ماجرای مخالفت آیتالله مهدوی کنی با سریال «میوه ممنوعه» چه بود؟!/ ضرغامی: یک سکانس فوقالعاده از «علی نصیریان» اجازه پخش نیافت
ضرغامی به بهانه بازپخش «میوه ممنوعه» حسن فتحی از تلویزیون به چرایی محبوبیت این سریال پرداخت و اظهار کرد: عنوان «میوه ممنوعه» شامل خود رسانه ملی هم میشد! چرا که پرداختن به یک چنین سوژههای چندوجهی و خطرناک، از خط قرمزیهای جدی سیما به حساب میآمد.
به گزارش دیده بان ایران؛ سیدعزتالله ضرغامی، رئیس اسبق صداوسیما و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با انتشار پستی در اینستاگرام از مفاهیم کلی سریال «میوه ممنوعه» و جسارت ساخت این سریال نوشت.
ضرغامی به بهانه پخش مجدد مجموعه تلویزیونی «میوه ممنوعه» از شبکه آی فیلم نوشت:
«میوه ممنوعه!
این سریال ماندگار با مدیریت هوشمندانهی جناب آقای مهدی فرجی رئیس وقت شبکه دو سیما و کارگردانی ارزشمند جناب آقای فتحی و مجموعهای از حرفهایترین هنرمندان سینما و تلویزیون روانه آنتن شد و با جذب مخاطب ۸۵ درصدی در زمرهی برترینهای آثار نمایشی سیما قرار گرفت.
عنوان «میوه ممنوعه» شامل خود رسانه ملی هم میشد! چرا که پرداختن به یک چنین سوژههای چندوجهی و خطرناک، از خط قرمزیهای جدی سیما به حساب میآمد. هر چند که یک سکانس فوقالعاده از «علی نصیریان» اجازه پخش نیافت، ولی سرجمع، آنچه که لازم بود، به خوبی به مخاطبان منتقل شد و آنان را کاملاً راضی کرد.
مرحوم آیتالله مهدوی کنی از جمله شخصیتهایی بود که هیچ وقت با این سریال کنار نیامد. حرف اصلی آن بزرگوار هم این بود که شما از میان این همه سوژه، به یک پیرمرد بازاری و متدین نمازجماعت خوان بند کردهاید که بیخیال همسرش (گوهر خیراندیش) شده و عاشق یک دختر جوان و دلربا (هانیه توسلی) شده است. خیلی هم بیراه نبود! در مقابل، معتقد بودم که وسوسههای شیطان، پیر و جوان و متدین و غیرمتدین نمیشناسد.
به نوعی داستان «برصیصای عابد» هم مدنظرمان بود که بعدها مصادیق متعددی از آن را تجربه کرده بودم. از بهترین کتابهایی که در این زمینه خواندهام. «استعاذه»ی شهید دستغیب است که مطالعه آن را به شما همراهان عزیز توصیه میکنم.
پیام مهم دیگر این سریال، پرتوافکنی هنرمندانه روی آسیبهای خانوادگی بود که در صورت توجه دائمی «خانم خانه» به حوزه کاری و شغلی خارج خانه و غافل شدن از وظایف همسری،چه تبعات ناگواری میتواند ایجاد کند.
در خاطرات بانو مجتهده امین خوانده بودم که او با آن همه اشتغالات علمی و فقهی، یک لحظه از وظایف خانوادگی در رسیدگی وتر و خشک کردن همسر خود غافل نمیشد. البته این رابطه دوطرفه است.»