محمد هاشمی: مردم به قوانین توجه نمیکنند؛ چون بالاخره ایران 2500 سال حکومت دیکتاتوری و استبدادی داشته/ معتقدم الان توجه مردم به دولت و نظام نسبت به گذشته بیشتر شده است
بنابراین سال آینده را برای هیچکشوری نمیتوان سال خوبی پیشبینی کرد. آمریکا، چین، اروپا زیانهای تریلیون دلاری میدهند. سال 99 سال پر حادثه و خوبی نیست و با وضع کنونی پیشبینی نمیشود که سال خوبی باشد. هر چند که برخی نیز این حوادث را به علائم ظهور تعبیر کردند.
به گزارش دیده بان ایران؛ بیش از دو هفته است که جامعه متاثر از ویروس ناشناخته کرونا است و تمام ساحتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... را تحت تاثیر خود قرار داده و از این رو در هر کوی و گذر صحبتی جز کرونا و حواشی پیرامونی آن نیست. حتی بر تخصصیترین مسائل نیز کرونا سایه افکنده است. این در حالی است که جدای از خود ویروس کرونا که هزاران نفر را در کشور درگیر خود کرده و صدها نفر را نیز به کام مرگ کشیده اضطراب و بار روانی ناشی از ویروس بسیار بیشتر در جامعه انتشار یافته است. چنانکه جامعه خسته درصدد راه نجاتی از این وضعیت و حرکت از شرایط موجود به وضعیت مطلوب میشود. در این راستا برای بررسی نحوه مواجهه مسئولان و مردم با ویروس کرونا؛ علل عدم همراهی مردم با مسئولان، شرایط قرنطینه شهرها و رسیدگی به اقشار آسیبپذیر و ارزیابی سال آینده، «آرمان ملی» با محمد هاشمی رفسنجانی عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
تحلیل شما از نحوه مواجهه دولت و جامعه با ویروس کرونا چگونه است و برای گذر از این شرایط با کمترین هزینه باید چه تدابیری اتخاذ کرد؟
آنچه که از رسانههای عمومی و بینالمللی بر میآید و میتوان استنباط کرد اینکه اولا این مساله بهعنوان پدیدهای جهانی مطرح شده و سازمان جهانی بهداشت هم آن را بهعنوان مشکل جهانی معرفی کرده لذا فقط مختص ایران نیست. ثانیا بیش از 80درصد پیشگیری و درمان بر عهده مردم است و آنها باید دستورالعملهای بهداشتی را رعایت کنند. خدمات بهداشتی دولتها و بخشهای بهداشتی حداکثر 20درصد است و بیشتر نیست. از طرفی نمیدانم دولت ایران اطلاع نداشته، غافلگیر شده یا مسائل دیگری مطرح شده اما به هر حال زمانی که قم آلوده شد اقدامات لازم انجام نگرفت و این ویروس به شهرها و استانهای مختلف منتقل شد و تاکنون که در تمام کشور فراگیر است و تقریبا هیچ استانی نیست که آلوده و گرفتار این ویروس نباشد. اما در این فاصله ای که دولت خدماتش را شروع کرده در حد توانایی و امکانات در مقایسه با کشورهای دیگر که سازمان بهداشت جهانی ارزیابی میکند و گزارش میدهد عملکرد خوبی داشته و خوب پیش رفته است. منتها متاسفانه مردم ایران فرهنگ بایسته را ندارند که همراهی کنند. مثلا مدرسه و دانشگاهها را تعطیل میکنند که مردم در خانه بمانند و عامل انتقال نباشند اما شاهدیم که جمعیتی به سمت شمال و شهرهای مختلف راه میافتند. از بس این روزها مسئولان گفتند که سفر نکنید و از خانه بیرون نیایید اما متاسفانه همه مردم رعایت نمیکنند. به عبارت بهتر عدهای رعایت میکنند و عدهای رعایت نمیکنند. ویروس کرونا شوخی ندارد و به تعبیر وزیر بهداشت حلقه و زنجیره انتقال باید در جایی قطع شود. حال اگر ما خودمان این زنجیره را قطع نکنیم و خودمان عامل انتقال باشیم، کسی نمیتواند کاری انجام دهد و تلفات و خسارات نیز بالاخواهد بود. بهنظر میرسد با ورود نیروهای مسلح به این پدیده امید میرود آنها بتوانند مانع کسانی بشوند که به دستورالعملهای بهداشتی توجه نمیکنند. البته کشورهای دیگر از این جهت از ما جلوترند و بهتر عمل کردند. در چین حدود 11میلیون نفر را در یک شهر قرنطینه کردند در ایتالیا میبینید که چندمیلیون نفر را قرنطینه کردند و قوانین سختگیرانهای اعمال شده و جریمه میگذارند. اما ما در این بخش آنچنان که باید و شاید مجموعا درست عمل نکردیم. البته دولت که تنها نیست و باید سایر مجموعهها نیز در این راستا به کمک دولت بشتابند. دولت، وزیر بهداشت و سایر مسئولان مربوطه مرتب پیشنهاد میدهند و صحبت میکنند، اما عده ای به این حرفها توجه نکرده و رعایت نمیکنند.
با توجه به اینکه مسئولان امر بارها بر خطر این ویروس و انتقال سریع آن هشدار دادهاند؛ عدم توجه مردم به این مساله مهم ناشی از چیست و چه عللی دارد؟
این مساله را باید از بعد فرهنگی بررسی کرد، جامعه مشکل فرهنگی دارد. مقداری هم ممکن است که اطلاع و آگاهی مردم کم باشد. حال ممکن است در این قضیه دیسیپلین و نقدپذیری برخی کشورها بیشتر از ما باشد. من زمانی که در آمریکا تحصیل میکردم اتوبانها با اینکه بسیار صاف و خوب بود اما وقتی مثلا تابلویی نصب بود که روی آن نوشته بود حداکثر سرعت 100 کیلومتر واقعا رانندهها توجه میکردند اما در ایران شاهدیم که مردم چراغ قرمز را رد میکنند در اتوبان یا خیابان با سرعت خیلی زیاد حرکت میکنند و توجهی به تابلوها نیز ندارند. از طرفی جدای از بحث کرونا در مورد قانونپذیری در همین بحث مالیات، کشورهای مختلف سر سال مالیاتی طبق قانون که دارند فرم مالیاتی پر میکنند و اگر باید مالیاتی بپردازد در همان زمان پرداخت میکنند اما در ایران مالیات و پرداخت آن پروسه ای است که انجام شدنی نیست. این مسائل وجود دارد و فرهنگی است و چیزی است که مردم به قوانین توجه نمیکنند. چون بالاخره ایران 2500 سال حکومت دیکتاتوری و استبدادی داشته و شاید این مساله زاییده فرهنگ استبدادی باشد. اکنون نیز که نظام آزاد است بازهم مردم همان سوابق را دارند.
طبق قوانین سازمان جهانی هر دولتی که اعلام قرنطینه کند باید حقوق و مایحتاج زندگی مردم را تامین کنند؛ در این راستا بسیاری معتقدند که اگر دولت ایران تن به قرنطینه شهرها نمیدهد از این جهت است که به لحاظ اقتصادی توانایی تامین حقوق و معیشت مردم را ندارد؛ چه میزان با این گزاره موافقید؟
البته در ایتالیا که قرنطینه کردند اینگونه نبود و به عللی چون تهیه غذا و مراقبتهای بهداشتی مردم میتوانند از خانه خارج شوند. در چین گفته شد که در وضعیت قرنطینه به وضع معیشت مردم توجه میشده اما در ایتالیا که کشوری اروپایی است اصلا اعلام نکردند که به مردم حقوق میدهند. حال اگر قشر آسیبپذیری باشد بحث جداگانهای دارد. در کشورهای دیگر نیز اینگونه حرفها نیست. در کشورهای اروپایی اقلام بهداشتی مثل ماسک، دستکش و مواد ضد عفونی پیدا نمیشود و فقط مختصری میتوان در بیمارستانها یافت که خودشان توصیه میکنند که مردم به بیمارستانها نروند. بنابر این اینکه مطرح میشود اگر مردم قرنطینه شوند باید همه مایحتاجشان توسط دولت تامین شود تا به حال نبوده و نیست. البته در هر جایی مقدار خاصی از رسیدگی انجام میشود. در ایران نیز دولت اعلام کرد که به 3میلیون نفر بستههای حمایتی میدهد و نیروهای مسلح نیز قرار شده عامل اجرا باشند و کمک کنند. برخی از این موارد زیاد بزرگنمایی میشود و ایجاد توقع میکند. البته واقعیتی وجود دارد که تعداد زیادی از مردم و کسبه نمیتوانند در خانه بنشینند و زندگی و معیشتشان در خارج از خانه تامین میشود. این حرف منطقی است و باید فکری برایش کرد. البته بانک مرکزی و سایر بانکها در برخی موارد اقساط و چکها را به تاخیر انداختهاند و از این موارد انجام شده است. مورد بعدی این است که واقعا آمار درستی از اقشار و اشخاص آسیبپذیر و نیازمند نداریم. در همین بحث یارانه اکنون کسانی یارانه میگیرند که ماهی فلان قدر درآمد داشته و صاحب و خانه و ماشینهایی هستند اما در عین حال این یارانه را هم میگیرند. صحبت دولت از یارانه بدین جهت بود که واقعا افراد نیازمند را شناسایی کند و به جایش حمایت کند. اما حالا براساس اطلاعاتی که دارند اعلام کردند که به 3میلیون نفر بستههای میگیرند که ماهی فلان قدر درآمد داشته و صاحب و خانه و ماشینهای هستند اما در عین حال این یارانه را هم میگیرند. دولت که صحبت از یارانه کرد از این جهت بود که واقعا افراد نیازمند را شناسایی کند و به در زمان مشخص از آنها حمایت کند. اما حالا براساس اطلاعاتی که دارند اعلام کردند به 3میلیون نفر بستههای حمایتی میدهند. رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز اعلام کرد که بین 200 تا 600هزار تومان به این خانوادهها پول میدهند. اقشار آسیبپذیر واقعا مشخص نیسستند و دولت نیز آن امکان حمایت از 80میلیون نفر را ندارد.
بعضا مطرح میشود که اگر جامعه نسبت به آنچه که از سوی مسئولان مطرح میشود وقعی نمینهند این نوع کنش ناشی از بیاعتمادی مردم به دولت و مسئولان است. اساسا معتقد به این مساله هستید؟ چه راهکارهایی را برای جلب اعتماد پیشنهاد میکنید؟
مساله کرونا با سایر مسائل متفاوت است و مسالهای در سطح جهانی است. امروز همه استانها، شهرستانها و حتی روستاها درگیر هستند. لذا نمیتوان این مورد را با سایر مسائلی که موجب بیاعتمادی مردم به مسئولان شده مقایسه کرد. اتفاقاتی مثل آبان و دیماه مواردی محدود در جایی خاص بوده که در برخی جاها ریشههای سیاسی نبوده است واقعا نمیشود بحران کرونا را با این مسائل مقایسه کرد. اتفاقا من معتقدم الان توجه مردم به دولت و نظام نسبت به گذشته بیشتر شده است. البته این گفتهام بر مبنای رسانهها است، چراکه به یکسری مسائل دسترسی ندارم. حال وقتی انسان رسانههای داخلی، خارجی، مکتوب، صوتی، تصویری و مجازی را نگاه میکند در مجموع اعتماد مردم به نظام بیشتر شده و خواستههایشان نیز افزایش یافته و در همین مساله کرونا خواهان مبارزه با این ویروس هستند. اکنون مردم از نظر روانی احساس خطر میکنند. مردم الان برای خودشان احساس خطر میکنند نه برای قضیه دیگری. واقعا مردم نگران و ناراحتند و بهدنبال یک ناجی میگردند. این ناجی را نیز دولت و نظام میدانند که نجاتشان دهد. البته مردم براساس اعتقاداتی که دارند به دعا متوسل میشوند و به درگاه خداوند استغاثه میکنند. حال برخی براساس فرهنگ دینی ناجی را خدا و توسل به ائمه اطهار میدانند و آنهایی که کمتر از این فرهنگ برخوردارند بهدنبال دولت هستند که به نجات مردم بپردازد. لذا بازهم میگویم که قضیه با اتفاقات دیگر کاملا تفاوت دارد.
با توجه با اتفاقات دامنهداری که در سال 98 با آنها روبهرو بودیم سال آینده را در حوزههای مختلف چگونه ارزیابی میکنید؟
اکنون مساله اصلی کشور کرونا است و همه مراکز حداقل تا پایان اردیبهشت و بعضا تا اوسط خرداد کرونا را مساله اصلی کشور میدانند که هنوز وجود دارد. مباحث دیگری مطرح شده که به گفته دانشمندان خارجی اگر کرونا در تابستان هم فروکش کند دو مرتبه در فصل سرما عود خواهد کرد. این مثل ویروس آنفلوآنزا است که این گونه نبوده پس از یک دوره ریشه کن شود و دو مرتبه از شهریور به بعد عود میکند. بنابراین اکنون برنامهریزیهایی که برای سال آینده صورت میگیرد به شدت حول همین محور مبارزه جدی با کرونا است. البته این پدیده روی اقتصاد، اجتماع، سیاست و حتی امنیت تاثیر گذاشته است. بالاخره وقتی خیل بیکاران زیاد شود ممکن است ناهنجاریهای اجتماعی افزایش یابد. مسائل اقتصادی واقعا برای جامعه مهم است و از طرفی در آمدهای دولت نیز محدود است. این بخشی که باید از مالیات تامین شود شاید در سال آینده نتواند تامین گردد. تکلیف صادرات نفت نیز معلوم است، بنابراین سال آینده را برای هیچکشوری نمیتوان سال خوبی پیشبینی کرد. آمریکا، چین، اروپا زیانهای تریلیون دلاری میدهند. سال 99 سال پر حادثه و خوبی نیست و با وضع کنونی پیشبینی نمیشود که سال خوبی باشد. هر چند که برخی نیز این حوادث را به علائم ظهور تعبیر کردند. دیدگاههای مختلفی مطرح است اما سر جمع اینکه از هماکنون میتوان پیشبینی نمود که سال آینده در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نمیتواند سال مطلوبی باشد و دولت باید بسیار مراقب باشد.