داد، عملکرد اصلاحطلبان با شعارهای آنها در بحث ساختاری و امیدی که در مردم ایجاد کرده بودند به نوعی متفاوت بود و عملکرد موفقیتآمیزی نداشتند و بخشی از سرمایه اجتماعی خود را از دست دادند.
از طرف دیگر هم کرونا و بسیاری از مشکلات دیگر مزید بر علت شد تا بخشی از اصلاحطلبان که میتوانستند پژواک صدای مردم باشند هم محدود شدند و اعتمادسازی هم به وجود نیامد، کمااینکه امروز همه نگران هستند که انتخابات 1400 به چه شکلی پیش خواهد رفت. در نهایت شورای عالی با همه تغییرات خود باید هرچه سریعتر سازوکاری را تبیین کند تا برای انتخابات 1400 آماده شود، حال آنکه این سازوکار پارلمان اصلاحات باشد یا تغییر ساختار شورا.
با این وجود پیشبینی میکنید اصلاحطلبان تا زمان برگزاری انتخابات 1400 بتوانند اعتماد جامعه را برای حضور پای صندوقهای رای بازگردانند؟
جامعه در انتخابات مجلس یازدهم با عدم حضور پای صندوقهای رای بخشی از اعتراض خود را به شرایط موجود نشان داد؛ به عنوان مثال، اصلاحطلبان بهعنوان جریانی که مردم همواره نسبت به آنها اقبال نشان داده است، امکان حضور و رقابت در انتخابات مجلس را پیدا نکردند و مردم مایوستر شدند؛ در نتیجه آن هم مجلسی با حداقل مشارکت مردم تشکیل شد که امروز شاهد عملکرد و رفتارهای نمایندگان آن هستیم. اصلاحطلبان باید به این نتیجه برسند که وظایف اجتماعی آنها در اولویت از منافع اجتماعیشان است؛ البته که باید در این بازه از زمان که کشور از هر سو درگیر مشکلات مختلف است، کمی با دیدگاهی وسیعتر به مسائل نگاه کنیم و اگر مشارکت مردم در انتخابات 1400 برای ما اهمیت دارد باید در برخی سیاستها صرفنظر شود که اجازه فعالیت به احزاب یکی از آنهاست. هر موضوعی باید به اقتضای زمان خود سنجیده شود و شرایط امروز کشور هم یک شرایط خاص است که ریسکپذیر نیست.
در نهایت، نگرانیهای زیادی برای آینده وجود دارد. مردم نارضایتی خود را از عملکرد ضعیف دولت و سایر قسمتهای مدیریتی که در ماههای قبل نیز وجود داشت با مشارکت کمتر نسبت به دورههای قبل در انتخابات مجلس نشان دادند. این امر به مراتب میتواند بسیار خطرناکتر از هر امری باشد؛ زیرا کاهش سرمایه اجتماعی در زمانی که تحت شدیدترین فشارها قرار گرفتهایم میتواند بسیار خطرناک باشد. در همین بحران کرونا ثابت شد که مهمترین مقولهای که کمک ساز دولت است، سرمایه اجتماعی است که میتواند گرهگشایی کند؛ زیرا نیازمند یک عزم جدی در این عرصه هستیم. متاسفانه هرچه بیشتر جلو میرویم احساس نگرانی بیشتر میشود. نمایندگانی هم به عرصه مجلس راه یافتهاند غالبا تجربه کمتری دارند و توان مدیریتی را در روزهای سخت ندارند. از سوی دیگر نیز برخی رسانهها برای مقابله با این امر اقدام به تخریب چهرههای اصلاحطلب میکنند. از همین رو شاهد خواهیم بود که مجلس یازدهم پس از روی کار آمدن به مقابله با دولت پرداخته است.
برای بازگشت اعتماد مردم چه عاملی را بیش از همه موثر میدانید؟
آشتی ملی، حفظ کرامت انسانی و آزادیهای فردی که توسط رئیس دولت اصلاحات هم مطرح شد، اما به این سرعت نمیتوان زخمهای کهنه را درمان کرد و سرمایه اجتماعی را بازگرداند، نباید در درمان مشکلات عجول باشیم. اصلاحطلبان باید از اشتباهات خود عذرخواهی کنند و بابت برنامههایی که نتوانستند اجرایی کنند با مردم با شفافیت سخن بگویند. در فرصتهای بهوجودآمده توسط هر جریانی شعارهایی داده میشود اما در میدان عمل اجرایی کردن آنها سخت خواهد شد و در همین اتفاق مطالبات مردم بر زمین میماند.
با این تفاسیر فکر میکنید اولین اقدام حاکمیت در راستای بازگشت اعتماد عمومی باید در چه راستایی باشد؟
سرمایه اجتماعی به نازلترین سطح رسیده و مردم در شرایط فعلی در سختی امر را میگذرانند چراکه از سویی عملکرد روحانی که مورد حمایت جریان اصلاحات بود آنها را ناامید کرد و عملکرد اصولگرایان هم در گذشته شاهد آن بودیم. اگر رقبای اصلاحطلبان فکر کنند با حداقل رای میتوانند به کرسیهای مهم و به نمایندگی از مردم تکیه کنند و هرآنچه تصمیم میگیرند مقبولیت بالا و حداکثری دارد کمی در تحلیل خود اشتباه میکنند. عدم پاسخگویی بخشهایی هر روز به فاصله بین ملت، دولت میافزاید و تنازعات سیاسی هم اگر بخواهند در این شرایط ایجاد شوند بیاعتمادی مردم دوچندان میشود، جریان رقیب اصلاحطلبان اگر بهجای نقد بیوقفه اصلاحطلبان بتواند پاسخ بدهد چرا با وجود تبلیغات بسیار و ابزارهایی که در دست داشتند باز هم نتوانستند در پایتخت سیاسی کشور رای قابلقبولی کسب کنند، به چرایی بسیاری از مشکلات خواهند رسید.
اصلاح امور در کشور ما نباید تابو شود و این از دلایل عمده بیاعتمادی است. اصلاح نباید در هیچ کشوری تابو شود و اگر در حال حاضر بتوانیم این نگاه را تغییر دهیم بخشی از اعتماد مردم باز خواهد گشت. هموار کردن مسیر اعمال نظر مردم در امور کشور و دخالت آنها در سرنوشت خود نتیجهای جز پاشیدن بذر امید در جامعه ندارد این رویه باید ادامه یابد تا پس از آن بتوانیم از انتخاباتی پرشور سخن بگوییم؛ در غیر این صورت اتفاقات ممکن است با هزینههایی همراه باشد. مردم دیگر با انتخاب یک کاندیدا برای فرار از دیگری در انتخابات مشارکت نمیکنند مردم انقلاب را دوست دارند و به حاکمیت قانون احترام میگذارند، لذا نمیتوانیم آنها را مدام در شرایطی قرار بدهیم که حق انتخاب نداشته باشند یا انتخابات را کمرمق برگزار کنیم.
نقش رسانهها را در این بین چه میزان موثر میدانید؟
از موضوعاتی که در روند اعتمادی مردم تاثیرگذار است عملکرد صداوسیما و رسانهها در کشور است، چراکه جامعه در شرایطی که صداوسیما مدام اعتراضات خارجیها را نشان میدهد، اما گویی از وضع و حال مردم گزارش درست و جامعی براساس استانداردهای رسانهای عرش نمیکند یا خیلی کم به آن مبادرت دارد، اعتماد خود را از دست میدهد. در هر بازهای از زمان و به هر دلیلی مردم ایران انتقاد کردند و این در حالی است که ما در رسانه ملی در حد مطلوب همگان به این مقوله توجه لازم را نداریم.
با این وجود فکر میکنید ماندن در کنار مردم و کنارهگیری از قدرت توسط اصلاحطلبان باید صورت بگیرد یا تلاش برای معرفی کاندیدا به هر قیمتی؟
اصلاحطلبان در شرایط فعلی که یخ بندان سیاسی است قطعا کاندیدا معرفی میکنند، همانطور که در انتخابات مجلس هم تلاش داشتند کاندیدا معرفی کنند اما موانعی برای آنها ایجاد شد که از رقابتهای سیاسی بازماندند. البته که در حال حاضر به نظر میرسد برخی خوشحال هستند که جادههای سیاسی در ایران یکطرفه شده و فقط عقاید و طیفهایی در سیاست بازی داده میشوند که به مذاق برخی افراد خوش بیاید. به نظر میرسد برخی سعی دارند قهر مردم با صندوقهای رای را نهادینه کنند و این افراد همانهایی هستند که مدام به اصلاحطلبان توصیه میکنند کاندیدا معرفی نکنند. افرادی که سعی دارند مشارکت مردم در انتخابات را کماهمیت جلوه بدهند باید از پیامدهای آن هم آگاه باشند اگر شرایطی ایجاد شود که گلایهها بیش از امروز بالا برود با بیتوجهی مردم مواجه میشویم که این اتفاق به نفع هیچ کس نیست. اصلاحطلبان وظیفه دارند از مطالبات مردم دفاع کنند و در این جهت برنامه داشته باشند و این وظیفه را هم انجام خواهند داد؛ البته که باید کاندیدایی معرفی کنند که در شرایط فعلی توان مدیریت کشور را داشته باشد، جریان اصلاحات باید کاندیدایی معرفی کند که با برنامه و مانیفست اصلاحطلبان همخوانی داشته باشد و مهمتر از آن بتواند این برنامهها را در شرایط امروز کشور عملی کند. از مشکلاتی که باعث کاهش عقبه اجتماعی اصلاحات شد بیپاسخ ماندن برنامههای آنها و عدم اجرای آن در نحوه اداره کشور بود.
اگر با انتخاباتی نظیر انتخابات اسفند 98 مواجه شویم، چطور؟
همه این موارد به نحوه برگزاری انتخابات بستگی دارد و اینکه آیا اجازه میدهند رقابت سیاسی در شکل و ابعاد واقعی آن شکل بگیرد یا خیر، چرا که برخی عقیده دارند اهمیتی ندارد مشارکت پایین باشد یا بالا و اگر بخواهند با این روش پیش بروند پیامدهای مثبتی ندارد. نباید به جامعه القا کنیم که رای آنها در سپهر سیاسی کشور کماثر است. رئیسجمهور بهعنوان اولین مقام اجرایی کشور باید توسط مردم انتخاب شود و در این صورت آنها را که صاحبان کشور هستند در سرنوشت سیاسی خودشان دخالت بدهیم. امروز شرایط کشور به شکلی است که باید رضایت اکثریت مردم به دست آورده شود و مشارکت اکثریت جامعه را در انتخابات داشته باشیم برای این امر هم تنها و تنها فضای باز رقابتی میتواند، پاسخگو باشد.
منبع: آرمان