سیدمصطفی هاشمیطبا: ما اگر میخواهیم که سیاستهای خود را ادامه دهیم باید مقاومت کنیم
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: شرایط بهنحوی است که هر کاری کنند یک صدایی از جایی برمیخیزد. دقیقا داستان ملا نصرالدین که هر کاری انجام دادند عدهای اظهار نظر کردند و واکنش نشان دادند. اکنون نیز اگر فیلتر کنند بخشی از جامعه ناراضی میشود و واکنش نشان میدهد. فیلتر نکنند بخش دیگر نسبت به شرایط فضای مجازی ابراز نارضایتی میکنند.
به گزارش دیده بان ایران؛ بسیار پیش از این انتظار میرفت که با آغاز به کار مجلس یازدهم آنها برخلاف مجلس دهم که رویکرد تعاملی در مقابل دولت پیش گرفتند رویکرد تقابلی در برابر دولت حسن روحانی اتخاذ کنند. انتقادات گاه و بیگاه و حمله به دولت در ابتدای راه این مجلس نشان داد که سمت وسوی نظرات مستاجرین جدید بهارستان چگونه است. حضور آذری جهرمی وزیر ارتباطات در مجلس و خطابهای صریح قالیباف رئیس مجلس به وی که فضای مجازی را هم مثل صنعت خودرو مدیریت میکنیم برای نخستین بار بهطور علنی شمشیر مجلس یازدهم را برای دولت و دولتمردان از رو بست. حال این سوال در اذهان جامعه نقش بسته که با دلار گذر کرده در ۲۰هزار تومان، سکه هشت و نیممیلیون تومانی و قیمت سر به فلک کشیده خودرو و وضع بغرنج اقتصادی و معیشتی واقعا اولویت مشکلات کشور بستن فضای مجازی است؟ این نکته است که مقداری تامل برانگیز است. برای بررسی نحوه مواجهه مجلس یازدهم با دولت، علل گرانی ارز، عملکرد دولت و انتخابات ۱۴۰۰، با سیدمصطفی هاشمیطبا فعال سیاسی اصلاحطلب و معاون رئیسجمهور در دوره سازندگی به گفتوگو پرداخته ایم که در پی می آید:
نگاهی به رویکردهای اخیر مجلس نشان میدهد که آنها بیش از تعامل رویکرد تقابلی با دولت گرفتهاند؛ اساسا این رویکرد در طولانی مدت چقدر میتواند به کشور ضربه وارد کند؟
پیش از این نیز گفتم که مباحث و رویکردهای مجلس در سخنرانیها و بحثها چگونه است. مجلسیها نیز قبل از اینکه وارد مجلس شوند این حرفها را میزدند و اکنون نیز طبیعی است که پس از ورود به مجلس چنین سخنانی بگویند. اما اینکه دولت باید بر روی چه ریلی قرار گرفته و حرکت کند مجلس باید تعیین کند که این ریل چگونه باشد. مجلس نباید کلیات را بگوید که دولت خوب، خوش اخلاق و جهادی باشد. بلکه باید ریلگذاری و برنامهریزی کند. بالاخره بودجه کشور در دست مجلس است و دولت هم موظف است سیاستهایی که مجلس بهعنوان قانون تصویب میکند را انجام دهد. لذا بهنظرم طبیعی است که دولت نیز مقاومتی در برابر آنچه که مجلس تصویب میکند ندارد. بنابراین مجلس اختیارات دارد و باید از اختیاراتش استفاده کند. اختیاراتش نیز عبارت از این است که این ریل گذاری را تعیین کند. به هرصورت درآمدها و هزینههای دولت مشخص است و مجلس باید بگوید که چکار کنند. اینکه به کجا بودجه بدهند و به کجا ندهند. مهم این است که مجلس هر عملی انجام میدهد قانونی باشد. حتی اگر هم میخواهند دولت را به خروج از N. P. T وادار کنند این کار را طی فرایند قانونی و در یک ریل گذاری درست انجام دهند تا دولت نیز بر روی همان ریل حرکت کند. اینگونه نباشد که وقتی دولت بعد آمد قانون مصوب را برای آن دولت مجددا تغییر دهند. هرچند مجلس این اختیار را دارد که هرچیزی را که مغایر قانون اساسی نباشد تصویب کند، اما بارها گفتهام که نه این مجلس اصولگرا یا مجلس غیراصولگرا به دشواری میتوانند کاری انجام دهند و حرفی برای گفتن داشته باشند. میشود حرفهای بزرگ زد ولی حرفی که بشود آن را در جامعه پیادهسازی کرد نه! به قول معروف چون نمیتوانند از در وارد شوند از پنجره وارد میشوند، البته من کاری به این مجلس ندارم مسائلی که در کشور هست به این سادگی نیست که مجلس بتواند حل کند و چون طبیعت برخی هجمه و برخورد است، غیراز این کار دیگری نمیتوانند انجام دهند. هر قانون خاصی را هم که بخواهند بگذرانند، متوجه خواهند شد که به سختی قابلیت اجرایی دارد، بنابراین به همین حرفها بسنده میکنند.
از دیدگاه شما چه مسائلی در کشور وجود دارد که مجلس قابلیت حل آن را ندارد و چه قوانینی هستند که مجلس با علم قابل اجرا نبودن آنها را تصویب میکند؟
من معتقدم اینگونه مسائل را باید از ابعاد مختلف بررسی کرد. مسائل فرهنگی یکی از این مباحث است. مگر این همه بر روی مسائل فرهنگی کار نشده است؟ وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، علما، وعاظ و مداحان همه کار فرهنگی کردند، اما آنطور که باید نتوانستند کاری کنند و در جامعه تاثیرگذار باشند. موقعی میگفتند اگر رادیو تلویزیون یک ساعت در اختیار ما باشد فلان میکنیم. خب، رادیو تلویزیون که 24 ساعت در اختیار است پس در مسائل فرهنگی چه میخواهند کنند؟ میشود قانون گذراند که از یک هفته دیگر همه مردم متقی باشند، اما آیا تقوی به همین راحتی ایجاد میشود؟ در مسائل اقتصادی نیز در تحریم هستیم و بهخصوص با رئیسجمهوری که آمریکا دارد و غیرقابل پیشبینی است خیلی جاها با ما همکاری نمیکنند. میخواهند چه چیزی را تصویب کنند که شرایط بهتر شود؟ ما یک سری نهادهای دولتی- اداری داشتیم که وظایفی داشتند و الان منحل شدهاند. مثلا دولت موظف است نرخ میوه را کنترل کند. در حوزه مسائل اقتصادی مجلس بگوید اکنون که تحریم هستیم دولت درآمدهایش را از کجا بیاورد؟ از کجا حقوقها را دو برابر کند؟ از کجا یارانه را 5 برابر کند؟ مجلس قانون اینها را بگذراند تا دولت نیز بنابر وظیفه قانونی این مصوبات را عمل کند.
طی چندوقت اخیر دولت اقدامات خوبی در حوزه عمرانی داشته اما برخی جریانات بهخصوص بهارستان نشینان نه تنها این اقدامات را نمیبینند، بلکه به جای حمایت علیه دولت موضع میگیرند این مساله ناشی از چیست؟
البته من نیز نسبت به این حرکات مثلا توسعهای دولت نظر موافقی ندارم و بهنظرم بیشتر نمایشی است. مثلا روز دوشنبه وزیر راه و رئیس بنیاد مستضعفان با همراهان رفتند آزادراه تهران- شمال را که 30 سال است نتوانستیم بسازیم و اگر هم بسازیم خیلی به درد نمیخورد، گفتند تا 5 سال آینده آماده میشود. این نوع اقدامات بعد از مدتی بیارزش جلوه میکند. وقتی بودجه عمرانی دولت به پایینترین مرز خود میرسد آن ملاک است نه اینکه چند پروژه را افتتاح یا تصویب کنند. وقتی 50 تصفیه خانه داریم که اینها نصفه و نیمه هستند و عزمی برای به پایان رساندن آنها نیست، این ملاک عملکرد دولت است. من کاری به آنهایی که منتقد و بدخواه هستند ندارم اما دولت ما به لحاظ توسعهای بسیار عقب افتاده است. بخشهای توسعهای دولتی را با بودجههای بسیار ناچیز و عدم پرداختی به پیمانکاران بهم زدهاند، چراکه میخواهند همه چیز را به بودجه جاری تخصیص دهند. بنابراین این عملکرد دولت در این حوزه اصلا قابل دفاع نیست. اما دولت نیز از این امر ناگزیر است چون بودجه جاری به دولت فشار میآورد و مجبور است این کار را انجام دهد. بودجههای عمرانی بسیار بسیار کم شده و قابل مقایسه با بودجه سایر بودجهها نیست و نمیتوان چندان در مورد آن صحبت کرد. بهنظرم بودجه عمرانی کشور 5درصد کل بودجه است و این نشان میدهد که توجهی به این حوزه صورت نمیگیرد. البته سرمایهگذاری در کشور نزول کرده است. زمانی میگفتیم سرمایهگذاری خارجی باید انجام شود اما سرمایهگذاری داخلی هم افت کرده است. از این رو نه این دولت بلکه هر دولتی هم که مدنظر دوستان باشد نمیتواند از پس حل این مشکلات بر آید.
مشکلات اقتصادی و معیشتی از یکسو و گرانی افسار گسیخته ارز و سکه از سوی دیگر باعث شده تا نارضایتی جامعه نسبت به روندهای موجود بیش از گذشته باشد اما با این حال شاهدیم که مجلس و دولت رویکرد چندان مشخصی برای حل این موضوع ندارند؛ این مساله را چگونه تبیین میکنید؟
در مورد بحث ارز دولت در طول سالهای گذشته حتی موقعی که فروش نفت کشور بسیار خوب بود سعی میکرد با تزریق اسکناس ارز در بازار قیمت ارز را پایین نگه دارد. این در حالی است که اکنون مشکل پیدا کردیم، درآمد ارزی ما کم شده و حتی صادراتمان به کشورهای همجوار به خاطر بیماری کرونا کم شده است. آقای همتی رئیس بانک مرکزی هم گفت که ما 280میلیارد ارز در بازار ریختیم که همه سود و سرمایه شده که البته راست میگوید. البته بهنظر من مشکل ما این نیست که قیمت ارز در بازار چقدر است. دولت همیشه خواسته ارز را بفروشد که بتواند حقوق ارباب جمعی خود را بدهد و لذا بخشی از بودجه جاری دولت از محل فروش ارز و سکه تامین میشد. همان موقع نیز من شخصا مخالف این کار بودم، اما میگفتند چکار کنیم اگر این عمل را انجام ندهیم چگونه نقدینگی لازم را برای پرداخت حقوق کارمندان دولت، هزینههای دستگاههای دولتی و یارانه را تخصیص دهیم؟ این 280میلیارد دلاری که آقای همتی گفتند در حقیقت با سیاستهای خود دولت تخصیص یافته که البته باز هم میگویم من مخالف بودم. حال آقای همتی ظاهرا بهدلیل مشکلات ارزی بیخ قضیه را گرفتند و طبیعی است که قیمت ارز بالا میرود. مشکل ما این است که باید با ارز بتوانیم کشورمان را اداره کنیم نه اینکه صرفا بهدنبال قیمت ارز در بازار آزاد باشیم؟ مهم این است که با ارزمان بتوانیم کارخانهها را راهاندازی کنیم، خدمات انجام دهیم. اینکه خود را تابع بازار ارز بدانیم اساسا اشکال دارد. باید مدیریت کشور را از محل ارزهایی که در اختیار دولت است و فروش نفت یا هر چیز دیگر که بهدست میآید انجام دهیم. این یک سیاست کلی است که سالهای سال انجام دادند. یعنی ارزش فروش و سکه فروش بودند به بازار که این ارز و سکه را به ریال تبدیل کنند و به ریال حقوق و هزینههای جاری را دهند. حال آقای همتی هم مقداری میخواهد جلوی این رویه را بگیرد که قیمت ارز بالا میرود و بنا به شرایط موجود درآمد ارزی گذشته را هم نیز نداریم که پوشش دهیم. لذا مجلس هم نمیتواند کاری انجام دهد.
اینکه نمایندگان مجلس به مسائلی چون فیلترینگ میپردازند ناشی از چیست؟
بحث فیلترینگ که همیشه بوده و خواهد بود. آقای جهرمی وزیر ارتباطات نیز به مجلس رفته و مخالفین و موافقین مثل همیشه صحبت کردند. بالاخره این هم از کارکردهایی است که نمایندگان فعلی مجلس در دستور کار دارند و میخواهند در این زمینهها حرف بزنند؛ خب، حق دارند که حرف بزنند. خودشان فیلتر کنند و خودشان بیایند ببینند میخواهند چه کنند. شرایط بهنحوی است که هر کاری کنند یک صدایی از جایی برمیخیزد. دقیقا داستان ملا نصرالدین که هر کاری انجام دادند عدهای اظهار نظر کردند و واکنش نشان دادند. اکنون نیز اگر فیلتر کنند بخشی از جامعه ناراضی میشود و واکنش نشان میدهد. فیلتر نکنند بخش دیگر نسبت به شرایط فضای مجازی ابراز نارضایتی میکنند.
با توجه به اینکه یک سال تا پایان کار دولت دوازدهم زمان باقی است دولت باید چه اولویتهایی را در دستور کار داشته باشد؟
دولت خیلی کارها انجام میدهد که باید از آن تقدیر کرد. گاز، برق، نفت، سوخت و برقرسانی، خدمات بهداشتی و درمانی و... از جمله عملکردهای دولت است که در حوزههای مختلف انجام میدهد. چه اولویتهای دیگری بیش از این باید از دولت بخواهیم؟ منتها ما یکسری سیاستهای خارجی داریم که درست است و من تایید میکنم ولی کشور و مردم باید تحمل داشته باشند و دولت و حاکمیت نیز باید به مردم بگویند که بهتر از این نمیشود. بالاخره نمیشود که با آمریکا دعوا داشته باشیم و آمریکا نیز قدرت و هژمونی خود را اعمال کند و در کشور ما نیز همه چیز سر جای خود باشد. خیر؛ ما اگر میخواهیم که سیاستهای خود را ادامه دهیم باید مقاومت کنیم و اینها نیز جزء مراحل مقاومت است. منتها باید سیاست داخلی را بهنحوی تنظیم کنند که به قشر ضعیف و محروم کمتر فشار بیاورد که متاسفانه مجلس هنوز به فکر این مسائل در عمل نیست.
با این اوصاف معتقدید که تمامی مشکلات از سیاست خارجی است و عملکردهای داخلی مدیران تاثیری نداشته است؟
مدیران که از آسمان نیامدهاند از همین مردم هستند. من البته با خیلی از سیاستها موافق نیستم و فکر میکنم که باید به نحو دیگری عمل شود ولی اینگونه نیست که مدیران بد کار کنند هرکس زحمت خود را میکشد. زمانی میگویید مدیران در سطح وزرا یا مدیران کل من میگویم خیر مدیر یک بانک یا کلانتری هم مدیر است بالاخره کشور همینطور میچرخد و کار میکند. یکسری فشار داریم، یکسری مسائل ارزآوری و مسائل بازرگانی لاینحل داریم که به داخل کشور منعکس میشود و همه باید مقاومت کنند اگر به این سیاست خارجی معتقدیم به جای اینکه معیشت را بهتر کنیم راهی پیدا کنند که به قشرهای ضعیف فشار نیاید و قشرهای ثروتمند هزینه کنند و دولت نیز این رویه را اداره کند اما دولت این مساله هم نیستند.
با توجه به اینکه در مقاطع مختلف انتخاباتی همواره مقام معظم رهبری بر حضور گسترده مردم تاکید داشتند اما در انتخابات گذشته با کاهش مشارکت معنادار مردم مواجه بودیم باید چه اقداماتی برای گسترش مشارکت در 1400 صورت گیرد؟
من فکر میکنم برخی خیلی دوست داشتند که مردم در انتخابات 98 پرشور شرکت نکنند. چند وقت پیش آقای حمیدرسایی گفتند که باید تلاش کنیم که مردم هرچه کمتر به پای صندوقهای رای بیایند تا ما پیروز شویم. اگر مردم حضور گسترده داشته باشند ما پیروز نمیشویم یک گروهی از مردم باید بیاید که ما را قبول داشته باشند و ما را انتخاب کنند. کاهش مشارکت در انتخابات 98 نیز بر اساس همین رویکرد به اضافه بزرگنمایی مشکلات مردم در حوزههای مختلف بود که مردم پای صندوقهای رای نیایند. عدم شرکت مردم در انتخابات باعث شد که نفر اول این دوره تقریبا معادل نفر سی و یکم دوره قبل رای آورد. یعنی اگر مردم پای صندوق رای میآمدند هیچکدام از این 30 نفر انتخاب نمیشدند. بنابراین شرایط طوری رقم خورد که مردم پای صندوق نیایند و مردم هم نیامدند. در انتخابات 1400 نیز همین رویکرد را پیش خواهند گرفت. هرچند مشارکت بالای مردم در انتخابات افتخار جمهوری اسلامی بود اما رویکرد حداقلی اصولگرایان این افتخار را سلب کرده است.
منبع: آرمان ملی