نصرتا... تاجیک: عربستان و ترکیه کشورهایی هستند که در منطقه از صمیمی شدن روابط ایران و عراق لطمه می بینند/ آمریکاییها در عراق دارای نفوذ زیاد و تعیین کننده هستند
الکاظمی در مدت زمان کوتاه نمیتواند عراق را سامان دهد، بلکه باید منتظر زمان بیشتری بود تا به مرور زمان این مشکلات حل شود. عراق ظرفیت بازسازی خود را دارد اما عمق فرهنگی این کشور به خصوص پس از داعش و بهمریختگی گسترده آن که ویرانیهای زیادی را به بار آورد در کنار این مشکلات سیاسی یک کوهی از مشکلات است که به مرور زمان از سر راه برداشته میشود.
به گزارش دیده بان ایران؛ برخی معتقد هستند که تشکیل دولت عراق نشانهای از نوعی کاهش تنش میان ایران و آمریکا بوده که در کنار آن، خارج کردن سامانههای ضدموشکی پاتریوت از عربستان، تایید کننده این گمانهزنی است که دو طرف در حال عقب نشستن از آستانه یک برخورد خطرناک هستند. مقولهای که بسیاری آن را بواسطه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و شیوع کرونا بعید میدانند. از سوی دیگر مقوله تشکیل دولت در عراق به قدری پیچیده شده است که پس از تشکیل دولت شاهد حمایت همه جانبه تمامی کشورها و اتحادیهها بوده است. مقولهای که با اما و اگرهای زیادی همراه است و برخی معتقدند این حمایتها ضمنی بوده و در پشت پرده اتفاقات دیگری در حال رقم خوردن است و برخی از کشورهای منطقه خواهان رقم خوردن روزهای خوش در عراق نیستند. مقولهای که همواره با دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی در این کشور شعله ور میشود. آنچه که مشخص است وجود چندین مقوله خطرناک و بحران آفرین به صورت همزمان در این کشور کار را برای ایجاد ثبات در این کشور به شدت سخت کرده است و به نظر میرسد سیاسیون این کشور با اتفاق نظر بر یک فرد فراجناحی قصد داشتهاند تا به نحوی امور را به یک مدیر پر سابقه امنیتی سپرده تا تجربه جدیدی در عرصه نخست وزیری را تجربه کنند. در این میان کوتاه آمدن برخی قدرتها برای نزدیک شدن عراق به آرامش نیز بعید به نظر نمیرسد. از سوی دیگر روابط ایران و عراق به علت استراتژیک بودن به مقولهای فراتر از تصمیمگیری دولتها بدل شده است. ایران به واسطه ساختارها و پیوندهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و عتبات عالیات یک پشتیبان دائمی برای عراق است و از طرف دیگر عراق عمق استراتژیک ایران و دروازه ورود به جهان عرب برای ایران تلقی میشود. این قبیل خصوصیات به مقولههایی تبدیل شدهاند که فراتر از مساله شخص و دولت قرار میگیرند. بنابراین روابط ایران و عراق را باید راهبردی قلمداد کرد. آنچه که در زمان حال اهمیت دارد این است که بخشهای مختلف این روابط راهبردی باید مورد توجه قرار گرفته و به نفع طرفین شکوفا شود. در راستای بررسی تحولات عراق و تشکیل دولت جدید در این کشور، «آرمان ملی» گفتوگویی با نصرتا... تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن داشته است که در ادامه میخوانید.
ریشه عدم موفقیت دولتهای گذشته عراق را چه میدانید؟
عرصه سیاسی عراق بسیار پیچیده شده است. این پیچیدگی را نخست در تحولات داخلی این کشور و سپس در تعاملات منطقهای به خوبی میتوان مشاهده کرد. آنچه که در داخل این کشور به خوبی بروز کرده است و به چشم میآید، ناکارآمدی دولتهای مختلف پس از سقوط صدام است. به نظر میرسد این امر ریشه در اقدامات ایالات متحده در عراق دارد. از سال 2003 تاکنون این کشور سلسله اقداماتی را در این کشور عملیاتی کرده است که هم جغرافیای این کشور را و هم سیاست حکومتی این کشور را تحت تاثیر قرار داده است. فدرالیسم و خودمختاری کردها از یکسو و تقسیم قدرت میان سه طیف مختلف در این کشور از سوی دیگر در کنار مشکلات اجتماعی که در عراق حاکم است، کار را به مراتب سختتر کرده است. وجود نوعی از عقبماندگی سیاسی و اجتماعی، معضل عشایر و قدرتی که معمولا این دسته از شیوخ و عشایر در این کشور دارند در چینش نیروها مورد توجه قرار نگرفت و این مساله گریبان این کشور را چندین مرتبه گرفت. اشغالگران، عراق را یک کشور اروپایی فرض کرده و تصور شد از طریق تقسیم قدرت میان طیفهای مختلف میتوان مشکلات این کشور را حل کرد، اما تعیین رئیس پارلمان از یک قشر، رئیسجمهوری از یک قشر و نخست وزیر از طیفی دیگر چاره کار نبود و بارها شاهد بودیم چنین تقسیمبندی با شکست مواجه شد. تقسیمات جغرافیایی و قومی راهحل کشور عراق نیست و امروز شاهد هستیم به میدان زد و خوردهای سنگین بدل شده است. عدم کارآمدی دولتها و عدم نفوذ در میان جریانهای مختلف این عرصه را بسیار سختتر و غیرقابل کنترلتر کرد. سرمایه هنگفتی که عراق از فروش نفت به دست میآورد پس از شکست داعش در این کشور به خوبی خود را نشان نداده است و این درآمد قابل توجه در مسیرهای مناسب سرمایهگذاری نشده است. فساد اقتصادی، سوءمدیریت مالی و شیوههای اشتباه سیاستگذاری سبب شده است که تخصیص بهینه منابع صورت نگیرد و این امر سبب شده است که مشکلات روی همدیگر انباشته شده و کار رابه جایی برساند که همگان بر این باور باشند عراق در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت با مشکلات عدیدهای روبهروست. به همین سبب نمیتوان از یک نخستوزیر انتظار کارهای خارقالعاده داشت و همواره این مشکلات سبب شده است تا دولتهای عراق ناکام بمانند.
نقش ایالات متحده در تحولات عراق در زمان کنونی چگونه است؟
آمریکاییها در عراق دارای نفوذ زیاد و تعیین کننده هستند. نفوذ سیاسی و اجتماعی، نفوذ در میان جریانها و گروههای مختلف از دیرباز وجود داشته است. از سوی دیگر نیز تلاش میکنند تا نفوذ خود را در ارتش عراق محقق کنند که این باعث میشود تا آنها هر نخست وزیری همچون عادل عبدالمهدی که با آنها همراه نبوده است را با مشکلاتی مواجه کنند. آمریکاییها معتقد هستند حمله گروههای عراقی به پایگاههای آمریکا با چراغ سبز عادل عبدالمهدی صورت گرفته است. به همین سبب معتقد بودند اگر فردی غیر از عادل عبدالمهدی بر این کشور حاکم شود میتواند این قبیل مشکلات را حل کند.
الکاظمی میتواند به نخستین نخستوزیر موفق عراق پس از سقوط صدام بدل شود؟
الکاظمی در مدت زمان کوتاه نمیتواند عراق را سامان دهد، بلکه باید منتظر زمان بیشتری بود تا به مرور زمان این مشکلات حل شود. عراق ظرفیت بازسازی خود را دارد اما عمق فرهنگی این کشور به خصوص پس از داعش و بهمریختگی گسترده آن که ویرانیهای زیادی را به بار آورد در کنار این مشکلات سیاسی یک کوهی از مشکلات است که به مرور زمان از سر راه برداشته میشود. عدم تمرکز قدرت در عراق مشکلی است که همواره برای نخست وزیران این کشور درسرساز شده است و بهگونهای دست دولت را محدود میکند. الکاظمی شاید به این علت نتواند دست به تغییرات گستردهای بزند. عراق به نقطه ثقلی در منطقه و شاید در جهان تبدیل شده است که منافع کشورهای زیادی را در خود جا داده است. تا زمانی که الکاظمی نتواند به یک موازنه در این حوزه نزدیک شود بعید به نظر میرسد عراق روز خوشی به خود ببیند، بنابراین به نظر میرسد این عدم ثبات همچنان در عراق پایدار بوده و الکاظمی صرفا بتواند با فراهم بودن شرایط اندکی به وضعیت این کشور سر و سامان دهد. تظاهرات مردمی برای وضعیت بهتر اقتصادی و رفاهی مقولهای است که نتیجه مجموعه اتفاقات مشکلات در این کشور است و مردم را در مقابل سیاستمداران به نحوی قرار داده است و الکاظمی نیز با آن باید دست و پنجه نرم کند.
عفو عمومی الکاظمی در خصوص بازداشتشدگان اعتراضات اخیر در عراق میتواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد؟
این اقدام خوب است اما کافی نیست. مسلما پدیدههای اجتماعی را نمیتواند با کمک قوه قهری مدیریت کرد. پدیدههای اجتماعی راه حلهای مخصوص به خود را دارند. به عقیده من این تظاهرات بیشتر نشان دهنده خواست مردم برای یک زندگی بهتر است و فینفسه مقوله مقبوحی نیست. شاید در این میان عوامل تحریک کننده نیز نقش داشته باشند تا برخی شخصیتهای سیاسی عراق را به حاشیه برانند و قطعا این مقوله را نمیتوان نفی کرد اما اصل خواسته مردم قابل کتمان نیست. مردم عراق درآمدهای زیاد این کشور را دیده و در مقابل وضعیت اسفناک فقر و کمبود زیرساختها را نیز مشاهده میکنند. عراق در این زمینه به شدت مشکل دارد و همین امر است که مردم را به خیابانها کشاند و شاید الکاظمی نیز با این اقدام خود به نحوی حق را به مردم داد و یک تغییر رویکرد نسبت به خواستههای آنها نشان داد. این اقدام الکاظمی سبب میشود تا یک انسجام ملی در این کشور رقم خورده و اتحاد و همدلی گستردهای در این کشور ایجاد خواهد کرد تا تمامی اقشار برای ساخت این کشور به میدان آیند. نکته حائز اهمیت این است که با این آزادیها، تظاهرات عراق فروکش نخواهد کرد و من معتقدم که تظاهرات مردم عراق به علت اینکه بیان یک خواست اجتماعی است تا زمانی که به آن جواب درخور داده نشود ادامه خواهد داشت. مردم عراق انتظار دارند که دولت الکاظمی در راستای ایجاد رفاه برای آنها گامهای موثری بردارد. مقولهای که اگر در ادامه عفو عمومی انجام نشود قطعا اقدام قبلی را نیز بیفایده میکند. اعتراضات عراق تودهوار است و قدرت تخریبی بالایی دارد. اگر جنبشی دارای رهبری باشد، میتوان با آن گفتوگو و مذاکره کرد، اما اکنون ما با جنبش تودهای، بدون رهبر و با قدرت تخریبی بالا روبهرو هستیم که میداند چه نمیخواهد اما نمیداند چه میخواهد.
روابط ایران و عراق در زمان نخست وزیری الکاظمی به کدام سمت هدایت خواهد شد؟
روابط ایران و عراق به علت استراتژیک بودن به مقولهای فراتر از تصمیمگیری دولتها بدل شده است. ایران به واسطه ساختارها و پیوندهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و عتبات عالیات یک پشتیبان دائمی برای عراق است و از طرف دیگر عراق عمق استراتژیک ایران و دروازه ورود به جهان عرب برای ایران تلقی میشود. این قبیل خصوصیات به مقولههایی تبدیل شدهاند که فراتر از مساله شخص و دولت قرار میگیرند. بنابراین روابط ایران و عراق را باید راهبردی قلمداد کرد. آنچه که در زمان حال اهمیت دارد این است که بخشهای مختلف این روابط راهبردی باید مورد توجه قرار گرفته و به نفع طرفین شکوفا شود و پیوندهای موجود فعلی را عمیق و توسعه مند کند. دولتها قطعا در این میان میتوانند سازنده و یا مخرب روابط دو کشور باشند اما هر دولتی در عراق بر سر کار آید این واقعیات و روابط ژئوپولتیکی را نمیتواند نادیده بگیرد. از سوی دیگر کشورهایی نیز وجود دارند که علاقهای به شکوفا شدن این روابط ندارند. این مقولهای مجزای کم کاریهای صورت گرفته در این عرصه است. من معتقد هستم مسئولین دولتی در خصوص روابط با عراق کم کاری داشته و در برخی مواقع نیز اشتباهاتی انجام دادهاند. شاید بزرگ ترین کشورهایی که در منطقه از صمیمی شدن روابط ایران و عراق لطمه ببینند در وهله اول ترکیه و در وهله بعد عربستان باشد. مقامات ایرانی باید با لحاظ کردن حساسیتهایی که در این زمینه وجود دارد اقدامات بیشتری در این راستا در دستور کار قرار دهند. سرمایهگذاریهای ایران در عراق در بخشی زمینهها بیش از اندازه بوده است در حالی که نیاز بود در بخشهای فرهنگی و اقتصادی دو کشور بیشتر کار شود. امری توسعهای که در زمانه این فشارها میتواند بسیار راهگشا و معقول باشد. بازار عراق میتواند یک بازار ایدهآل و خوب برای کشور ایران باشد. متاسفانه در این زمینه بخش دولتی و خصوصی ایران کم کاریهایی در زمینه اقتصادی کردهاند و حتی زیرساختهای این حوزه به نظر میرسد کامل و درخور نیست و برای ارتقای آن نیازمند تلاشهای زیادی هستیم. در مجموع معتقد هستم این روابط راهبردی و پتانسیلهای بی شمار آن بالفعل نشده است. توسعه اقتصادی و فرهنگی روابط تا حدود زیادی حساسیتهای این حوزه را کم میکند و عرصه را برای تبادلات بیشتر فراهم میکند. آنچه که در این میان مشخص است الکاظمی به خوبی میداند که این روابط برای کشور او بسیار اهمیت دارد و انتظار میرود در راستای گسترش آن گام بردارد. مقولهای که به خوبی در گفتوگوها و ملاقاتهای چند روز اخیر مقامات بلندپایه ایران و عراق به خوبی مشاهده شده است و رئیسجمهوری ایران نیز به خوبی اشاره کردند که روابط دو کشور به نفع طرفین است و در این میان برخی بدخواهان نیز به دنبال ایجاد توطئه در این راستا هستند. مسالهای که در عمل نیز با عملیاتی شدن میتواند نقش مهمی در ایجاد آرامش در خاورمیانه داشته باشد.
منبع: آرمان