حسینی اسامی ۵۰ نفر عضو فراکسیون احمدی نژادی ها را اعلام کند/ عدد گفتن که آسان است
اینکه افراد درون جبهه احمدی نژاد با هم رفع کدورت کنند به این معنی نیست که نظام یا نخبگان سیاسی دیدگاه خود را نسبت به احمدینژادیها تغییر داده باشند. اینکه عملکرد دولت روحانی چگونه بوده است یک بحث است و اینکه عملکرد دولت احمدی نژاد چگونه بود بحث دیگری است. نباید از چالهای به چاه افتاد.
به گزارش دیده بان ایران، مجلس یازدهم هنوز شروع به کار نکرده اما احمدینژادیهای آن حسابی فعال هستند. مصاحبه پشت مصاحبه و جلسه پشت جلسه. گمان میکنند که کاندیدای نهایی آنان – شمس الدین حسینی، علکی نیکزاد یا حاجی بابایی – توان رقابت با قالیباف را دارد و احتمالا بر کرسی ریاست مجلس تکیه میزند. گذشته از این خوشباوری، مدعی هستند که لشکرشان در مجلس آتی پرشمار است و قادر خواهند بود که در قالب فعالیتهای فراکسیونی نقش موثری ایفا کنند! همزمان با این ادعاها و گمانهزنیها شاهد افزایش مصاحبهها و اظهاراتی از سوی سیاسیون با مضمون احتمال کاندیداتوری محمود احمدینژاد در انتخابات 1400 هستیم! بدیهی است که تحقق گزاره نخست یعنی افزایش توان احمدینژادیها در مجلس و کسب کرسی ریاست در موفقیت آنان در انتخابات ریاست جمهوری نیز نقش بسزایی دارد و حتی میتوان گفت که آن را تضمین میکند.
نکته قابل تامل اما اینجا است که اصولگرایان در طیفهای دیگر به هیچ وجه این گمانهها را جدی نگرفته و قابل اعتنا نمیدانند. به اعتقاد این گروه احمدینژادیها از پستو درآمده تا روی خطاها و عملکرد مورد نقد دولت روحانی و مجلس دهم موجسواری کنند اما سیاسیون و مردم هوشمندتر از آن هستند که از چاله به چاه افتند. ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا یکی از همین افراد است.
او در گفتوگویی با «نامه نیوز» به اظهارات اخیر شمسالدین حسینی واکنش نشان داد و گفت: « بنده تصور نمیکنم که تعداد افراد منطبق با سیاستهای آقای دکتر احمدینژاد در مجلس یازدهم به 50 نفر برسد. درعین حال آقای حسینی میتوانند بزرگورای کرده و اسامی این 50 نفر را اعلام کنند تا ببینیم که چند نفر از آنان احمدینژادی بودن خود را تایید یا تکذیب میکنند. عدد گفتن که ساده است، با اعلام اسامی تعداد معلوم و روشن میشود که میتوانند فراکسیون تشکیل دهند یا خیر.»
وی افزود: « نکته دیگر این است که اصولگرایان راه یافته به مجلس از طیفهای مختلف بودند و هیچ یک در زمان انتخابات خود را احمدینژادی ننامیدند. وزرای ایشان هم از وی اعلام برائت کردند و اساسا جریان پایداری متشکل از مدیران سابق دولت احمدینژاد است که از وی اعلام برائت کردند لذا ما در این انتخابات کسی را نداشتیم که به عنوان طیف احمدینژاد وارد شده و در ائتلاف اصولگرایان قرار گرفته باشد. همه اینها تحت ائتلاف اصولگرایان به مجلس راه یافتند و میدانیم که اصولگرایان زاویههای بسیاری با احمدینژاد دارند. بنابراین معتقدم که بیان این حرفها بیشتر برای جلب توجه است».
ایمانی در پاسخ به اینکه هدف از همزمانی گمانهها درباره حضور احمدینژاد در 1400 و قدرت گرفتن یاران او در مجلس یازدهم چیست، گفت: « طبعا برخی از افراد و جریانهای نزدیک به او میخواهند فضا را برای حضور او در انتخابات 1400 آماده کنند و کسی نمیتواند که اینرا منکر شود».
وی در خصوص میزان شانس احمدینژاد برای موفقیت در این زمینه نیز گفت: « آقای احمدی نژاد به خاطر عملکرد بد دولت آقای روحانی الان پایگاه مردمی دارد و اغراق نیست اگر بگوییم که پایگاه اجتماعی او از روحانی به عنوان رئیس جمهور مستقر بیشتر است. این یک واقعیت است. در تمایل او برای بازگشت به قدرت هم شکی نیست. صحبتها و مصاحبههای او این را ثابت میکند که او میخواهد در صحنه سیاست باشد.صحنه سیاست نیز یعنی قدرت و احمدینژاد هم جایگاهی کمتر از ریاست جمهوری مجدد برای خود قائل نیست. بنابراین او میخواهد رئیس جمهور شود اما اینکه موفق شود و امکانات برای او فراهم شود یا خیر، بحث دیگری است».
این تحلیلگر اصولگرا در پاسخ به اینکه «آیا قدرت گرفتن احمدی نژادیها در مجلس و ریاست احتمالی آنان را میتوان نشانه رفع کدورت مجموعه نظام با آنان و پالس مثبتی در جهت ریاست جمهوری دوباره او تلقی کرد؟» گفت: «هرگز اینطور نیست. اینکه افراد درون جبهه احمدی نژاد با هم رفع کدورت کنند به این معنی نیست که نظام یا نخبگان سیاسی دیدگاه خود را نسبت به احمدینژادیها تغییر داده باشند. اینکه عملکرد دولت روحانی چگونه بوده است یک بحث است و اینکه عملکرد دولت احمدی نژاد چگونه بود بحث دیگری است. نباید از چالهای به چاه افتاد. بنابراین اصلا تصور نمیکنم که دیدگاه مجموعه نظام یا نخبگان کشور و اهل فهم و سیاسیون و کسانی که قدرت را میسازند نسبت به احمدینژاد تغییر کرده باشد.»